به گزارش صراط به نقل از اقصاد آنلاین، «نیاز نتانیاهو به تداوم بحران»، «شروط جدید اسرائیل در جریان مذاکرات»، «فشار صهیونیستهای افراطی و خطر سقوط کابینه»، «انتخابات ریاست جمهوری آمریکا» و «عدم جمعبندی تلآویو و بازیگران خارجی در خصوص آینده اداره غزه» از جمله عواملی هستند که موجب شکست مذاکرات صلح تا این لحظه شدند.
برخی تحلیلگران معتقدند اگر «نتانیاهو» نسبت به بقای خود در مقام صدارت اطمینان حاصل کند آنگاه شانس برقراری آتشبس در غزه و تبادل اسرا بیش از پیش افزایش مییافت.
به گزارش روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» پس از سفر محمد بن عبدالرحمن آل الثانی به تهران و دیدار وی با عباس عراقچی و مسعود پزشکیان، حال نخست وزیر قطر قصد دارد تا در نشست مشترک با برت مک گورک مشاور ویژه کاخ سفید در امور خاورمیانه، نتایج سفر به ایران را با همتای آمریکایی خود به اشتراک بگذارد. به گفته برخی منابع آگاه در جریان سفر، واسطه قطری سعی داشته تا در آستانه آغاز دور جدید مذاکرات آتشبس در دوحه، ایران را از هرگونه اقدام علیه رژیم صهیونیستی باز دارد.
انتقال چنین پیامی به تهران نشان از امید فزاینده آمریکاییها به مذاکرات آتشبس و کاهش تنشها در منطقه دارد، اما واقعیتهای میدانی از حقیقتی دیگر حکایت دارد. واشنگتن پیش از آنکه بخواهد با ارسال پیامهای مختلف جلوی پاسخ تلافیجویانه ایران را بگیرد؛ باید فکری برای توقف ماشین ترور موساد- آمان، حملات غیرقانونی به کرانه باختری، بیحرمتی به مسجدالاقصی و در نهایت شروط بیپایان نتانیاهو در مذاکرات آتشبس کند. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی مهمترین موانع در مسیر مذاکرات صلح بپردازیم.
در نگاه تحلیلگران مهمترین مانع برای برقراری آتشبس در غزه را میتوان شروط جدید نتانیاهو در خصوص باقیماندن نیروهای ارتش اسرائیل در کریدور نتصاریم و محور فیلادلفیا در نوار مرزی غزه- مصر بدانیم. نخست وزیر رژیم و تیم مذاکره کننده آن معتقدند عدم دسترسی رژیم به هر یک از مسیرهای یاد شده در آینده نزدیک سبب از سرگیری روند انتقال سلاح به داخل غزه و جابهجایی آسان هستههای خفته حماس در مناطق شمالی و جنوبی نوار غزه خواهد شد.
در سوی مقابل، اما طرف فلسطینی صراحتا اعلام کرده است که یکی از شروط برقراری صلح در غزه، عقب نشینی کامل ارتش اسرائیل از غزه و حضور نیروهای فلسطینی در نوار مرزی با مصر است. پافشاری تلآویو بر این شروط سبب شده تا آمریکاییها بار دیگر سعی کنند تا در نقش «میانجی» ظاهر شده و با ارائه پیشنهادات خفیف شده، زمینه برای کاهش شکافها میان طرفین منازعه را فراهم آورند. به عنوان مثال در یکی از آخرین پیشنهادات مطرح شده از سوی هیات آمریکایی از ارتش خواسته شده تا به میزان یک کیلومتری از محور فیلادلفیا عقبنشینی کرده و تعداد نیروهایش را کاهش دهد. پس از مخالفت مصر و حماس با این پیشنهاد، حال آمریکایی به دنبال استقرار نیروهای سازمان ملل در این نوار مرزی هستند.
دیگر مانع مهم در مسیر مذاکرات آتشبس را میتوان نیاز نتانیاهو به تداوم بحران برای افزایش محبوبیت و جلوگیری از سقوط کابینه دانست. تحلیلگران معتقدند اگر نتانیاهو دارای وضعیت بهتری در نظرسنجیها بود شاید با ترس کمتری به استقبال گزینه پایان جنگ و سقوط کابینه میرفت. به گزارش روزنامه معاریو با آنکه پس از ده ماه نتانیاهو و حزب لیکود بالاخره توانستند در نظرسنجیها موقعیت بهتری پیدا کنند، اما در صورت تحقق برخی سناریوها این امکان وجود دارد که ورق به نفع مخالفان «بی بی» برگردد. به عنوان مثال اگر گیدئون صعر، آویگدور لیبرمن و نفتالی بنت اقدام به تشکیل ائتلاف راست جدید منهای نتانیاهو کنند، آنگاه شانس نخست وزیر کنونی اسرائیل برای بقا در قدرت به شدت کاهش مییابد. با آنکه وضعیت رهبر حزب لیکود در نظرسنجیها بهبود یافته، اما وی هنوز فاصلهای معنادار با ساحل امن دارد.
تشدید تنشها میان اسرائیل با ایران، حزب الله و انصارالله در چنین شرایطی قابل فهم و تحلیل است. نتانیاهو برای به حاشیه راندن مذاکرات آتشبس و در عین حال کسب دستآوردهای قابل ارائه برای افکار عمومی داخل اسرائیل تصمیم گرفته است تا به صورت خودخواسته وارد درگیری مستقیم با تهران و حلقه دوم محور مقاومت شود. پس از ترور شهیدان شکر و هنیه منطقه غرب آسیا وارد دور جدیدی از تنش فراگیر شد که نخستین پیامد آن عملیات اربعین در روز ۲۵ اوت بود. در جریان پاسخ تلافیجویانه حزب الله بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد به سمت اهداف نظامی- امنیتی در فلسطین اشغالی پرتاب شد.
با آنکه سخنگوی ارتش و نخست وزیر اسرائیل سعی کردند تا با استناد به حمله پیشدستانه و فعالیت سامانههای پدافندی از شکست عملیات مقاومت بگویند، اما تصاویر منتشر شده از سرزمینهای اشغالی نشان از برخورد برخی از پهپادها و موشکهای مقاومت به اهداف از پیش تعیین شده دارد. پس از تشدید تنش در جبهه شمالی، حال تمام نگاهها به ایران و یمن دوخته شده است.
مهمترین سوال برای مقامات تصمیمگیر در تهران آن است که چگونه میتوان به اقدامات تروریستی رژیم پاسخ داد که هم «بازدارندگی» کشور در برابر دشمن خارجی احیا شود هم فضا با بحران آفرینی بیشتر نتانیاهو و ایجاد اخلال در روند مذاکرات آتشبش فراهم نشود؟ به نظر میرسد استقاده از گزینه حمله نظامی برای پاسخ به هر اقدامی امنیتی اسرائیل در نهایت به ضرر امنیت ملی ایران باشد. نتانیاهو با استفاده از تجربه «وعده صادق» قصد دارد تا اسرائیل را در جایگاه «مدافع» قرار دهد و زمینه ایجاد ائتلاف منطقهای با حضور آمریکا و کشورهای عربی برای مقابله با حملات موشکی و پهپادی ایران فراهم کند.
همچنین استفاده از این گزینه به تلآویو کمک خواهد کرد تا پروژه قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سیاه کشورهای اروپایی را با سرعت بیشتری پیگیری نماید. با توجه به دو نکته فوق لازم است تا تهران به دنبال برقراری معادله «ناامنی در برابر ناامنی» باشد و با استفاده از ابزارهای «جنگ نیمه سخت» موازنه تهدید در برابر تلآویو را احیا کند.