سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۰

زیباکلام: بخش عمده‌ای از آنچه دکتر مصدق به آمریکایی‌ها نسبت داده نادرست است

زیباکلام: بخش عمده‌ای از آنچه دکتر مصدق به آمریکایی‌ها نسبت داده نادرست است
«شاید باورتان نشود که بخش عمده‌ای از آنچه به آمریکایی‌ها نسبت داده شده [در ۲۸ ماه نخست‌وزیری دکتر مصدق]حداقل ظرف ۴۶ سال گذشته نادرست و خلاف است. روایت جمهوری اسلامی از ملی شدن نفت این است که آمریکایی‌ها از همان ابتدا در برابر ملی شدن نفت ایستادند و مصدق هم به آن‌ها اعتماد کرد و مثل همین کاری که امروز اصلاح‌طلبان و لیبرال‌ها می‌کنند و می‌خواهند با آمریکایی‌ها اعتماد کنند... مصدق هم به آمریکایی‌ها اعتماد کرد ... این روایت از آن مقطع نادرست است.»
کد خبر : ۶۷۱۱۴۶

به گزارش صراط به نقل ازخبرانلاین ، «آیا مصدق همچنان یک قهرمان ملی است؟» موضوع نشستی بود که شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳، برگزار شد. در این مراسم خسرو معتضد پژوهشگر تاریخ، صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی، رضا مختاری اصفهانی پژوهشگر تاریخ، علی‌اصغر سیدآبادی نویسنده‌ی کتاب «از مصدق تاریخی تا مصدق اسطوره‌ای» و نیما شجاعی جامعه‌شناس به عنوان سخنران حضور داشتند.

یکی از نکات قابل تاملی که در این نشست مطرح شد، مسئله‌ی نقش آمریکایی‌ها در برهه نخست‌وزیری دکتر مصدق بود که به عقیده‌ی زیباکلام آن‌گونه که طی این سال‌ها روایت شده منفی نبوده است. در ادامه سخنان او را در این باره می‌خوانیم:

شاید باورتان نشود که بخش عمده‌ای از آنچه به آمریکایی‌ها نسبت داده شده [در ۲۸ ماه نخست‌وزیری دکتر مصدق] حداقل ظرف ۴۶ سال گذشته نادرست و خلاف است.

روایت جمهوری اسلامی از ملی شدن نفت این است که آمریکایی‌ها از همان ابتدا در برابر ملی شدن نفت ایستادند و مصدق هم به آن‌ها اعتماد کرد و مثل همین کاری که امروز اصلاح‌طلبان و لیبرال‌ها می‌کنند و می‌خواهند با آمریکایی‌ها اعتماد کنند… مصدق هم به آمریکایی‌ها اعتماد کرد… این روایت از آن مقطع نادرست است.

اتفاقاً بعد از این‌که دکتر مصدق نخست‌وزیر شد، آمریکایی‌ها تمام تلاش‌شان را به کار گرفتند که شاید مسئله را حل کنند. یک مثلث مذاکرات به وجود آمده بود میان آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها، و دکتر مصدق… آمریکایی‌ها تلاش فراوانی برای این‌که نوعی مصالحه صورت گیرد انجام دادند و فرمول‌های مختلفی را در آن ۱۰ - ۱۵ ماه مذاکره ارائه، و عملا یکسری راه‌حل و فرمول را به انگلیسی‌ها تحمیل کردند.

انگلیسی‌ها اما از ابتدا معتقد بودند که هیچ راه‌حلی وجود ندارد و به آمریکایی‌ها می‌گفتند شما اشتباه می‌کنید، مصدق را نمی‌شناسید، او نسبت به ما بغض و کینه و نفرت دارد و تا وقتی که در ایران نخست‌وزیر باشد هیچ راه‌حلی در رابطه با نفت پیدا نخواهد شد.

اشکالی که به وجود آمد این بود که آمریکایی‌ها از جایی به بعد کم‌کم متوجه شدند مثل این‌که لندن خیلی هم بی‌راه نمی‌گوید، و مصدق تا هست نمی‌توان هیچ راه‌حلی یافت، از سوی دیگر نیز حزب توده و کمونیست‌ها در ایران روز به روز قوی‌تر و نیرومندتر می‌شوند و‌ای بسا که بتوانند مصدق را برکنار بکنند و خودشان قدرت را به دست بگیرند.

و آخرین مطلبی که باید بگویم این است که از بخت بد ما در انتخابات آمریکا در سال ۱۳۳۱ دموکرات‌ها باختند و جمهوری‌خواهان تندرو وارد کاخ سفید شدند. آیزنهاور جای ترومن را گرفت و مشابه همین داستان در انگلستان هم اتفاق افتاد؛ حزب کارگر شکست خورد و محافظه‌کارها آمدند. از آن نقطه به بعد فقط یک سناریو بود: دیگر مذاکره کنار گذاشته شد چون مذاکره با مصدق فایده‌ای هم نداشت، او هیچ جور حاضر به مصالحه نبود، و رفتند به دنبال کودتا و سرنگونی دکتر مصدق موفق هم شدند.