سرویس سیاسی - آنچنان که مراعات عدالت و مساوات در کنشگری سیاسی، مقبول و پسندیده است، به همان میزان، بی عدالتی و خروج از دایره انصاف در موضع گیری های سیاسی نیز شخص موضع گیرنده را در مظان اتهاماتی مثل تذبذب و عافیت طلبی قرار خواهد داد. رصد مواضع شیخ علیرضا پناهیان در کمی بیش از یک دهه اخیر، نمادی تام و تمام از جنس افراط و تفریط در کنشگری های سیاسی است که فارغ از موقعیت سنجی اجتماعی و مصلحت سنجی نظام، تحلیل هایی شدیداً متناقض را به خورد مستمع می دهد.
به گزارش صراط به عنوان مشتی از خروار، دوست و دشمن به نگرش کاملاً متفاوت و زاویه عقیدتی «سعید جلیلی» و «محمدباقر قالی باف» اذعان و اعتراف دارند اما تصور می کنید که موضع گیری شیخ علیرضا پناهیان در حمایت از یکی از این دو، در دو بزنگاه مهم انتخابات های یازدهم و چهاردهم ریاست جمهوری چگونه بوده است؟
وی در ابتدا و پیش از نتایج احراز صلاحیت نامزدها از محمدحسن ابوترابی فرد حمایت کرد. سپس به شدت برای رای آوری جلیلی تلاش نمود. بعد از آن و دو روز مانده به موعد رای گیری در ستاد قالی باف ظاهر شد و نهایتاً نام جلیلی را روی برگه رای نوشت و داخل صندوق آرای انتخابات یازدهم انداخت! نامبرده دقیقاً معکوس این کنشگری را در دور نخست انتخابات دوره چهاردهم به نمایش گذاشت و با دفاع تمام قد از محمد باقر قالی باف، تمام اعتبار سیاسی و حتی مذهبی خود را مصروف حمایت از حائز حدود 3 میلیون رای در روز 8 تیر 1403 نمود!
جالب آنکه پناهیان اینک و در تازه ترین کنش سیاسی خود در هیئتی با حضور قالی باف و پزشکیان در مشهد اظهار داشته است: «دوقطبیسازی روزنامه ها از نشر اکاذیب بدتر است. روزنامه هایی که با خرج دولت ساخته و پرداخته می شوند، از کیهان تا اطلاعات و جمهوری اسلامی، حق ایجاد دوقطبی ندارند! روزنامهای که دوقطبیسازی میکند را تعطیل کنید. مجلس علیه دوقطبی سازی قانون وضع کند. روزنامه ها حق ندارند بگویند چون دولت از جناح مقابل است پس دوقطبی ایجاد کنند. این روش ها پلید است.»
اگرچه گرفتار آمدن در دام «دوقطبی سازی»، مذموم و برخلاف مشی رهبر انقلاب است اما جای دارد تا از گوینده این سخنان پرسید، که آیا دوقطبی سازی و حتی اهانت خود نسبت به مجلس دهم را با چماق «شفافیت» از یاد برده است که گفت: «چه خبرتان است؟ به صورت بسیار جاهلانه و احمقانهای میگویند مگر میخواهید تفتیش عقاید بکنید؟ غلط کردید شما با عقاید چه ربطی دارید؟ غلط میکنید شما بر اساس عقاید رأی بدهی، بر اساس کار کارشناسی باید رأی بدهی. من میخواهم بدانم تو برای چی رأی دادی. آی مجلس شورای اسلامی آدم باش!»
این درحالیست که علیرغم عدم تصویب طرح شفافیت آرای نمایندگان در مجلس یازدهم به ریاست محمد باقر قالی باف، اگرچه حتی افرادی همچون علی اکبر رائفی پور نیز لب به انتقاد گشودند اما کوچکترین صدایی از شیخ علیرضا پناهیان در نقد مجلسی که یکی از وعده هایش، به سرانجام رساندن «شفافیت آرا» بود، برنخاست!
سوال بی پاسخ اینجاست که آیا اگر اشخاصی غیر از «قالی باف» و متحد غیررسمی اش «پزشکیان»، سکاندار قوای مقننه و مجریه بودند، بازهم توصیه ای مبنی بر تخته کردن دکان رسانه های منتقد یا به تعبیر شیخ علیرضا پناهیان، دوقطبی ساز وجود می داشت یا خیر؟!