به گزارش صراط به نقل از فرهیختگان آمریکا پس از 7 اکتبر، «ریاکاری» در تاریخ جهان را به بالاترین میزان خود رسانده است. دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا از ابتدای جنگ در هر عملیات رژیمصهیونیستی نقشی محوری در پشتیبانی و اجرا ایفا کرده اما ادعا میکند از تمام این اقدامات بیخبر بوده یا در دقایق پایانی از آنها مطلع شده است. این مواضع در شرایطی اتخاذ میشوند که تلآویو برای اقدامات خود بهطور کامل به ابزارهای ساخت آمریکا اتکا دارد. دولتهایی که تسلیحات و مهمات آمریکایی را خریداری میکنند، طبق قراردادها، این تکنسین و مستشاران آمریکاییاند که باید از آنها نگهداری کنند؛ همچنین هرگونه به کارگیری این سلاحها باید طبق توافق باشد. فارغ از آنکه به کارگیری بسیاری از این تسلیحات بدون اجازه لحظهای آمریکا امکانپذیر نیست، واشنگتن میتواند در صورت سوءاستفاده و تخطی خریدار از قرارداد، او را مجازات کند. صهیونیستها روز جمعه با بمباران مقر حزبالله لبنان در ضاحیه بیروت، «سیدحسن نصرالله»، دبیرکل این حزب را به وسیله جنگندههای نسل پنجم اف-35 و بمبهای سنگرشکن ویژه که ساخت آمریکا بودند، به شهادت رسانند. اما با این حال آمریکا ادعا میکند از تصمیمگیری برای چنین عملیاتی بیخبر بوده و تنها دقایقی قبل از اجرا، تلآویو آنها را در جریان قرار داده است.
شبکه خبری ای.بی.سی گزارش داده است، «لوید آستین» اعلام کرده تنها چند دقیقه مانده به ترور و به شهادت رساندن دبیرکل حزبالله لبنان، صهیونیستها آمریکا را از این حمله مطلع کرده بودند. آستین ادعا کرده هنگامی که «یوآو گالانت»، وزیر جنگ رژیم به وی درباره ترور و به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان اطلاع داد، او «عصبانی» شده است زیرا این اتفاق میتوانسته تعداد زیادی از نیروهای آمریکایی در منطقه را با خطر مواجه کند. او ادامه داده کشورش فرصت کمی برای آماده شدن جهت واکنش احتمالی نظامی به ترور شهید سیدحسن نصرالله داشته است.
زنجیره مسائل اما غیرواقعی بودن مواضع آستین را نشان میدهند. صهیونیستها بدون اطلاع آمریکا قادر به استفاده از دهها جنگنده آمریکایی و به کارگیری دهها بمب ویژه سنگرشکن ساخت این کشور نبودهاند. اگر واشنگتن واقعا نگران آسیب ناخواسته به نظامیانش در منطقه بر اثر اقدامات خودسرانه تلآویو است، کنترل بیشتر بر سوءاستفاده صهیونیستها از تسلیحات آمریکایی راهکار مؤثر کنترل رژیم است. با این وجود مقامات آمریکایی نهتنها اقدامی در این خصوص انجام ندادند، بلکه در بیانیههایی از ترور دبیرکل حزبالله لبنان حمایت کردند.
حمایت از تروری که برای آمریکا خطرآفرین بود!
رئیسجمهور آمریکا شامگاه شنبه با صدور بیانیهای از ترور نصرالله حمایت کرده و آن را «اجرای عدالت» توصیف کرد. بایدن در حالی که از ترور یکی از مهمترین رهبران مقاومت حمایت کرده بود، ادعا کرد هدفش تنشزدایی از غرب آسیا، لبنان و غزه از طریق دیپلماسی است. او همچنین در یک موضعگیری خصمانه از آمادگی کشورش برای «مقابله با هرگونه اقدام ستیزهجویانه» خبر داد. این موضعگیری تهدید تلویحی محور مقاومت است تا دست به انتقامجویی حادثه ترور بیروت نزنند. بایدن با این حال تاکید کرد نیروهای آمریکا در منطقه باید در پی جلوگیری از وقوع جنگ فراگیر باشند. کامالا هریس، معاون بایدن که نامزد دموکراتها در انتخابات پیش رو است نیز همزمان و مشابه با وی، با صدور بیانیهای ترور را «اجرای عدالت» توصیف کرد. او دربیانیه خود درحالی مقاومت لبنان را به کشتار غیرنظامیان در منطقه و ایجاد بیثباتی متهم کرد که رژیمصهیونیستی طی 12 ماه گذشته 40 هزار نفر در غزه را به شهادت رسانده است. نیمی از این تعداد، کودکان و زنانند. هریس در بخشی از بیانیه خود تاکید کرده است: «من دارای تعهدی تغییرناپذیر به امنیت اسرائیلم.» بیان این جمله نیز تهدید تلویحی محور مقاومت است. مواضع حمایتی آمریکا نسبت به ترور دبیرکل مقاومت لبنان و تهدید محور مقاومت به اقدام نظامی، در جهتی مخالف با ادعاهای دیگر این کشور درخصوص بیخبری از واقعه ترور قرار دارد. این تناقض باید در قالب طرح مشترک آمریکا و رژیم برای منطقه تفسیر شود.
گسترش جنگ دوجانبه نه، یکجانبه بله
در جنگ دوطرف به زد و خورد میپردازند. اگر در جنگی توازن قوا در اشکال مختلف وجود نداشته باشد، به این دلیل که یک طرف ضربات گستردهای وارد میکند بدون آنکه ضربه مؤثری از دشمنش دریافت کند، نبرد به جنگی یکطرفه تبدیل میشود. این اتفاق میتواند در شرایطی مانند ضعف تسلیحاتی یک طرف یا ضعف تصمیمگیری در آن بروز کند. به نظر میرسد آمریکا درصدد گسترش جنگ در منطقه به شکل یکطرفه آن است. مقامات آمریکایی در طول جنگ طوفان الاقصی بارها ادعا کردهاند مخالف گسترش جنگ و وقوع یک نبرد فراگیر در منطقهاند اما اقداماتشان نیت دیگری را آشکار میکند. در حقیقت واشنگتن مخالف جنگی منطقهای است که در آن محور مقاومت نیز به ارائه پاسخهای قدرتمند علیه منافع آمریکا و صهیونیستها مبادرت کند؛ با این حال آنها مشکلی با گسترش جنگ به شکل یکطرفه ندارند. پس از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، آمریکا اقدامات گوناگونی برای مهار پاسخ محور مقاومت و ایران به این اقدام ترتیب داد. ارسال پیامهای سیاسی با واسطههای گوناگون، درخواست میانجیگری از دولتهای مختلف گرفته تا اعزام نیروها و تجهیزات به منطقه از جمله این تحرکات متنوع بودند.
واشنگتن حتی در قالب پیشنهادی از مجموعههای بینالمللی اعلام کرد احتمال آتشبس در غزه وجود دارد و اگر ایران خویشتنداری نشان دهد، آتشبس حاصل خواهد شد. نتیجه این خویشتنداری اما سوءاستفاده آمریکا و رژیم از آن برای اجرای نقشه اصلی خود بود که طی آن حملات علیه لبنان تشدید شده و سوریه نیز در معرض محاصره قرار گرفت؛ در نتیجه این تحولات سردار نیلفروشان، جانشین شهید زاهدی در فرماندهی سپاه لبنان نیز در بمباران مقر حزبالله در بیروت، در کنار سیدحسن نصرالله به شهادت رسید. شهید زاهدی، فرمانده پیشین سپاه لبنان، در حمله موشکی رژیم به ساختمان کنسولی سفارت ایران در دمشق به شهادت رسید و جانشین وی نیلفروشان تنها شش ماه پس از آن، در حملهای مشابه در بیروت ترور شد.
اقدامات صهیونیستها پس از ترور هنیه، نهتنها شامل طیف گستردهای از رهبران مقاومت لبنان و فلسطین شده، بلکه به قتل صدها شهروند لبنانی نیز منتهی شد. صهیونیستها تنها در روز دوشنبه هفته گذشته با حملات سنگین، 588 شهروند لبنانی را به شهادت رساندند؛ عددی بیسابقه از کشتار مردم کشوری طی یک روز. صهیونیستها همچنین با ممنوعیت فرود هواپیما از مسیرهایی خاص در بیروت، بمباران گذرگاههای مرزی عراق و سوریه و سوریه با لبنان، این کشور را محاصره کردهاند. اقدامات آمریکا در این راستا مورد توجه مقامات ایرانی قرار گرفته است. محمدجواد ظریف، معاون امور راهبردی رئیسجمهور، هفته گذشته در نیویورک در گفتوگو با انبیسی نیوز به این مساله اشاره کرد که پس از ترور، جامعه جهانی از ایران خواست که بهمنظور پایان دادن به جنگ غزه خویشتنداری کند، اما با وجود گذشت زمان، وعده یک توافق آتشبس هرگز محقق نشد. علی مطهری، نماینده ادوار مجلس نیز روز گذشته (یکشنبه) پس از ترور دبیرکل حزبالله لبنان این موضوع را بار دیگر مورد تاکید قرار داد.
مطهری در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «تعلل ایران در پاسخ به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران در حالی که دنیا منتظر پاسخ ایران بود، باعث شد رژیمصهیونی جرأت پیدا کند که سیدحسن نصرالله را هم ترور کند. ما فریب آمریکا را خوردیم که پی در پی پیام فرستاد که نزنید هفته دیگر آتشبس را برقرار میکنیم. «الامور مرهونه باوقاتها».»
اظهارات مقامات و سیاستمداران ایرانی پیش و پس از ترور در بیروت، نشاندهنده آگاهی تهران نسبت به نقشه واشنگتن و تلآویو برای ایجاد یک جنگ گسترده منطقهای به شکل یکطرفه است؛ جنگی که در آن رژیم بهشدت ضرباتی را روانه دشمنش میکند اما در مقابل محور مقاومت بر اثر فشارهای مختلف یا از ارائه پاسخ خودداری کرده یا واکنشهایی ضعیفتر از حد انتظار از خود نشان میدهد.
صدور قبض تنش برای آمریکا
آمریکاییها به دلیل سبک زندگیشان با «قبض» آشنایی عمیقی دارند. آنها در زندگی خود با قبوض مختلف و سنگینی مواجهند. آنها اما در اقدامات خود در منطقه و در ازای بهرههایی که میبرند، هزینهای متعادل پرداخت نمیکنند. با آغاز جنگ طوفان الاقصی، مقاومت عراق حملات علیه مواضع آمریکا در این کشور و سوریه را شروع کرد. تعداد حملات به پایگاههای آمریکا در این دو کشور تا پیش از توقف نزدیک به 200 مورد بود. در آن زمان واشنگتن برای کنترل رفتار، فشارهایی به تلآویو وارد میکرد اما امروزه آمریکا اندکی احساس آسودگی کرده است. به نظر میرسد محور مقاومت باید بار دیگر آمریکا را نسبت به اقدامات مسئولیتپذیر کند. تا زمانی که آمریکا بیرون گود به کسب منافع بپردازد و ضربه وارد کند، حتی اگر صهیونیستها نفسشان بریده شود، تنش و خونریزی ادامه خواهد داشت. باید در نظر داشت، آمریکا در جنگ طوفان الاقصی نهتنها ورودی غیرمستقیم در پناه نام رژیم داشته است، بلکه در یمن پیش از آنکه تلآویو قادر به اقدامی باشد، با تشکیل یک ائتلاف وارد نبرد با صنعا شده است.