چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۸
دنیای امروز و فردا، دنیای موشک هاست نه گفتمان ها...

سگ هار صهیونیسم فقط زبان موشک و میدان می فهمد نه دیپلماسی

سگ هار صهیونیسم فقط زبان موشک و میدان می فهمد نه دیپلماسی
برکت مضاعف عملیات وعده صادق ۲، اما فارغ از ستاندن انتقام شهیدان هنیه و نصرالله، به خاکسپاری همیشگی دکترین ذلیلانه «دنیای فردا، دنیای گفتمان هاست نه موشک ها» بود. طرح خزعبلاتی همچون «گفتگوی تمدن ها» و «تفوق دیپلماسی بر میدان» از اوایل دهه ۷۰ تاکنون، موجب شد تا محاسبات دشمن بر این استوار باشد که جمهوری اسلامی با فاصله گرفتن از خوی انقلابیگری، به بازیگری خنثی تبدیل شده است که می‌توان با وعده فروشی به دیپلمات‌های غربزده وطنی، اهداف استکباری را در منطقه پیاده سازی کرد؛ غافل از اینکه قدرت مدیریت داهیانه رهبری انقلاب اسلامی و عنصر میدان را فراموش کرده بودند.
کد خبر : ۶۷۴۲۵۷

به گزارش سرویس سیاسی صراط نیوز اگرچه دیرهنگام، اما بالاخره جمع بندی تصمیم گیران سیاسی و نظامی کشور بر آن شد تا با لبیک گویی به فرمان انتقام ستانی رهبری معظم انقلاب اسلامی، پس از دلخوش کردن به وعده پوچ برقراری آتش بس در صورت عدم واکنش ایران اسلامی به ترور شهید هنیه، سرانجام با موشک های هایپرسونیک، سراسر اسرائیل را شخم زده و خواب را در شب سال نو عبری بر شهروندان ساکن در اراضی اشغالی، حرام کنند.


این اقدام شجاعانه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نه تنها موجبات سرور قلوب مسلمین منطقه و آزادیخواهان عالم را فراهم کرد بلکه قدرت بازدارندگی و دست بالاتر ایران در مواجهه نظامی با دشمن صهیونی را نیز به نمایش گذاشت. ناگفته نماند که اگر این تهاجم وسیع موشکی، زودتر و بلافاصله پس از خطای نابخشودنی صهیونیست ها در ترور شهید هنیه در خاک ایران انجام می گرفت، شاید امروز سیدالشهدای مقاومت سیدحسن نصرالله نیز در کنارمان بود و هدف قرار دادن مراکز نظامی و جاسوسی اسرائیل را با ما جشن می گرفت.


برکت مضاعف عملیات وعده صادق 2 اما فارغ از ستاندن انتقام شهیدان هنیه و نصرالله و همچنین نمایش قدرت بازدارندگی ایران اسلامی، به خاکسپاری همیشگی تفکر منحوس و دکترین ذلیلانه «دنیای فردا، دنیای گفتمان هاست نه موشک ها» بود. طرح خزعبلاتی همچون «گفتگوی تمدن ها»، «دنیای گفتمان ها» و «تفوق دیپلماسی بر میدان» از اوایل دهه 70 تاکنون، موجب شد تا محاسبات دشمن غدار بر این استوار باشد که جمهوری اسلامی با فاصله گرفتن از آرمانخواهی و خوی انقلابیگری، به بازیگری خنثی و بی رمق در منطقه تبدیل شده است که می توان با لطایف الحیل و وعده فروشی به مقامات سیاسی و دیپلمات های غربزده وطنی، اهداف استکباری را در منطقه پیاده سازی کرد؛ غافل از اینکه قدرت مدیریت داهیانه رهبری انقلاب اسلامی و عنصر میدان را فراموش کرده بودند.


بحمدالله که فرماندهی کل قوای مسلح جمهوری اسلامی پس از خیانت های پرشمار بنی صدر در اوایل جنگ تحمیلی، در اختیار ولی فقیه زمان شناس و آگاه قرار گرفت وگرنه معلوم نبود که روسای دولت های سازندگی و اصلاحات و اعتدال، چه خوابی برای معامله قدرت دفاعی و بازدارنده کشور در قالب انعقاد ورژن های جدیدی از مذاکرات 598 و سعدآباد و برجام، دیده بودند!


ناگفته پیداست، در جهانی که قانون جنگل بر آن حکمفرماست و آمریکای جنایتکار با استفاده از حق تبعیض آمیز وتو، حتی از صدور قطعنامه ای فرمالیته علیه رژیم کودک کش صهیونیستی نیز جلوگیری می کند؛ باید اولویت را به میدان و موشک داد و نه به گفتمان و دیپلماسی!