به گزارش صراط به نقل از نیمروز24 ، در حالی که جهان با واکنشهای گسترده به حملات اسرائیل به غزه و ضاحیه لبنان مواجه است و تصاویر تکاندهندهای از شهادت زنان، کودکان و خانوادهها فضای مجازی را پر کرده است، بسیاری از بلاگرها، هنرمندان و اینفلوئنسرهای مطرح از اظهار نظر در این خصوص خودداری کردهاند. سکوت این چهرههای تأثیرگذار در قبال چنین رویدادهایی، سوالات بسیاری را در اذهان عمومی ایجاد کرده است: آیا این سکوت یک استراتژی آگاهانه است یا بیتفاوتی نسبت به رنج مردم بیگناه؟
با وقوع تجاوزات اخیر اسرائیل و دفاع ایران از خود در وعده صادق ۲، انتظار میرفت که چهرههای شناختهشده هنری و اجتماعی، بلاگرهای پرمخاطب و افرادی که معمولاً از موقعیت خود برای بیان مسائل اجتماعی، سیاسی و انساندوستانه استفاده میکنند، صدای خود را بلند کنند. اما سکوت محسوس این گروه در برابر خانوادههای بیگناه در غزه و لبنان قابل تأمل است. در شرایطی که تصاویر و ویدیوهای دلخراش از ویرانی منازل و کشتار خانوادهها، بهویژه کودکان و زنان، به سرعت در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، بسیاری از بلاگرها و هنرمندان معروف همچنان به انتشار محتوای معمول یا تبلیغات خود پرداخته و از ورود به این بحران خودداری کردهاند.
ممکن است این سکوت بهعنوان استراتژی آگاهانه برای حفظ جایگاه و شهرت در میان مخاطبان و حامیان تجاریشان تفسیر شود، اما این موضوع میتواند تأثیرات عمیقی بر جامعه داشته باشد. هرچند که فشارهای غیررسمی گروههای سیاسی خاص به سکوت بلاگرها و اینفلوئنسرها، در سالهای گذشته موجب افول پویایی اجتماعی و سیاسی در کشور شد. از طرفی مدیریت فضای رسانه از سوی نهادهای مختلف و کنترل کاربران با فشارهای غیرمستقیم، از جمله مسدودیت صفحات و ایجاد محدودیتهای مختلف، باعث شد که کاربران پرمخاطب برای جلوگیری از محدودیت احتمالی خود به سکوت روی آوردند. در نتیجه، دستورهای غیررسمی به سکوت، بدون الگوهای کارشناسیشده و دعوت به آگاهسازی و رعایت اصول انتشار اطلاعات، موجب شده است که در سالهای اخیر، در حوادث مهم کشور مانند انتخابات داخلی ریاستجمهوری و مجلس، سقوط بالگرد رئیسجمهور، ترورها و شهادت فرماندهان جبهه مقاومت، هیچ واکنشی از سوی اینفلوئنسرها و بلاگرها مشاهده نشود. عدم همدلی اینفلوئنسرها و بلاگرهایی که مواقع دیگر در مورد مسائل اجتماعی و انسانی واکنش نشان دادهاند، میتواند نگرانکننده باشد چرا که سکوت در برابر جنایات جنگی و کشتار غیرنظامیان به معنای نادیده گرفتن ارزشهای انسانی است.
در حالی که برخی اینفلوئنسرها، خبرنگاران و فعالان هنری در دیگر کشورها بهطور علنی این حملات را محکوم کرده و صدای خود را به حمایت از قربانیان بلند کردهاند، سکوت سایر چهرههای ایرانی سوالات بسیاری را ایجاد میکند. این افراد در گذشته در مورد مسائل اجتماعی، زیستمحیطی و انسانی واکنش نشان داده و از نفوذ خود برای ایجاد تغییرات مثبت استفاده کردهاند، اما اینک در سکوتند. این تناقض در رفتار آنها در مواجهه با بحران کنونی میتواند تأثیر عمیقی بر مخاطبان داشته باشد و آنها را از ارزشهای اجتماعی و انسانی دور کند.
با توجه به شرایط بحرانی حاکم بر غزه و لبنان، سکوت این چهرهها بهعنوان یک مسئله کلیدی در تحلیل نقش اینفلوئنسرها و هنرمندان در عرصه اجتماعی و سیاسی مطرح میشود.
۱. بی تفاوتی جامعه: در این زمان، استراتژی عمومی فشارهای غیررسمی که از سوی طرفداران ناشناس یک گرایش خاص ایجاد شده، بهعنوان راهی برای اجرای سیاستهای خود بدون نقد و چالش، باعث میشود واکنشها به حوادث، که میتوانست منبعی از همبستگی اجتماعی و پیوندهای جمعی باشد، مختل شود. زمانی که اکانتهای روزمرهنویسی و بلاگرها بهدلیل فشارهای همین افراد از ابراز نظر در این موارد اجتناب کردند، پیوندها آسیب دید و افکار عمومی بهجای تمرکز بر مسائل حیاتی، به سمت موضوعات غیرجنجالی گرایش پیدا کرد. اما این وضعیت خطرناک است و باید در راستای حکمرانی قانونی فضای مجازی بهعنوان اولویت بررسی قرار گیرد.
نتیجه این وضعیت، کمرنگ شدن حضور کاربران ایرانی در موضوعاتی مانند شهادت فرماندهان مقاومت است. بهطوری که همان افرادی که بهطور غیررسمی بلاگرها را به ممنوعیت فعالیت در مسائل اجتماعی و سیاسی فراخواندهاند، اکنون از سکوت افراد پرنفوذ داخلی انتقاد دارند.
۲. انتشارفیک نیوز: یکی دیگر از تأثیرات مهم این سکوت، گسترش پروپاگاندا و اطلاعات نادرست است. سکوت تولیدکنندگان محتوا میتواند فضایی برای انتشار اطلاعات تحریفشده ایجاد کند. بهعنوان مثال، در شرایط سکوت، کاربران لبنانی به انتقاد از عملکرد ایران و فرماندهان نظامی پرداخته و برخی ادعا کردهاند که ایران باعث شهادت فرماندهان مقاومت آنها شده است.
۳. آسیب پذیری: همچنین، این وضعیت عدم حضور و آگاهی عمومی و کاهش مشارکت فعالانه مردم در مسائل اجتماعی و سیاسی را بهدنبال داشت. سکوت رسانهای و عدم واکنش در برابر حوادث مهم، آسیبپذیری جامعه بینالمللی را افزایش میدهد. این عدم واکنش میتواند باعث شود نسلهای آینده از درک صحیح و عمیق از مسائل انسانی و اجتماعی غافل شوند و فضای عمومی به مکانی برای پراکندن افکار نادرست و اطلاعات گمراهکننده تبدیل گردد.
در این شرایط، حضور فعال و همدلی بلاگرها و اینفلوئنسرها میتواند به مثابه یک عامل مهم در ارتقای آگاهی اجتماعی و ایجاد همبستگی میان مردم باشد. این چهرههای تأثیرگذار میتوانند با به اشتراک گذاشتن تجربیات، نظرات و احساسات خود در مورد مسائل انسانی و اجتماعی، صدای بیصدایان را به گوش جهانیان برسانند و در ترویج ارزشهای انسانی، مانند همدلی و همبستگی، نقش مؤثری ایفا کنند.
در نهایت، سکوت بهعنوان یک موضوع کلیدی در دنیای امروز مطرح میشود و آیا آنها تصمیم خواهند گرفت تا به نفع صدای بیصدایان اقدام کنند یا همچنان در برابر بحرانها و اتفاقات سیاسی و اجتماعی سکوت خواهند کرد؟ بی شک اگر چهرههای تأثیرگذار در برابر بیعدالتیها ایستادگی کنند، تا از سکوتی که بهعنوان یک عادت منفی در رسانههای اجتماعی شکل گرفته ، جلوگیری کنند، قطعا بر بیداری و آگاهی عمومی می افزایند و سرمایه اجتماعی با ثبات تری هم برای خود رقم خواهند زد.