به گزارش صراط، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اخیرا روزنامه زنجیرهای شرق ضمن تحلیلی غلطانداز و خلاف واقع مدعی شد: «حمله شنبه گذشته اسرائیل نشان داد که ایران بار دیگر بر سر دوراهی جنگ و صلح قرار گرفته است. تصمیم مسئولان در اینکه گام در کدام مسیر خواهیم گذاشت، تعیینکننده خواهد بود و میتواند آینده کشور و مردم را برای سالها و حتی دههها رقم بزند... با توجه به راهبرد جدید اسرائیل سؤال همواره این بوده است که آیا ایران برای جلوگیری از تضعیف جدی و غیرفعال شدن گروههای محور مقاومت مستقیما وارد برخورد با اسرائیل خواهد شد یا خیر... ایران در چنین شرایطی چه اقدامی میتواند انجام دهد. جنگ تمامعیار بیشک میتواند ایران را با مخاطرات عظیمی مواجه کند. سؤال هیچگاه این نبوده که ایران توان رویارویی مستقیم با اسرائیل را دارد یا ندارد، بلکه مسئله این است که امکانات اسرائیل به دلیل آمادگی آمریکا و چند کشور اروپایی برای ورود به جنگ نامحدود است». روزنامه غربگرا هممیهن نیز در نوشته مشابهی ادعا کرد: «به نظر میرسد افکارعمومی دنیا در برابر نسلکشی اسرائیل «مقاومت نرم» را انجام میدهند. ولی شبکه مقاومت در منطقه خصوصاً حماس و حزبالله در برابر نسلکشی اسرائیل دارند «جنگ سختش» را (با شهدای زیاد) انجام میدهند، و ضمناً آرام آرام ایران هم دارد به این «جنگ سخت» کشیده میشود. روشن است در چنین صحنهای ورود تدریجی ایران به «جنگ مستقیم» با دولتی دیگر راهبرد درستی نیست. در مقابل، شایسته است جمهوری اسلامی، ضمن اعلام اینکه محو اسرائیل هدف حکومت ایران نبوده و نیست بلکه مثل گذشته دفاع از حقوق سرزمینی مردم فلسطین طبق نظر خودشان، در برابر دولت غاصب اسرائیل، هدف جمهوری است. همچنین، شایسته است که جمهوری اسلامی از جنبشهای مقاومت منطقه حمایت کند؛ اما ورود به جنگ مستقیم با دولتی دیگر، خطقرمز جمهوری اسلامی است. چرا خطقرمز است چون که بهعنوان نمونه اولاً در جنگ مستقیم با اسرائیل موازنه قوا به نفع جمهوری اسلامی نیست، یک طرف این جنگ غرب و آمریکا هستند. تصور کنید از سوی حکومت «وعده صادق۳» سریع انجام بشود، بعد باید بیشتر از «وعده صادق۲» چهارصد موشک بزنیم. آنگاه اسرائیل جواب میدهد. دوباره باید تعداد موشکها را اضافه کرد. آخرش چه میشود اینکه ایجاد بازدارندگی نیست بلکه حرکت در مارپیچ افزایش جنگ با ابعاد نامعلوم است». تقلای نشریات زنجیرهای برای قوینمایی دشمن و ضعیفنمایی ایران در حالی است که اولاً ایران در عملیات وعده صادق امنیتیترین و حفاظتشدهترین پایگاههای نظامی و همچنین منطقه امنیتی گالیلوت در تلآویو را با وجود پدافند چندلایه عبری- غربی در هم کوبید. ثانیاً مشابه ادبیات هراسافکنانه هنگام اشغال افغانستان و عراق از سوی غربگرایان عنوان میشد اما هم ناتوانی آمریکا در این جنگها ثابت شد و هم نفوذ و اقتدار ایران در منطقه چندبرابر شد، تا جایی که روزنامه نیویورکتایمز همین دیروز نوشت: اختیار و کنترل خاورمیانه که روزگاری طولانی در دست آمریکا بود، دیگر در دست کاخسفید نیست. در همین حال، «هیل» نشریه کنگره آمریکا برخلاف ادبیات مرعوبانه غربگرایان تاکید کرده که هم افکار عمومی ایران پای مطالبه انتقام از اسرائیل ایستاده و هم ایران توانایی ضربه زدن شدید به اسرائیل را برای چندمینبار و اینبار شدیدتر دارد. هیل در تحلیلی، با بیان این که نباید ایران را دستکم گرفت، نوشت: «ایران پس از بمباران کنسولگریاش در دمشق توسط اسرائیل و ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران، دو حمله تلافیجویانه علیه اسرائیل انجام داد. این حملات منجر به خسارات بدون تلفات به اسرائیل شد و مقامات اسرائیلی و ایالاتمتحده بهطور گسترده، این نتایج را به عنوان مدرکی بر تواناییهای نظامی برتر و سیستمهای دفاع موشکی پیشرفته تحسین کردهاند. اما این تعبیر، یک برداشت نادرست خطرناک از وضعیت است. واکنشهای ایران، بازتاب ناتوانی نیست، بلکه یک استراتژی مدیریت تشدید عمدی تنش است. مهم نیست که اسرائیل و ایالاتمتحده چقدر تلاش میکنند تا اهمیت نظامی تلافی ایران را کماهمیت جلوه دهند، شواهد نشان میدهد که پاسخ دوم ایران در ماه اکتبر موفقتر از آنچه در ابتدا تصور میشد، بود و نشان میدهد که ایران توانایی وارد کردن خسارات قابل توجه را دارد. گزارشها حاکی از آن است که موشکهای ایران با وجود سامانههای دفاع موشکی لایهای اسرائیل، چندین هدف ارتش اسرائیل را مورد اصابت قرار دادند. تصاویر ماهوارهای از پایگاه هوائی نواتیم، جایی که ناوگان اف-۳۵ نیروی دفاعی اسرائیل در آن مستقر است، ۳۰ اصابت موشک را نشان میدهد که روایت ناکارآمدی نظامی ایران را به چالش میکشد و بر اساس تخمینهای ایالاتمتحده، حتی قبل از تشدید تنشهای منطقهای در اکتبر ۲۰۲۳، تهران در حال حاضر بیش از ۳۰۰۰ موشک بالستیک در اختیار دارد که میتواند اسرائیل، داراییهای ایالاتمتحده و تولید نفت در منطقه را تهدید کند، بنابراین حملات بیشتر ایران با وسعت مشابه یا بیشتر ممکن است. ایران عزم خود را برای حمله متقابل نشان میدهد. اگرچه برخی از رهبران سیاسی ممکن است انتقامجویی ایران را بیاهمیت بدانند اما شواهد خلاف این را نشان میدهد. ایران عمداً از اهداف غیرنظامی دوری کرده و بر تأسیسات نظامی تمرکز کرده است. هدف این استراتژی هدفگیری احتمالاً کاهش تلفات غیرنظامیان اسرائیلی و متعاقب آن تمایل عمومی برای انتقام و جلوگیری از تشدید بیشتر است. احساسات داخلی در ایران بهطور غیرقابل انکاری، مقامات این کشور را به اقدامات تلافیجویانه، هم برای انتقام و هم برای حمایت از متحدان در «محور مقاومت» وادار میکند.
هیل: ایران قادر است مطالبه مردمی برای انتقام از اسرائیل را عملی کند
برخلاف فضاسازی مسموم برخی محافل غربگرا نشریه کنگره آمریکا تاکید کرد هم مطالبه مردمی در داخل ایران برای اقدامات تلافیجویانه علیه اسرائیل قدرتمند است و هم ایران از توانمندی ضربات قدرتمند برخوردار است.