سفرهای استانی با هدف آشنایی مقامات با زندگی مردم مناطق مختلف، ایجاد حس پیوند دولت و مردم و کمک به رشد متوازن کشور با ابتکار دولت نهم شکل گرفت.
روزنامه شرق نوشت: در دور اول آن سفرها، حدود هفت میلیون نامه نوشته شده که بالغ بر دومیلیونو 200 هزار مورد آنها درخواست مالی بوده و دولت 250 میلیارد تومان را به آن درخواستها اختصاص داد. در دور سوم این سفرها، این روش اشتباه دانسته شده و کنار گذاشته شد. شش هزار مصوبه با میانگین 200 مصوبه برای هر سفر، نتیجه دور اول سفرها بود.
این سفرها دستاورد مهمی برای توسعه ملی و استانی نداشت. با وجود طرحهای عمرانی فراوان مصوب در این سفرها، اما سرمایهگذاری و اشتغال خالص در مقایسه با دوره پیش از دولت نهم کاهش یافت. ازجمله ضعفهای این سفرها، تعداد مصوبات بیش از توان اجرائی دولت و ایجاد تعهدات مالی برای سالهای آینده و در تضاد با اختیارات بودجهای مجلس بود.
همچنین انضباط مالی دولت نیز مخدوش شده، کسری بودجه رشد یافته و بار تورمی بر جامعه تحمیل میکرد. بهعنوان مثال از حدود پنج هزار طرح در مرحله نخست حدود چهار هزار طرح بار مالی داشته که 53 درصد آنان فاقد منبع مالی مشخص و روش تأمین مالی 40 درصد آنان مشخص نبود. طبیعی است که رشد نقدینگی و تورم نتیجه این سیاست بود. مشکل دیگر این طرحها فقدان کار کارشناسی و مطالعاتی لازم بوده، بنابراین از قدرت توجیهی کافی برخوردار نبوده و در نتیجه اتلاف منابع رخ میداد، بنابراین دولت باید درباره مسائل یادشده هوشیار باشد.
میتوان از منظری دیگر در این سفرها تأمل کرد. معمولا در این سفرها برای استقبال از دولت، همه یا برخی از مدارس، کارخانجات و ادارات تعطیل میشوند. خسارت این نوع استقبال بر تولید ملی روشن است. هزینههای پلاکارد، پوستر و دیگر مسائل تبلیغاتی را برای ورود رئیسجمهور و تکتک وزیران هم میتوان ملاحظه کرد.
از سوی دیگر، این سفرها در مردم ایجاد انتظار میکند، بنابراین استقبال مردم در دور اول طبیعی است اما با برآوردهنشدن خواستهها و تحققنیافتن وعدهها به دلایل مشکلات موجود و ناتوانی دولت، استقبال مردم کمتر خواهد شد. ازاینرو میتوان ویژگی این سفرها را بالابردن انتظارات مردم بیش از توان دولت و نارضایتی بعدی دانست. آخرین ویژگی این سفرها، به دلیل نبود شفافیت و فقدان کار مطالعاتی، شکلگیری زمینهای مناسب برای فرصتطلبان و رانتجویان است که از این مسیر به فساد دامن زده میشود.
آقای روحانی همان سفرهای استانی را تا مدتی ادامه داد، اگرچه خبری از نامهها و مصوبات به گستردگی سابق نبود اما تعطیلی مدارس و ادارات و آنچه او استقبالهای خلاف شئون انسانی مینامید، ادامه یافت.
بررسی علمی نشان میدهد که سفرهای استانی بر توسعه متوازن اثری نداشته است. بحرانهای استانهای خوزستان و سیستانوبلوچستان و دیگر استانهای مرزی گواه این امر است. باید بر اصلاح نظام حکمرانی تمرکز کرد. اما اگر دولت چهاردهم اصرار به چنین سفرهایی دارد، این سفرها باید با حداقل نیرو، بدون استقبالهای پوپولیستی انجام شود. مدارس و کارخانجات و... برای این سفرها تعطیل نشوند. همه تبلیغات استانی برای ورود رئیسجمهور که بار مالی بر دولت دارد، حذف شود. تنها مصوبات بودجهای در سفرهای استانی دنبال شود و از ایجاد تعهد مالی جدید برای دولت اجتناب شود. دستگاه رسانهای دولت تلاش کند تا انتظارات مردم از این سفرها مدیریت شود. در یک کلام اگر در سر دولت چهاردهم، سودای توسعه کشور است.