به گزارش سرویس سیاسی صراط نیوز مشی ماکیاولیستی محمد باقر قالی باف موجب شده تا سیاست ورزی نامبرده، همواره مورد نقد هر دو جناح باشد و یاری صدیق برای هیچیک از نحله های سیاسی در کشور بحساب نیاید. وقتی هدف، حفظ جایگاه و کرسی ریاست به هر قیمت باشد، آنگاه باید به هر وسیله ای دست یازید و خود را به هر رنگی آغشته نمود تا مبادا خطری متوجه پُست و مقام آدمی شود، غافل از اینکه این همرنگی با جماعت و همراهی با وزش باد، سرانجام کار دست آدم می دهد!
باور کردن دُم خروس یا قسم حضرت عباس درباره قالی باف، به قدری سخت و ناشدنی است که شاید از توان زبده ترین تحلیلگران سیاسی نیز خارج باشد. به راستی چگونه می شود فردی که ادعای عهد اخوت با شهید قاسم سلیمانی دارد، سال 92 و پس از تمدید سه باره دوران شهرداری در پایتخت، جهت عرض خاکساری و سپاسگزاری، به دیدار باغی بر انقلاب شرفیاب شود که همین حاج قاسم، نامه ای شدیداللحن پس از فتنه تیر 1387 خطاب به او می نویسد؟
موارد اینچنینی در عُمر سیاسی قالی باف به حدی پرشمارند که شاید مرور آنها از حوصله خارج باشد. به عنوان مشتی از خروار، اقرار به انتخاب جواد ظریف (پهلوان پنبه دیپلماسی) به عنوان وزیر خارجه در صورت پیروزی در انتخابات یازدهم علیرغم فرو رفتن در نقش کاندیدای مخالف حسن روحانی، نقادی از مرحوم هاشمی قبل از ردصلاحیت نامبرده در انتخابات 92 و تمجید از او پس از ردصلاحیتش، استفاده از عناصر رادیکال تجدیدنظرطلب چه در شهرداری تهران و چه مجلس علیرغم یدک کشیدن عناوین مدیر جهادی و انقلابی و... تنها بخشی از مصادیق مشی مذبذبانه نفر چهارم پایتخت در انتخابات مجلس دوازدهم محسوب می شوند.
قالی باف پس از حضور به عنوان کاندیدای پوششی مسعود پزشکیان در انتخابات چهاردهم و عدم انصراف به نفع نامزد مورد اقبال جبهه انقلاب، بیشترین سهم در روی کار آوردن دولت وفاق بازان را به خود اختصاص داد و سپس با ترتیب دادن مقدمات رای بی سابقه مجلس دوازدهم به تمامی وزرای معرفی شده، برای مسعود پزشکیان و کابینه اش سنگ تمام گذاشت.
اینک همزمان با بگم بگم های معاون اول دولت چهاردهم در تخریب وجهه دولت مردمی شهید رئیسی و در شرایطی که دولت پزشکیان همچون دولت حسن روحانی در جریان مذاکرات برجام، تمام هم و غم خود را بر مذاکره با تروئیکای اروپایی گذاشته، قالی باف نیز دست بکار شده و با سیاهنمایی پیرامون وضعیت انرژی و فروش نفت کشور، تلاش دارد تا با خالی نشان دادن دست ایران، زمینه ساز فرو افتادن مجدد کشور در چاه ویل مذاکرات خسارت بار با غربی ها شود!
رئیس مجلس دوازدهم طی سخنانی مأیوسانه از وضع کشور که علاوه بر رسانه های معاند، بازتابی گسترده در صفحه نخست روزنامه های زنجیره ای همچون «سازندگی»، «شرق» و «همدلی» داشته، گفته است: «روزانه بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون لیتر فرآورده از کشور قاچاق میشود که تردید نکنید این قاچاق سازماندهی شده است. ما در حوزه گاز در زمستان ۱۴۰۲، ۲۵۰ میلیون متر مکعب ناترازی انرژی پیدا کردیم، آن هم در شرایطی که صنعت را تعطیل کرده و افت فشار داشتیم. زمانی بود که در مواجهه با تهدیدات دشمنان میگفتیم نفت را روی شما میبندیم و اهرم تهدید ما بود، اما امروز و با این وضعیت کدام نفت را میبندیم و کدام بازار را داریم؟»!
سیاهنمایی رئیس مجلس علیه وضعیت انرژی در کشور درحالی ابراز می گردد که نه تنها در حکم ارسال پالس انفعال و ضعف در آستانه مذاکرات با تروئیکای اروپایی ارزیابی می شود بلکه نوعی اظهار وفاداری به وفاق بازان و تغییر اردوگاه سیاسی از ظاهراً انقلابی و راست به علناً پراگماتیسم و چپ نیز بشمار می آید.