دنیای اقتصاد با طرح این سؤال که آیا پرونده هستهای دوباره روی دور افتاده؟، نوشت: گفتوگوهای ایران و تروئیکای اروپایی در حالی در ژنو برگزار شد که اختلافات این روزها بالا گرفته است. درست چند روز پیش از آغاز این گفتوگوها، سه کشور بریتانیا، آلمان و فرانسه پیشنویس قطعنامه ضدایرانی را به شورای حکام ارائه کردند که تصویب هم شد. با در نظر داشتن شرایط فعلی، اروپاییها در یک فضای بیم و امید میخواهند سیاست فشار و مذاکره را همزمان علیه تهران دنبال کنند. اما با توجه به اینکه گفته میشود اروپا در اغلب موارد از آمریکا پیروی میکند و ترامپ نیز تا کمتر از دوماه دیگر در کاخسفید مستقر خواهد شد، گفتوگوهای ایران و تروئیکای اروپایی با چه سناریوهایی روبهرو میشود؟
رحمان قهرمانپوردر اینباره به دنیای اقتصاد گفت: فضای مذاکرات بین هیئتهای سهکشور اروپایی و ایران آنچنان مثبت و امیدبخش نبوده است؛ اظهاراتی که بعد از مذاکرات صورت گرفت، این مسئله را تقریبا نشان میدهد. مهمتر از همه اینکه زمان مشخصی برای دور بعدی مذاکرات تعیین نشد.
نکته دیگر آنکه امروز اروپا در موقعیت سخت و دشواری قرار دارد و حتی میتوان گفت موقعیت اروپا تضعیف شده است. از یک طرف دونالد ترامپ در آمریکا روی کار آمده که هواداران او و خودش اعتقادی به حمایت مالی از جنگ اوکراین ندارند و این مسئله بسیار دردناکی برای اروپاییها به شمار میرود. آنها نگران هستند که حمایت نکردن آمریکا از اوکراین باعث شکست این کشور و پیروزی روسیه شود. از طرف دیگر در آلمان شاهد شکستن ائتلاف حاکم هستیم و اولاف شولتز اعلام انتخابات زودهنگام کرده و احتمال پیروزی دوباره این جریان در انتخابات خیلی پایین است.
در فرانسه هم احزاب راست افراطی قدرت گرفتهاند؛ بنابراین رهبران سیاسی در فرانسه و آلمان که موتور محرکه اتحادیه اروپا به شمار میروند، موقعیت مستحکمی ندارند. بنابراین اروپا، در شرایط سخت و دشواری است و این به آن معناست که اعتماد ایران هم نسبت به وعدههای اروپا کمتر از گذشته خواهد بود.شاید بتوان گفت که اروپا حتی دیگر نمیتواند مانند گذشته بین ایران و آمریکا میانجیگری کند. اروپا با عدمانسجام داخلی مواجه است و با آمدن ترامپ، شرایطش در نظام بینالملل با عدمقطعیت بیشتری روبهرو خواهد شد. حتی برخی دیپلماتهای سابق گفته بودند که ایران نباید با اروپاییها مذاکره کند.
همچنین در رابطه با مذاکره با آمریکا، اخیرا برخی مقامات کشورمان با تعیین شروطی از احتمال گفتوگو با آمریکای ترامپ سخن گفتند. در این شرایط این پرسش مطرح میشود که اگر ایران با آمریکا وارد مذاکره شود، نقش اروپا چه خواهد بود. درواقع اکنون اروپاییها منتظر هستند که ببینند ترامپ درباره ناتو، اوکراین و تعرفههای تجاری با اروپا چه تصمیمی میگیرد و الان مهمترین نگرانی و اولویت اروپا همین موارد است. بعد از مشخص شدن این موارد، میتوان دریافت که اروپا چقدر میتواند برای مذاکره با ایران وقت و انرژی بگذارد.
در عین حال درخصوص مذاکرات احتمالی بین تهران و واشنگتن باید در نظر گرفت که شرایط برای هر دو طرف، وخیمتر شده است. غربیها نگاهشان این است که نمیتوانند با ایران وارد شراکت استراتژیک شده و مسائلشان را حل کنند. بنابراین در تمام تحلیلهای اروپا و آمریکا تاکید میشود که ترامپ باید سیاست فشار حداکثری را علیه ایران با دو هدف دنبال کند؛ یا توافق با ایران یا تغییر رفتار ایران. در نتیجه امروز مسئله، رفتن به سمت همکاریهای استراتژیک یا حل اختلافات نیست؛ بلکه واشنگتن و بروکسل بیشتر به دنبال این هستند که در مقابل ایران، بازدارندگی ایجاد کرده و به زعم خود آنچه را که تهدید ایران مینامند دفع کنند.
امروز برخلاف زمانی که برجام امضا شد، به ندرت سخنی از همکاری میان ایران و اروپا یا سرمایهگذاری اروپاییها یا آمریکاییها در ایران شنیده میشود. جریان فکری سیاستگذاران غالب و اصلی اروپا این است که هر نوع توافقی با ایران باید به بازدارندگی ایران منجر شود و خیال غرب از این بابت راحت شود.
دنیای اقتصاد همچنین از قول یک کارشناس دیگر نوشت: از رویکرد کشورهای اروپایی چنین میتوان دریافت که این کشورها با تکرار اتهامات علیه ایران و با در نظرگرفتن تحولات منطقه، جنگ اوکراین و بازگشت دونالد ترامپ بر آن هستند تا با افزایش فشارها، مقامات ایران را به انجام توافقی جامع وادار سازند. به نظر چنین میآید که تحولات یکسال اخیر در خاورمیانه، رهبران اروپایی را به پذیرش این نظر نادرست هدایت کرده که اکنون ایران در مقایسه با گذشته در موضعی ضعیفتر قرار گرفته
و بر آن هستند با تشدید فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی، ایران را به انجام مذاکرات جامع و تحمیل محدودیتهای بیشتر علیه برنامه هستهای، موشکی و سیاستهای منطقهای وادار سازند. هرچند به نظر میرسد چنین برداشتی صحیح نباشد.