به گزارش صراط به نقل از نداي انقلاب، در سال ۱۹۰۲ خانواده "آل سعود" به رهبری "عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود" بر ریاض حاکم شد.
بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۳۲ ميلادي، ملک عبدالعزیز تمام دشمنان خود را شکست داد تا با تصرف "الاحساء" در شرق و "عسیر" و "حجاز" در غرب کاملاً عربستان را به تصرف خود درآورد.
اواسط قرن هجدهم عبدالوهاب و بنیانگذار سلسله آل سعود اتحادی به وجود آوردند که در پس آن شيوخ و مفتي‌ها به حکومت آل‌سعود مشروعيت بخشيدند و از آن تاریخ، آل‌سعود قبضه قدرت را در عربستان به دست گرفت.
یهودی بودن ريشه آل‌سعود
"مستر همفر" جاسوس مشهور انگلیسی طی سال‌های ابتدایی قرن هجدهم برای نخستین بار به ریشه‌های آل‌سعود می‌پردازد که برخلاف ادعای عبدالعزیز و براساس اعتراف شجره‌نویسان سعودی، اصل و نسب آنها به یک فرد یهودی به نام "ابراهیم موشه" می‌رسد.
"عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود"
اسناد به دست آمده درباره شجره آل‌سعود بر این نکته تأکید می‌کنند که در قرن نهم هجری مطابق با قرن پانزدهم میلادی، شخصی به نام "مانع احسایی" جد نخست آل‌سعود از قبیله یهودی "عنیزه" زمینی را در نجد عربستان به دست آورده است.
دروغ بزرگ آل سعود
مُردخای ابراهیم موشه و فرزندانش با تغییر نام و انتخاب اسامی عربی، خود را در میان مسلمانان جا زدند از جمله اینکه با پرداخت مبلغي به مدیر کتابخانه‌های کشور سعودی در سال ۱۳۲۲ هجري قمري، آل‌سعود و آل‌عبدالوهاب را به نبی اکرم(ص) منسوب کردند.
حاکميت اين خاندان
موضوع جانشيني و وليعهدي در خاندان آل سعود با ديگر كشورهاي سلطنتي دنيا تفاوت دارد. عبدالعزيز بن سعود سنتي را بنيان نهاد که براساس آن سلطنت از برادر به برادر برسد؛ نه از پدر به پسر.
عبدالعزيز بن سعود
او مقرر كرد در صورت زنده بودن پسرهايش هيچ‌كدام از نوه‌هايش نمي‌توانند به حكومت برسند. اين سنت تا امروز حفظ شده و پادشاهي عربستان به پسران عبدالعزيز رسيده است.
وليعهد سعودي پس از مرگ "سلطان بن عبدالعزيز"؛ "نایف بن عبد العزیز" بود كه از سال ۱۹۷۵ ميلادي وزير کشور عربستان و معاون دوم ملك عبدالله بود و غرب به خاطر دیدگاه‌های محافظه‌کارانه‌اش که مخالف هرگونه اصلاحات بود، به شدت از وی حمایت می‌کردند.
چالشي بزرگ " كسب قدرت " در خاندان سعودی
بسیاری از کارشناسان بر این باورند، مرگ "سلطان بن عبد العزیز" ولیعهد سابق عربستان موجب تشدید جنگ قدرت در خاندان سعودی شده بود؛ بسیاری از شاهزادگان سعودی هم اکنون به نظام انتخاب ولیعهد در این خاندان معترض هستند و اعتقاد دارند، این نظام موجب می‌شود تا قدرت همواره در دست نسل اول خاندان یعنی پسران ملک عبدالعزیز باقی بماند و هیچ‌گاه قدرت در این خاندان به نسل جوان آن یعنی نوادگان عبدالعزیز نخواهد رسید و همین موجب شده تا هم اعتراض‌ها به شیوه انتخاب ولیعهد و هم جنگ قدرت در آل‌سعود به شکل قابل ملاحظه‌ای تشدید شود و موجبات نگراني ايالات متحده آمريكا- اسرائيل را فراهم آورد.
تکیه زدن فردي كهنسال و بیمار بر مسند قدرت براي ثبات سياسي كشور عربستان مخاطره آميز است.
.jpg)
اين نكته حائز اهميت است، غیر از ۱۰ شخصیت مزبور در خاندان سعودی تعدادي از پسران كهنسال و بيمار عبدالعزيز را ملاحظه می‌کنیم که در صف انتظار پادشاهي بسر مي‌برند. این درحالی است که تکیه زدن فردي كهنسال و بیمار بر مسند قدرت براي ثبات سياسي كشور عربستان مخاطره آميز بوده و در این میان منافع غرب را نیز به خطر می‌اندازد. به خصوص اينكه پادشاهان کنونی سواد آکادمیکی ندارند تا از آن در اداره کشور استفاده کنند.
نایف بن عبد العزیز
نایف بن عبد العزیز بن عبد الرحمن آل سعود به سال ۱۹۳۴ در شهر طائف متولد شد. او هشت ماه ولیعهد عربستان سعودی بود. او همچنین نایب دوم رئیس مجلس وزیران عربستان سعودی و همچنین وزیر داخله عربستان نیز بود.
نایف بن عبدالعزیز
"نایف بن عبدالعزیز" یکی از ۷ عضو باقی مانده از خانواده "السدیری" بود که به اصطلاح همه آنان فرزندان "ملک عبدالعزیز بن سعود" به شمار می‌آمدند و و مادرشان "حصه"، دختر "احمد السدیری" بود که پنجمین و محبوبترین همسر ملک عبدالعزیز از میان ۲۲ زن دیگرش بود.
او فرزند ملک عبدالعزیز (پادشاه پیشین عربستان سعودی) می‌باشد وهمچنین برادر فهد بن عبدالعزیز (پادشاه پیشین عربستان سعودی) می‌باشد عبدالله بن عبدالعزیز (پادشاه کنونی عربستان سعودی) برادر اوست. او در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۱، پنج روز پس از درگذشت سلطان بن عبدالعزیز، توسط عبدالله بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد عربستان سعودی انتخاب شده بود.
گفتني است وي عامل پشت پرده بسیاری از اقدامات علیه شیعیان عربستان سعودی بود. وی در پرونده‌های مختلف علیه شیعیان در سراسر جهان و به ویژه در عراق نیز تحرکات بسیار زیادی داشت.
انتخاب نايف بن عبد العزيز به ولي عهدي
انتخاب نایف به ولیعهدی در واقع تاکیدی بر این نکته بود که همه قدرت در دست فرزندان "حصة بنت احمد السدیری"، مادر نایف، سلمان، سلطان و فهد است و سدیری‌ها همه کاره مملکت هستند و همین موضوع آتش درگیری‌ها را داغ‌تر کرده بود و برخی از شاهزاده‌های جوان‌تر که خود را در صف قدرت دیده و توان رسیدن به آن را نداشتند، باد به آتش این اختلافات می‌دميدند، به ویژه آن‌که غرب نیم نگاهی به نوادگان عبد العزیز هم دارد که در ميان آنها همانطور كه اشاره شد، بندر بن سلطان از نفوذ بيشتري برخوردار است و غرب نيز از مواضع وي حمايت مي كند.
نايف بن عبدالعزيز
مسئوليت هاي نايف بن عبد العزيز
نايف بن عبدالعزيز در طول زندگی خویش سمتهای ذیل را برعهده داشته است؛ استاندار ریاض از ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۴، معاونت وزارت کشور در سال ۱۹۷۰، رئیس شورای عالی اطلاعات در سال ۱۹۷۰ و وزیر کشور از سال ۱۹۷۵ تا لحظه مرگ و خيلي از پست هاي تشريفاتي و افتخاري ديگر
تفكرات نايف بن عبدالعزيز
نایف بن عبدالعزیز یکی از شاهزادگان سعودی بود که تمایلی برای ظهور اصلاحات در عربستان نداشت و اصلاح طلبان عربستانی از به قدرت رسیدن وی ابراز نگرانی کرده بودند.
نايف بن عبد العزيز
وی در اظهار نظری در مارس ۲۰۰۹ که در روزنامه الجزیره درج شد گفته بود: عربستان نیازی به نمایندگی زنان در مجلس مشورتی ندارد و عربستان نیازی به انتخابات ندارد، زیرا انتصاب به مراتب بهتر است.
نایف بن عبدالعزیز از طرفداران روحانیون دینی و پلیس افراطی مشهور به هیئت امر به معروف و نهی از منکر بود که زندگی را بر عربستانی ها سخت کرده است.
نايف قاتل ۱۸ ايراني
لازم به یادآوری است که شاهزاده «نایف» دستور مستقیم اعدام ۱۸ تن از هموطنانمان در طول دو ماه گذشته را صادر کرده بود. او عامل پشت پرده بسیاری از اقدامات علیه شیعیان عربستان سعودی بود.
ضمناً از نايف بن عبدالعزيز به عنوان عامل اصلي كشتار وحشيانه حجاج ايراني در حج خونين سال ۶۶ ياد مي‌شود.
دوام نچندان طولاني در مسند وليعهدي "نايف بن عبدالعزيز"
نايف بن عبدالعزيز سرانجام در ۱۵ژوئن ۲۰۱۲ در سن ۷۹ سالگي و در كمتر از هشت ماه به عنوان وليعهدي پادشاه عربستان به علت كسالت در بيمارستاني در ژنو سوئيس در گذشت.
تحليل هاي كارشناسان پس از مرگ نايف بن عبد العزيز
برخي از كارشناسان اتفاق نظر دارند كه با مرگ وليعهد عربستان آخرين مهره جناح ليبرال‌ها در اين كشور با دنياي سياست وداع كرد و صحنه جديدي از كشمكش قدرت در اين كشور بروز خواهد كرد و وهابيت در عربستان در وضعيت بسيار سختي قرار گرفت.
بعد از مرگ نايف...
*نقش عربستان در تخريب سوريه و جنگ عليه جنبش آزادي بخش بحرين تضعيف خواهد شد زيرا بيرق جنگ عليه مردم سوريه و بحرين به دست عبدالعزيز بوده است.
*نقش عربستان در يمن پس از مرگ وليعهد اين كشور تضعيف خواهد شد؛ زيرا او كسي بود كه يمن را از زيدي به وهابيت سياسي تبديل كرد.
*پادشاه كنوني عربستان ليبرال منش است و تفكر ميل به همكاري با آمريكا را در تمام امور خود دنبال مي كند بنابراين از اين به بعد نيازش به آمريكا بيشتر خواهد شد. و اين تضعيف قدرت مانور عربستان در معادلات منطقه اي و اقليمي را به همراه خواهد داشت. بدين معني كه عربستان در وضعيت داخلي راه را براي معارضين و اپوزيسيون و گروه هاي مختلف سياسي و مذهبي معارض مانند شيعيان، جنبش الحجاز و جنبش اسماعيلي ها، اخوان المومنين، حزب الامّه، بازتر خواهد كرد. و عملاً قدرت حاكميتي دولت با نيروهاي اقليمي كاهش پيدا مي كند.
*اين اتفاق قدرت منطقه اي عربستان را در روابطش با ايران، قطر و به طور كلي كشورهاي همراه يا مخالف تغيير مي‌دهد و آمريكا در نهايت به عربستان وابسته‌تر خواهد شد زيرا نياز مبرمي به اتكا به واشنگتن پيدا كرده است.
سلمان بن عبد العزيز در كنار نايف
گزينه احتمالي وليعهدي "سلمان بن عبد العزيز"
ظاهرا شاهزاده سلمان وليعهد دوم اين كشور است كه وزير دفاع و امير رياض هم هست، اما اختلافات زيادي بين آنها وجود دارد؛ زيرا بن عبدالعزيز كه برادر بزرگتر نايف است و از سلمان نيز بزرگتر است قطعاً ادعاي وليعهدي را خواهد داشت همانطور كه در مورد نايف نيز ادعا را داشت و به حالت قهر شوراي بيعت را ترك كرد و استعفا كرد و اما به هر حال بستگي به اين دارد كه توازن قواي داخلي و اراده پادشاه و ارتباط آن مسائل با تبعيت حكومت و دولت چقدر طلال بن عبدالعزيز مقبول باشد يا سلمان كه از نظر قانوني وليعهد است اين موضوع جدال برانگيز است.
شوراي بيعت بايد تشكيل جلسه دهد و از نظر ظاهري هم سلمان وليعهد دوم است. پادشاه بايد انتخاب كند كه در شوراي بيعت انتخابات برگزار كند يا اينكه وليعهدي را به سلمان تحويل دهد. عوامل زيادي در اين باره تأثير گذار است. بايد ديد كه تا چه اندازه آمريكا اجازه خواهد داد كه پادشاه خود در اين باره تصميم بگيرد
خوشحالي مردم منطقه علل خصوص شيعيان بحرين از مرگ نايف
ملت بحرین از برنامه‌ها و توطئه‌های نایف بسیار خون دل خورده و هیچ چیزی به اندازه شنیدن این خبر آنها را خوشحال نمی‌کند.
نایف در رأس هرم فتنه علیه انقلاب ملت بحرین بود و وی در اعزام نیروهای اشغالگر موسوم به سپر جزیره برای اشغال بحرین نقش اساسي را ايفا مي كرد و در ادامه دستور به آتش کشیدن قرآن کریم، تخریب مساجد و کشتار بیگناهان از سوی وي صادر شده بود كه توسط نیروهای اشغالگر عربستاني و نیروهای آل خلیفه اجرایی مي شد.
با مرگ این ولیعهد سعودی توطئه الحاق بحرین به سعودی نقش بر آب می‌شود.
و اين حكومت مستبد به پايان راه رسيده است
كارشناسان منطقه در تحليل هاي خود به اين نتيجه رسيدند كه شاهزادگان سعودی فرتوت و بیمار هستند و تاکید کردند که رژیم آل سعود که با زور و ظلم بر مردم شبه جزیره عربی حکمرانی می کند نمی تواند دوام چندانی داشته باشد و به پایان راه نزدیک شده است.
چقدر عقبی صراط!!!