به گزارش صراط به نقل از ایسنا ، محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، در پاسخ به این پرسش که چرا سردار سلیمانی همواره خود را سرباز معرفی می‌کرد؟ اظهارکرد: ادبیات سردار سلیمانی را باید در چارچوب ادبیات و فرهنگ دفاع مقدس معنا و تفسیر کنیم. در فرهنگ دفاع مقدس اختلاف، تبعیض و تفاوت در رتبه و منزلت و شأن افراد در جبهه وجود نداشت، بنابراین همه خود را سرباز یا بسیجی می‌دانستند حتی امام خمینی (ره) نیز در جمله مشهور خود بیان کرد که رهبر من یک بسیجی است یا به حال بسیجیان غبطه می‌خورم و‌ای کاش من پاسدار بودم.
وی ادامه داد: بنابراین سردار سلیمانی از یک نظر با جمله اینکه من یک سربازم اشاره به این داشت که مقام و منزلت و شأنی برای خود قائل نیست و به عنوان ژنرال یا سردار یا سرلشکر خود را برتر و بالاتر از دیگر رزمندگان و همرزمان خود نمی‌داند، اما از بُعد دیگر هم اشاره به این داشت که همیشه خود را تابع دستورات فرمانده خود می‌دانست و مانند یک سرباز که به دستورات فرمانده عمل می‌کند، او هم از دستورات فرمانده خود که فرمانده کل قوا بود تبعیت می‌کرد و حتی اگر در مواردی اختلاف نظر با فرمانده‌اش داشت مانند دوران دفاع مقدس که فرماندهان لشکر از دستورات فرمانده خود تبعیت می‌کرد، تابع بود.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین بیان کرد: خارج از لطف نیست که همین جا اشاره کنم که سردار سلیمانی به دلیل سابقه طولانی آشنایی با آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوران دفاع مقدس که ایشان به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا و فرمانده جنگ فعالیت می‌کردند و سردار سلیمانی نیز فرمانده لشکر کرمان بود و از همان دوران ارتباط صمیمی و نزدیکی با آیت الله هاشمی رفسنجانی داشت و پس از اینکه به فرماندهی نیروی قدس انتخاب شد از دهه ۸۰ و سپس تا پایان عمر آیت الله هاشمی رفسنجانی ارتباط کاری نزدیک‌تری با ایشان پیدا کرد و از طرف آیت الله خامنه‌ای مامور بود که گزارش‌های مربوط به فعالیت‌های نیروی قدس سپاه را به آیت الله هاشمی رفسنجانی به صورت منظم ارائه کند و از نظرات و توصیه‌ها و مشورت‌های ایشان در فعالیت برون مرزی استفاده کند.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در ادامه در پاسخ به این پرسش که چرا از ایشان به عنوان سرداری مردمی یاد می‌شود؟ بیان کرد: زیست سردار سلیمانی در حوزه شخصی و کاری بر همان روال و رویه دفاع مقدس و جبهه‌های جنگ ایران در دهه ۶۰ بود و هیچگاه نمی‌خواست که از آن فضا و آن دوران جدا شود و در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها هم می‌بینیم که یادآوری بسیاری از دوستان و همرزمان خود در دوران دفاع مقدس و همچنین نیرو‌های خود در لشکر کرمان می‌کند چرا که در فرهنگ دفاع مقدس قدرت در مردم نهفته است و هر آنچه که مردمی باشد و مورد حمایت و اتکا به مردم و با مشارکت مردم ایجاد شود، دارای نیروی واقعی و درونی است و تجهیزات و توانمندی‌های فیزیکی و تسلیحات فقط وقتی می‌توانند موثر باشند که نیرویی که مورد حمایت مردم قرار دارد از آنها استفاده کند، بنابراین سردار سلیمانی خودش را بدون مردم و بدون حمایت مردم و جدای از مردم هیچ می‌دید، بنابراین همیشه می‌خواست که با مردم و در کنار آنها و طبق نظر و خواست آنها عمل کند و به همین دلیل اجازه ایجاد فاصله بین خودش و مردم را نمی‌داد.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که یکی از هشدار‌های ایشان همیشه پرهیز از دو قطبی سازی در جامعه بود. این مسیر را چگونه می‌توان ادامه داد؟ گفت: دو قطبی‌سازی یک امر همیشه مذموم و بد نیست حتی قرآن در حوزه دو قطبی سازی ادبیات خاصی دارد و توحید را در برابر شرک، عدل را در برابر ظلم، محبت و مودت را در برابر دشمنی و کینه و همدلی و همراهی را در برابر تفرقه و اختلاف مطرح می‌کند. دو قطبی سازی از نظر اسلام و از نظر عقلانیت وقتی مذموم است که به ایجاد شکاف و تفرقه و یک اختلاف بی‌حاصل در جامعه بینجامد.
این فعال سیاسی افزود: سخن مشهور سردار سلیمانی در رابطه با خودداری از برخورد با دختران کم حجاب یا بدحجاب به عنوان دختران ایران یا اظهار علاقه به شخصیت‌هایی نظیر آیت الله هاشمی رفسنجانی و در کنار ارادت کامل به مقام معظم رهبری برای کاهش این دو قطبی‌های کاذب در جامعه و رفع اختلافات و کینه‌ها بود به همین خاطر می‌بینیم که وقتی جای امثال سردار سلیمانی در کشور خالی است، اتفاقاتی نظیر سال ۱۴۰۱ که بر پایه دو قطبی سازی در مورد حجاب یا کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات که بر اساس دو قطبی سازی کاذب در جریانات سیاسی توسط شورای نگهبان در انتخابات رخ داد. همینطور سایر مسائلی که در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، دینی و حتی سیاسی و اقتصادی موجب بروز دو قطبی سازی‌های کاذب در جامعه می‌شود. همه این عوامل باعث کاهش قدرت ملی ایران و تضعیف جمهوری اسلامی در برابر تهدیدات و دشمنانی نظیر رژیم صهیونیستی می‌گردد.
هاشمی در پایان اظهار کرد: باید اشاره کنم که نباید نقش نفوذ و استفاده دشمنان کشور به خصوص رژیم صهیونیستی از عوامل افراطی و تندرو که سر سلسله دو قطبی سازی در کشور و ایجاد اختلاف و عامل خالی کردن دل مردم در شرایط حساس فعلی می‌باشند را نادیده گرفت.
