به گزارش صراط به نقل از کیهان، «ايران» روز گذشته در سرمقاله خود در واكنش به اظهارنظرهاي دلسوزانه بعضي از مراجع عظام تقليد نسبت به گراني هاي اخير و درخواست هاي آنان از مسئولان كشور براي چاره انديشي، مراجع معظم تقليد را با عبارات سخيف مورد عتاب و خطاب قرار داد. جوانفكر در اين يادداشت مدعي شد كه مراجع تذكردهنده تحت تاثير «تحريف، دروغ پردازي، جعل خبر، بزرگنمايي، سياه نمايي، نسبت هاي ناروا و نشر اطلاعات فريبكارانه» قرار گرفته و همان كاري را انجام مي دهند كه دروغ پردازان و فريبكاران مي خواهند.
نويسنده مقاله و گردانندگان روزنامه كه- براساس متن چاپ شده- آگاهي كافي از دين، حوزه و مرجعيت ندارند، تنها مرجعي را شايسته اظهارنظر دانسته اند كه «اعلميت» داشته باشد و حال آنكه واژه «اعلم» صفت تفصيلي است و همه يا دو نفر در يك زمان نمي توانند اعلم باشند. از سوي ديگر اعلميت در اصطلاح ديني و حوزوي به مجتهدي مي گويند كه در قدرت استنباط احكام فرعيه از بقيه مجتهدان جلوتر باشد.
هفته گذشته نيز يكي از اعضاي گروهك انحرافي در مصاحبه تفصيلي با روزنامه شرق توهين هاي مشابهي را نثار مراجع معظم تقليد كرد و مدعي شد دولت تنها بايد به نظرات رهبر معظم انقلاب عمل كند و نمي تواند به طور عام از مراجع حرف شنوي داشته باشد. در آن مصاحبه هم با شيطنت خاصي لازمه تبعيت از ولي فقيه را مخالفت با نظر مراجع معظم تقليد معرفي كرده بود. اين در حالي است كه حضرت امام خميني و حضرت امام خامنه اي همواره مسئولين و مردم را به احترام به علما و مراجع و عمل به نظرات دلسوزانه آنان ترغيب و بلكه ملزم كرده اند كه «ارجاع» مواردي از امور حكومتي به مراجع از جمله آنها بوده است البته بديهي است كه در موارد تعارض- كه به ندرت ممكن است پيش آيد- نظر ولي ارجح است كه در اين حكم هم همه مراجع معظم اتفاق نظر دارند.
روزنامه ايران روز گذشته در يادداشت خود به بعضي از اقدامات دشمنانه براي سياه نمايي عليه جمهوري اسلامي اشاره كرد كه اشاره به حقي است اما خود مرتكب بدترين سياه نمايي ها عليه مراجع معظم تقليد و مردم شد. اين روزنامه جامعه ايران را فاسد و پر از سياهي معرفي كرد و نوشت: «در جامعه امروز ايران فضايي از تحريف، دروغ پردازي، جعل خبر، بزرگنمايي، سياه نمايي، نسبت هاي ناروا و نشر اطلاعات فريبكارانه رو به گسترش است و در بسياري از مواقع امواج هدايت شده تبليغاتي خبري و رسانه اي به قدري گسترده و سنگين است كه نه فقط عوام جامعه بلكه نخبگان، خواص و تصميم سازان و تصميم گيران را كه بايد با برخورداري از هوش و فراستي بالا به صحنه پيش رو بنگرند تحت تاثير آن قرار مي گيرند و آنان نيز در مسيري شنا مي كنند كه ديگران برايشان طراحي كرده اند.»
لازم به ذكر است كه براساس مدارك مستند، يكي از راهبردهاي مراكز جاسوسي آمريكا و انگليس براي به زانو درآوردن جمهوري اسلامي جدا ساختن مرجعيت ديني شيعيان از مرجعيت سياسي مي باشد. برآوردهاي CIA و MI6 مي گويند تا زماني كه نظام در نظر مردم «ديني» و «مقدس» باشد، آسيب نمي بيند و از اين رو بايد تلاش ها روي جدا كردن نظام جمهوري اسلامي از هويت ديني و قدسي تمركز داشته باشد. از نظر محققين اين دو مركز جاسوسي اگر بتوان اكثريت مراجع شيعه- در قم، نجف و...- را در فضا و حال و هوايي و جمهوري اسلامي و رهبري آن را در فضا و حال و هواي ديگر معرفي كرد، جداسازي دين از حكومت اتفاق مي افتد. اين خط در تبليغات سياسي بي بي سي و سايت خاص وابسته به آنان- نظير روزآن لاين و گويانيوز و سايت كلمه وابسته به موسوي كه از خارج بارگذاري مي شود و... - به صورت تاكيد روي دينداري خالص و انتخاب مراجع غيرسياسي از سوي مؤمنين جلوه گر شده است. اگر كمي دقت كنيم مي بينيم اين محافل جاسوسي و بازوهاي رسانه اي آنان و گروهك انحرافي روي حمله به مراجعي كه «دغدغه امور اجتماعي مردم» و در نتيجه دغدغه نظام جمهوري اسلامي را دارند، تمركز دارند. در جريان فتنه هم شاهد بوديم كه چهره هاي شاخص آن با نوشتن نامه هاي به اصطلاح سرگشاده به مراجع و ساير علماي شاخص سعي در ايجاد تقابل ميان مرجعيت ديني با نظام جمهوري اسلامي داشتند كه با هوشمندي مراجع عظام اين ترفند با شكست روبرو شد.
در عين حال جاي اين سؤال وجود دارد كه در شرايطي كه فشارهاي محافل سياسي، اطلاعاتي و اقتصادي غرب روي ايران- و در نتيجه روي دولت- زياد است و البته به مدد عنايات خدا و همدلي ملت راه به جايي نمي برد، چه شده است كه گروهك انحرافي از داخل دولت در جهت ايجاد تشنج حركت مي كند و سعي مي كند نظام را از موثرترين حاميان خود بي بهره نمايد.