سیاست روز: اگرچه مد اصطلاح کلی در حیطه هنر طراحی پوشاک است که تحت تاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد اما اگر بتوان ريشه هاي هويتي موجود در آن را شناخت مي توان خيلي راحت تر آن را پذيرفت.
مد همان واژه فرانسوي كه اگرچه در جامعه حال حاضر ما رو به التقاط رفته است اما اگر بتوان آن را با نگاهي متفاوت ديد در مي يابيم كه اين طرز نگرش اگر در راستاي نيازهاي جامعه مورد بهره برداري قرار گيرد هيچ گاه رو به تخريب نمي رود. تخريبي كه از همان جائي آغاز مي شود كه نابرابریهای اجتماعی معنا مي يابند.
تعريف دقيق و مشخصي از مدگرايي نداريم
از آنجا كه در جامع ما قبل از اينكه مفهومي تعريف يابد دروازه هاي حضورش فراهم مي شود به مشكلاتي بر ميخوريم كه ناچارمي شويم براي حل كردنشان لقمهاي را كه مي شد به راحتي خورد دور سرمان بپيچانيم.
مد از همان مفاهيمي است كه هنوز تعريف نابي از آن ارائه نشده و تنها در باب مضرات آن سخن رانده مي شود.
در همين خصوص يك روانشناس مي گويد : مشكل اصلي اين است كه تعريف كامل و دقيقي از مدگرايي وجود ندارد و در مسئله بد حجابي نيز تعريف مشخصي از آن ارائه نشده است.
خدابخش احمدي با اشاره به اينكه مد بخشي از فرهنگ است كه مردم جامعه از آن تبعيت ميكنند و در جامعه رواج دارد، افزود: مد جزئي از فرهنگ محسوب ميشود كه اگر اين جزء با كل فرهنگ در انطباق باشد خوب و مناسب است؛ اما اگر مد با فرهنگ در تعارض باشد ميتواند آسيب زا مي شود.
اين روانشناس يادآور شد: وقتي تربيت يا جامعه پذيري فرزندان عمدتا از سوي والدين يا از سوي فرهنگ اصلي حاكم بر جامعه صورت نگيرد، از سوي گروه همسالان و وابسته به شرايط روز صورت ميگيرد كه اين حالت قطعا به عنوان يك دغدغه اساسي براي خانوادهها و جامعه است.
دانشيار دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله (عج) يكي از ابزارهاي تهاجم فرهنگي را موضوع ترويج مدهاي غربي ناسازگار با فرهنگ جامعهمان دانست و ادامه داد: اصولا جامعه پذيري نوجوانان و جوانان در بهترين شكل توسط خانواده و فرهنگ حاكم بر جامعه ايجاد ميشود و وقتي چنين جامعه پذيري ايجاد ميشود معمولا جوانان و نسلهاي بعدي از فرهنگ و نسلهاي قبلي بهره ميگيرند و حمايت ميشوند.
وي افزود: به طور ريشهاي يكي از اهداف تهاجم فرهنگي اين است كه نوجوانان و جوانان از نسلهاي قبلي خانواده و جامعه جدا ميشوند و از طريق دوستان و گروه همسالان و شرايط روزي كه وجود دارد الگو برداري ميكنند، بنابراين اين مسئله به عنوان يك ابزار در مسئله تهاجم فرهنگي مورد استفاده قرار ميگيرد.
احمدي گفت: افراد تابع مدهايي هستند كه از فرهنگ بيگانه القاء ميشود و يا از طريق روابط دوستي، شبكههاي ماهوارهاي و اينترنتي الگوبرداري شده باشد، در اين شرايط است كه اين افراد از فرهنگ كلي حاكم بر جامعه فاصله گرفتهاند. وي افزود: مشكل اصلي اين است كه تعريف كامل و دقيقي از مد وجود ندارد مثلا در مسئله بد حجابي كه در حال حاضر روي آن تاكيد فراوان است هم تعريف دقيق و مشخصي از بدحجابي ارائه نشده است.
احمدي در ادامه اظهار كرد: در همه سطوح استانداردهاي مختلفي وجود دارد، به طور مثال در بدن، هر يك از اعضاء عملي را انجام ميدهد كه اگر غير آن عمل كند و تابع ديگر اعضا نباشد، مسئلهاي به نام اختلال به وجود ميآيد.
اين استاد دانشگاه افزود: در فرهنگ جامعه نيز همين روال حاكم است، اگر كل فرهنگ در جامعه به يك سو حركت كند ولي جزئي ديگر در مسيري جدا حركت كند، اختلال بوجود ميآيد. وي در پايان خاطرنشان كرد: در مسئله مد هم وقتي يك مد بوجود ميآيد كه با فرهنگ كل فرد و جامعه در تضاد است، آن مد نامناسب و آسيب زا ميشود.
مد از كجا آمد؟
با نگاهی به حیات اجتماعی بشر، روشن میشود که پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نیست، با نگاهى به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلى شاه و ناصرالدین شاه که پاى ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه، فصل متفاوتى در مدگرایى ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهاى مختلف در ایران رایج گردیده است.
در مورد نحوه ورود مد به ایران باید گفت که این مسئله به سال ۱۳۲۱ برمیگردد؛ زمانی که فردی به نام زینت جهانشاه همراه همسرش از سوئیس به ایران برگشت، درست یک سال بعد بود که این خانم خیاطخانه ای را در خیابان امیریه راه اندازی کرد و با همراهی پنج کارگر، هر آنچه در سفرها و اقامتش در فرنگ آموخته بود، به خانمهای اشرافی عرضه کرد. جهانشاه برای این که مشتریان علاوه بر آشنایی با طرز کار او، برای نخستین بار مجموعه لباس و مد را بشناسند، خیاط خانه خود را با یک نمایش مد لباس افتتاح کرد. او در خیاطخانه خود در تهران، طرحهای خود را که مجموعهای از ایدههایش بود در معرض فروش خریداران گذارد. همچنین از آنجا که فضای خیاط خانه کاملا زنانه بود، مانکنهای زن از میان دوستان و آشنایان برای نمایش لباسها برگزیده شدند و به نوعی تبدیل به نخسین برند غیررسمی ایران در تولید پوشش منحصر به فرد شد.
حركت دوشادوش مدگرايي با غرب گرايي
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونهای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی- اجتماعی جامعه خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار میرفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفته از الگوهای غربی با همان انگیزه است.
انگيزه اي كه به اعتقاد جامعه شناسان ریشه آن را بايد در نابرابریهای اجتماعی دانست. در واقع اين كارشناسان معتقدند كه مد یك رفتار اجتماعی نوظهور است كه به یكباره بصورت تغییر سلیقه های ناگهانی در افراد شكل می گیرد در حالیكه با فرهنگ و رسوم جا افتاده آن جامعه كه افراد بر حسب سابقه و قدمت از آن پیروی می كنند تناقض دارد؛ در یك تقسیمبندی ساده می توان مدگرایی را به سه دسته فردی - خانوادگی و اجتماعی تقسیم كرد. كارشناسان علوم اجتماعی مدگرایی را پناه بردن به آرامش ظاهری تعبیر كرده اند و برای آن عوامل مختلفی بیان نموده اند .
حرف آخر
از آنجا كه مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست حرف آخر اين گزارش را مي توان در لا به لاي مشكلات نهادينه شده در بطن جامعه يافت.
جامعه اي كه در پهناي مشكلات اقتصادي و معيشتي پيچ مي خورد و نتايج مستقيم اين پيچ خوردن را در بروز مشكلات اجتماعي نشان مي دهد.
مشكلاتي كه مورد پسند هيچ يك از قشرهاي با فرهنگ جامعه ايراني نيست اما هنگامي كه مشكلات از بطن حل نميشود نمي توان انتظار داشت مردم خود بتوانند با سيل آسيب هاي روزافزون مبارزه كنند.