به گزارش صراط به نقل از کیهان، صادق زيباكلام اين مطلب را در ارزيابي اصلاح طلبان گفته و تصريح كرده كه جبهه اصلاحات به طور حزن انگيزي فاقد مديريت است.
وي در مصاحبه با آريا مي گويد: متأسفانه طي سه سال گذشته نمي توان هيچ مورد يا مسأله مهمي كه در سطح منطقه اتفاق افتاده باشد را پيدا كرد كه اصلاح طلبان و سران آنها در خصوص آن موضوع يك موضع گيري رسمي اتخاذ كرده باشند لذا اگر كسي خارج از ايران وارد جامعه ما شود اين سؤال براي آن مطرح مي شود كه جنبش اصلاحات كه درباره آن سخن مي گويند آيا ليدري دارد؟
اين اصلاح طلب كه در سوابق خود حمايت از هاشمي رفسنجاني را دارد، مي افزايد: آنچه دل انسان رابه درد مي آورد اين است كه جنبش اصلاح طلبي فاقد سر است. من دو مثال مي زنم درجريان انتخابات مجلس نهم در اسفند ماه و سپس در فروردين ماه ما هيچ حركت و موضع گيري رسمي را از جانب اصلاح طلبان نديديم و اصلاح طلبان هيچ موضع گيري شفاف، دقيق و روشني در قبال مسأله انتخابات انجام ندادند و بعد هم شاهد بوديم آقاي خاتمي آمد و رأي هم داد.
وي تأكيد مي كند: مشابه همين بلاتكليفي و نداشتن طرح و برنامه در انتخابات رياست جمهوري يازدهم كه قرار است در سال 92 انجام شود نيز ديده مي شود. در يك مراسم ترحيم كه متعلق به آقاي موسوي خوئيني ها بود ايشان يك مطلبي را به خبرنگاري مي گويند كه اين مساله موج راه مي اندازد و چند روز بعد يك هفته نامه نزديك به اصلاح طلبان يك عكس تمام رنگي از عارف چاپ مي كند و از وي به عنوان يك گزينه براي رياست جمهوري نام مي برد. پس از آن چند روز بعد عنوان مي شود قرار است اسحاق جهانگيري به عنوان نامزد اصلاح طلبان وارد عرصه انتخابات شود و دوباره پس از آن بحث عبدالله نوري و سپس محمد علي نجفي مطرح مي شود و در آخر موسوي لاري از احتمال ائتلاف با اصولگرايان ميانه رو خبر مي دهد لذا بنده معتقدم تا وقتي دست راست اصلاح طلبان به دست چپ شان مي گويد چكار بايد بكنيم متاسفانه شاهد ادامه اين وضعيت تا خرداد 92 خواهيم بود.
همكار سابق گروهك نهضت آزادي تأكيد مي كند: در واقع كمترين انتظار و توقعي كه مي رود اين است كه اينها هر چه سريعتر در يك مجلسي با حضور آقاي خاتمي و اطرافيانشان و نمايندگان حزب كارگزاران سازندگي و بخشي از حزب مشاركت و سازمان مجاهدين كه در زندان بسر نمي برند و بعضاً چهره هاي ملي- مذهبي در كنار يكديگر بنشينند و تعيين تكليف كنند و مشخص كنند كه اولاً آيا اساساً مي خواهند در انتخابات شركت كنند يا نه و اگر در انتخابات شركت كنند خير و سودش براي اين جريان چيست؟
وي ادامه داد: در واقع جريان اصلاح طلب بايد مشخص كند اولين نامزد آنها چه كسي است و بيشترين اولويت را چه كسي خواهد داشت و در صورت رد صلاحيت آن فرد، نامزد بعدي ما چه كسي است. مسأله بعدي اين است كه آيا بهتر نيست ما بياييم و قبل از اينكه نامزد معرفي كنيم با شوراي نگهبان و حتي سران اصولگرا رايزني هايي انجام دهيم و بگوييم از اين چند گزينه اصلاح طلب، شانس تأييد صلاحيت كداميك بيشتر است بنابراين بايد بر روي اين مسائل كار كنيم نه آنكه مانند انتخابات مجلس نهم اصلاح طلبان هيچ برنامه مشخصي نداشته باشند.
وي تصريح كرد: همانطور كه اخيراً نيز عنوان كرده ام اصلاح طلبان مي توانند به جاي اينكه نامزد خودشان را مطرح كنند؛ بيايند و بر روي يك گزينه اصولگرا توافق كنند و حداقلي از خواسته هاي اصلاح طلبان را مطرح و با يكديگر توافق كنند.
زيباكلام خاتمي را مثل پيكان 20 سال قبل و عبدالله نوري را مثل تريلي 18 چرخ توصيف كرده و خواستار اين شده كه اين دو به همراه نماينده اي از هاشمي و «حتي برخي اصولگرايان»(!) مديريت جمعي اصلاح طلبان را برعهده بگيرند.
خاتمي مثل پيكان 20 سال پيش است!
اصلاح طلبان فاقد سر هستند و هر روز يك نفرشان به عنوان نامزد انتخابات معرفي مي شود. تأسفانه تا خرداد 92 شاهد ادامه اين وضعيت خواهيم بود.
نون به نرخ روز ميخوري .چرند هم ميگي
لعنت بر من فریب خورده
خاتمي هم يكي از از اسطوره هاي ايران بود كسي كه اعتبار و عزت ايران اسلامي را به رخ دنيا كشاند و با گفتگوي تمدنها تمام راه را براي ساختن حتي اورانيوم 98 درصدي هموار ميساخت .شايد ابتدا تعليق كرد ولي انتهاي مسير نتيجه خوبي داشت نه تحريم.
بازی سیاست مثل شطرنجه...
هنوز خیلی زوده... بذار اول ببینیم رقیب چی در چنته داره؟