تردیدی که طرح آمریکا را شکست داد
از انقلاب سال 1979 در ایران تاکنون، تحریم کردن ایران تا حدود زیادی تنها اقدام دولت آمریکا بوده و تردید تاریخی جامعه بینالمللی برای استقبال از تحریمها نشانه تفاوت نظرات هم درباره ایران و هم ثمربخش بودن این فشارهای اقتصادی است.
نشست موسسه بروکینگز در دو مرحله برگزار شد که در نشست اول به "معانی راهبردی و انرژی تحریمهای ایران" پرداخته شد و در نشست دوم "رویکردهای بینالمللی به تحریمهای ایران" بررسی شدند.
در مقدمهای که برای این نشست در پایگاه اطلاعرسانی این اندیشکده منتشر شده با اشاره به این که در این ماه میلادی فشارها بر جمهوری اسلامی به طرز شدیدی افزایش خواهند یافت، آمده است: این تحریمها بیثباتی تازهای در بازارهای انرژی و اقتصاد بینالملل آن هم در این زمان حساس که اقتصاد دنیا تلاش در احیای خود دارد و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است، به همراه داشته است.
این مرکز پیش از این نیز در گزارشی مفصل پیش از تصویب دور جدید تحریمهای ضدایرانی توسط اروپا و غرب به بررسی تاریخچه تحریمهای ایران، اثرات آنها، موفقیتها و ناکامیهای این تحریمها پرداخت.
در گزارش پیشین این اندیشکده پس از بررسی سابقه و موفقیت و ناکامیهای تحریمهای ضد ایران از زمان انقلاب به مواضع دولت جورج بوش اشاره میکند و مینویسد: مانند دولت کلینتون، جورج بوش و تیمش نیز در حالی به راس قدرت رسیدند که بیاعتمادی عمیقی نسبت به ایران داشتند و مصمم بودند که اشتباهات پیشینیان خود را تکرار نکنند. اتفاقاتی که در دوران بوش افتاد مانند حملات 11 سپتامبر و فاش شدن برنامه هستهای ایران، بر این بیاعتمادی افزود و میل بر اعمال فشار بر ایران را بیشتر کرد. مانند کلینتون، دولت بوش نیز تلاش کرد که ایران را در خاورمیانه منزوی کند. این دوران همزمان شد با روزهای پایانی کار اصلاحطلبان در ایران. در دور دوم نیز بوش رویکردی تندتر اتخاذ کرده و تلاش کرد اهرمهای فشار بر ایرانی که در حال اوج گیری بود را بیشتر کند. این دولت ضمن حفظ لفاظیهای ضدایرانی که در دور اول از خود نشان داده بود، تلاش کرد رویکرد متفاوتی در پیش گرفته و به دنبال همکاریهای چندجانبه و مکانیزمهای تازهای برای تشدید تأثیرات اقدامات یکجانبه خود باشد.
در این گزارش آمده است: تحریمهای جدید محدودیتهایی برای بانکهای خارجی که در آن آمریکا سهم داشت در تجارت با نهادهای خاص در ایران اعمال کرد. این بار این اقدامات فراملی آمریکا با مقاومت چندانی از سوی اروپا از نظر دیپلماتیک یا جامعه اقتصادی مواجه نگشت.
به نوشته این اندیشکده، اقدام بعدی دولت بوش تلاش طولانی آن برای کشاندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بود و در طی آن حتی حاضر شد دست از مخالفتهای گذشته با برگزاری مذاکرات مستقیم با تهران برداشته و این رویکرد سازشکارانه منجر به موافقت اعضای شورای امنیت سازمان ملل با سه قطعنامه برای تحریم نهادهای دولتی و برخی نهادهای خاص مرتبط با برنامه هستهای ایران شد. با این حال نتیجه همه این اقدامات نتوانست به هدف مورد نظر که ایجاد نرمش در مواضع ایران بود، ختم شود.
در ادامه این گزارش به سیاستهای باراک اوباما اشاره شده و آمده است: اوباما وعده رویکردی کارآمدتر در قبال ایران را مطرح ساخت و گفت باید مذاکرات مستقیم بدون پیش شرطی با ایران صورت گیرد و حتی خود نیز تلاش کرد در پیامهای نوروزی به سمت ایران دست دراز کند و حتی به رهبری ایران نامه نوشت.
در این گزارش آمده است: یکی دیگر از بخشهای سیاست اوباما درباره ایران این بود که دولت وی سرفصلهای اصلی رویکرد بوش درباره تحریمهای ایران را حفظ کرد و اندکی آنها را تقویت کرد. قرار دادن ایرانیها و نهادهای ایران در زمره فهرست ضدگسترش تسلیحات هستهای از جمله آن اقدامات بود.
این اندیشکده در گزارش خود با اشاره به دیگر اقدامات اوباما در تشدید فشارها بر ایران و همراه کردن روسیه و تصویب قطعنامه چهارم علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، آورده است که این فشارها و تحریمها که در سه دهه گذشته در محوریت سیاست آمریکا علیه ایران قرار داشته با موفقیتهایی دستکم در رابطه با گستردگی همکاریهای چندجانبه و اجرای بینالمللی آنها همراه بوده و تجارت اروپا با ایران را کاهش داده و تهران را مجبور به اتخاذ مکانیزمهای خلاقانه برای مبادلات مالی خود کرده است.
بروکینگز مینویسد: با این حال ظاهرا هزینههای فزاینده تحریمها هم نتوانسته حاکمیت ایران را به سازشی هر چند اندک درباره برنامه هسته ای خود یا دیگر بخشهای سیاستهای خود سوق دهد. این امر منعکس کننده نفوذ متغیرهای سیاسی داخلی ایران و تغییرات غیرمنتظره آنها در ارزیابیهای نظام از خطرات کار است.
در این گزارش آمده است: مقامات و رهبران ایران همواره بر بیاهمیت بودن تحریمها تاکید کرده و بر تواناییها و ظرفیتهای کشور در مقاومت دربرابر فشارهای اقتصادی خارجی بخصوص در قبال اقدامات آمریکا علیه ایران تاکید میکنند. به مرور زمان تحریمها در درون روایت عقیدتی و ادبیات نظام ایران جای خود را باز کردند و مانند جنگ دهه 1980 با عراق، نظام ایران از تحریمها نیز به عنوان بخشی از دسیسه بینالمللی برای تضعیف انقلاب اسلامی یاد میکند و این که این توطئه با هوشیاری سران نظام که تحریمها را به فرصتی به نفع کشور و تقویت توانمندی و استقلال داخلی بدل کردهاند، خنثی شده است.
بروکینگز در ادامه گزارش خود میافزاید: از انقلاب سال 1979 در ایران تاکنون، تحریم کردن ایران تا حدود زیادی تنها اقدام دولت آمریکا بوده است. تردید تاریخی جامعه بینالمللی برای استقبال از تحریمها نشانه واگرایی در نظرات هم درباره ایران و هم ثمربخش بودن فشارهای اقتصادی است. از جمله دستاوردهای اولیه دولت اوباما تشکیل پایههای محکم برای همکاریهای چندجانبه درباره ایران بود اما میتوان این تردید را داشت که جامعه بینالملل ممکن است با ادامه یافتن تقابل دچار تفرقه شود.
بنا بر این گزارش، به غیر از آمریکا عده اندکی از کشورها هستند که به جمهوری اسلامی به چشم کشوری منفور نگاه میکنند و بازیگران عمده بینالمللی ماند چین و روسیه روی توسعه روابط با کشوری که از بسیاری از جهات به عنوان یکی از قدرتهای منطقه محسوب میشود، حساب باز کردهاند. از دیدگاه مسکو و پکن و دیگر کشورها، ایران هنوز یک طرف صحبت خوب در یک منطقه حساس جهان است. این کشورها تمایلی ندارند روابط خود را با این کشور مهم به خطر بیندازند. این کشورها همچنین نسبت به مقاصد آمریکا بیاعتمادی مشترکی دارند.
اندیشکده بروکینگز تاکید میکند: دستیابی به اجماع بینالمللی بر اعمال تحریمهای سخت بخاطر دیدگاهی که درباره پیامدهای احتمالی وجود دارد، بسیار پیچیدهتر است. مسکو و پکن همواره این نگرانی را اعلام کردهاند که تحریمها به عوض وادار کردن ایران به سمت میانهروی ممکن است منجر به سیاستهای افراطگرایانه و تلافیجویانه ایران شود. تلافی از طریق اقدام مستقیم علیه دولتهایی که به این تحریمها پیوستهاند یا تلافی از طریق تسریع در فعالیتهای هستهای و خروج از معاهده انپِیتی. تردید مسکو و پکن به پیروی از خط آمریکا همچنین بخاطر تجربهای است که خود این کشورها درباره تحریمها و دیگر فشارهای اقتصادی از سوی غرب داشتهاند.
در انتهای این گزارش آمده است که در مذاکراتی که چندین طرف یا منافع در آن دخیل هستند کسب امتیاز از سوی یکی از طرفین مانع از توافق میان اعضا میشود. این بیاعتمادی در جامعه بینالمللی تلاشها برای دستیابی به یک نظام جامع تحریمها را تضعیف میسازد. امروزه شرکتهای اروپایی از فشارهایی که بر روی آنها است و فرصتها را به رقبای چینی آنها میدهد، شاکی هستند. ایران نیز از فرصت استفاده کرده و تلاش کرده روابط اقتصادی خود را به گونهای توسعه دهد که دستیابی غرب به هر گونه اهرم فشاری را دشوار سازد.