یا ارحم الراحمین
اسیرانی را نزد پیامبر آوردند ناگاه زنی از میان ایشان دوان دوان طفل خویش را در میان اسیران یافت، به سینه گرفت و شیر داد. پیامبر فرمود: آیا گمان دارید این زن فرزند خود را در آتش بیفکند؟ یاران گفتند: نه به خدا سوگند. پیامبر فرمود: خداوند نسبت به بندگانش مهربانتر از این زن به فرزندش است.
گفتگوی خدا و بنده
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است...
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد….
***
خداوندا تو مهربانتر از آنی که تصور میکنم و من گنهکار تر از آنم که تو میخواهی باید باشم. خداوند تو بزرگتر از آنی که من حتی فکرش را میکنم. تو بزرگتر از همه گناهانم هستی تو قابل تصور نیستی و من حقیرتر از آنم که با گناهان و نافرمانیهایم تو را از خود برنجانم. من کوچک تر از آنم که ظاهر تقوا به خود بگیرم ولی با معصیت خود مسلک و آیین الهی را بدنام کنم. من در تلاشم که آنچنان باشم که تو میخواهی ( حتی اگر تماما موفق نباشم) ولی میخواهم از تو که بزرگتر از هرچیزی و مهربانتر از هر کس. از خشم و غضب تو هراسانم و تنها بر محبت تو امیدوار . دست خالی ام ولی بی چاره نیستم تا وقتی که تو را دارم. مرا دریاب. رجب رفت. شعبان رفت و رمضان آمد. ماهی آمد ویژه بندگی. مرا در طاعت و عبادت کمک کن و توفیق بندگی عطا فرما.
اسیرانی را نزد پیامبر آوردند ناگاه زنی از میان ایشان دوان دوان طفل خویش را در میان اسیران یافت، به سینه گرفت و شیر داد. پیامبر فرمود: آیا گمان دارید این زن فرزند خود را در آتش بیفکند؟ یاران گفتند: نه به خدا سوگند. پیامبر فرمود: خداوند نسبت به بندگانش مهربانتر از این زن به فرزندش است.
گفتگوی خدا و بنده
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است...
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد….
***
خداوندا تو مهربانتر از آنی که تصور میکنم و من گنهکار تر از آنم که تو میخواهی باید باشم. خداوند تو بزرگتر از آنی که من حتی فکرش را میکنم. تو بزرگتر از همه گناهانم هستی تو قابل تصور نیستی و من حقیرتر از آنم که با گناهان و نافرمانیهایم تو را از خود برنجانم. من کوچک تر از آنم که ظاهر تقوا به خود بگیرم ولی با معصیت خود مسلک و آیین الهی را بدنام کنم. من در تلاشم که آنچنان باشم که تو میخواهی ( حتی اگر تماما موفق نباشم) ولی میخواهم از تو که بزرگتر از هرچیزی و مهربانتر از هر کس. از خشم و غضب تو هراسانم و تنها بر محبت تو امیدوار . دست خالی ام ولی بی چاره نیستم تا وقتی که تو را دارم. مرا دریاب. رجب رفت. شعبان رفت و رمضان آمد. ماهی آمد ویژه بندگی. مرا در طاعت و عبادت کمک کن و توفیق بندگی عطا فرما.