"صراط" - سرویس فرهنگی/ می گویند- و شاید فقط یک لطیفه باشد- که دزدی به خانه ای دستبرد زده و آنچه را در دسترس بود، به یغما برده بود. مأموران پلیس بعد از حضور در محل و بررسی کارشناسانه و فنی، اعلام کردند که سرقت در فاصله بین ساعات یک تا سه نیمه شب صورت گرفته است و صاحبخانه که مردی پاکدل، اما ساده اندیش بود، شانه به نشانه تعجب بالا آورد و گفت؛ پس این آقای دزد که تمام شب گذشته را مشغول دزدی بوده است، نماز شبش را چگونه و در چه فرصتی به جای آورده است!
در این نوشته، اگرچه به فیلم در دست تهیه «لاله» و سفارش ساخت آن به یک کارگردان بدسابقه اشاره ای رفته است ولی موضوع آن ساده اندیشی برخی از خودی های پاکدل و پی آمدهای پرهزینه ای است که فریب خوردگی آنها در پی داشته و به مردم و نظام تحمیل می کند. در کیهان روز چهارشنبه 21 تیرماه سفارش یک فیلم با عنوان «لاله» به یکی از کارگردانان و تهیه کنندگان ایرانی و بدسابقه «هالیوود» به نقد کشیده شده بود. داستان این فیلم به روایت یکی از کارگردانان خوشنام و متعهد و البته ساده اندیش کشورمان، چنین است؛
«فیلم سینمایی «لاله» نشان دهنده دختر ایرانی است که توانسته به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین المللی خوش بدرخشد. به اعتقاد من سوژه این فیلم یک سوژه روز جهان شمول است که می تواند بخش عمده ای از تبلیغات علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند.»!!
همین کارگردان عزیز کشورمان در ادامه می گوید؛ «باور افکار عمومی دنیا درباره زن ایرانی این است که او آزادی عمل و استقلال در فعالیت اجتماعی ندارد و یا حتی اجازه رانندگی ندارند. با این اوصاف گمان می کنم پروژه سینمایی «لاله» می تواند پاسخی به تمام شبهات مطرح شده در این خصوص باشد.»!
قبل از پرداختن به موضوع اصلی، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ساخت فیلم «لاله» به کارگردانی واگذار شده که طی دو دهه اخیر در هالیوود به تهیه فیلم های مستهجن و سکسی مشغول بوده است و در گزارش دو هفته قبل کیهان درباره وی آمده بود؛
«اسدالله نیک نژاد معروف به اسی نیک نژاد سالهاست در استودیوهای درجه 3 و 4 هالیوود به تولید آثار مستهجن و پورنو اشتغال دارد...
در کارنامه تهیه کنندگی اسی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. در بین این فیلم ها عناوینی دیده می شود که شهرت خود را مدیون بی پردگی و صحنه های مستهجن است، فیلم هایی که به هدف اغوای تماشاگر ساخته شده اند.
از جمله سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کنندگان آن بود. مجموعه ای که هر قسمت آن از چند بخش اروتیک با محوریت خاطرات یک زن ساخته شد. سریالی که در نمایش برهنگی هیچ منعی برای خود قائل نیست. این سریال در پنج فصل (در سال های 1992 تا 1999) تولید شد. یکی از کارگردانان این سریال، پورنوساز معروف، زلمان کینگ بود که با فیلم هایی مملو از صحنه های اروتیک چون «ارکیده وحشی» و «انحرافات زنانه» شهرت دارد.»
توضیح بیشتر درباره کارنامه این کارگردان را می توانید در یادداشتی با عنوان «رالی با یک فیلمساز بدنام» که به قلم برادر عزیزم آقای «سعید مستغاثی» در صفحه 14 کیهان چهارشنبه 21 تیرماه به چاپ رسیده است، مشاهده کنید. ولی هویت و کارنامه کارگردان یاد شده موضوع یادداشت پیش روی نیست، بلکه سخن درباره تلقی ساده اندیشانه دست اندرکاران سینمایی کشورمان است. بخوانید؛
یکی از این دست اندرکاران سینمایی کشورمان که فردی خوشنام و خوش سابقه نیز هست و در صداقت و دلسوزی ایشان برای اسلام و نظام اسلامی نمی توان تردید کرد درباره انگیزه سفارش فیلم یاد شده می گوید؛ «فیلم سینمایی «لاله» نشان دهنده یک دختر ایرانی است که توانسته است به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین المللی خوش بدرخشد»! و می افزاید به اعتقاد من سوژه این فیلم یک «سوژه روز جهان شمول»! است که می تواند بخش عمده ای از «تبلیغات سوء علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند»!
اکنون سؤال این است که آیا سمبل و نماد زن مسلمان ایرانی، دختری است که در مسابقات بین المللی «رالی» شرکت می کند؟! و آیا از نگاه این برادر- متاسفانه ساده اندیش- نشانه تجدد و زندگی مدرن، شرکت این دختر خانم فرضی در مسابقات اتومبیلرانی است؟! آیا اینگونه «نمادها» دقیقا همان نمادهایی نیست که آمریکا و متحدانش برای ایران آرزو می کردند و انقلاب اسلامی این آرزو و ده ها آرزوی مشابه دیگر نظیر «انتخاب دختر شایسته»! و... را بر باد داد؟ چرا باید از کیسه ملت و از بیت المال مسلمین برای تحقق آرزوهای بربادرفته و الگوهای ویرانگر غرب وحشی هزینه کنیم؟ و تازه، این اهانت آشکار به شخصیت زن مسلمان ایرانی را مقابله با تبلیغات سوء آمریکا و متحدانش علیه زنان افتخارآفرین کشورمان بنامیم؟! مبلغ 5 میلیارد تومانی که به کارگردان سکسی ساز و پورنوپرداز دست چندم هالیوود پرداخت شده است، بماند!...
حالا به چند نمونه زیر که فقط اندکی از بسیارهاست توجه کنید؛
3 مایکل هایدن، رئیس سابق سازمان «سیا» که به گفته خود، بیشترین دستور کار وی مقابله با فرهنگ پرجاذبه انقلاب اسلامی و پیشگیری از سرایت آن به سایر ملت های مسلمان و غیرمسلمان - توجه کنید قید غیرمسلمان نیز تاکید هایدن است- بوده است طی سخنانی در مرکز استراتژیک «آمریکن اینترپرایز» که در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز- فوریه 2011- به چاپ رسیده است، می گوید؛ «با نظر ژنرال رابرت گیتس مخالفتی ندارم که باید در ایران از گروه ها و جریانات همپیمان خود برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی مخصوصا در میان زنان و جوانان استفاده کنیم، اما از نگاه من، راه کار موثرتر آن است که دیدگاه و نظر خود را به افکار و نظرات گروه ها و شخصیت های طرفدار رژیم القا کنیم. چرا که در این حالت، آنچه ما می خواهیم را کسانی مطرح کرده و بر آن اصرار می ورزند که رژیم اسلامی آنان را بخشی از بدنه خود می داند» (نقل به مضمون).
3 بعد از پیروزی رجب طیب اردوغان و عبدالله گل در انتخابات ترکیه، روزنامه صهیونیستی و انگلیسی زبان «جروزالم پست» در گزارشی با عنوان «پیروزی روسری ها» که نمی توان دقت در مستندات آن را نادیده گرفت نوشت «آقایان اردوغان و عبدالله گل، پیروزی خویش را مدیون روسری همسران خود هستند. حجاب همسران این دو سیاستمدار ترک، فقط نشانه پایبندی به یک آموزه اسلامی نیست، بلکه «نماد»ی است که از پیوند آنان با انقلاب خمینی حکایت می کند و در میان مسلمانان منطقه به عنوان نمادی از احترام به شخصیت زن شناخته می شود».
3 نگارنده همزمان با جنجال دولت فرانسه علیه حجاب یک خانم مسلمان فرانسوی و مخالفت شدید با حضور و تحصیل وی در دانشگاه پاریس، به محضر یکی از بزرگان رفته بودم. ایشان می فرمودند؛ نظام کاپیتالیست فرانسه، علی رغم تقابل سوسیالیسم با کاپیتالیسم، حضور میتران سوسیالیست را با عنوان رئیس جمهور این کشور به آسانی برای چند دوره تحمل می کند ولی حجاب یک خانم مسلمان را در دانشگاه پاریس تاب نمی آورد! چرا؟! چون نمی خواهد و نمی تواند میان حجاب و علم آموزی رابطه ای تعریف شود.
3 مؤسسه آمریکایی «کارنگی» که بررسی های میدانی و نتیجه آن در میان دولتمردان تصمیم ساز آمریکا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به قول «جیمز ولسلی» رئیس اسبق سازمان سیا، نگاهی موشکاف به مسائل پیرامونی و راه حل های آن دارد، در گزارشی می نویسد؛ «فمنیسم در ایران جایگاه درخور توجهی ندارد. انقلاب خمینی(ره) زنان را در موقعیت برجسته ای از علم و دانش و نقش آفرینی اجتماعی قرار داده است. این موقعیت در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز کم نظیر است» و...
3 شاهرخ باوند، رزمنده شهیدی بود که سپاه نسبت به شهادت یا اسارت وی در تردید بود. آن روزها، رادیو بغداد نام برخی از رزمندگان اسیر را اعلام می کرد. برادران دیگر شاهرخ که همگی از برادران رزمنده و حزب اللهی بوده و هستند، با این تصور که شاید مادرشان مایل به شنیدن برنامه رادیو بغداد و کسب خبر احتمالی از فرزندش باشد ولی به خاطر شخصیت حزب اللهی فرزندانش از این کار شرم دارد، خطاب به وی گفتند؛ اگر مایل هستید، به رادیو بغداد گوش کنید شاید خبری از برادرمان به دست آورید! و مادر با عصبانیت پاسخ داد؛ یعنی می گوئید، ده ها دشنام رادیو بغداد به حضرت امام(ره) را تحمل کنم! با این امید که خبری از فرزند رزمنده ام بگیرم!
3 آقایان دست اندرکار امور سینمایی کشور! لطفا چند دقیقه ای از اوقات روزانه خود را به شنیدن و خواندن گزارش ها و اخبار رسانه های آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی و نیز دقایقی را به رصد گزارش ها و اخبار رسانه های منطقه اختصاص بدهید، تا از جایگاه و نقش برجسته ای که زنان مسلمان کشورمان در تحولات عمیق و ضد استکباری این روزها در منطقه و جهان داشته و دارند باخبر شوید و... در این صورت، بی تردید و به یقین از معرفی دختر «رالی باز» به عنوان نماد زن ایرانی، شرمنده می شوید و شاید زیر لب این بیت از غزل خواجه شیراز را خطاب به خود زمزمه کنید؛
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می شکند بازارش
...................................................................
حسین شریعتمداری
در این نوشته، اگرچه به فیلم در دست تهیه «لاله» و سفارش ساخت آن به یک کارگردان بدسابقه اشاره ای رفته است ولی موضوع آن ساده اندیشی برخی از خودی های پاکدل و پی آمدهای پرهزینه ای است که فریب خوردگی آنها در پی داشته و به مردم و نظام تحمیل می کند. در کیهان روز چهارشنبه 21 تیرماه سفارش یک فیلم با عنوان «لاله» به یکی از کارگردانان و تهیه کنندگان ایرانی و بدسابقه «هالیوود» به نقد کشیده شده بود. داستان این فیلم به روایت یکی از کارگردانان خوشنام و متعهد و البته ساده اندیش کشورمان، چنین است؛
«فیلم سینمایی «لاله» نشان دهنده دختر ایرانی است که توانسته به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین المللی خوش بدرخشد. به اعتقاد من سوژه این فیلم یک سوژه روز جهان شمول است که می تواند بخش عمده ای از تبلیغات علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند.»!!
همین کارگردان عزیز کشورمان در ادامه می گوید؛ «باور افکار عمومی دنیا درباره زن ایرانی این است که او آزادی عمل و استقلال در فعالیت اجتماعی ندارد و یا حتی اجازه رانندگی ندارند. با این اوصاف گمان می کنم پروژه سینمایی «لاله» می تواند پاسخی به تمام شبهات مطرح شده در این خصوص باشد.»!
قبل از پرداختن به موضوع اصلی، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ساخت فیلم «لاله» به کارگردانی واگذار شده که طی دو دهه اخیر در هالیوود به تهیه فیلم های مستهجن و سکسی مشغول بوده است و در گزارش دو هفته قبل کیهان درباره وی آمده بود؛
«اسدالله نیک نژاد معروف به اسی نیک نژاد سالهاست در استودیوهای درجه 3 و 4 هالیوود به تولید آثار مستهجن و پورنو اشتغال دارد...
در کارنامه تهیه کنندگی اسی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. در بین این فیلم ها عناوینی دیده می شود که شهرت خود را مدیون بی پردگی و صحنه های مستهجن است، فیلم هایی که به هدف اغوای تماشاگر ساخته شده اند.
از جمله سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کنندگان آن بود. مجموعه ای که هر قسمت آن از چند بخش اروتیک با محوریت خاطرات یک زن ساخته شد. سریالی که در نمایش برهنگی هیچ منعی برای خود قائل نیست. این سریال در پنج فصل (در سال های 1992 تا 1999) تولید شد. یکی از کارگردانان این سریال، پورنوساز معروف، زلمان کینگ بود که با فیلم هایی مملو از صحنه های اروتیک چون «ارکیده وحشی» و «انحرافات زنانه» شهرت دارد.»
توضیح بیشتر درباره کارنامه این کارگردان را می توانید در یادداشتی با عنوان «رالی با یک فیلمساز بدنام» که به قلم برادر عزیزم آقای «سعید مستغاثی» در صفحه 14 کیهان چهارشنبه 21 تیرماه به چاپ رسیده است، مشاهده کنید. ولی هویت و کارنامه کارگردان یاد شده موضوع یادداشت پیش روی نیست، بلکه سخن درباره تلقی ساده اندیشانه دست اندرکاران سینمایی کشورمان است. بخوانید؛
یکی از این دست اندرکاران سینمایی کشورمان که فردی خوشنام و خوش سابقه نیز هست و در صداقت و دلسوزی ایشان برای اسلام و نظام اسلامی نمی توان تردید کرد درباره انگیزه سفارش فیلم یاد شده می گوید؛ «فیلم سینمایی «لاله» نشان دهنده یک دختر ایرانی است که توانسته است به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین المللی خوش بدرخشد»! و می افزاید به اعتقاد من سوژه این فیلم یک «سوژه روز جهان شمول»! است که می تواند بخش عمده ای از «تبلیغات سوء علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند»!
اکنون سؤال این است که آیا سمبل و نماد زن مسلمان ایرانی، دختری است که در مسابقات بین المللی «رالی» شرکت می کند؟! و آیا از نگاه این برادر- متاسفانه ساده اندیش- نشانه تجدد و زندگی مدرن، شرکت این دختر خانم فرضی در مسابقات اتومبیلرانی است؟! آیا اینگونه «نمادها» دقیقا همان نمادهایی نیست که آمریکا و متحدانش برای ایران آرزو می کردند و انقلاب اسلامی این آرزو و ده ها آرزوی مشابه دیگر نظیر «انتخاب دختر شایسته»! و... را بر باد داد؟ چرا باید از کیسه ملت و از بیت المال مسلمین برای تحقق آرزوهای بربادرفته و الگوهای ویرانگر غرب وحشی هزینه کنیم؟ و تازه، این اهانت آشکار به شخصیت زن مسلمان ایرانی را مقابله با تبلیغات سوء آمریکا و متحدانش علیه زنان افتخارآفرین کشورمان بنامیم؟! مبلغ 5 میلیارد تومانی که به کارگردان سکسی ساز و پورنوپرداز دست چندم هالیوود پرداخت شده است، بماند!...
حالا به چند نمونه زیر که فقط اندکی از بسیارهاست توجه کنید؛
3 مایکل هایدن، رئیس سابق سازمان «سیا» که به گفته خود، بیشترین دستور کار وی مقابله با فرهنگ پرجاذبه انقلاب اسلامی و پیشگیری از سرایت آن به سایر ملت های مسلمان و غیرمسلمان - توجه کنید قید غیرمسلمان نیز تاکید هایدن است- بوده است طی سخنانی در مرکز استراتژیک «آمریکن اینترپرایز» که در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز- فوریه 2011- به چاپ رسیده است، می گوید؛ «با نظر ژنرال رابرت گیتس مخالفتی ندارم که باید در ایران از گروه ها و جریانات همپیمان خود برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی مخصوصا در میان زنان و جوانان استفاده کنیم، اما از نگاه من، راه کار موثرتر آن است که دیدگاه و نظر خود را به افکار و نظرات گروه ها و شخصیت های طرفدار رژیم القا کنیم. چرا که در این حالت، آنچه ما می خواهیم را کسانی مطرح کرده و بر آن اصرار می ورزند که رژیم اسلامی آنان را بخشی از بدنه خود می داند» (نقل به مضمون).
3 بعد از پیروزی رجب طیب اردوغان و عبدالله گل در انتخابات ترکیه، روزنامه صهیونیستی و انگلیسی زبان «جروزالم پست» در گزارشی با عنوان «پیروزی روسری ها» که نمی توان دقت در مستندات آن را نادیده گرفت نوشت «آقایان اردوغان و عبدالله گل، پیروزی خویش را مدیون روسری همسران خود هستند. حجاب همسران این دو سیاستمدار ترک، فقط نشانه پایبندی به یک آموزه اسلامی نیست، بلکه «نماد»ی است که از پیوند آنان با انقلاب خمینی حکایت می کند و در میان مسلمانان منطقه به عنوان نمادی از احترام به شخصیت زن شناخته می شود».
3 نگارنده همزمان با جنجال دولت فرانسه علیه حجاب یک خانم مسلمان فرانسوی و مخالفت شدید با حضور و تحصیل وی در دانشگاه پاریس، به محضر یکی از بزرگان رفته بودم. ایشان می فرمودند؛ نظام کاپیتالیست فرانسه، علی رغم تقابل سوسیالیسم با کاپیتالیسم، حضور میتران سوسیالیست را با عنوان رئیس جمهور این کشور به آسانی برای چند دوره تحمل می کند ولی حجاب یک خانم مسلمان را در دانشگاه پاریس تاب نمی آورد! چرا؟! چون نمی خواهد و نمی تواند میان حجاب و علم آموزی رابطه ای تعریف شود.
3 مؤسسه آمریکایی «کارنگی» که بررسی های میدانی و نتیجه آن در میان دولتمردان تصمیم ساز آمریکا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به قول «جیمز ولسلی» رئیس اسبق سازمان سیا، نگاهی موشکاف به مسائل پیرامونی و راه حل های آن دارد، در گزارشی می نویسد؛ «فمنیسم در ایران جایگاه درخور توجهی ندارد. انقلاب خمینی(ره) زنان را در موقعیت برجسته ای از علم و دانش و نقش آفرینی اجتماعی قرار داده است. این موقعیت در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز کم نظیر است» و...
3 شاهرخ باوند، رزمنده شهیدی بود که سپاه نسبت به شهادت یا اسارت وی در تردید بود. آن روزها، رادیو بغداد نام برخی از رزمندگان اسیر را اعلام می کرد. برادران دیگر شاهرخ که همگی از برادران رزمنده و حزب اللهی بوده و هستند، با این تصور که شاید مادرشان مایل به شنیدن برنامه رادیو بغداد و کسب خبر احتمالی از فرزندش باشد ولی به خاطر شخصیت حزب اللهی فرزندانش از این کار شرم دارد، خطاب به وی گفتند؛ اگر مایل هستید، به رادیو بغداد گوش کنید شاید خبری از برادرمان به دست آورید! و مادر با عصبانیت پاسخ داد؛ یعنی می گوئید، ده ها دشنام رادیو بغداد به حضرت امام(ره) را تحمل کنم! با این امید که خبری از فرزند رزمنده ام بگیرم!
3 آقایان دست اندرکار امور سینمایی کشور! لطفا چند دقیقه ای از اوقات روزانه خود را به شنیدن و خواندن گزارش ها و اخبار رسانه های آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی و نیز دقایقی را به رصد گزارش ها و اخبار رسانه های منطقه اختصاص بدهید، تا از جایگاه و نقش برجسته ای که زنان مسلمان کشورمان در تحولات عمیق و ضد استکباری این روزها در منطقه و جهان داشته و دارند باخبر شوید و... در این صورت، بی تردید و به یقین از معرفی دختر «رالی باز» به عنوان نماد زن ایرانی، شرمنده می شوید و شاید زیر لب این بیت از غزل خواجه شیراز را خطاب به خود زمزمه کنید؛
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می شکند بازارش
...................................................................
حسین شریعتمداری
(صمد آقا نور پرداز میشود)
اي دل غافل
ازكي تا حالا اينطوري سابقه اين ادم هاليودي اينطوري طاهر ميشه
متاسفيم
در ثانی اینهمه گارگردان مطرح توی کشور چرا دقیقا تو سالی که نایب برحق امام زمان اون رو سال تولید ملی و حمیت از کار و سرمایه ایرانی نامیدن کار رو به یه کارگردان هالییوودی میدن . ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(صمد آقا فراستی میشود)
موسسه خیریه میشه زد
تو مناطق محروم
که
فوق سرعتی
جهادی
آمار
افراد محروم
رو در بیارن؟
تو این شرائط وا نفسا
که آنقدر
بچه
زن
مرد
پیر مرد
پیر زن
گرسنه در کشور هست
این پروژه
لازمه؟؟؟؟
به خداوندی خدا
اصرافـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
نفرین مظلوم دامن همه رو میگیره
وعده الهی تخلف نداره