روز سوم ارديبهشت سال گذشته، پسري به نام مجتبي كه دانشجوست، دختر جواني به نام مريم را در پارك طالقاني به قتل رساند.
اين جوان وقتي با تهديد مريم مبني بر شکايت به مرجع قضايي مواجه شد، با ضربه چاقو او را کشت. متهم بعد از قتل موضوع را به خواهرش گفت و به جرمش اعتراف کرد.
مجتبي در جلسه محاکمهاش که هجدهم بهمن سال گذشته در شعبه 71 دادگاه کيفري استان برگزار شد، در دفاع از خود گفت: من اتهام قتل را قبول دارم، اما قصد کشتن او را نداشتم. من و مريم از پانزدهم سالگي باهم دوست بوديم. من عاشق او بودم، اما چون سنم کم بود، نميتوانستم به خواستگارياش بروم. به مريم گفته بودم باهم ازدواج ميکنيم و نبايد نگران چيزي باشد، همين هم باعث شده بود به هم نزديکتر شويم. دو سال پيش در پي قبولي دانشگاه، در رشته مديريت دولتي مشغول تحصيل شدم و همين موضوع ازدواجمان را عقب انداخت. در اين مدت من و مريم چند بار با هم رابطه داشتيم تا اينکه روز حادثه از من خواست زودتر ازدواج کنيم. به مريم گفتم من به تو قول دادهام باهم ازدواج ميکنيم، اما حالا نميتوانم، چون نه سربازي رفتهام و نه شغل درست و حسابي دارم.
متهم ادامه داد: او خيلي اصرار ميکرد بايد در چند روز آينده ازدواج کنيم، من قبول نکردم و گفتم صبر کن حداقل سربازي بروم. اگر در اين وضعيت به خواستگاري بيايم، پدرت جواب رد ميدهد و آن وقت ديگر نميشود کاري کرد. مريم يکباره عصباني شد و مرا تهديد کرد و گفت، اگر با من ازدواج نکني، از تو شکايت ميکنم. خيلي ترسيدم و از خود بيخود شدم و ضربهاي با چاقو به او زدم. هرگز قصدم كشتن او نبود، فقط ميخواستم به او ثابت کنم دوستش دارم.
در پايان جلسه، هيات قضات وارد شور شده و متهم را به جرم قتل به قصاص و رابطه نامشروع به صد ضربه شلاق محکوم کردند.
با اعتراض متهم، پرونده به شعبه 11 ديوانعالي کشور فرستاده شد و قضات دادگاه حکم را تائيد کردند. با تائيد حکم مجازات، متهم در يکقدمي چوبه دار قرار دارد.
.........................................................................
سکوت جوکر خوابآلود در دادگاه
جوکر جنایتکار که با تیراندازی در سینما قرن 16 کلرادو 12 تن را کشت، در نخستین
جلسه دادگاه با چشمانی خوابآلود سکوت کرد.
به گفته رئیس دادگاه، جیمز هولمز
که قتلعام فجیعی را رقم زده است هیچ همکاریای با پلیس نداشته و رازهایش هنوز
پنهان است.
دانشجوی انصرافی دوره دکترا در نخستین دقایق جمعه 30 تیرماه در
حالی که فیلم جدید بتمن (شوالیه سیاه برمیخیزد) در سینما قرن 16 کلرادوی آمریکا
روی پرده بود با ظاهری شبیه جوکر که شخصیت منفی فیلم بود در برابر تماشاچیان ایستاد
و با 2 اسلحهای که در دستانش داشت به تیراندازی مرگبار پرداخت. همزمان با
تیراندازی، گازهای اشکآور نیز در سینما پخش شد و جوکر که لباس ضدگلوله و ماسک
ضدگاز داشت از در پشت سالن سینما گریخت اما هنوز به خودرویش که در پارکینگ قرارداشت
نرسیده بود که از سوی پلیس دستگیر شد. بررسیها نشان داد جیمز هولمز از مدتها پیش
نزد دوستانش از زندان رفتن حرف میزده، تجهیزات جنگی را به صورت قانونی خریده بود
و جالب اینکه خانهای انفجاری داشت.
با پاکسازی خانه جوکر، این مرد
تحصیلکرده از سوی پلیس تحت بازجویی قرار گرفت. هیچ کس انگیزه وی را نمیداند و
فرضیههایی مبنی بر سازمان یافته بودن این اقدام برای ایجاد وحشت در آمریکا وجود
دارد.
جوکر روز دوشنبه 2 مردادماه در حالی که لباس زرشکی مخصوص زندانیان به
تن داشت و موهایش هنوز قرمز بود با چهرهای خسته در برابر قاضی عالیرتبه جنایی
ایالت کلرادو حاضر شد.
جیمز هولمز که یک زن وکیل وی است وقتی روی صندلی نشست
فقط سکوت کرد. حرکات وی نشان از خستگی و بیتابی داشت، مرتب چشمهایش را میبست
و بعد انگار از خواب پریده باشد بلند میشد و با نیمه بستن کردن چشمانش به قاضی
خیره میشد. قاضی پرونده پس از تفهیم اتهام به جیمز هولمز در تیراندازی به مردم
بیگناه و قتل 12 زن، مرد و کودک و زخمی کردن 58 تن دیگر دستور داد تا وی تا یک
هفته دیگر در اختیار پلیس باشد تا رازگشایی کند. این قاضی آمریکایی به خبرنگاران
گفت: جیمز هولمز از وقتی بازداشت شده هیچ همکاریای با پلیس نداشته و انگیزهاش را
بیان نکرده است.
سکوت جوکر خوابآلود در دادگاه
گروه حوادث-
اميد آرمين: جوکر جنایتکار که با تیراندازی در سینما قرن 16 کلرادو 12 تن را کشت،
در نخستین جلسه دادگاه با چشمانی خوابآلود سکوت کرد.
به گفته رئیس دادگاه،
جیمز هولمز که قتلعام فجیعی را رقم زده است هیچ همکاریای با پلیس نداشته و
رازهایش هنوز پنهان است.
دانشجوی انصرافی دوره دکترا در نخستین دقایق جمعه
30 تیرماه در حالی که فیلم جدید بتمن (شوالیه سیاه برمیخیزد) در سینما قرن 16
کلرادوی آمریکا روی پرده بود با ظاهری شبیه جوکر که شخصیت منفی فیلم بود در برابر
تماشاچیان ایستاد و با 2 اسلحهای که در دستانش داشت به تیراندازی مرگبار پرداخت.
همزمان با تیراندازی، گازهای اشکآور نیز در سینما پخش شد و جوکر که لباس ضدگلوله و
ماسک ضدگاز داشت از در پشت سالن سینما گریخت اما هنوز به خودرویش که در پارکینگ
قرارداشت نرسیده بود که از سوی پلیس دستگیر شد. بررسیها نشان داد جیمز هولمز از
مدتها پیش نزد دوستانش از زندان رفتن حرف میزده، تجهیزات جنگی را به صورت قانونی
خریده بود و جالب اینکه خانهای انفجاری داشت.
با پاکسازی خانه جوکر، این
مرد تحصیلکرده از سوی پلیس تحت بازجویی قرار گرفت. هیچ کس انگیزه وی را نمیداند و
فرضیههایی مبنی بر سازمان یافته بودن این اقدام برای ایجاد وحشت در آمریکا وجود
دارد.
جوکر روز دوشنبه 2 مردادماه در حالی که لباس زرشکی مخصوص زندانیان به
تن داشت و موهایش هنوز قرمز بود با چهرهای خسته در برابر قاضی عالیرتبه جنایی
ایالت کلرادو حاضر شد.
جیمز هولمز که یک زن وکیل وی است وقتی روی صندلی نشست
فقط سکوت کرد. حرکات وی نشان از خستگی و بیتابی داشت، مرتب چشمهایش را میبست
و بعد انگار از خواب پریده باشد بلند میشد و با نیمه بستن کردن چشمانش به قاضی
خیره میشد. قاضی پرونده پس از تفهیم اتهام به جیمز هولمز در تیراندازی به مردم
بیگناه و قتل 12 زن، مرد و کودک و زخمی کردن 58 تن دیگر دستور داد تا وی تا یک
هفته دیگر در اختیار پلیس باشد تا رازگشایی کند. این قاضی آمریکایی به خبرنگاران
گفت: جیمز هولمز از وقتی بازداشت شده هیچ همکاریای با پلیس نداشته و انگیزهاش را
بیان نکرده است.
پولهای جامانده روی میز مرد کلاهبردار
کلاهبردار فراری وقتی پشت میز سفرهخانه نشست با دیدن کیف پر از پول جاماندهای آن
را برداشت و آرام به بیرون خزید.
همه با دیدن عکس این مرد که در برابر
دوربین مداربسته با خونسردی دزدی کرده بود، وی را شناختند.
روز 23 خردادماه
سالجاری مردی با مراجعه به کلانتری 118 ستارخان ادعای عجیبی کرد و گفت: به
سفرهخانهای در خیابان شادمهر رفته بودم که در آنجا 10 میلیون تومان را روی میزی
جا گذاشتم، وقتی فهمیدم، دیر شده و پولها به سرقت رفته بود.
با توجه به اینکه حواسپرتی این مرد شرایط یک سرقت را به وجود آورده بود با دستور بازپرس شعبه 7 دادسرای ناحیه 2 تهران تیمی از پایگاه دوم پلیس آگاهی به تجسسهای ویژهای پرداختند و از مالباخته شنیدند: از مدتی پیش برای خرید خودرو در تکاپوی گرفتن وام 10 میلیون تومانی بودم و روز سرقت در حالی که همراه یکی از دوستان برای بازدید خودروی یکی از بستگان به غرب تهران رفته بودیم، به پیشنهاد وی برای کشیدن قلیان به سفرهخانهای در خیابان شادمهر رفتیم.
زمانی که روی یکی از میزهای سفرهخانه در حال کشیدن قلیان بودیم، به خاطر گرمی هوا و برای آنکه در نزدیکی باد کولر باشیم محل نشستن خود را تغییر دادیم اما فراموش کردم کیف دستی پر از پول را بردارم.
وقتی متوجه شدم سر میز
قبلی برگشتم اما کیف نبود و صاحب سفرهخانه نیز گفت هیچکدام از مشتریهایش کیفی را
به وی ندادهاند. کارآگاهان وقتی از مالباخته شنیدند سفرهخانه مجهز به دوربینهای
مداربسته بوده با بازبینی فیلم این دوربینها تصویر دزد کیف پول را به دست آوردند و
دیدند وی با پیدا کردن این کیف آن را به آرامی برداشته و پیش از بازگشت مالباخته به
سر میز با عجله سفرهخانه را ترک کرده است. همین عکس کافی بود تا مشخص شود دزد
پولها مرد 42 سالهای به نام «حسین» است که یکی از مشتریان قدیمی سفرهخانه بوده
است.
خانه این دزد در خیابان مالک اشتر شناسایی شد و پلیس پی برد این مرد پس
از سرقت 10 میلیون تومان خیلی سریع خانهاش را تغییر داده است. با این اقدام پلیس
دریافت با یک مجرم حرفهای روبهرو است و با این فرضیه بانک اطلاعات مجرمان قدیمی
را تحت بررسی قرار داد و فاش کرد حسین از سال 78 تاکنون بارها به خاطر کلاهبرداری،
فروش مال غیر، نگهداری مواد مخدر و جعل سکههای طلا به زندان افتاده است. کارآگاهان
در این شاخه توانستند طعمههای مرد تبهکار را ردیابی کنند و تحقیق از آنها مشخص کرد
با همنشینی با آنها در سفرهخانهها و استفاده از اسناد جعلی اقدام به خرید و فروش
زمینهای خیالی کرده که در این ارتباط نیز 5 مرد توسط کارآگاهان شناسایی و با
مراجعه به پایگاه دوم پلیس آگاهی، عکس حسین را شناسایی کردند.
بدین ترتیب
سفرهخانههای مناطق غرب و جنوبغرب تهران تحت نظر پلیس گرفته شد تا اینکه روز 19
تیرماه حسین در سفرهخانهای در منطقه دولتآباد به دام افتاد. حسین خیلی زود به
سرقت 10 میلیون تومان و خرید یک پراید برای همسرش اعتراف کرد و پذیرفت با پرسهزنی
در سفرهخانهها با طعمههایش طرح دوستی ریخته و با جلب اعتماد آنها به اجرای نقشه
کلاهبرداری دست زده است.
وی گفت: وقتی کیف پر از پول را دیدم باور نمیکردم
به این راحتی صاحب پول بادآورده شوم. آن را برداشته و پا به فرار گذاشتم، میدانستم
که دوربین سفرهخانه چهرهام را ثبت کرده است. به همین خاطر خانهام را عوض کردم و
برای مدتی خودم را گم و گور کردم تا اینکه از سوی پلیس دستگیر شدم.
دوربین مخفي در اتاق دختران دانشجو
مرد 50 سالهای که خانهاش را به 4 دختر دانشجو اجاره داده بود با کار گذاشتن یک دوربین داخل دریچه کولر از آپارتمان محل زندگی این دختران فیلمبرداری میکرد.
یکی از دختران دانشجو هنگام غروب متوجه انعکاس نور چراغ در یک شیء عدسیمانند داخل دریچه کولر شد و کنجکاویاش را برانگیخت.
این دختران با کنجکاوی قاب دریچه را باز کردند و لنز دوربین را دیدند. فرمانده انتظامی مشهد در این رابطه به شوک گفت: در پی گزارش 4 دختر دانشجو به پلیس با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع، مأموران کلانتری سجاد مشهد بلافاصله وارد عمل شدند و با کشف دوربین، تحقیقات خود را آغاز کردند.
سرهنگ احد کریمی گفت: مالک خانه دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شد که به زندان انتقال یافت.
.........................................................................سرنوشت سیاه برای کودکان بیپناه
متین کوچولو زیر رگبار خشونت ناپدری شکنجه میشود. بدن فاطمه 6 ساله با تاولهای سوختگی به جا مانده از سیخ داغ نامادریاش میسوزد. میلاد 5 ساله طعمه اسیدپاشی پدر کینهای میشود و حالا امیرمهدی 15 ماهه با اتوی داغ والدین شیشهایاش شکنجه میشود و صدها حادثه تلخ دیگر که از صفحات حوادث مطبوعات دور میماند. آنچه مسلم است همه این ناملایمتهای رفتاری که علیه کودکان بیپناه صورت میگیرد حاکی از فقدان قانونی قاطع برای حمایت از کودکان است.
دکتر علیزاده جرمشناس در گفتوگویی میگوید: به طور کلی در قوانین کیفری ایران قانون خاصی در رابطه با کودکآزاری وجود ندارد و متأسفانه در این مورد چارهاندیشی اساسی نشده است. به رغم آن که کودکآزاریها اعم از جسمی، روحی و جنسی داخل خانوادهها و توسط نزدیکترین افراد به کودک انجام میشود، حتی قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب آذر ماه 1381 نیز، والدین را در مورد این گونه جرائم از تعقیب و مجازات مصون میدارد.
وی میافزاید: همچنین هیچ نهاد یا سازمانی که مسئولیت حمایت از کودکان آسیبدیده را بر عهده گیرد یا بر این امر نظارت داشته باشد، وجود ندارد و کودکان آزاردیده بدون هیچ گونه تأمینی مجدداً به داخل همان خانواده و نزد همان والدینی بازمیگردند که آنها را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند!
این جرمشناس معتقد است اصلاح بعضی از قوانین کیفری مثل ماده 220 قانون مجازات اسلامی (در مورد عدم مجازات پدر به خاطر قتل فرزند) ضروری مینماید تا احتمال سوء استفاده از این ماده قانونی توسط برخی از والدین معترض به کودک منتفی گردد.
دکتر علیزاده این را هم اضافه کرد که ایجاد معاضدتهای قضایی و حقوقی برای کودکان، تعیین وکیل تسخیری برای آنها در موارد نیاز، رسیدگی فوری و خارج از نوبت به جرائم علیه اطفال، انجام مراحل دادرسی و تشریفات آن به زبان ساده ضروری است.
این جرمشناس گفت: انجام تحقیقات و بررسیهای لازم برای ریشهیابی کودکآزاری و شناخت زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن و ارائه آمار دقیق و صحیح در این موارد برای کمک به کاهش و پیشگیری از این جرائم، همگی از راهکارهاییاند که میتوانند در از میان بردن و یا حداقل کاهش این پدیده و معضل شوم اجتماعی، نقش مؤثری ایفا کنند.
وی بر این موضوع هم تأکید کرد که جبران خسارت مادی و معنوی طفل بزهدیده و تأمین امنیت او باید هدف اصلی دستگاه قضایی باشد.
به گفته این جرمشناس تأسیس نهادها و مؤسسات خاص در حمایت از کودکان آسیبدیده یک امر ضروری است که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
به گفته دکتر علیزاده مراکزی که به نحوی متوجه کودکآزاری میشوند باید موضوع را برای تعقیب قضایی و تأمین امنیت کودک گزارش دهند و همان گونه که در ماده 6 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب آذر ماه 1381 مطرح شده است در جریان قرار گرفتن سایر دستگاههای قضایی و انتظامی نیز باید در دستور کار باشد.
وی همچنین آموزش را از دیگر موضوعات مهم و مورد توجه اعلام کرد و گفت: برنامههایی برای آموزش به کودکان و آشنا کردن آنها با این گونه آزارهای جنسی باید اجرا شود و به کودکان آموخته شود تا در صورت آزار و اذیت در خانواده موضوع را به نهادهای خاصی که برای حمایت از کودکان فعالیت خواهند کرد، اطلاع دهند.
.........................................................................
باند زيرخاكيها دردام پليس
رئيس پليس كرج از دستگيري اعضاي باند قاچاق اشياي قديمي و عتيقه كه در همه جاي ايران در حفاريهاي غيرمجاز و خريد و فروش اين اشيا فعاليت غيرقانوني داشتند، خبرداد.
سرهنگ خيرخواهان دراين باره اظهارداشت: با انجام كارهاي اطلاعاتي و تلاشهاي شبانهروزي مأموران، دو عضو باند شناسايي و سرانجام پس از تعقيب و مراقبتهاي لازم با همكاري يگان حفاظت ميراث فرهنگي استان البرز هر دو متهم به نامهاي «فرشيد» و «داوود» در يك عمليات غافلگيرانه پليسي دستگير شدند.
وي گفت: در تحقيقات صورت گرفته از متهمان مشخص شد كه سردسته باند مردي به نام «فرزاد» است كه همدستان وي با هدايت و راهنمايي او اقدام به حفاري غيرمجاز و فروش اشياي قديمي ميكردند و در حال حاضر نيز اطلاعي از او ندارند.
رئيس پليس كرج ادامه داد: با شنيدن اعترافات دو قاچاقچي دستگيرشده و پيگيريهاي تخصصي مأموران، سرنخي از متهم اصلي به دست آمد كه سرانجام با شناسايي محل اختفاي متهم در شهرك شهيد چمران، پس از چند روز گشتزنيهاي نامحسوس و كنترل منطقه و اطمينان از حضور متهم در اين محل درساعت 30/22 شب گذشته سردسته اصلي باند در يك عمليات غافلگيرانه در مخفيگاهش دستگير شد.
.........................................................................
نوجوان ۱۷ساله اي که به اتهام شرکت در قتل عمدي نوجوان ديگري در مشهد دستگير شده است در اولين جلسه بازپرسي ارتکاب جنايت را انکار کرد و قتل را به دوست فراري اش نسبت داد.
سال گذشته نزاعي در يک باشگاه بيليارد واقع در منطقه قاسم آباد مشهد رخ داد که طي آن نوجواني با وارد آمدن ضربه اي با چوب بازي بيليارد بر سرش به شدت مجروح شد و متهمان نيز از محل فرار کردند.
مجروح اين حادثه که در مرکز درماني تحت درمان قرار داشت پس از گذشت چند ماه از اين حادثه تاسف بار جان سپرد. اين در حالي بود که پرونده اي در اين باره در يکي از شعبات بازپرسي مجتمع قضايي شهيدکامياب تشکيل شد و عوامل نزاع تحت تعقيب قرار گرفتند اما تلاش ماموران انتظامي براي دستگيري متهم به نتيجه نرسيد و قرار مجرميت غيابي براي وي صادر شد.
اين گزارش حاکي است: با مرگ اين نوجوان، پرونده وارد مرحله جديدي شد و براي رسيدگي به شعبه ۸۰۹ مجتمع قضايي شهيدقدوسي (شعبه ويژه قتل عمد) ارسال شد.
قاضي اسماعيل شاکر پس از مطالعه دقيق پرونده، با صدور دستورات ويژه اي از ماموران کلانتري کاظم آباد خواست هرچه سريع تر براي دستگيري متهم به قتل اقدام کنند. در پي دستور مقام قضايي، سرگردمحمدي (رئيس کلانتري کاظم آباد) با تشکيل گروه ويژه اي از ماموران تجسس و در کمتر از يک ساعت موفق شد متهم ۱۷ ساله اين پرونده را در يک عمليات غافلگير کننده دستگير کند.
اين متهم که روز گذشته به شعبه ويژه قتل عمد معرفي شده بود، گفت: من جنايتي را مرتکب نشدم و دوستم با چوب بيليارد به سر مقتول زد اين در حالي بود که پدر مقتول عنوان کرد: در زمان وقوع حادثه به من اطلاع دادند که متهم دستگير شده با چوب بيليارد به سر فرزندم زده است.
بنابراين گزارش، در ادامه رسيدگي به اين پرونده جنايي، قاضي ويژه قتل عمد، اتهام شرکت در قتل عمدي را به متهم تفهيم کرد و بدين ترتيب وي روانه کانون اصلاح و تربيت شد.
از سوي ديگر نيز قاضي شاکر دستور داد تا ماموران انتظامي براي دستگيري فردي که متهم ارتکاب جنايت را به وي نسبت مي دهد، اقدام کنند. اين در حالي است که پزشک قانوني نيز خونريزي مغزي بر اثر اصابت جسم سخت را علت مرگ نوجوان مذکور اعلام کرده است. گزارش خراسان حاکي است: تلاش ماموران انتظامي براي دستگيري متهم ديگر اين پرونده همچنان ادامه دارد.
.........................................................................
خريد طلا و جواهر با پول سرقتي
به گزارش پليس آگاهي تهران بزرگ، هفتم تير امسال خانم جوانی با مراجعه به کلانتری 113 بازار به مأموران اعلام کرد که در داخل پاساژ رضا كيف حاوي عابربانكم سرقت و سه ميليون و 400 هزار تومان از حسابم برداشت شده است.
با ارجاع پرونده به پایگاه هفتم پلیس آگاهی، زن مالباخته به کارآگاهان گفت: ساعت 13:30 ششم تيرماه برای خرید روسری به داخل مغازه ای در پاساژ رضا رفته بودم. پس از انتخاب و خرید روسری، با استفاده از عابر بانک اقدام به پرداخت پول روسری کرده اما زمانیکه به خانه بازگشتم، متوجه گم شدن کیف پولم که عابر بانک را در داخل آن گذاشته بود، شدم.
وي افزود: با تصور اینکه کیف را در داخل مغازه جای گذاشته ام ، به سرعت به پاساژ برگشته اما صاحب مغازه روسری فروشی از موضوع اظهار بی اطلاعی کرد و عنوان داشت که کسی کیف پولی به او تحویل نداده است ؛ فردای آنروز با مراجعه به بانک قصد باطل کردن شماره حساب عابر بانک خود را داشتم که متوجه شدم مبلغ سه میلیون و 400 هزار تومان از داخل حسابم برداشت شده است.
مالباخته در پاسخ به این سوال کارآگاهان که «آیا رمز عابر بانک خود را بر روی کارت نوشته یا خیر؟»، گفت: رمز عابر بانک را بر روی کارت یادداشت نکرده بودم، اما زمانیکه قصد پرداخت پول روسری را داشتم به علت شلوغی مغازه ، رمز عابر بانک را با صدای بلند در اختیار مغازه دار گذاشته بودم.
شناسایی تصویر سارق
با توجه به اظهارات مالباخته، کارآگاهان با بررسی حساب متعلق به مالباخته موفق به شناسایی محل برداشت مبلغ مسروقه شدند.
با شناسایی محل برداشت پول از حساب مالباخته در یک مغازه طلافروشی واقع در خیابان 15 خرداد ـ بازار زرگرها ، کارآگاهان در مراجعه به این محل و انجام تحقیقات اطلاع پیدا کردند که زن جوانی حدودا 30 ساله بلافاصله پس از سرقت عابر بانک متعلق به مالباخته، با توجه به اطلاع داشتن از رمز عابربانک که آنرا با استفاده از بی احتیاطی مالباخته در اعلام رمز عابربانک بدست آورده بود، در مراجعه به مغازه طلافروشی اقدام به خرید یک سرویس طلا برای خود کرده است.
کارآگاهان پایگاه هفتم در ادامه تحقیقات خود و با بهره گیری از تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته بانکی موفق به شناسایی تصویر زن جوانی شدند که اقدام به خرید سرویس طلا با استفاده از عابر بانک مسروقه کرده بود.
مالباخته نیز پس از مشاهده تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته اقدام به شناسایی تصویر خریدار سرویس طلا به عنوان یکی از زنان حاضر در مغازه روسری فروشی ـ در پاساژ امام رضا ـ کرد.
ريیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به تصاویر بدست آمده از متهم و به منظور شناسایی و دستگیری وی، دستور انتشار بدون پوشش این خانم جوان به اتهام سرقت و جیب بری از سوی بازپرس محترم پرونده صادر شده است.
سرهنگ محمدرضا ذاکر استقامتی افزود: از کلیه شهروندانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شده و اطلاعاتی در خصوص مخفیگاه و یا هویت وی در اختیار دارند درخواست می شود تا هرگونه اطلاعات خود را از طریق شماره تماس 21864796 در اختیار کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند.
.........................................................................
قتل پايان درگيري پسرعموها
به گزارش پليس آگاهي تهران بزرگ، ساعت 21:45 روز دوم تیرماه سال جاری، از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع یک فقره قتل در خیابان هفدهم کوی نصر به کلانتری 137 شهرآرا اعلام شد.
با حضور مأموران در محل جنایت و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که مقتول به هویت «محمد.ر» 30 ساله با پسرعموی خود به هویت «بهنام.ر» 23 ساله درگیر شده و در حین درگیری بر اثر اصابت ضربه چاقو به قسمت راست سینه مجروح و به قتل رسیده است.
بلافاصله با توجه به حضور متهم در محل ارتکاب جنایت، وی توسط مأموران دستگیر و موضوع نیز به پلیس آگاهی و پزشکی قانونی اعلام شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه سوم ویژه قتل دادسرای امور جنایی، متهم جهت انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با انتقال متهم به اداره دهم، وی بار دیگر صراحتا به قتل پسرعموی خود اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: من و محمد کارگر ساختمانی هستیم و شب ها نیز در داخل اتاق کوچکی، در همان ساختمان در حال ساخت و ساز، به همراه کارگر دیگری به نام «مهدی» 26 ساله استراحت می کنیم ؛ شب حادثه بین من و محمد بر سر نظافت اتاق با یکدیگر درگیر شده بودیم که ابتدا من قصد داشتم تا با استفاده از یک عدد بیل از خود دفاع کنم که مهدی بیل را از دستم گرفت و من نیز در یک لحظه با برداشتن چاقویی که در کف اتاق افتاده بود، ضربه ای به محمد زدم که باعث مرگ او شد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به دستگیری متهم در محل وقوع جنایت و اعتراف صریح متهم در خصوص ارتکاب جنایت، بلافاصله پرونده مقدماتی به همراه متهم در روز سوم تيرماه جهت صدور قرار قانونی به شعبه سوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران ارسال شده است.