به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ منم سلام در آخرین به روز رسانی وبلاگ خود نوشته است:
دعای روز یازدهم ماه خدا
اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فيهِ الإحْسانَ وَكَرِّهْ اِلَىَّ فيهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْيانَ وَحَرِّمْ عَلَىَّ فيهِ السَّخَطَ وَالنّيرانَ
بِعَوْنِكَ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ
................................
خدايا دوست گردان نزد من در اين ماه احسان و نيكى را و ناخوش دار در پيش من در اين روز فسق و نافرمانى و گناه را و حرام گردان در اين روز بر من خشم كيفربار و آتش (سوزان ) را به كمك خودت اى فريادرس فریادخواهان
................................
یازدهم رمضان است. از او بخواه كه تو را دوستدار احسان و نیكى گرداند و از فسق و نافرمانى دور شوى. از او بخواه كه سوز آتش را بر تو حرام گرداند. او فریادرس فریاد خواهان است.
درس بزرگ امام جواد(ع)
امام جواد مانند ديگر ائمهى معصومين براى ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگى كوتاه اين بندهى شايستهى خدا، به جهاد با كفر و طغيان گذشت. در نوجوانى به رهبرى امت اسلام منصوب شد و در سالهايى كوتاه، جهادى فشرده، با دشمن خدا كرد به طورى كه در سن 25 سالگى يعنى هنوز در جوانى، وجودش براى دشمنان خدا غير قابل تحمل شد و او را با زهر شهيد كردند. همانطورى كه ائمهى ديگر ما عليهمالسلام با جهاد خودشان هر كدام برگى بر تاريخ پر افتخار اسلام افزودند، اين امام بزرگوار هم گوشهى مهمى از جهاد همه جانبهى اسلام را در عمل خود پياده كرد و درس بزرگى را به ما آموخت. آن درس بزرگ اين است كه در هنگامى كه در مقابل قدرتهاى منافق و رياكار قرار مىگيريم، بايد همت كنيم كه هوشيارى مردم را براى مقابلهى با اين قدرتها برانگيزيم. اگر دشمن، صريح و آشكار دشمنى بكند و اگر ادعا و رياكارى نداشته باشد، كار او آسانتر است. اما وقتى دشمنى مانند مأمون عباسى چهرهاى از قداست و طرفدارى از اسلام براى خود مىآرايد، شناختن او براى مردم مشكل است. در دوران ما و در همهى دورانهاى تاريخ، قدرتمندان هميشه سعى كردهاند وقتى از مقابلهى روياروى با مردم عاجز شدند دست به حيلهى رياكارى و نفاق بزنند.
بيانات آقا در خطبهى نماز جمعه 1359/7/18
صدقه ی با منت
مردی به محضر امام جواد (علیه السلام) شرفیاب شد در حالیکه خیلی شاد و سرحال بود، امام علت شادمانی را از او پرسید.عرض کرد ای پسر رسول خدا از پدرت شنیدم که می فرمود: شایسته ترین روزی که انسان باید شادمان باشد روزی است که او را صدقات و نیکی به نفع برادران دینی از جانب پروردگار نصیب شده باشد. امروز ده نفر از برادران دینی ام بر من وارد شدند همه بی بضاعت و گرفتار، آنها را پذیرایی کردم و به هر یک مقداری کمک نمودم از این جهت خوشحال هستم.
امام (علیه السلام) فرمود: به جان خودم سوگند که ترا این شادمانی شایسته است به شرط اینکه آن عمل را نابود نکرده باشی و یا بعد از این نابود نکنی.
عرض کرد چگونه از بین ببرم با اینکه از شیعیان خالص شما می باشم. فرمود: هم اکنون نابود کردی. پرسید با چه خبر؟ فرمود: این آیه را بخوان «وَلا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْاِذی»
صدقه های خود را با منت نهادن و آزار کردن باطل نکنید.
عرض کرد من به آنهایی که کمک کردم نه منت گذاردم و نه آزاری رساندم. فرمود منظور هر نوع اذیتی است، در نظر تو آزردن آنهایی که کمک کرده ای مهمتر است یا آزردن فرشتگانی که مأمور تو هستند ویا آزردن ما؟! جواب داد : آزردن شما و فرشتگان.
امام فرمود: براستی مرا آزردی و صدقه خود را باطل کردی! پرسید: با چه کاری؟ فرمود: با همین سخنت که گفتی چگونه باطل کنم در حالیکه از شیعیان خالص شمایم.
آیا می دانی شیعه خالص ما کیست؟ با تعجب گفت: نه، فرمود، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، تو خود را با چنین اشخاصی برابر دانستی آیا با این سخن فرشتگان و ما را نیز نیازردی؟
عرض کرد: اَستَغْفِرُ الله وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ ، ای پسر رسول خدا پس چه بگویم؟ فرمود: بگو من از دوستان شمایم و دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم.
عرض کرد: همین را می گویم و همینطور نیز هستم و از آنچه گفتم که به واسطه نپسندیدن خدا مورد پسند شما و فرشتگان نیز نبود توبه کردم.
امام جواد (علیه السلام) فرمود : اکنون ثوابهای از بین رفته صدقه ات بازگشت نمود.
کلمه طیبه، ص264