من شایسته و لایق مرجعیت نیستم!
شرایطی که بزرگان دین برای یک مسئول دینی و سیاسی ذکر کرده اند در دو امر خلاصه می شود:
1- اخلاص
2- تخصص
از اینرو بزرگان دین همواره از پذیرش مقام و منصب های که خود را در حد آن نمی دیدند فراری بودند و حتی اگر همه مردم اصرار بر پذیرش می نمودند از آنان انکار بود و بس. برخلاف برخی انسانهای قدرت طلب، قانون شکن و زیاده خواه که با همه انکار مردم از آنان اصرار است و بس!
در برخی کتب نقل شده است: پس از ارتحال ميرزاي شيرازي اول، هنگامی که براي قبول و پذيرش مرجعيت به آية الله حاج سيد محمد فشارکي مراجعه مي کنند او اینچنین جواب می دهد:
« من شايسته و لایق مرجعيت نيستم. زيرا رياست ديني و مرجعيت اسلامي به غير از علم فقه امور ديگري لازم دارد از قبيل: اطلاع از مسائل سياسي و شناختن موضعگيريهاي درست در هرکار. و اگر من در اين امر دخالت کنم به تباهي کشيده مي شود. براي من غير از تدريس کار ديگري جايز نيست.» و بدين گونه آن عالم وارسته مردم را به آية الله ميرزا محمد تقي شيرازي ارجاع داد.
امّا متاسفانه امروزه با توجه به اینکه برخی نه لایق خدمتند و نه کسی به سراغشان رفته، امّا آنچنان برای کسب قدرت و شهرت در عرصه سیاست و دین گریه و زاری نموده اند که صدای دوستان و نزدیکانشان نیز در آمده است! و جای تعجب دارد که با کمال بی شرمی تمام هواهای نفسانی و شیطانی خویش را مصلحت و خواست مردم معرفی می کنند!