به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ درسایه سار یار در آخرین به روز رسانی وبلاگ خودنوشته است:
ناگهان آسمان بهاری شد/عشق در کوچه ها جاری شد
نور ماه مدینه را تا دید/عرق شرم ماه جاری شد
عطر شوق ملک چکید از عرش/قطره قطره چه آبشاری شد
آسمان غرق بوسه اش میکرد/گونه هایش ستاره کاری شد
آسمان خنده کرد و خانه وحی /از غم روزگار، عاری شد
روی پیشانی اش که چین افتاد/خم ابروش ذوالفقاری شد
چه صف کفر را به هم میریخت/بر دل کفر، زخم کاری شد
لحظه ها ماندگار و زیبا بود/روزها مثل روزگاری شد . . .
. . . که خدا قلب کعبه را وا کرد/و جهان غرق بیقراری شد
اسوه صبر بود و صلح و صفا/او خداوند بردباری شد
***
زیر پایش خدا غزل می ریخت/غزلی را که از ازل می ریخت
آن امامی که تا سحر امشب/روی لبهای من غزل می ریخت
شب شعر مرا چه شیرین کرد/بین هر واژه ای عسل می ریخت
آن که در جیب کودکان یتیم/قمر و زهره و زحل می ریخت
آن کریمی که در پیاله دهر /هرچه میریخت لم یزل می ریخت
از همان کوچه ای که رد می شد/حسن یوسف در آن محل می ریخت
تیغ خصمش ولی به وقت نبرد/رنگ از چهره اجل می ریخت
شتر سرخ را به خون غلطاند/لرزه بر لشگرجمل می ریخت
آن امامی که روز عاشورا/از لب قاسمش عسل می ریخت
***
روی لبهایتان دعا دیدیم/در نگاه تو ما خدا دیدیم
ای کریمی که پشت خانه تو/ملک لاهوت را گدا دیدیم
بخدا لحظه لحظه لطف تو را/تک تک ما تمام ما دیدیم
ای مقامت در آسمان بهشت/روی دوش نبی تو را دیدیم
با تو ما در میان خوف و رجا/جبر در اختیار را دیدیم
صبر گاهی حماسه مرد است/پشت صلح تو کربلا دیدیم
در نگاه تو یاس را عمری/خسته در بین کوچه ها دیدیم
***سید حمیدرضا برقعی***
سلام
عید همه مبارک...
مخصوصا آقا امام زمان(عج)...
قربون این پسر نازنین خانوم زهرا(س) برم من...
شرمنده یه ذره صمیمی شدما...
ما بچه سیدها یه ذره بهمون رو بدن میگیم عمو حسن(ع) جونم!
دلتون هم بخواد عمو به این مهربونی داشته باشید!
خودتون بهتر از من می دونید که هر کدوم از ما بچه شیعه ها با یکی دو تا از ائمه زیادی حال می کنیم...
منم و این عشق عزیزم امام حسن (علیه السلام)...
اینم تو پرانتز بگم که امسال شب تولدم با شب تولد آقا جونم قرین شده!!!
میدونم از این حرفا نباید بزنم اینجا ولی تقصیر من نیست که. کرم خودشه قربونش برم...
حالا می ریم سراغ منزل مامان فاطمه(س) و بابا علی (ع)