به گزارش صراط فارس به نقل از بصیرت نوشت:
این روزها برخی از مناطق سوریه چهره جنگی به خود گرفته است. اکنون «حلب» دومین شهر سوریه شاهد درگیری های جدی و خونین است. همواره در جنگ دو طرف وجود دارد که بررسی اهداف هر یک از طرفین بازگوکننده ماهیت آن جنگ است. سوال این است که طرفین جنگ در سوریه چه کسانی هستند؟ غربی ها و متحدان آنها در منطقه، با قدرت رسانه ای خود در تلاش هستند تا جنگ در سوریه را، جنگ بین مردم سوریه با حکومت بشار اسد و ارتش وابسته به وی معرفی کنند.
در چنین دیدگاهی، مردم سوریه به دنبال حقوق شهروندی خود بوده و برای رسیدن به یک جامعه آزاد، دموکراتیک و برخوردار از نظام سیاسی مبتنی بر آرای عمومی، یعنی دموکراسی می جنگند. این ادعا با واقعیت چه نسبتی دارد؟ آیا واقعیت همین است؟ یا اینکه غربی ها و متحدان عرب شان به همراه صهیونیست ها و برخی از دیگر کشورهای همسایه سوریه مانند؛ ترکیه، در تلاش هستند تا واقعیت سازی کرده و نوعی «واقعیت پنداری» را به خورد افکار عمومی در جهان بدهند؟ تأمل و توجه به نکات زیر می تواند درستی یا نادرستی ادعای محور غربی- عربی در منازعه سوریه را مشخص کند.
1- کسانی که در سوریه با ارتش این کشور می جنگند، از حمایت های سیاسی، تبلیغاتی، مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و لجستیکی فراوان و گسترده کشورهای آمریکا و اروپا، صهیونیست ها، شیوخ مرتجع عرب و ترکیه برخوردارند. این گروه کشورها، بارها به صورت رسمی و آشکار، از حمایت های خود به کسانی که با حکومت سوریه می جنگند، پرده برداشته و آن را اعلام کرده اند.
بنابراین، بخشی از واقعیت انکارناپذیر، تسلیح، تجهیز و حمایت مخالفان حکومت سوریه از سوی جبهه ای است که نام برده شد. چگونه می توان پذیرفت که این جبهه با آن ترکیب، برای رساندن سوریه به دموکراسی هزینه می کنند؛ در حالی که برخی از همین کشورها، دارای نظام های سیاسی خاندانی، مستبد و وابسته به اجانب هستند.
مردم سوریه، همان کسانی هستند که از دولت و اصلاحات آن حمایت کرده و اکنون از ارتش در جنگ با تروریست ها دفاع می کنند. مردم سوریه، همان کسانی هستند که اکنون برای دفاع از سرزمین و استقلال کشورشان در برابر توطئه های خارجی، در «جیش الشعبی» (نیروهای مردمی) ورود پیدا کرده و با گرفتن اسلحه به کمک ارتش شتافته اند.
2- در میان کسانی که در درگیری های اخیر دمشق و حلب کشته شده و یا از سوی ارتش سوریه دستگیر شده اند، عناصر بسیاری با ملیت های غیرسوری مشاهده می شوند. اتباعی از کشورهای افغانستان، پاکستان، عربستان، لیبی، تونس، چچن و حتی انگلیسی زبان در سوریه وارد جنگ شده اند. آیا این افراد با هدف برقراری یک دموکراسی در سوریه، به جنگ با ارتش سوریه تشویق شده اند، یا هر کدام انگیزه های خاص خود از انگیزه های مالی گرفته تا تعصبات مذهبی را دارند؟
شبکه القاعده با چه هدفی نیروهای خود را از کشورهای مختلف به سوریه روانه کرده است. شبکه القاعده مدعی مبارزه با آمریکا، با چه نیتی با آمریکایی ها، اروپایی ها و صهیونیست ها در جنگ با حکومت سوریه همراه شده است؟ اگر القاعده یک جریان مذهبی ضدآمریکایی است، آیا باید با حکومت های وابسته به آمریکا در جهان اسلام همانند سعودی، آل خلیفه، امیر قطر، ملک عبدالله اردنی و ... بجنگد؟ یا به جنگ حکومت سوریه برود که بیش از شصت سال سابقه درخشان حضور در جبهه مقاومت ضدصهیونیستی و ضد آمریکایی دارد؟
3- اگر کسانی که با ارتش سوریه می جنگند، دارای ماهیتی کاملاً مردمی هستند، چرا در جنگ دمشق مورد حمایت توده های مردم قرار نگرفتند؟ چگونه است که در حلب افرادی که با ارتش سوریه می جنگند، از مردم به عنوان یک سپر انسانی استفاده می کنند تا ارتش نتواند به راحتی با آنان مقابله کند؟تأمل در نکات مذکور، نشان می دهد که حکومت در سوریه، بیش از آنکه از ناحیه بخشی از مردم ناراضی داخلی تحت فشار باشد، با یک توطئه پیچیده خارجی روبه رو شده است.
کسانی که به دخالت در سوریه روی آورده اند، مشکل سوریه طی سال های اخیر را سیاست خارجی این کشور می دانند و کاری به سیاست های داخلی آن ندارند. حمایت از مقاومت طی دهه های اخیر، جرم اصلی سوریه از نظر مخالفانش است. حمایت از حزب الله در جنگ 33 روزه و حمایت از گروه های فلسطینی در جنگ 22 روزه غزه، گناه بزرگ و نابخشودنی سوری ها از نظر جبهه غربی- عربی است که اکنون در برابر سوریه صف آرایی کرده اند.
بنابراین، طرفی که در داخل سوریه با حکومت و ارتش سوریه می جنگد، مجموعه ای است که به نیابت از همین جبهه غربی- عربی و با پول و امکانات آن می جنگد و کمترین نسبت را با مردم سوریه دارد. کسانی که از ملیت های مختلف و با انگیزه های متفاوت برای جنگ وارد سوریه شده اند، با عنوان گروه های تروریستی بهتر تعریف می شوند. بر این گروه ها نمی توان نام مردم سوریه را نهاد.
مردم سوریه، همان کسانی هستند که از دولت و اصلاحات آن حمایت کرده و اکنون از ارتش در جنگ با تروریست ها دفاع می کنند. مردم سوریه، همان کسانی هستند که اکنون برای دفاع از سرزمین و استقلال کشورشان در برابر توطئه های خارجی، در «جیش الشعبی» (نیروهای مردمی) ورود پیدا کرده و با گرفتن اسلحه به کمک ارتش شتافته اند.
آری، واقعیت جنگ در سوریه این است. جنگی بین گروه های تروریستی با ملیت های گوناگون و از جمله سوری با برخورداری از حمایت جبهه خارجی غربی- عربی از یک طرف و سوری ها اعم از دولت و ملت از طرف دیگر. بنابراین جنگ در سوریه را، جنگ بین مردم و حکومت معرفی کردن از سوی رسانه های استکباری، صهیونیستی و عربی، تلاش برای نوعی «واقعیت سازی» و «واقعیت پنداری» است.
این روزها برخی از مناطق سوریه چهره جنگی به خود گرفته است. اکنون «حلب» دومین شهر سوریه شاهد درگیری های جدی و خونین است. همواره در جنگ دو طرف وجود دارد که بررسی اهداف هر یک از طرفین بازگوکننده ماهیت آن جنگ است. سوال این است که طرفین جنگ در سوریه چه کسانی هستند؟ غربی ها و متحدان آنها در منطقه، با قدرت رسانه ای خود در تلاش هستند تا جنگ در سوریه را، جنگ بین مردم سوریه با حکومت بشار اسد و ارتش وابسته به وی معرفی کنند.
در چنین دیدگاهی، مردم سوریه به دنبال حقوق شهروندی خود بوده و برای رسیدن به یک جامعه آزاد، دموکراتیک و برخوردار از نظام سیاسی مبتنی بر آرای عمومی، یعنی دموکراسی می جنگند. این ادعا با واقعیت چه نسبتی دارد؟ آیا واقعیت همین است؟ یا اینکه غربی ها و متحدان عرب شان به همراه صهیونیست ها و برخی از دیگر کشورهای همسایه سوریه مانند؛ ترکیه، در تلاش هستند تا واقعیت سازی کرده و نوعی «واقعیت پنداری» را به خورد افکار عمومی در جهان بدهند؟ تأمل و توجه به نکات زیر می تواند درستی یا نادرستی ادعای محور غربی- عربی در منازعه سوریه را مشخص کند.
1- کسانی که در سوریه با ارتش این کشور می جنگند، از حمایت های سیاسی، تبلیغاتی، مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و لجستیکی فراوان و گسترده کشورهای آمریکا و اروپا، صهیونیست ها، شیوخ مرتجع عرب و ترکیه برخوردارند. این گروه کشورها، بارها به صورت رسمی و آشکار، از حمایت های خود به کسانی که با حکومت سوریه می جنگند، پرده برداشته و آن را اعلام کرده اند.
بنابراین، بخشی از واقعیت انکارناپذیر، تسلیح، تجهیز و حمایت مخالفان حکومت سوریه از سوی جبهه ای است که نام برده شد. چگونه می توان پذیرفت که این جبهه با آن ترکیب، برای رساندن سوریه به دموکراسی هزینه می کنند؛ در حالی که برخی از همین کشورها، دارای نظام های سیاسی خاندانی، مستبد و وابسته به اجانب هستند.
مردم سوریه، همان کسانی هستند که از دولت و اصلاحات آن حمایت کرده و اکنون از ارتش در جنگ با تروریست ها دفاع می کنند. مردم سوریه، همان کسانی هستند که اکنون برای دفاع از سرزمین و استقلال کشورشان در برابر توطئه های خارجی، در «جیش الشعبی» (نیروهای مردمی) ورود پیدا کرده و با گرفتن اسلحه به کمک ارتش شتافته اند.
2- در میان کسانی که در درگیری های اخیر دمشق و حلب کشته شده و یا از سوی ارتش سوریه دستگیر شده اند، عناصر بسیاری با ملیت های غیرسوری مشاهده می شوند. اتباعی از کشورهای افغانستان، پاکستان، عربستان، لیبی، تونس، چچن و حتی انگلیسی زبان در سوریه وارد جنگ شده اند. آیا این افراد با هدف برقراری یک دموکراسی در سوریه، به جنگ با ارتش سوریه تشویق شده اند، یا هر کدام انگیزه های خاص خود از انگیزه های مالی گرفته تا تعصبات مذهبی را دارند؟
شبکه القاعده با چه هدفی نیروهای خود را از کشورهای مختلف به سوریه روانه کرده است. شبکه القاعده مدعی مبارزه با آمریکا، با چه نیتی با آمریکایی ها، اروپایی ها و صهیونیست ها در جنگ با حکومت سوریه همراه شده است؟ اگر القاعده یک جریان مذهبی ضدآمریکایی است، آیا باید با حکومت های وابسته به آمریکا در جهان اسلام همانند سعودی، آل خلیفه، امیر قطر، ملک عبدالله اردنی و ... بجنگد؟ یا به جنگ حکومت سوریه برود که بیش از شصت سال سابقه درخشان حضور در جبهه مقاومت ضدصهیونیستی و ضد آمریکایی دارد؟
3- اگر کسانی که با ارتش سوریه می جنگند، دارای ماهیتی کاملاً مردمی هستند، چرا در جنگ دمشق مورد حمایت توده های مردم قرار نگرفتند؟ چگونه است که در حلب افرادی که با ارتش سوریه می جنگند، از مردم به عنوان یک سپر انسانی استفاده می کنند تا ارتش نتواند به راحتی با آنان مقابله کند؟تأمل در نکات مذکور، نشان می دهد که حکومت در سوریه، بیش از آنکه از ناحیه بخشی از مردم ناراضی داخلی تحت فشار باشد، با یک توطئه پیچیده خارجی روبه رو شده است.
کسانی که به دخالت در سوریه روی آورده اند، مشکل سوریه طی سال های اخیر را سیاست خارجی این کشور می دانند و کاری به سیاست های داخلی آن ندارند. حمایت از مقاومت طی دهه های اخیر، جرم اصلی سوریه از نظر مخالفانش است. حمایت از حزب الله در جنگ 33 روزه و حمایت از گروه های فلسطینی در جنگ 22 روزه غزه، گناه بزرگ و نابخشودنی سوری ها از نظر جبهه غربی- عربی است که اکنون در برابر سوریه صف آرایی کرده اند.
بنابراین، طرفی که در داخل سوریه با حکومت و ارتش سوریه می جنگد، مجموعه ای است که به نیابت از همین جبهه غربی- عربی و با پول و امکانات آن می جنگد و کمترین نسبت را با مردم سوریه دارد. کسانی که از ملیت های مختلف و با انگیزه های متفاوت برای جنگ وارد سوریه شده اند، با عنوان گروه های تروریستی بهتر تعریف می شوند. بر این گروه ها نمی توان نام مردم سوریه را نهاد.
مردم سوریه، همان کسانی هستند که از دولت و اصلاحات آن حمایت کرده و اکنون از ارتش در جنگ با تروریست ها دفاع می کنند. مردم سوریه، همان کسانی هستند که اکنون برای دفاع از سرزمین و استقلال کشورشان در برابر توطئه های خارجی، در «جیش الشعبی» (نیروهای مردمی) ورود پیدا کرده و با گرفتن اسلحه به کمک ارتش شتافته اند.
آری، واقعیت جنگ در سوریه این است. جنگی بین گروه های تروریستی با ملیت های گوناگون و از جمله سوری با برخورداری از حمایت جبهه خارجی غربی- عربی از یک طرف و سوری ها اعم از دولت و ملت از طرف دیگر. بنابراین جنگ در سوریه را، جنگ بین مردم و حکومت معرفی کردن از سوی رسانه های استکباری، صهیونیستی و عربی، تلاش برای نوعی «واقعیت سازی» و «واقعیت پنداری» است.