پیش از ظهور حضرت موسی، کفر و ایمان شناخته شده بود لیکن پس از ظهور که گنه و سحره میان مومنان رخنه کردند به تزویرشان خط نفاق را گشودند، دین موسی کلیم الله را به انحراف کشیدند و با ظهور مسیح روح الله تا آنجا در دین حضرتش نفوذ کردند که به گمان خود توانستند مسیح را به صلیب کشند و شاخه صهیونیست‌های مسلمان‌نما را هم بیافریند و پس از آن با اخباری که از کتب وحی به دست آورده بودند، به حجاز رفته و در میان مسلمانان نفوذ کردند.
لیکن حفاظت قرآن را پروردگار خود به عهده داشت و توان دستکاری در قرآن نداشتند ولی توانستند افرادی چون ابوسفیان و اشعث را خودی کنند و با جعلیاتشان بس نفاق آفرینند و در تمام روزگار مترصد فرصتی برای ساختار تشکیل کلان حزب‌شان، در جهان اسلام بودند.
تا اینکه در پایان قرن 18 روباه پیر توانست با تربیت روحانی جاه‌طلبی به نام «محمدابن عبدالوهاب» فرهنگ التقاطی مناسب را هم برای انحراف مسلمانان ساخته و با محمد ابن سعود قداره‌بند پیمان ببندد که اگر محمدابن عبدالوهاب را در نشر وهابیت یاری کند و او به خلافت برساند، او را به شرطی که با صهیونیست‌های یهودی‌نما و مسیحی‌نما همیشه در صلح و صفا باشد، جانشین عثمانیان کند. همچنین او را در کشتار هر مسلمانی که با خلیفه بیعت نکند یاری کند.
به هر روی پیمان سه‌جانبه امضا شد و بنیاد صهیونیست‌های مسلمان‌نما را نهادند و جهان دیده است که در این مدت وهابیت بیش از کفر و نفاق مسلمان‌کشی کرده است و در همه مدت حتی یک گلوله به سوی کفر و نفاق پرتاب نکرده است و با کشتار مسلمانان و اضافه بر این‌ها با قطعه‌قطعه کردن خاک حجاز امکانات نخستین پایگاه رسمی صهیونیزم جهانی را با نام کشور جعلی اسرائیل مستقر ساختند و سازمان ملل‌شان در لحظه به آن کشور رسمیت بخشید و اینک همه تلاش و تخریب‌های امروزه تثلیث صهیونسیت‌های یهودی‌نما و مسیحی‌نما و مسلمان‌نما در سوریه برای حفظ آن پایگاه است.
سخن از قتل عام امروز مسلمانان میانمار بود و پیشتر نوشته‌ام قرنی است که آمریکا صیدهای خود را از شکارگاه صید می‌کند.
میانمار (برمه) مستعمره انگلستان بود و آمریکا نخست شرایطی را فراهم آورد که انگلستان مجبور شود به ظاهر، به آن کشور استقلال بخشد و بنابراین آنجا را به افراد مطیع خود سپارد و از این لحظه باب فریب آمریکا گشوده شد و او خانم "افک سان چی" را که یکی از رهبران بودایی بود به نمایندگی حقوق بشر در میانمار برگزید و او به دفاع از مردم میانمار و به‌خصوص حقوق بوداییان که از مسلمانان پریشان حال‌تر بود پرداخت و حملاتش به نظامیان حاکم تا آنجا که آمریکا توانست آنان را هم تمکین خود کند، ادامه داشت.
دیری نگذشت که خمیر آماده و تنور داغ شد؛ خانم هیلاری کلینتون که از دوران دانشجویی شکار صهیونیست‌ها شده است و در انحراف کلینتون و اوباما پُر به صهیونیزم جهانی خدمت کرده است با سان‌چی تماس و به آن بودایی متعصب خبر داد که اگر شما بتوانید مخالفان بوداییان را از میانمار بیرون رانید ما در ساختار یک حکومت ایده‌آل بودایی شما را یاری خواهیم کرد و خانم نماینده حقوق بشر در لحظه چهره عوض کرد و گفت مسلمانان شهروندان میانمار نیستند و پس از موافقت او به نظامیان حاکم دستور داد که اعلان کنند تمام مشکلات میانمار به خاطر وجود هشتصد هزار مسلمان حاشیه‌نشین است و اینان مسلمانانی می‌باشند که صدای زنگ بیداری اسلامی به گوش‌شان رسیده است.
ولا حول و لاقوه الا با...
