جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۹
کلبه درویشی

شهر دل ما یک شهردار بیشتر ندارد...

شهردار ما یک خانه‌ای دارد از جنس خلوص، تاجی از تیجان سادات حسینی، یک عصا دارد از جنس حماسه و جهاد و شهادت، یک عبا دارد از جنس شرف، نعلینی از جنس غیرت و مردانگی و جوانمردی، ... و سیمایی از جنس شهادت!
کد خبر : ۷۶۰۴۴

به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛نویسنده وبلاگ  کلبه درویشی در آخرین به روزرسانی وبلاگ خود نوشته است:


شهر دل ما یک شهردار بیشتر ندارد...

شهر ما خانه ما نیست اگر دست خامنه‌ای بر سرش نباشد...
آسمان شهرمان آلوده است...
بادهای مخالف، گرد و غبار آلوده ریاست و جاه و مقام و ریا و...بر آسمان شهرمان پراکنده‌اند!
نفس کشیدن در این شهر سخت سنگین و دردناک شده...
برای ریه‌هایی که با اکسیژن خالص محبت ولایت نفس می‌کشند این هوا خطرناک است!
راستی! کپسول محبت او را از کنج خانه‌های ساده و نمور خانواده شهدا و اسرا و جانبازان و رزمندگان بخواهید...
شهردار ما یک خانه‌ای دارد از جنس خلوص، تاجی از تیجان سادات حسینی، یک عصا دارد از جنس حماسه و جهاد و شهادت، یک عبا دارد از جنس شرف، نعلینی از جنس غیرت و مردانگی و جوانمردی، ... و سیمایی از جنس شهادت!
نه پستی، نه مقامی، نه جاهی و نه جلالی...
صندلی‌اش هم رنگ و بوی سلطنت و اشرافیت ندارد!
نه دانشگاه آزادی، نه کارخانه‌ای، نه باغی نه کاخی!
دریغ از ذره‌ای خاکستر اختلاس که بر گوشه عبایش بنشیند!
وای اگر خامنه‌ای... داشت!
اگر می‌شد چه می‌شد!
سندی! مدرکی!
مگر دارندگی برازندگی نیست؟
پس چرا از پرده برون نمی‌افتد راز این دریای بی‌کران ثروت...
وردی، جادویی...
با جادوی سینما چرا! می‌توان
باید دست به دامن اروپانشینان سینما شد.
بعضی‌ها دارند و چه‌ها که نمی‌کنند!
حتی صندلی‌هاشان هم بوی داشتن و برداشتن می‌دهد،...
بوی کبر و غرور و ...
از بالای شهر پایینتر نمی‌توانست بیاید...
او بالا شهری است...
ما زبالاییم و پایین نمی‌آییم!
شنیده‌ایم پایین شهر آلوده است به خاکستر فقر...
سالهاست که خاکستر زباله‌های توسعه و پیشرفت در آسمان جنوب ته نشین می‌شود!
مبادا گردی از گوشه دوچرخه جنوب شهری بر گوشه لاستیک بنز تشریفاتمان بنشیند!
این آلودگی مسری است...
با هیچ کارواش بالاشهری هم نمی‌توان تطهیرش کرد!
پایین نمی‌رویم، حتی برای گرفتن میلیونها رای جنوب شهر!
می‌گویند دارد، آنقدر دارد که...فقط می‌بخشد.
شاید شما هم گرفته باشی؟
انگشتری، عبایی، چفیه‌ای،...پیراهنش را هم داد با عشق...
دارندگی و برازندگیست!
او ثرومتدترین مرد ایران است. او جواهری دارد که داشتنش برای خیلیها آرزوست. او یک خدا دارد و میلیونها عاشق و دیگر هیچ...
شنیدند که علی(علیه‌السلام) انگشتر بخشید، آیه نازل شد!
رگهای حسادتشان متورم گردید!
هر روز نماز و رکوع و انگشترهای رنگارنگ!
نیامد که نیامد، حتی به لعنت خدا هم نیارزید آنهمه نماز و نیاز!
حالا یک علی از نسل همان علی است و یک دنیا گرگ زخم خورده و عاشقان ریاست و کشتگان حسادت!
هر روز برای پایین کشیدن این تک ستاره درخشان آسمان دل ملت، هزاران بار برای دنیا رکوع و سجده می‌کنند!
نظرات بینندگان
پارسا
|
Cambodia
|
۱۴:۲۴ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۱
۱
۰
آقا! تو لیلی و من به عشقت مجنون
جانم! کاشکی سن کربلا قسمت اولسون!