دومين مزايده نمايشگاه عكسهاي هديه تهراني 20 شهريورماه برپا خواهد شد و اين در شرايطي است كه اخيرا شايعاتي مبني بر اينكه تهراني اين روزها در زندان اوين ديده شده است، منتشر شده بود.
تهراني ستاره سالهاي نه چندان دور سينماي ايران به اتهام صدور چك بلامحل و پرداخت نكردن حقالزحمه بهزاد فراهانيپور، سازنده قابهاي عكس نمايشگاه «آبان گان»، محكوم شده بود و همچنان پرونده او براساس اعلام علي فرزانفرد، وكيل در دست بررسي است. گويا در زمان برگزاري نمايشگاه نيز تهراني از اين قابها نارضايتي داشته كه همين موضوع به عنوان دليل پرداخت نشدن حقالزحمه فراهانيپور اعلام شد.
فرزانفرد در گفتوگو با «اعتماد» درباره ادامه روند بررسي اين پرونده اظهار داشت: «تاريخ برگزاري دومين مزايده كارهاي خانم تهراني 20 شهريورماه است. اين پرونده تا وصول تمامي مطالبات ادامه خواهد داشت.»
او در پاسخ به اين پرسش كه پس از برگزاري اين مزايده روند بررسي پرونده به چه ترتيب خواهد بود، اظهار داشت: «اگر تابلوها فروش بروند پول از سوي افرادي كه آنها را خريداري كردهاند به حساب دادگستري واريز ميشود و تا وصول ديون صبر ميكنيم. در غير اين صورت اگر فروشي اتفاق نيفتد، از طريق ديگري بايد اين پول فراهم شود.» فرزانفرد اظهار اميدواري كرد پرونده به اين ترتيب به پايان برسد.
او در پاسخ به اين پرسش كه شنيدهها حكايت از حضور تهراني در زندان دارد، آيا اين موضوع صحت دارد و مربوط به پرونده شكايت موكل او ميشود، گفت: «اين موضوع را كاملا تكذيب ميكنم و خانم تهراني براي شكايت ما به هيچ عنوان دستگير و زنداني نشدهاند.»
اما همهچيز درباره اين اتفاقات از نمايشگاه عكس «آبانگان» در آذرماه سال 1388 آغاز شد، نمايشگاهي كه خيلي زود با موضعگيريهاي تند عكاسان، روزنامهنگاران و روشنفكران مواجه شد كه هر كدام از منظري به برگزاري اين نمايشگاه اعتراض كردند. تهراني كه از اندكي پيش از برگزاري نمايشگاه ميكوشيد در قامت يك گرتا گاربوي وطني ظاهر شود، به تدريج از مجامع عمومي غايب ميشد و كمتر بازي در فيلمي را ميپذيرفت. در همان سالها بود كه سندرم قديمي هنرمنداني كه ميخواستند روشنفكر هم باشند دامن هديه تهراني را هم گرفت.
فعاليتهاي عباس كيارستمي در تمامي شكلهاي هنري آرامآرام ديگر ستارگان بزرگ بهخصوص سينمايي را نيز وسوسه ميكرد تا به عرصه ديگر هنرها قدم بگذارند؛ هرچه كيارستمي موفقتر ميشد ديگر هنرمندان هم مصرتر ميشدند تا بخت خود را در شاخههاي ديگر هنري بيازمايند. عكاسان كه از ناملايمات شاكي بودند، همه خشم خود را سر ستارگان سينما خالي كردند، نمايشگاه عكسهاي رضا كيانيان، نمايشگاه عكسهاي حامد بهداد، نمايشگاه عكسهاي نيكي كريمي و... همگي با انتقادهاي تند اهالي عكاسي مواجه شد، چنانچه گاه آنقدر موضوع را جدي گرفتند كه كار به صدور بيانيه هم كشيد.
به اين ترتيب تهراني در بحبوحه موضعگيريهاي تند عليه حضور ستارگان سينما در ديگر عرصههاي هنري نمايشگاه «آبانگان» را در تمامي نگارخانهها و راهروهاي خانه هنرمندان تهران برگزار كرد تا پيشاپيش به جنگ كساني برود كه بيتوجه به عكسها آماده دفاع از جايگاه نامعين صنفي خود بودند. خانم تهراني كه برخلاف ديگر همكاران خود هيچگاه محبوبِ رسانهها نبود در حمايت خبرنگاران از نمايشگاهاش هم اشتباه كرد؛ انزواي و گوشهنشيني او و كوشش براي دوري از رسانهها در منظر اهالي رسانه به ژست برج آجنشيني تعبير شد و او در دوراني كه بهشدت به حمايت مطبوعات نيازمند بود، علنا رسانهها را در مقابل خود ديد. در همان زمان اخباري مشكوك درباره كمكهاي مالي به اين نمايشگاه در احوا ميچرخيد و در دوراني كه بازار شايعات به همه رنگ داغ بود، شايعات كمكهاي مالي و رقم اين كمكها نيز دهان به دهان ميچرخيد و مخالفان را جريتر و منتقدان را صريحتر ميكرد.
نمايشگاه كه بدون فروش رفتن حتي يك اثر به پايان رسيد، تازه اخبار جديدتري شنيده شد. اخبار مربوط به مشكلات مالي به تدريج حتي منتقدان را هم نرمتر كرد؛ سكوت خود تهراني در تمام اين مدت نيز تنها بر شايعات ميافزود، هرچند تهراني هيچ گاه سخنور خوبي نبود-نشست خبري نمايشگاه در خانه هنرمندان اين گفته را تاييد ميكند-و به همين دليل هيچ گاه نتوانست يا نخواست پاسخ منتقدان خود را بدهد؛ منتقداني كه در طول تمام اين دو سال و اخبار مشكلات مالي، خبر را با ترديد تاييد ميكردند كه مگر هديه تهراني 42 ميليون تومان براي پرداخت هزينههاي نمايشگاهاش ندارد؟ پاسخ اين سوال هنوز مسكوت است و نه تهراني و نه سخنگو يا وكيلش هيچ گاه توضيحي در باب اين مساله ندادند.
تهراني كه، از نيمه دهه 1370 يكي از بزرگترين ستارگان سينماي ايران بود، آرامآرام رو به زوال رفت. او كه ميكوشيد با دوري از رسانهها هالهيي دور خود بتند و در قامت يك گرتا گاربوي وطني در مجامع ظاهر نشود در انتخاب كسوت خود و با تكرار اشتباهاتش رو به زوال رفت. او همچون نياي تمام ستارگان زن تاريخ سينما نميخواست تنها باشد ولي تنها رها شد.