شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۴ شهريور ۱۳۹۱ - ۲۰:۰۶
ادموند بزیک :

سال ۷۶ می‌توانستیم استقلال را ۶ تایی کنیم

ادموند بزیک می‌گوید متاسفانه دربی 75 را تماشا کرده است!
کد خبر : ۷۷۸۸۳
" صراط ورزشی " - بهترین خاطره‌ای که از ادموند بزیک در ذهن پرسپولیسی‌ها مانده، گلی است که در دربی به بهزاد غلامپور زد. آن گل باعث شد طلسم 7 ساله پرسپولیس شکسته شود و قرمزها پس از 7 سال ناکامی در بردن آبی‌ها، سرانجام این تیم را شکست دهند. بزیک حالا که سال‌ها از آن دربی گذشته، می‌گوید اصلاً آن زمان نمی‌دانسته پرسپولیس 7 سال در بردن استقلال ناکام بوده و تازه فردای آن روز در روزنامه‌ها خوانده که چه طلسمی را شکسته است. با ادموند بزیک در مورد پرسپولیس صحبت کردیم. در مورد رفتنش از این تیم و خاطرات دوران حضور در سپاهان.
*دربی 75 را دیدی؟
بگویم متأسفانه دیدم؟
*هر چیزی دوست داری بگو.
متأسفانه بازی را دیدم. چون ندیدنش بهتر از دیدنش بود. هیچی نداشت. اگر 100 هزار نفر بازی را از نزدیک نمی‌دیدند و صدای تلویزیون را کم می‌کردی فکر می‌کردی دو تیم محلی دارند بازی می‌کنند. از نظر کیفی یکی از کم‌کیفیت‌ترین بازی‌های چند سال قبل این دو تیم بود. بار فنی زیادی نداشت ولی پرسپولیس نسبت به بازی قبلی که دو، سه بازی از آن دیدم بهتر بود. دو، سه موقعیت داشت. در این چند بازی که از پرسپولیس دیدم، فکر می‌کنم در 7 هفته کلاً 20 موقعیت نداشته. یکی از ضعف‌های پرسپولیس است که این طوری است. پرسپولیس قبلاً شاید در یک مسابقه 10، 12 موقعیت داشت. در مسابقه گهر دورود دو یا سه موقعیت بیشتر نداشت.
*کرمانی‌مقدم می‌گفت فرشاد پیوس اگر آقای گل می‌شد برای این بود که در هر بازی 7، 8 موقعیت برایش می‌ساختیم.
موقعی که ما بازی می‌کردیم محکوم بودیم که گل بزنیم. یک بازی با استقلال اهواز داشتیم که 5- یک بردیم. دو یا سه تا گل زدم. آقای عابدینی وسط بازی آمد گفت من چنین مهاجمی می‌خواهم. ببین سطح بازی‌ها چقدر بالا بود. شاید الان تیم‌ها جلوی استقلال و پرسپولیس بسته بازی می‌کنند یا این‌که زور ندارند ولی خب پرسپولیس و استقلال هم طوری بازیکن گرفته‌اند که کلاً در لیگ فقط 10 تا بازیکن خوب دیگر مانده‌اند. ما در تیم ملی هم این ضعف را داریم. بعد از این‌که آقای دایی از تیم ملی رفت یک مهاجم نداشته‌ایم که سه بازی پشت سر هم گل بزند. به نظر می‌آید که باید فکری در مورد این موضوع بکنیم. به نظرم بهترین مهاجمی که در این یکی دو سال دیدم انصاری‌فرد بوده. گلزن خوبی است ولی نمی‌دانم تفکر مربی چیست که او بعضی وقت‌ها بازی نمی‌کند.
*پیوس می‌گفت بهترین کسی که می‌تواند پرسپولیس را نجات دهد کریم انصاری‌فرد است.
بله، ولی مسی هم اگر سه، چهار هفته بنشیند بیرون، روحیه‌اش خراب می‌شود و نمی‌تواند بازی کند.
*یعنی انصاری‌فرد باید همیشه بازی کند و افتش به خاطر نیمکت‌نشینی است؟
وقتی پرسپولیس این همه مهاجم تراز اول گرفته، باید سیستم تیم را عوض کند. نمی‌خواهم در تیم دخالت کنم ولی نظرم را می‌گویم. وقتی این همه مهاجم داری باید سیستم را عوض کنی. وقتی دایی در پرسپولیس بازی می‌کرد من بال چپ بازی می‌کردم، مهدوی‌کیا هم بال راست بود. سه تا مهاجم بودیم. این بزرگترین اشتباه پرسپولیس است که سه تا مهاجم با یک خصوصیت گرفته.
*ما با آقای محسن عاشوری همین موضوع را مطرح کردیمولی او می‌گوید این‌طوری نیست و مهاجمان ما خصوصیاتشان شبیه یکدیگر نیست.
ولی در بازی به نظر می‌رسد همه یک‌شکل بازی می‌کنند. به نسبت قاضی و زاید، انصاری‌فرد پا به توپ‌تر است. البته وقتی بازیکن تیمش را عوض می‌کند طول می‌کشد تا با آن هماهنگ شود.
*تو اگر سرمربی بودی کدام‌یک از این مهاجمان را بازی می‌دادی؟
خدا نکند.
*چرا؟
کار سختی است. من شخصاً نظرم این است که از بین قاضی و زاید و انصاری‌فرد، زاید را می‌گذاشتم بیرون. زاید بازیکنی است که باید 25 دقیقه بازی کند چون بیرون از محوطه جریمه کارایی ندارد.
*پیوس هم همین‌طوری بود. می‌ایستاد تا توپ بگیرد و گل بزند.
پیوس را با زاید مقایسه نکنید. فرشاد مادرزاد گلزن داخل 18 قدم بود. بعد هم فوتبال آن موقع با الان فرق می‌کند. وقتی کریس رونالدو می‌آید در 18 قدم خودشان توپ می‌گیرد، یا بنزما می‌آید دفاع می‌کند، عملاً فوروارد هم جزو ارکان دفاعی تیم شده. همین الان از ژوزه بپرسید می‌گوید یک فوروارد باید کار دفاعی خوب هم بکند. این خیلی مهم است. الان قاضی و انصاری‌فرد این کار را می‌کنند اما زاید این‌طوری نیست.
*از دربی آن سالی صحبت کنیم که بعد از 7 سال طلسم پرسپولیس شکست. پرسپولیس 7 سال نمی‌توانست ببرد ولی تو طلسم را شکستی. از آن دربی صحبت کن. قبلش چه حال و هوایی داشتی؟
بگذارید عقب‌تر برویم. وقتی آرارات بودم با استقلال خیلی بازی می‌کردم. این را واقعی می‌گویم. آن موقعی که آرارات توانست پرسپولیس را ببرد من در خانه بودم و ناراحت شدم. قبل از آن که بیایم پرسپولیس با استقلال چند بار بازی کرده بودم. آن حال و هوا را می‌دانستم.
*قبل از آن دربی چند تا گل زده بودی به استقلال؟
فکر کنم 3 یا 4 تا زده بودم. سه تا با آرارات و یکی هم با تیم ملی امید. انگیزه زیادی داشتم برای آن دربی. همان گلی که در بازی آرارات با استقلال زده بودم و آرارات برد، باعث شد در دربی حال و هوای خاصی پیدا کنم.
*ارامنه اکثراً استقلالی هستند. وقتی آن گل را زدی از تو ناراحت نشدند؟
نه.
*الان پرسپولیسی‌ها در ارامنه بیشتر هستند یا استقلالی‌ها؟
هنوز هم استقلالی‌ها خیلی بیشتر هستند. پرسپولیسی‌ها نسبت به قبل بیشتر شده‌اند اما هنوز هم در اقلیت هستند.
*داشتید از دربی صحبت می‌کردید.
وقتی استقلال را با آرارات بردیم، حال و هوای خاصی بین ارامنه بود. همه حالشان خوب بود. من این احساس را گرفتم که گل زدن به تیم‌های بزرگ لذت دارد. وقتی هم که به پرسپولیس آمدم و در آن دربی شرکت کردم، می‌خواستم موفق باشم و خوب بازی کنم. من هیچ وقت نگفتم که به فلان تیم گل می‌زنم ولی دوست داشتم موفق باشم. استانکو خصوصیاتی داشت که 11 تای اصلی را خیلی دوست داشت. من هم می‌دانستم بازی می‌کنم. جمعه بازی دربی بود و من هم که مصدوم بودم، چهارشنبه اولین تمرین بعد از مصدومیت را انجام دادم.
*می‌دانستی گل می‌زنی؟ بعضی مهاجمان می‌گویند به دلم افتاده بود در این بازی گل می‌زنم. به دل تو هم افتاده بود؟
نه ولی من این محیط را تجربه کرده بودم. به جو بازی‌های پرتماشاگر آشنا بودم. البته در دربی بازی نکرده بودم ولی می‌دانستم که در بازی‌های پرتماشاگر راحت هستم. جمعه بود که فهمیدم در ترکیب تیم هستم. وقتی می‌بینی قرار است بازی کنی، دلگرم می‌شوی که مربی به تو اطمینان کرده. یعنی به شما ایمان دارند که قرار است بازی کنی. من هم نمی‌دانستم که پرسپولیس 7 سال است استقلال را نبرده.
*واقعاً؟
بله. فردایش در روزنامه‌ها خواندم.
*انگار خیلی بی‌خیالی.
نه. من فهمیده‌ام که می‌توانی بهترین بازی‌هایت را جلوی استقلال و پرسپولیس انجام دهی به شرط این‌که مسائل را برای خودت خیلی بزرگ نکنی.
*برگردیم به دربی.
من در ذهنم همیشه دوست داشتم گل‌های دقیقه آخر بزنم. چون خیلی تأثیر می‌گذارد. دقیقه 87 بود شاهرودی توپ را داد به مهدوی‌کیا. مهدوی‌کیا هم روی سر پاشازاده سر زد. من کنار خرمگاه بودم. توپ رسید به من و زدم توی گل. این توپ حاصل تمرینم توی 13 سالگی بود. توی مدرسه فوتبال ارامنه یاد گرفته بودم. آن لحظه‌ای که گل زدم 13، 14 سالگی‌ام یادم آمد که این تمرین را کرده بودم. چرخش کردم و وقتی چرخیدم غلامپور اشتباه کرد و توپ خیلی آرام رفت توی دروازه. وقتی گل زدم هنوز باور نمی‌کردم گل زده‌ام چون همیشه دوست داشتم در دقایق پایانی گل بزنم.
*این گل ماندگارترین گلت بود؟
قشنگ نبود ولی ماندگارترین بود. من کلاً روزنامه زیاد نمی‌خوانم، ولی وقتی فردای دربی روزنامه خریدم و خواندم که طلسم 7 ساله پرسپولیس شکست، تعجب کردم و خیلی خوشحال شدم.
*ولی واقعاً عجیب است که نمی‌دانستی 7 سال است پرسپولیس نبرده.
می‌دانستم خیلی وقت است نبرده ولی نمی‌دانستم 7 سال است. فردای دربی به ورزشگاه رفتم که 3، 4 هزار هوادار در زمین تمرین بودند و من را جلوی در پیاده کردند و روی دوششان بردند داخل ورزشگاه. این بهترین صحنه زندگی ورزشی‌ام بود. هیچ چیزی بهتر از این نیست که تماشاگران یک تیم دوستت داشته باشند. من هیچ وقت یادم نمی‌آید تماشاگران با من بد بوده باشند.
*از نظر فنی یا اخلاقی؟
فنی. هیچ وقت تماشاگر دوست نداشته من به خاطر مسائل فنی از زمین بیرون بیایم. من در دربی دو گل بیشتر نزدم ولی این گل خیلی برایم باارزش بود.
*آن یکی گل را کی زدی؟
در یکی از بازی‌هایی که سه بر صفر بردیم. دربی سال 76 هم روزی بود که پرسپولیس می‌توانست 6 تا گل بزند به استقلال. راستی پارسال که استقلال دربی‌های رفت و برگشت را برد، از کجا می‌گفتند 20 سال است هیچ تیمی رفت و برگشت را نبرده؟ ما در فصل 76-75 رفت و برگشت بردیم.
* به نظرت مشکل پرسپولیس چیست؟ پیوس می‌گفت مشکل پرسپولیس این است که گل نمی‌زند و با شروع گلزنی، مشکلش حل می‌شود.
صددرصد با گفته آقای پیوس موافقم ولی باید برگردیم به تیم پارسال پرسپولیس. وقتی پرسپولیس بیشتر بازی‌هایش را باخت که در کل تاریخ این باشگاه این قدر باخت نداشت، باعث شد تیم به باخت عادت کند. این یک عادت خیلی بد است.
*علی کریمی هم بعد از بازی با فولاد گفته بود نباید به نتایج بد عادت کنیم.
وقتی تیمی به باخت عادت کند سخت است که از آن حالت خارج شود. امسال هم وقتی در برهه‌ای یک بحران وارد شد، تیم به مشکل خورد. پرسپولیس امسال خیلی خوب بازیکن گرفت ولی مربی نداشت. یک مربی هم بعدش آمد که تفکر بازیکنان را نمی‌دانست و شناخت نداشت. یک دفعه می‌بینی در یک بازی آقای گل را می‌نشاند روی نیمکت. یا محمد نوری و علی کریمی که پارسال از خوب‌های پرسپولیس بودند می‌نشینند روی نیمکت. پرسپولیس اگر هفته اول و دوم بازی‌هایش را می‌برد مطمئن باش الان جزو سه تیم اول بود. به نظرم پرسپولیس نیاز به برد دارد. الان بازیکنان اول می‌خواهند نبازند. به فکر برد نیستند.
*به نظر می‌رسد بازیکنان پرسپولیس تفکر بازیکنان یک تیم مقتدر را ندارند.
بله. زمان ما خانواده من اصلاً نمی‌پرسیدند مساوی کردید یا باختید. می‌گفتند با چند گل بردید؟ اگر آرارات الان بود، قول می‌دادم جزو دو تیم بالای جدول قرار می‌گرفت.
*شما گفتی بازیکنان از سال قبل به باخت عادت کرده‌اند ولی این تیم اکثر بازیکنانش جدید هستند.
وقتی وارد باشگاه می‌شوی و رزومه تیم را می‌بینی، با باخت اول، روحیه باخت پیدا می‌کنی چون می‌دانی که تیم فصل قبل هم بد نتیجه می‌گرفته. البته این توقع به‌جایی است که مردم دارند. وقتی برمی‌گردی به 50 سال قبل و می‌بینی پرسپولیس در 20 دقیقه اول دو گل زده، این توقع وجود دارد که الان هم خوب نتیجه بگیرد ولی بازیکنی که تازه آمده به پرسپولیس دو، سه تا بازی را می‌بازد و به باخت عادت می‌کند. نتایج فصل قبل را هم می‌بیند. وقتی شما با گهر دورود مساوی می‌کنی مردم ناراضی‌اند.
*این روحیه باختن، به بقیه ورزشکاران هم می‌رسد؟ مثلاً احسان حدادی در المپیک نایب قهرمان شد ولی وقتی با پرسپولیس قرارداد بست، در لیگ الماس از آخر نفر دوم شد!
نه. من این طوری فکر می‌کنم که حدادی از المپیکی آمده که مسابقات سطح بالایی داشته. مطمئناً خسته بوده. مطمئنم هرچه رو به جلو برود بهتر می‌شود. ما فکر می‌کنیم او یک دیسک پرتاب می‌کند و ورزش سختی نیست ولی واقعاً خسته بوده که نتوانسته خوب نتیجه بگیرد.
*به المپیکی‌ها اشاره کردیم. خیلی‌ها می‌گویند فوتبالیست‌ها نباید این‌قدر پول بگیرند در حالی که المپیکی‌ها یک دهم آن را هم نمی‌گیرند. به نظرت فوتبالیست‌های ما به نسبت پولی که می‌گیرند، بازی می‌کنند؟
البته من خودم را پیشکسوت نمی‌دانم ولی شاید خیلی از پیشکسوتان، موافق پول نیستند. در جمع‌هایی که نشسته‌ام دیده‌ام ولی نظرم این است که فوتبالیست باید پول بگیرد ولی هر کسی به اندازه فوتبالش.
*فوتبالیست‌های فعلی به اندازه فوتبالشان پول می‌گیرند؟
وقتی سقف مشخص می‌کنند، بازیکنی که 50 میلیون می‌گیرد قیمتش می‌شود 350 میلیون. وقتی بازیکن 50 میلیونی 350 میلیون می‌گیرد، بازیکن 400 میلیونی هم می‌شود 900 میلیون. من موافق پول دادن توی فوتبال هستم. از نظر من فوتبالیست‌ها برده هستند ولی برده‌های گران‌قیمت. نه وقتت برای خودت است نه پیش خانواده‌ات هستی. منتظر دستور هستی. می‌گویند ساعت چهار صبح باید بیدار شوی، بیدار می‌شوی. می‌گویند بعد از ظهر بیا تمرین، می‌روی. می‌گویند شب بیا هتل، می‌روی.
*البته فوتبالیست‌ها در فوتبال ما برده نیستند. چون روزی نهایتاً دو ساعت تمرین می‌کنند. وقتی تمرینشان به روزی دو جلسه می‌رسد انگار سخت‌ترین کار دنیا را انجام داده‌اند. فوتبالیست‌های ما دنبال این هستند که دو ساعت تمرین کنند و سریع بروند. در حالی که در فوتبال اروپا، باشگاه کمپ دارد و فوتبالیست از صبح تا شب باید در کمپ باشد که دو ساعت از آن را هم تمرین می‌کند.
ما نباید خودمان را با اروپایی‌ها مقایسه کنیم. ما نسبت به اروپایی‌ها چی داریم؟ ما سپاهان را داریم که حرفه‌ای است ولی همین تیم هم برای بازی‌هایش زمین ندارد. شما برو العین را ببین که چند زمین فوتبال دارد. لازم نیست برویم اروپا. ما از نظر امکانات خیلی عقب‌تریم. شاید 7، 8 سال قبل یک مقدار فوتبالمان خوب بود، ولی الان نیست. قبلاً در تهران، ایرلند را بردیم ولی الان ایرلند به راحتی ما را در تهران هم شکست می‌دهد.
*پس قبول دارید فوتبال ما خیلی عقب‌گرد داشته؟
خیلی. استعدادهای خوبی داریم ولی نمی‌دانم چرا این‌طوری شده‌ایم.
*استعداد هم نداریم.
شما مگر استعدادها را می‌بینید؟
*از همین لیگ برتر معلوم است. یا مثلاً از تیم ملی. کروش کلاً 30، 40 نفر را دارد که آنها را دعوت می‌کند. قبلاً ما 100 تا بازیکن تراز اول داشتیم.
از سال 82 به بعد بازیکنی نداشتیم که سه سال بگوییم بازیکن خوب بوده. می‌دانید چرا؟ چون از آن زمان پول آمد تو فوتبال. وقتی یک میلیارد به بازیکن 19 ساله می‌دهی، او دیگر بازیکن نمی‌شود. شاید بگویید چرا خارجی‌ها این‌طور نیستند ولی تفکرات ما اشتباه است. ما نباید خودمان را با آنها مقایسه کنیم. خدا بیامرز ناصرخان حرف خوبی زد. گفت فقط شماره پیراهنمان حرفه‌ای شده و پول‌هایمان. الان به نظر شما بازیکن زورش بیشتر است یا مربی؟
*بازیکن.
دقیقاً. می‌دانی چرا؟ چون پول خوبی می‌گیرند. شما باید بدانی به چه کسی چه پولی می‌دهی. حاج‌صفی جزو استعدادهای خوب ایران بود ولی از نظر من درجا زده. به نظر من دلیلش پول است.
*پول یا تفکر غیرحرفه‌ای؟
هم پول، هم تفکر. وقتی شما امسال دو میلیارد پول بگیری، اصلاً عوض می‌شوی.
*ولی امثال مهدوی‌کیا این‌طوری نشدند.
من و مهدوی‌کیا از نوجوانان رفیق و رقیب بودیم. ما در سه رده جوانان و امید و بزرگسال همزمان بازی می‌کردیم. در یک هفته چهار مسابقه می‌دادیم. مهدی رفت بوندس‌لیگا و 11 سال با طراوت فوتبال بازی می‌کرد. مثل آنها شد. شاید اگر او می‌ماند در ایران، خراب می‌شد.
*مهدوی‌کیا می‌گفت من 19 سالگی پدیده شدم اما الان پدیده نداریم.
درست می‌گوید. شما بگویید در کل تاریخ پرسپولیس، به یاد دارید بهترین گلزن پرسپولیس از تیم ملی خط بخورد؟ تا قبل از زمان خودم را می‌گویم.
*نه، یادمان نیست.
من خط می‌خوردم. آن موقع آقای مایلی‌کهن به من اعتقاد نداشت. دلیلش این بود که بازیکن خوب، خیلی وجود داشت. من هیچ وقت با پارتی جایی نرفتم. هیچ وقت تحمیلی بازی نکردم. استانکو با یک تمرین گفت بزیک را می‌خواهم ولی در تیم ملی بازی نمی‌کردم. من تیم ملی جوانان بودم ولی در تیم ملی امید فیکس بازی می‌کردم، زمان انور که بوسنیایی بود. بعد یورگن گده آمد و بازی می‌کردم. شاید از شانس بد من بود که مایلی‌کهن سرمربی تیم ملی شد. خداداد و علی دایی بودند ولی من می‌توانستم ذخیره خوبی بشوم برای آنها.
*مایلی‌کهن نگفت چرا دعوتت نمی‌کند؟
بازیکن آن‌قدر احترام نگه می‌داشت که نمی‌پرسید. وقتی من در تیم ملی بودم، همه هم‌پست‌های من در بوندس‌لیگا بودند؛ مهدوی‌کیا و هاشمیان و دایی و خداداد عزیزی. یعنی می‌خواهم بگویم آن موقع خیلی بازیکن داشتیم اما الان نداریم.
*همیشه پشت در تیم ملی ماندی.
قسمت من این نبود که در تیم ملی باشم. برانکو هم که آمد دعوتم کرد ولی بازیکن ثابت نشدم. داشتم ثابت می‌شدم که مصدوم شدم.
*خیلی هم مصدوم می‌شدی. زانوبندت همیشه به پایت بود.
زانوبند را همیشه داشتم. برای مصدومیت نبود. من رباط داخلی‌ام آسیب دیده بود و همیشه زانوبند را می‌بستم. اتفاقاً حمید درخشان یک بار گفت زانوبندت را دربیاور آتش بزنیم. دیگر از آن به بعد زانوبند نبستم.
*کی فهمیدی در تیم ملی به آخر رسیدی؟
سال 84 بعد از این‌که دعوت شدم، خودم خوب نبودم. برانکو فکر می‌کرد یک فرصت دیگر باید به من بدهد که لطف کرد و دعوتم کرد. از آن به بعد فهمیدم نمی‌توانم بازی کنم ولی خیلی انگیزه داشتم. 27 سالم بیشتر نبود که آقای گل شدم ولی نتوانستم به ترکیب ثابت تیم ملی برسم.
*شما جزو گروه 7 بودی که رفتید سپاهان؟ همان‌هایی که توسط پروین از پرسپولیس کنار گذاشته شدند.
نه. من جزو آنها نبودم. من وقتی آمدم پرسپولیس قرضی از آرارات آمدم. وقتی سال بعد پروین آمد، سه تا بازی اول نبودم. رضایتنامه نداشتم. آن موقع خیلی بد رضایتنامه می‌دادند. پرسپولیس هم در سه، چهار هفته اول خوب نتیجه نگرفته بود. پروین آمد گفت گیر رضایتنامه‌ات چیست؟ زودتر بگیر که بازی کنی. من را قبول داشت. رضایت را هفته پنجم گرفتم و 7 هفته هم گذشت که هنوز گل نزده بودم. پروین هم هر هفته من را بازی می‌داد که گل بزنم ولی تا هفته 12 گل نزدم. بعد که پایم به گل باز شد، 11 هفته پشت سر هم گل زدم. سال 79 بود که عباس انصاری‌فرد و عابدینی با هم دعوا داشتند. ما بازیکنان نمی‌دانستیم اصلاً مدیرعامل کیست. یک سری با پروین و عابدینی بودند، یک سری با انصاری‌فرد. انصاری‌فرد یک مهمانی گرفت. عابدزاده گفت به مهمانی انصاری‌فرد بیا. من هم به آن مراسم رفتم. یک جشن هم آقای عابدینی گرفت که آن را هم رفتم. بعد 15 روز در عید تعطیل شدیم. رفته بودم مسافرت. در یک مغازه بودم که دیدم در تلویزیون اسم 15 تا بازیکن را خواندند که اخراج شده‌اند. پروین این بازیکنان را اخراج کرد. من هم جزو آن 15 نفر بودم. همه آنها برگشتند پرسپولیس به جز من.
*چرا؟
جایی که بخواهی به زور باشی، جای خوبی نیست.
*پروین که با تو خوب بود.
الان هم با هم خوب هستیم. مصاحبه هم نکرده‌ام علیه او ولی من دوست ندارم به زور جایی باشم. حتی آمدم رضایتنامه‌ام را گرفتم و با مهر و امضای انصاری‌فرد رفتم فدراسیون که گفتند این مهر و امضا معتبر نیست. خود پروین هم به من گفت برگرد ولی من گفتم نه.
*یعنی قربانی اختلافات مدیریتی شدی؟
فکر کنم همین‌طور شد. از نظر فنی بحثی نبود. اتفاقاً بعد از این‌که رفتم سپاهان و آقای گل شدم پروین مصاحبه کرد و گفت پرسپولیس خانه خودت است. من هم سال 84 می‌خواستم برگردم که نگذاشتند.
*چه کسی نگذاشت؟
نمی‌دانم.
*مدیرعامل چه کسی بود؟
فکر کنم غمخوار بود. می‌خواستم برگردم که پیغام دادند برنگرد.
*از طرف چه کسی پیغام دادند؟
حالا نمی‌خواهم بگویم.
*از رفتن به سپاهان راضی بودی؟
بله. من یک انتخاب خوب کردم که سپاهان بود. یک انتخاب بد هم داشتم که ماندنم در سپاهان بود. الان اگر بخواهم برگردم و فوتبال بازی کنم، سه سال بیشتر در پرسپولیس نمی‌مانم. در سپاهان هم بیشتر از سه سال نمی‌مانم.
*چرا؟
چون فوتبالیست‌ها نمی‌توانند زیاد در یک تیم بمانند. من 5 سال در پرسپولیس و 5 سال در سپاهان بودم. جزو بازیکنانی بودم که پرسپولیسی‌ها دوستم داشتند. بعد از 5 سال احساس می‌کردم یک سری آدم‌ها می‌آیند که من را نمی‌خواهند. به نظرم نمی‌خواستند من در پرسپولیس بازی کنم. این نظر من است. شما فکر کن دو سال بهترین گلزن تیم بودم و سال سوم بازی‌ام ندادند. همین باعث شد دید من بد شود. همان سال باید از پرسپولیس بیرون می‌آمدم ولی تیم را دوست داشتم و ماندم چون فکر می‌کردم می‌توانم جبران کنم. بعد رفتم سپاهان. سال اول بهترین گلزن سپاهان بودم. سال دوم آقای گل شدم. تیم قهرمان لیگ برتر شد.
*از سپاهان فرهاد کاظمی بگو.
من از پرسپولیس که رفتم سپاهان، استانکو سرمربی سپاهان بود. او من را از قبل می‌شناخت و گفت بیایم. یک مصدومیت پیش آمد که سه هفته نتوانستم تمرین کنم. هرچه به آخر فصل نزدیک می‌شدیم روز به روز بهتر شدم. نمی‌دانم چرا استانکو را عوض کردند که کاظمی آمد. وقتی کاظمی آمد، روز بازی استقلال بود. کاظمی آمده بود بازی را ببیند. کاظمی می‌خواست روی سکو بنشیند و بازی را ببیند. دستیار استانکو هم سرمربی موقت شده بود. من در آن بازی خیلی خوب بازی کردم. در بین دو نیمه کاظمی آمد در رختکن یک صحبت‌هایی کرد. آخر فصل من می‌خواستم از سپاهان جدا شوم چون بازی در شهرستان برایم سخت بود. تهران بودم که سرپرست تیم به من زنگ زد. گفت با فرهاد کاظمی تماس بگیر. شماره کاظمی را گرفتم و گفت من تازه تو را پیدا کرده‌ام، کجا می‌خواهی بروی؟ گفت بمان، من تو را قبول دارم. یک تست گرفت اول فصل که من اصلاً جزو تستی‌ها نبودم. قبلش هم مربی پیکان بود که من را می‌دید می‌گفت بلد نیستند در پرسپولیس از تو بازی بگیرند. وقتی هم که آمد اصفهان گفت قراردادت را تمدید کن. کاظمی با بقیه مربیان خیلی فرق می‌کرد. تمریناتش خیلی خوب بود.
*تمریناتش از استانکو هم بهتر بود؟
بله. بهتر بود. هر کسی با کاظمی کار کرده اگر سؤال کنید می‌گوید او بهترین مربی‌اش بوده. در فوتبال ایده‌های جدیدی داشت. همان باعث شد ما قهرمان لیگ برتر شویم. خیلی‌ها فکر می‌کردند قهرمانی سپاهان به خاطر تأثیرات حضور استانکو است ولی تیم استانکو 14 نفرش عوض شده بود.
* بازیکن جوان هم خیلی داشتید.
ما تیممان خیلی هماهنگ و یکدست بود. ستاره نداشتیم ولی یکدست بودیم. من شخصاً بیشتر می‌دویدم و بیشتر موقعیت داشتم و در بازی شاداب‌تر بودم. یادم می‌آید در یکی از تمرینات، یک بازیکن به من پاس نداد و گفتم چرا پاس نمی‌دهی؟ کاظمی گفت در تمرین حرف نزن. یک بار دیگر هم این اتفاق افتاد که من دوباره گفتم چرا به من پاس نمی‌دهی؟ کاظمی گفت برو لباست را بپوش و برو. من هم غرور داشتم. رفتم لباس بپوشم که پورمهدی دستیار کاظمی آمد گفت برو معذرت‌خواهی کن. من رفتم معذرت‌خواهی کردم که کاظمی گفت تو بازیکن خوبی هستی ولی اینجا هیچ‌کس نمی‌تواند خوب پاس بدهد. خودت توپ را بگیر و بزن توی گل. نباید حرف بزنی. این باعث شد تفکر من عوض شود. بعد از آن عادت کردم حرف نزنم.
*پس کاظمی باعث شد رفتارت عوض شود؟
من از پرسپولیس آمده بودم و فکر می‌کردم نسبت به بقیه بهترم ولی او با این حرفش به من فهماند که احساست اشتباه است. من فرهاد کاظمی را خیلی قبول دارم و حاضرم برایش مجانی فوتبال بازی کنم. او تفکرات فوتبالی من را عوض کرد؛ این‌که چطور بازی کنم و گل بزنم. خیلی چیزها به من یاد داد.
* مربی‌ای که بیشترین نقش را در فوتبال تو داشت چه کسی بود؟
یکی آقای حسن حبیبی و یکی هم آقای فرهاد کاظمی که خیلی چیزها به من یاد داد. من یک جا از قول زیدان خواندم که در 33 سالگی هم می‌توانی چیزی یاد بگیری. بعداً وقتی با کاظمی کار کردم دیدم واقعاً می‌شود در 33 سالگی هم چیزی یاد بگیری.
*دوست داشتی زمان برمی‌گشت به عقب و با کاظمی کار می‌کردی؟
بله.
*اگر الان کاظمی سرمربی پرسپولیس بود این تیم با این ستاره‌ها قهرمان می‌شد؟
وقتی این همه مربی را امتحان کرده‌ایم برای پرسپولیس، یک بار هم فرهاد کاظمی را امتحان کنند. چطور استقلال، فیروز کریمی را امتحان کرد؟
*خب فیروز کریمی در استقلال موفق نبود.
نمی‌شود گفت چون کریمی در استقلال موفق نبوده کاظمی در پرسپولیس موفق نمی‌شود. من فکر می‌کنم موفق می‌شود. کاظمی هر تیمی را در لیگ یک گرفته، آمده لیگ برتر.
*لیگ برتر سخت‌تر است.
به خدا لیگ یک سخت‌تر است. به نظرم جای چنین مربی‌ای در فوتبال ما خالی است. می‌تواند به پیشرفت فوتبال ما کمک کند.
*فکر می‌کنی بهترین مربی ایران، فرهاد کاظمی است؟
بهترین مربی من فرهاد کاظمی بوده.
*وقتی از فوتبال خداحافظی کردی، کلاً رفتی و دیگر دور و بر فوتبال پیدایت نشد. در این سال‌ها چه کار کردی؟ دنبال مربیگری نرفتی؟
فوتبالیست که فوتبال را کنار می‌گذارد، دوست دارد زندگی کند. من دو سه سال زندگی کردم واقعاً. هر چیزی هم یک وقتی می‌خواهد. من به مربیگری علاقه دارم ولی دوست ندارم امروز بیایم و فردا نباشم. من در 32 یا 33 سالگی فوتبال را گذاشتم کنار. دوست دارم همان‌طور که در فوتبال پله‌ها را یکی یکی آمدم بالا، در مربیگری هم پله پله بیایم بالا.
*نمی‌توانستی بیشتر بازی کنی؟
مصدومیت کمر داشتم ولی بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم می‌بینم شاید می‌توانستم بیشتر بازی کنم. البته یک سال آخر را هم مقاومت کردم که توانستم بازی کنم.
*تو با مهدوی‌کیا رفاقت زیادی داری. فکر می‌کنی الان مهدی یکی از بازیکنان خوب پرسپولیس است؟
شک نکنید. کریمی و مهدوی‌کیا را از پرسپولیس بردارید، تیم را نمی‌شناسید. این‌ها شناسنامه‌های فوتبال هستند. وقتی شما می‌نشینی روی نیمکت و یک بار هم مصاحبه نمی‌کنی، نشان می‌دهد تفکرت درست است. جزو 18 تا نیست می‌گوید افتخار می‌کنم. روی نیمکت است می‌گوید افتخار می‌کنم. مربی یک دقیقه هم بازی‌اش بدهد استفاده می‌کند.
*فکر می‌کنی مهدوی‌کیا بازیکن 90 دقیقه‌ای است؟
وقتی در آن گرمای اهواز بازی می‌کند یعنی 90 دقیقه‌ای است. آنجا راه رفتن هم سخت است. وقتی در پست غیرتخصصی‌اش بازی می‌کند یعنی خوب است.
* به نظرت چقدر دیگر می‌تواند بازی کند؟ خودش گفته امسال خداحافظی می‌کند.
مهدی اگر به بوندس‌لیگا نمی‌رفت و در ایران می‌ماند، نمی‌گذاشتند تا الان بازی کند.
*شما در جام ستاره‌ها بازی می‌کردید. خیلی از آنهایی که در این جام شرکت کردند، با سن و سال بالای 35 سال در سطح لیگ برتر فعلی بودند.
یک تیم پیشکسوتان برای رده سنی 35 تا 41 سال تشکیل دادند. به خدا اگر آن تیم سه ماه تمرین می‌کرد می‌توانست در لیگ برتر شرکت کند. این درد فوتبال ماست که بازیکن در 36 سالگی هنوز بهترین بازیکن لیگ است. من می‌گویم ما که نتیجه نمی‌گیریم. اگر در این 6 سال تیم را کلاً جوان می‌کردیم به بار نشسته بود. چطور قبلاً بازیکن داشتیم اما الان نداریم؟ چطور قبلاً ژاپن بازیکن نداشت ولی الان دارد؟ فکر می‌کنی در اروپا چرا می‌روند از کشورهای فقیر بازیکن می‌آورند؟ چون آن بچه‌ای که آنجاست پلی‌استیشن ندارد بازی کند، مجبور است برود پابرهنه فوتبال بازی کند. الان بچه‌های ما نازپرورده هستند. الان که تابستان است چند تا بچه در کوچه دارند فوتبال بازی می‌کنند؟ ما در زمستان هم از خدایمان بود مدرسه تمام شود برویم فوتبال بازی کنیم.
*شما در زمین خاکی بازی کردی؟
بله. از زمین خاکی شروع کردم. من در یک تیم محلی بازی می‌کردم که در یک جامی شرکت کردیم و قهرمان شدیم. حسن آقای حبیبی آمده بود جوایز جام را بدهد که گفت بیا آرارات.
*فرشاد پیوس می‌گفت مهاجمان پرسپولیس اگر واقعاً بخواهند، آقای گل می‌شوند. نظر شما چیست؟
فکر نمی‌کنم که نخواهند آقای گل شوند. ما فوتبالیستی نداریم مثل پیوس که از هر دو موقعیت یکی را بکند توی گل. بعد از علی دایی کسی را نداشتیم. وقتی توپ به مهاجم نرسد...
*... نه. می‌خواهیم شفاف بگویید که این مهاجمان گلزن نیستند یا توپ به آنها نمی‌رسد؟
هر دو. هم توپ نمی‌رسد، هم گلزن نیستند. خیلی باید موقعیت داشته باشند تا گل بزنند. شاید در یک بازی سه موقعیت داشته باشد یکی را گل کند ولی در هر بازی این‌طوری نیست. یعنی همیشه موقعیت‌ها را گل نمی‌کنند. باید خیلی موقعیت داشته باشند تا پایشان به گل باز شود.
*پرسپولیس قبلاً در 20 دقیقه اول تیم‌ها را له می‌کرد.
بله ولی الان طوری شده که در 20 دقیقه ممکن است گل هم بخورد. گل که نمی‌زند.
*به نظرت چاره کار پرسپولیس چیست؟
وقتی من با تیم نیستم، جواب دادن به این سؤال خیلی سخت است. من نمی‌توانم جای دیگری تصمیم بگیرم. مطمئناً باشگاه پرسپولیس و مسئولان این تیم از نظر خودشان بهترین راهکارها را انتخاب می‌کنند.
*می‌گویند باید یک نفر ایرانی کنار مانوئل باشد.
صددرصد.
*ولی کرمانی‌مقدم می‌گفت پیشکسوتان ما نمی‌توانند خوب کار کنند و دوست دارند پشت مانوئل را خالی کنند.
چرا پیشکسوت پرسپولیس را بیاورند؟ یک مربی خوب ایرانی بیاورند که پرسپولیسی هم نباشد.
*مربی خوب که نمی‌آید دستیار مانوئل شود.
به نظرم ما باید اول مشکلات خود پیشکسوتان را حل کنیم بعد بیاییم مشکل پرسپولیس را حل کنیم. بازی دوم پرسپولیس بود که مساوی کرد. هر کسی مصاحبه کرده بود تیم را کوبید. من مخالفم. من به مهدوی‌کیا گفتم ما دیوانه‌ایم بازی پرسپولیس را می‌بینیم ولی این را به مهدی گفتم نه به روزنامه‌ها.
*یعنی بازی‌های پرسپولیس ارزش دیدن ندارد؟
نه ولی من این را در مصاحبه‌هایم نمی‌گویم. بازی‌های پرسپولیس ارزش دیدن ندارد ولی این حرفی نیست که من بخواهم در مصاحبه‌هایم بگویم. مگر من قبلاً آمده‌ام تیم را تشویق کنم که حالا بیایم تیم را بکوبم؟
*پس پیشکسوتان باید خودشان را درست کنند؟
ما می‌آییم 5 نفر را به عنوان کمیته فنی معرفی می‌کنیم. ما اول باید این 5 نفر را قبول داشته باشیم. بعد در مورد آن صحبت کنیم.
*به نظرت چه کسی برای حضور در کادر فنی پرسپولیس به عنوان دستیار مانوئل مناسب است؟
در حیطه کار من نیست که کسی را برای مربیگری پرسپولیس پیشنهاد کنم. من می‌گویم دلمان بسوزد برای تیم و حسادت نکنیم که مهدوی‌کیا در این سن دارد فوتبال بازی می‌کند. حسادت نکنیم که چرا فلان بازیکن این‌قدر پول گرفته.
*الان که تیم همه امکانات را دارد چرا بد نتیجه می‌گیرد؟ وقتی این‌طوری نتیجه می‌گیرند، خب طبیعی است که مردم به رقم‌های دریافتی بازیکنان هم حساس شوند.
من به تمرین رفته‌ام و دیده‌ام همه امکانات را دارند. من باید قبول کنم که زمان من، در آرارات توپ‌جمع‌کن نبود و خودمان می‌رفتیم توپ را می‌آوردیم. زمان من فوتبال پولش کم بود. نباید حسادت کنم. خب الان پول فوتبال بیشتر شده. باید این مسائل را قبول کنیم.
*ولی پرسپولیس هوادارانش را سرخورده کرده. شاید اگر خوب نتیجه بگیرند، دیگر کسی نگوید چرا این‌ها پول زیاد می‌گیرند.
وقتی آقای گل لیگ برتر را خریده‌ایم، من هم انتظار دارم. همه انتظار دارند ولی وقتی پول زیاد می‌دهی دلیل نمی‌شود به آن اندازه کارایی داشته باشد. مشکل اینجاست که در ایران تا یک بازیکن چند هفته خوب کار می‌کند، همه می‌خواهند او را جذب کنند. رئال مادرید، کریس رونالدو را دو سال زیر نظر گرفت بعد او را خرید. تازه رونالدو 5 سال هم سابقه حضور در منچستر را داشت. ما خیلی هول هستیم. تا یک نفر چند تا گل می‌زند سریع می‌رویم او را بخریم. من می‌گویم کریم انصاری‌فرد چون آقای گل شده نباید برویم سریع او را بخریم. نباید از روی احساس بروی او را بخری. پرسپولیس بازیکنان خوبی خریده ولی یک نفر را بگیرند که چند سال در یک سطح بوده.
*یعنی بهتر بود پرسپولیس، عنایتی را به جای انصاری‌فرد می‌خرید؟ به هر حال عنایتی سال‌هاست خوب گل می‌زند و در یک سطح مانده.
من این را نمی‌گویم. شاید این به خواست دنیزلی بوده که انصاری‌فرد را بخرند. من می‌گویم باید کسی را بگیریم که از عملکردش مطمئن هستیم. ما خیلی زود فریب می‌خوریم. همین الان هم می‌گوییم پرسپولیس بازیکنان خوبی گرفته. پرسپولیس بعد از عابدزاده یک دروازه‌بان مطمئن نداشته که 5 بازی پشت سر هم به او بازی بدهد.
*نقطه ضعف پرسپولیس را در چه می‌بینی؟
از روزی که کریم باقری از پرسپولیس رفت، پرسپولیس هافبک دفاعی نداشته. کریم باقری هم سال‌های آخرش هافبک دفاعی نبود. از وقتی او از هافبک دفاعی رفت مشکل تیم در همین پست بود. من رفتم استادیوم بازی را دیدم، احساس کردم تلویزیون بازی‌ها را روی دور تند می‌گذارد! اصلاً این چیزی که در تلویزیون می‌بینیم نیست. سرعت فوتبال ما خیلی کم است.
*پرسپولیس در دروازه هم مشکل دارد؟
ما بعد از عابدزاده کسی را نداشتیم که در فوتبالمان دروازه‌بان خوبی باشد و روی خروج‌ها خوب کار کند. من با عابدزاده در بازی پرسپولیس و آرارات تک به تک شدم، توپ را زدم، اوت دستی شد! تازه من جزو خوب‌های آرارات بودم. عابدزاده دست‌هایش را باز کرد، ترسیدم. 9 تا گل زده بودم ولی ترسیدم توپ را بزنم. آن‌قدر ابهت داشت، ترسیدم ضربه بزنم و اصلاً نفهمیدم چه کار کردم.
*این‌که شما می‌گویید بازیکن باید چند سال عملکرد خوب داشته باشد بعد با او قرارداد ببندند، ایرادهایی هم دارد. مثلاً نکونام چند سال عملکرد خوبی در لالیگا داشت اما حالا که به استقلال آمده خوب نیست.
نکونام بازیکن خیلی خوبی است. شما از یک هافبک دفاعی چه توقعی دارید؟ در اسپانیا، نکونام که هیچ، مسی هم بد باشد می‌گذارند روی نیمکت. پس نکونام یک چیزهایی داشت که بازی می‌کرد. مشکل این است که توقع داریم نکونام مثل لالیگا بازی کند ولی توپ‌گیری‌هایش خوب است. کناری‌های نکونام خوب حرکت می‌کنند که او نمی‌کند؟ من بازی‌های نکونام در اوساسونا را دیده‌ام. همه را دیده‌ام. جزو چند بازیکن خوب اوساسونا بود. چرا؟ به این دلیل که بازیکنان کناری‌اش هم خوب بازی می‌کردند و الفبای فوتبال را بلدند. حقش نیست که این‌طوری او را بکوبند. نکونام اگر الان برود اوساسونا، بهتر از استقلال بازی می‌کند.
*به نظرت پرسپولیس خوب بسته شده؟
هنوز دروازه‌بان مطمئن نداریم. پرسپولیس بعضی وقت‌ها گل‌های بدی می‌خورد. دفاعش هنوز ایراد دارد.
*بیشترین پولی که از فوتبال گرفتی چقدر بوده؟
بیشترین پولی که گرفتم 100 میلیون بود. از سپاهان. البته 30 میلیون آن را هنوز نگرفته‌ام!