به گزارش صراط ، در میان هزاران دلیلی که برای ازدواج کردن وجود دارد مواردي هستند که ازدواج را با شکست مواجه میکند.
به گزارش " چه خبر آنلاين" برای ازدواج کردن دلایل بسیاری وجود دارد، اما برای ازدواج نکردن دلیل آوردن اغلب سخت و مشکل است.
دلایلی هست که فرد به خاطر آنها ازدواج میکند، ولی همان دلایل میتواند ازدواج را با مشکلات و تضادهای قابل توجهی رویاروی کند.
دلایل نادرست ازدواج عبارتند از:
-شورش علیه والدین: تعارض با والدین، میتواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را به سوی ازدواج سوق دهد. وقتی فردی در خانوادهای زندگی میکند که والدین او اهانتکننده و تحقیرکننده هستند، به نظر میرسد ازدواج انتخاب موجهی باشد. آنهایی که در آتش تعارضهای طولانیمدت والدین سوختهاند، آنهایی که قربانی پدر و مادری معتاد بودهاند و آنهایی که قربانی آزارهای جسمانی ، هیجانی و جنسی در خانواده، دلایل موجهی دارند تا از خانواده به نحوی بگریزند و از آن دور شوند.
در این گونه موارد بهتر است افراد استقلال شخصی خود را بسط دهند و با خانواده خود روبرو شوند، به روابط خود و خانواده خود بیندیشند و برای مشکلات و مسائل راه حلی بیابند، تا اینکه درگیر ازدواج شوند و یا به فکر ازدواج باشند. تحقیقات نشان میدهد که ازدواج بسیاری از افراد که از آزار والدین به ازدواج پناه برندهاند نیز آزار دهنده بوده است.
- جستجوی استقلال: جوانان به اینکه روی پای خود بایستند و کارهایشان را خودشان انجام دهند و یا مستقل باشند، علاقه زیادی دارند. اما استقلال امریست که فرد، فقط به تنهایی میتواند به آن برسد. با اتکا به همسر، فرد به استقلال نخواهد رسید. بسیاری هستند که ازدواج میکنند تا مستقل شوند، اما مستقل شدن سالها وقت میبرد و امریست وابسته به خود فرد تا هرچه بیشتر، روی پای خود بایستد.
-التیام یک ارتباط شکست خورده: این مورد، از موضوعاتی است که شناسایی آن در دیگران راحتتر از شناسایی آن در خودمان است. پاسخ رایج به هشدارهای دیگران معمولا این است که " نه! من میفهمم که شما چه میگویید، اما این مورد فرق دارد. " ما تمایل داریم که ارتباط جدید و آمیخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگریم و از اینکه ممکن است این ارتباط واکنش به یک ارتباط قبلی باشد میپرهیزیم و غفلت میکنیم. فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد؛ ارتباطی که براساس التیام یکی از دو نفر شکل گیرد، از همان آغاز در معرض خطر است، چرا که عاطفه بین آن دو نه تنها به دلیل دوستی و عشق نیست بلکه به خاطر شفابخشی و التیام زخمها و جراحات ارتباط دیگری است که قبلا رخ داده است. فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد. ازدواج زمانی موفقتر خواهد بود که دو نفر (بخواهند) ازدواج کنند. تا اینکه (نیاز) به ازدواج داشته باشند.
-فشار خانواده یا اجتماع: برخی خانوادهها مطابق آداب، فرهنگ و عرف خود برای ازدواج به جوانان فشار میآورند. در یک جامعه شهری و تحصیلکرده، این فشار میتواند نامحسوس و ظریف باشد. اما در جامعهای دیگر با صراحت و به طور مستقیم از جوان میخواهند که ازدواج کند. خانمها بیشتر در معرض این استرس هستند. بسیاری از وقتی که شهر خود را ترک میکنند و به دانشگاه میروند، پس از مدتی شاهد ازدواج هم کلاسیهای دوره دبیرستان خود خواهند بود و ميبينند که حتی بچهدار نیز شدهاند و همین امر میتواند بر آنها فشار روانی و استرس وارد کند. در ازدواج نباید عجله کرد. معمولا شتاب در ازدواج به ارتباط شاد و سالمی منجر نمیشود. افرادی که با دلایل درست سعی در انتخاب همسر دارند نباید تسلیم این فشارها شوند.
-نیاز جنسی: ازدواج تنها به دلیل رفع نیاز جنسی احتمالا نمیتواند به ازدواج موفقی منجر شود. چرا که دیگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولا از چشم دور میماند. در ازدواج با چنین شرایطی، زیباییهای ظاهری همسر بیشتر مد نظر قرار میگیرد و شتاب و عجله نیز عامل تاثیرگذار منفی دیگر است. در فرهنگ عامه، به اشتباه، باور بر این است که (عدم ارضاي) نیاز جنسی سبب برخی بیماریهای روانی میشود. مثلا برای بهبود حال بیماران روانی، برخی توصیه به ازدواج میکنند که نه تنها حال بیمار را بهبود نخواهد بخشید، بلکه استرس و فشار روانی بیشتری را ایجاد خواهد کرد.
-احساس کمبود و تهی بودن: گاهی افرادی که هدفی را در زندگی دنبال نمیکنند، نمیدانند از زندگی چه میخواهند، احساس ناکامی میکنند و از زندگی خود راضی نیستند، پس برای حل این مشکلات به ازدواج روی میآورند.
-احساس گناه: گاهی در رابطه با یک نفر احساس گناه میکنیم و به دلیل احساس گناه یا ترحم با او ازدواج میکنیم. احساس گناه یا احساس ترحم به هر دلیلی که ایجاد شده باشد، یک دلیل نادرست برای ازدواج است.
به گزارش " چه خبر آنلاين" برای ازدواج کردن دلایل بسیاری وجود دارد، اما برای ازدواج نکردن دلیل آوردن اغلب سخت و مشکل است.
دلایلی هست که فرد به خاطر آنها ازدواج میکند، ولی همان دلایل میتواند ازدواج را با مشکلات و تضادهای قابل توجهی رویاروی کند.
دلایل نادرست ازدواج عبارتند از:
-شورش علیه والدین: تعارض با والدین، میتواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را به سوی ازدواج سوق دهد. وقتی فردی در خانوادهای زندگی میکند که والدین او اهانتکننده و تحقیرکننده هستند، به نظر میرسد ازدواج انتخاب موجهی باشد. آنهایی که در آتش تعارضهای طولانیمدت والدین سوختهاند، آنهایی که قربانی پدر و مادری معتاد بودهاند و آنهایی که قربانی آزارهای جسمانی ، هیجانی و جنسی در خانواده، دلایل موجهی دارند تا از خانواده به نحوی بگریزند و از آن دور شوند.
در این گونه موارد بهتر است افراد استقلال شخصی خود را بسط دهند و با خانواده خود روبرو شوند، به روابط خود و خانواده خود بیندیشند و برای مشکلات و مسائل راه حلی بیابند، تا اینکه درگیر ازدواج شوند و یا به فکر ازدواج باشند. تحقیقات نشان میدهد که ازدواج بسیاری از افراد که از آزار والدین به ازدواج پناه برندهاند نیز آزار دهنده بوده است.
- جستجوی استقلال: جوانان به اینکه روی پای خود بایستند و کارهایشان را خودشان انجام دهند و یا مستقل باشند، علاقه زیادی دارند. اما استقلال امریست که فرد، فقط به تنهایی میتواند به آن برسد. با اتکا به همسر، فرد به استقلال نخواهد رسید. بسیاری هستند که ازدواج میکنند تا مستقل شوند، اما مستقل شدن سالها وقت میبرد و امریست وابسته به خود فرد تا هرچه بیشتر، روی پای خود بایستد.
-التیام یک ارتباط شکست خورده: این مورد، از موضوعاتی است که شناسایی آن در دیگران راحتتر از شناسایی آن در خودمان است. پاسخ رایج به هشدارهای دیگران معمولا این است که " نه! من میفهمم که شما چه میگویید، اما این مورد فرق دارد. " ما تمایل داریم که ارتباط جدید و آمیخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگریم و از اینکه ممکن است این ارتباط واکنش به یک ارتباط قبلی باشد میپرهیزیم و غفلت میکنیم. فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد؛ ارتباطی که براساس التیام یکی از دو نفر شکل گیرد، از همان آغاز در معرض خطر است، چرا که عاطفه بین آن دو نه تنها به دلیل دوستی و عشق نیست بلکه به خاطر شفابخشی و التیام زخمها و جراحات ارتباط دیگری است که قبلا رخ داده است. فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد. ازدواج زمانی موفقتر خواهد بود که دو نفر (بخواهند) ازدواج کنند. تا اینکه (نیاز) به ازدواج داشته باشند.
-فشار خانواده یا اجتماع: برخی خانوادهها مطابق آداب، فرهنگ و عرف خود برای ازدواج به جوانان فشار میآورند. در یک جامعه شهری و تحصیلکرده، این فشار میتواند نامحسوس و ظریف باشد. اما در جامعهای دیگر با صراحت و به طور مستقیم از جوان میخواهند که ازدواج کند. خانمها بیشتر در معرض این استرس هستند. بسیاری از وقتی که شهر خود را ترک میکنند و به دانشگاه میروند، پس از مدتی شاهد ازدواج هم کلاسیهای دوره دبیرستان خود خواهند بود و ميبينند که حتی بچهدار نیز شدهاند و همین امر میتواند بر آنها فشار روانی و استرس وارد کند. در ازدواج نباید عجله کرد. معمولا شتاب در ازدواج به ارتباط شاد و سالمی منجر نمیشود. افرادی که با دلایل درست سعی در انتخاب همسر دارند نباید تسلیم این فشارها شوند.
-نیاز جنسی: ازدواج تنها به دلیل رفع نیاز جنسی احتمالا نمیتواند به ازدواج موفقی منجر شود. چرا که دیگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولا از چشم دور میماند. در ازدواج با چنین شرایطی، زیباییهای ظاهری همسر بیشتر مد نظر قرار میگیرد و شتاب و عجله نیز عامل تاثیرگذار منفی دیگر است. در فرهنگ عامه، به اشتباه، باور بر این است که (عدم ارضاي) نیاز جنسی سبب برخی بیماریهای روانی میشود. مثلا برای بهبود حال بیماران روانی، برخی توصیه به ازدواج میکنند که نه تنها حال بیمار را بهبود نخواهد بخشید، بلکه استرس و فشار روانی بیشتری را ایجاد خواهد کرد.
-احساس کمبود و تهی بودن: گاهی افرادی که هدفی را در زندگی دنبال نمیکنند، نمیدانند از زندگی چه میخواهند، احساس ناکامی میکنند و از زندگی خود راضی نیستند، پس برای حل این مشکلات به ازدواج روی میآورند.
-احساس گناه: گاهی در رابطه با یک نفر احساس گناه میکنیم و به دلیل احساس گناه یا ترحم با او ازدواج میکنیم. احساس گناه یا احساس ترحم به هر دلیلی که ایجاد شده باشد، یک دلیل نادرست برای ازدواج است.