جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۵
وقتی قلعه نوعی ورق را برگرداند

قلعه نويي، بياني و دين محمدي در تيم خنده بازار!

امير قلعه نويي و شاهرخ بياني ياد دهه 70 را در ذهن زنده مي‌كردند. ايمان عالمي با آن شوت‌هاي سنگينش نشان مي‌داد كه درجواني به حق لباس استقلال را به تن مي‌كرد.
کد خبر : ۷۸۷۸۱
" صراط ورزشی " - لحظه‌اي كه امير از كنار زمين بلند شد و كاور سبزرنگ پوشيد و در تركيب تيم هنرمندان (بچه‌هاي برنامه طنز خنده بازار) قرارگرفت سياوش مفيدي و شهاب عباسي دو هنرمند كارهاي طنزتلويزيوني جان تازه‌اي گرفتند!

امير كه آمد و رفت كنار شاهرخ قرارگرفت- نزديكي‌هاي دروازه و درگوش چپ- و البته سيروس دين محمدي پشت سراين دو، تيم پيشكسوت‌هاي استقلال كه در خود چهره‌هايي به يادماندني مانند ميرشاد ماجدي، ايوب اصغرخاني و ايمان عالمي را داشت قدري عقب نشست!

تا آن لحظه تيم پيشكسوت‌ها دروازه بچه‌هاي خنده بازار را بمباران كرده بودند اما وقتي امير قلعه نويي رفت آن طرف و در قالب تيم خنده بازار كنار شاهرخ و سيروس قرار گرفت ورق به كلي برگشت.

بازي تا آن لحظه با 2 گل برتري به سود اين طرفي‌ها يعني تيم ميرشاد و ايمان پيش مي‌رفت اما يواش يواش تيم خنده بازار با درخشش قلعه نويي و بياني و سيروس دين محمدي گل‌هاي عقب مانده را جبران كرد و درنهايت با يك گل برتري بازي را به پايان برد!

عجب بازي گرمي بود. هركسي داخل مجموعه ورزشي پاس حضور داشت توجه‌اش به سوي زمين چمن مصنوعي جلب مي‌شد. هم بساط خنده به راه افتاده بود و هم فرصتي براي ديدن اينكه هنوز دود‌ها از كنده بلند مي‌شود.

امير قلعه نويي و شاهرخ بياني ياد دهه 70 را در ذهن زنده مي‌كردند. ايمان عالمي با آن شوت‌هاي سنگينش نشان مي‌داد كه درجواني به حق لباس استقلال را به تن مي‌كرد. آقا سيروس هم وقتي شوت مي‌زد هيچ كس جلودارش نبود حتي آن دروازه‌بان‌هاي جواني كه آمده بودند و درچارچوب دو دروازه قرار گرفته بودند.

پاس‌هاي شاهرخ و آن دريبل‌هاي ريزش تو را ياد دوران جواني‌اش مي‌انداخت. ميرشاد وقتي پا به توپ مي‌شد هنوز از خيلي از بازيكنان امروزي تكنيكي‌تر جلوه مي‌كرد. راستي احمد مومن زاده هم بود. هنوز خوب مي‌دود مثل جت! يك چيز ديگر؛ آن شب مي‌شد به خوبي فهميد چرا ناصرحجازي در جام باشگاه‌هاي آسيا به يكباره جوان ريز نقشي به نام ايوب اصغر خاني را به جاي فرهاد مجيدي وارد ميدان كرد. باوركنيد ايوب هرگاه پا به توپ شد يك گل به نفع پيشكسوت‌ها رقم خورد.

ياشاسين! حسرت ديدن پاس‌هاي اينچنيني در ليگ خودمان وقتي بيشتر مي‌شد كه شاهرخ پس از بازي رو به ميرشاد كرد و گفت: «بازيكنان امروزي از توپ گرفتن در مسابقه فرار مي‌كنند. آنها انگار نمي‌خواهند هيچ وقت توپ بهشان برسد تا يك وقت سوتي ندهند اما نسل ما هنوز هم دنبال توپ گرفتن است.» شاهرخ راست مي‌گفت. توپ هرطرف بود يا امير قلعه نويي فرياد مي‌زد: «من من» يا اين طرف ميرشاد و ايمان!