" صراط ورزشی "- امير قلعهنويي راست ميگويد. او نميخواهد تيم ملي با مطرح شدن نامش با
مشكلاتي روبرو بشود. اينكه او در اظهاراتش اين جملات را به زبان ميآورد در
واقع ناشي از حس وطندوستانه او است. امير به واقع خواستار برهم خوردن جو
تيم ملي نيست چرا كه خود زماني كه روي نيمكت تيم ملي مينشست با اينگونه
حاشيهها درگير بود.
امير ميداند مطرح شدن نام آلترناتيوها منجر به از دست رفتن سررشته كار كروش خواهد شد، به همين دليل حتي از وكيل خود ميخواهد سرخود با رسانهها تماس نگيرد و گفت و گوهاي چند ماه پيش با كفاشيان را برملا نكند. امير اما هر اندازه هم كه خواستار حفظ آرامش تيم ملي باشد اما نميتواند انگيزه بازگشت خود را به تيم ملي از نظرها محو كند.
همه ميدانند كه امير قلعهنويي بيصبرانه منتظر بازگشت به تيم ملي است. او براي بازگشت دلايلي هم دارد. امير ميخواهد جبران كند و به نوعي دهان منتقدان آن روزش را كه او را گوشه رينگ قراردادند و با مشت به سروصورتش كوبيدند بدهد. قلعهنويي از آن روزها كينه به دل دارد و به نوعي در صدد جبران است و بر هيچكس پوشيده نيست كه امير در همه حال كه در ليگ به افتخاراتي نايل آمده فكر بازگشت به تيم ملي هم بوده است. امير اما زماني بيشتر محو تماشاي تيم ملي ميشود كه سكان هدايت استقلال را برعهده ميگيرد و اين وسط استقلال بيش از همه بابت رفتن او لطمه خورده است.
فصل ششم گواه صادقي بر اين مدعا است. امير كه به تيم ملي رفت استقلال به يكباره از هم پاشيد حتي رفتن او از استقلال باعث شد بازيكنان بزرگي مثل عليرضا نيكبخت از استقلال جدا شده و به تيم رقيب بروند. در حقيقت استقلال از رفتن امير قلعهنويي لطمه خورد كما اينكه امروز نيز به نظر ميرسد امير قلعهنويي با رفتن از استقلال صدمات بسياري به اين تيم وارد خواهد كرد. بدون شك پرويز مظلومي حاضر نخواهد شد تيمي را كه امير قلعهنويي بسته در دست بگيرد.
او هرگز جانشين امير قلعهنويي نخواهد شد و با اينكه پس از مطرح شدن نامش در يكي از رسانهها اعلام كرده بود استقلال پيشنهاد بدهد فكر ميكنم اما اين حرفها را بايد تعارفهاي معمولي دانست كه بين استقلاليها و تماشاگران اين تيم رد و بدل خواهد شد. رفتن امير قلعهنويي بدون شك مديران باشگاه استقلال را متوجه مربيان خارجي خواهد كرد. شايد اين بار ديگر فرصتي هم به صمد مرفاوي داده نشود تا دوباره به استقلال بيايد و يك جام براي آبيها به دست آورد. اصولا او در تيم واعظ آشتياني است و مديران فعلي دوست ندارند گزينه واعظ را روي نيمكت استقلال بنشانند. ديگر گزينههاي داخلي نيز چندان در اين مقطع به كار استقلال نخواهند آمد و اين احتمال دور از ذهن نيست كه مديران آبي در پي استخدام يك مربي خارجي باشند كه نمونههاي قبلي بارها ثابت كرده اساسا مربيان خارجي با روحيات استقلاليها سازگار نيستند و نميتوانند در اين تيم به توفيق لازم دست يابند.
در برهه كنوني براي هدايت استقلال تنها و تنها يك گزينه ميماند و آن امير قلعهنويي است. او تيمي را با تفكرات خودش بسته است و شايد هيچ مربي جز او قادر به بازي گرفتن از اين بازيكنان نباشد. بدون شك امير تيمي را كه خود بسته خود نيز بايد تا پايان ليگ در اختيار داشته باشد و تمام هوش و حواسش را معطوف به رقابتهاي باشگاهي كند و فعلا پروژه بازگشت به تيم ملي را از مخيله اش بيرون آورد.
يك نكته جالب درباره امير قلعهنويي اين است كه او هرگاه مربي تيمهايي مثل سپاهان و تراكتورسازي بوده همواره در صدد بازگشت به استقلال است و هرگاه به استقلال ميرسد فكر بازگشت به تيم ملي! ذهن اميرخان عجيب رو به جلو حركت ميكند...
امير ميداند مطرح شدن نام آلترناتيوها منجر به از دست رفتن سررشته كار كروش خواهد شد، به همين دليل حتي از وكيل خود ميخواهد سرخود با رسانهها تماس نگيرد و گفت و گوهاي چند ماه پيش با كفاشيان را برملا نكند. امير اما هر اندازه هم كه خواستار حفظ آرامش تيم ملي باشد اما نميتواند انگيزه بازگشت خود را به تيم ملي از نظرها محو كند.
همه ميدانند كه امير قلعهنويي بيصبرانه منتظر بازگشت به تيم ملي است. او براي بازگشت دلايلي هم دارد. امير ميخواهد جبران كند و به نوعي دهان منتقدان آن روزش را كه او را گوشه رينگ قراردادند و با مشت به سروصورتش كوبيدند بدهد. قلعهنويي از آن روزها كينه به دل دارد و به نوعي در صدد جبران است و بر هيچكس پوشيده نيست كه امير در همه حال كه در ليگ به افتخاراتي نايل آمده فكر بازگشت به تيم ملي هم بوده است. امير اما زماني بيشتر محو تماشاي تيم ملي ميشود كه سكان هدايت استقلال را برعهده ميگيرد و اين وسط استقلال بيش از همه بابت رفتن او لطمه خورده است.
فصل ششم گواه صادقي بر اين مدعا است. امير كه به تيم ملي رفت استقلال به يكباره از هم پاشيد حتي رفتن او از استقلال باعث شد بازيكنان بزرگي مثل عليرضا نيكبخت از استقلال جدا شده و به تيم رقيب بروند. در حقيقت استقلال از رفتن امير قلعهنويي لطمه خورد كما اينكه امروز نيز به نظر ميرسد امير قلعهنويي با رفتن از استقلال صدمات بسياري به اين تيم وارد خواهد كرد. بدون شك پرويز مظلومي حاضر نخواهد شد تيمي را كه امير قلعهنويي بسته در دست بگيرد.
او هرگز جانشين امير قلعهنويي نخواهد شد و با اينكه پس از مطرح شدن نامش در يكي از رسانهها اعلام كرده بود استقلال پيشنهاد بدهد فكر ميكنم اما اين حرفها را بايد تعارفهاي معمولي دانست كه بين استقلاليها و تماشاگران اين تيم رد و بدل خواهد شد. رفتن امير قلعهنويي بدون شك مديران باشگاه استقلال را متوجه مربيان خارجي خواهد كرد. شايد اين بار ديگر فرصتي هم به صمد مرفاوي داده نشود تا دوباره به استقلال بيايد و يك جام براي آبيها به دست آورد. اصولا او در تيم واعظ آشتياني است و مديران فعلي دوست ندارند گزينه واعظ را روي نيمكت استقلال بنشانند. ديگر گزينههاي داخلي نيز چندان در اين مقطع به كار استقلال نخواهند آمد و اين احتمال دور از ذهن نيست كه مديران آبي در پي استخدام يك مربي خارجي باشند كه نمونههاي قبلي بارها ثابت كرده اساسا مربيان خارجي با روحيات استقلاليها سازگار نيستند و نميتوانند در اين تيم به توفيق لازم دست يابند.
در برهه كنوني براي هدايت استقلال تنها و تنها يك گزينه ميماند و آن امير قلعهنويي است. او تيمي را با تفكرات خودش بسته است و شايد هيچ مربي جز او قادر به بازي گرفتن از اين بازيكنان نباشد. بدون شك امير تيمي را كه خود بسته خود نيز بايد تا پايان ليگ در اختيار داشته باشد و تمام هوش و حواسش را معطوف به رقابتهاي باشگاهي كند و فعلا پروژه بازگشت به تيم ملي را از مخيله اش بيرون آورد.
يك نكته جالب درباره امير قلعهنويي اين است كه او هرگاه مربي تيمهايي مثل سپاهان و تراكتورسازي بوده همواره در صدد بازگشت به استقلال است و هرگاه به استقلال ميرسد فكر بازگشت به تيم ملي! ذهن اميرخان عجيب رو به جلو حركت ميكند...