بيشتر مردم نميدانند كه نوع شغل افراد تا چه ميزان ميتواند بر سلامت زندگي خانوادگي و دوام يك ازدواج تأثيرگذار باشد.
در همين زمينه، پژوهشهاي زيادي با نتايج گوناگون در جوامع، انجام شده است.
پژوهشگران دانشگاه «رادرفورد» آمريكا نيز اخيرا دست به تحقيقي در اين باره زدهاند و تأثير مشاغل بر افزايش نرخ طلاق زوجين را در اين كشور مورد بررسي قرار دادهاند.
طبق يافتههاي تحقيق محققان در آمريكا، مستخدمان، پرستاران، هنرمندان و مجريان در صدر فهرست مشاغلي قرار دارند كه احتمال طلاق در ميان آنها بالاترست و كمترين ميزان طلاق نيز در بين فعالان مذهبي، پزشكان، متخصصان چشمپزشكي و مهندسان ديده ميشود.
براساس مطالعات صورت گرفته، مشاغلي كه داراي نيروي كار تحصيلكردهتري هستند، از نرخ پايينتر طلاق برخوردارند و در اين بين ميزان درآمد مرتبط با شغل نيز نقش مهمي ايفا ميكند.
پروفسور «مايكل آموت» سرپرست تيم تحقيقاتي دانشگاه رادفورد تأكيد ميكند: لزوما خود شغل به تنهايي نميتواند در پيشگيري از طلاق موثر باشد و ويژگي مورد نياز اين مشاغل و سطح درآمدي آن نقش بسزايي در كاهش يا افزايش احتمال بروز طلاق دارد.
حس نوعدوستي، عامل درك بهتر اعضاي خانواده
مشاغلي كه در ارتباط مداوم با مردم هستند و به نوعي حس همدردي و همراهي نياز دارند، باعث تحكيم روابط خانوادگي و درك بهتر زوجين ميشوند.
افرادي مانند مربيان، اعضاي گروههاي بشردوستان، پرسنل پزشكي و كشيشان و مبلغان مذهبي بدليل استفاده درست از قدرت كلام و مهارت در شنيدن، ميتوانند در بهبود روابط اجتماعي و درك متقابل افراد، هم در جامعه و هم در بين اعضاي خانواده نقش موثري ايفا كنند.
نتايج اين مطالعه در مجله Police and Criminal Psychology منتشر شده است.
(صمد آقا متظاهرین امر اخلاق و روانشناسان بی تعهد و سیاسیون خائن رو مقصر میدونه)