نجات 2 برادر از مرگ
سركرده يك باند شرارت و زورگيري به نام مجتبي، پس از آنكه با سپردن وثيقه تا روز دادگاه از زندان آزاد شده بود، بار ديگر گروه جديدي تشكيل داد و جرايمش را از سر گرفت كه با شكايت دو مرد، اين متهم و همدستان او تحت تعقيب پليس آگاهي شهريار در غرب استان تهران قرار گرفتند.
جستجوهاي پليسي ادامه داشت تا اينكه اوايل شهريور امسال ماموران مخفيگاه «مجتبي» و يكي از همدستان او را پيدا كردند و آنها دستگير شدند.
متهمان در بازجويي مقدماتي اعتراف كردند به صورت گسترده از مردم اخاذي و زورگيري ميكردهاند.
در حالي كه تحقيقات براي مشخص شدن ديگر جرايم متهمان و شناسايي ديگر اعضاي فراري اين باند ادامه داشت، يك مرد، يك زن و دو برادر با حضور در پليس آگاهي از متهمان شكايت كردند و معلوم شد همگي در دام متهمان گرفتار شده و اموالشان از سوي آنها به سرقت رفته است.
با شكايت شاكيان، متهمان بازجويي شدند و اعتراف كردند در جريان اين سرقتها يكي از دوستانشان نيز با آنها همدست بوده و دو برادر شاكي را سارقي به نام سعيد با ضربه چاقو زخمي كرده و از مخفيگاه او بياطلاع هستند.
در پي اين اظهارات، سعيد ـ متهم فراري ـ تحت تعقيب قرار گرفت و معلوم شد او به اتهام ديگري دستگير و روانه يكي از زندانهاي كرج شده است.
با بهدست آمدن اين سرنخ، ماموران اداره آگاهي شهريار چند روز پيش با هماهنگي داديار شعبه هشتم دادسراي عمومي و انقلاب شهرستان شهريار، سعيد ـ متهم ـ را از زندان تحويل گرفتند و به تحقيق از او پرداختند.
مرد زنداني در بازجويي مقدماتي به تناقضگويي پرداخت و ادعاكرد دو برادر راكه شاكيان پرونده هستند، زخمي نكرده و از سرقت اموال آنها بيخبر است.
در اين مرحله دو مرد شاكي كه برادر بودند به پليس گفتند روز حادثه متهم آنها را با قمه زخمي كرده و همراه مجتبي ـ سركرده باند ـ گردنبند طلا، مدارك و 25 ميليون تومان پول آنها را سرقت كرده و پس از تخريب خودرو به گمان اينكه آن دو را كشتهاند، از محل متواري شدند.
با شكايت شاكيان و مواجهه حضوري آنها با متهم، اينبار مرد زنداني كه راهي جز بيان حقيقت نداشت به جرم خود اعتراف كرد.
متهم گفت: روز حادثه مجتبي با من تماس گرفت و خواست براي زورگيري و سرقت اموال مردي به يكي از محلههاي شهريار بروم. آنجا مجتبي و يكي از همدستانم حضور داشتند. آنها راه مردي را سد كرده و به زور از او پول ميخواستند، اما مرد جوان مقاومت ميكرد.
متهم اضافه كرد: من به آنها ملحق شدم. مرد جوان را كتك زديم. مجتبي گردنبند طلاي او را سرقت كرد. در اين موقع راننده خودرويي در نزديكيمان توقف كرد و پس از پياده شدن به سمت ما آمد و فريادزنان گفت برادرم را رها كنيد. در اين لحظه آن دو برادر از دستمان گريختند و با سوار شدن به خودرو قصد فرار داشتند كه قمه به دست به آنها حمله كرديم و هر دو را به كمك همدست ديگرمان از خودرو بيرون آورديم.
متهم يادآور شد: آن دو برادر دوباره قصد فرار داشتند كه من با قمه آنها را زخمي كردم كه هر دو نقش زمين شدند. در اين لحظه همدستم ـ مجتبي ـ پول و مدارك آنها را از داخل خودرو سرقت كرد، خودرو را نيز من تخريب كردم. به گمان اينكه آنها را كشتهام، فرار كردم و پس از من ديگر همدستانم متواري شدند.
بنا بر اين گزارش، متهم با قرار قانوني روانه زندان شد و قرار است بزودي و پس از مواجهه حضوري با سركرده باند
ـ مجتبي ـ راز ديگر جرايم اين باند فاش شود.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
عضو فراری باند شیطان
با ادعاهای 2 خواهر، تیمی از پایگاه 9 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شده و پی بردند 2 خواهر که یکی بیماری صرع دارد در نزدیک یک مرکز خرید در شهرری، با خودرویی تصادف کرده و در دام شیاطین افتادهاند.
«اصغر»، دومین شیطان بود که از سوی ماموران پلیس آگاهی شناسایی و دستگیر شد. وی در همان نخستین دقایق تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و گفت: همراه «مصطفی» داخل باغ مشغول مصرف مشروبات الکلی بودیم که «پویا» و حسام به همراه 2 دختر جوان وارد شدند.
با توجه به اعترافات این مرد، کارآگاهان پلیس به سرعت به خانه پویا رفته و موفق شدند با شلیک تیر هوایی مجرم را که قصد فرار داشت، دستگیر کنند. پویا نیز مانند متهم قبلی به صراحت به ارتکاب جرم اعتراف کرد و نشانی 2 همدست دیگر را در اختیار ماموران قرار داد.
تنها چند ساعت بعد مصطفی، سومین شیطان هم دستگیر شد اما تلاش برای دستگیری چهارمین عضو این باند مقداری به طول انجامید تا اينكه بالاخره ماموران پلیس با استفاده از برخی شگردها مجرم فراری را از مخفیگاه خود بیرون کشیده و دستگیر کردند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
سقوط مرگبار هواپیمای نپالی در ساحل رودخانه
رسانههاي داخلي نپال در گزارشي از سقوط يك هواپيماي مسافربري اين كشور تنها چند دقيقه پس از بلندشدن از باند و كشتهشدن 19 سرنشين آن خبر دادند. اين هواپيما در پايتخت نپال دچار سانحه شد و همه 19 سرنشين آن در دم جان باختند.
مسؤولان شركت هواپيمايي «سيتااير» در پي وقوع اين سانحههوايي اظهار داشتند: اين هواپيما پس از بلندشدن از باند فرودگاه در ساحل يك رودخانه دچار حادثه شد و سقوط كرد.
شواهد حاكي است سرنشينان اين هواپيمای 2 موتوره 16 مسافر و 3 خدمه بودهاند. همچنين 7 انگليسي، 5 چيني و 7 تبعه نپال از سرنشينان آن بودهاند.
سخنگوي پليس نپال پس از وقوع اين سانحه هوايي مرگبار و حضور در صحنه حادثه گفت: خلبان هواپيما سعي داشت آن را سالم در ساحل رودخانه فرود آورد اما متاسفانه هواپيما در آتش سوخت.
علت سقوط اين هواپيماي مسافربري مشخص نيست اما طبق گفته كارشناسان هواشناسي وضع جوي در زمان حادثه مساعد بوده است.
در ماه مه نيز بر اثر سقوط يك فروند هواپيماي مسافربري در شمال اين كشور 15 سرنشين آن جان باختند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
دیده بانی 3 زن
3 زن، دیدهبانان شبکه دزدان حرفهای بودند که به سرقتهای 2 میلیاردی از خانههای اعیانی دست میزدند. 27 دزد قدیمی دور هم جمع شدند و یکی از سازمانیافتهترین شبکههای سرقت را طراحی کردند. در پی سرقتهای زنجیرهای خانهها در غرب و شرق پایتخت ردیابی این دزدان حرفهای در دستور کار تیمی از اداره 17 پلیس آگاهی قرار گرفت.
با آغاز تجسسها، کارآگاهان به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته در خانههای اعیانی پرداخته و توانستند چند تن از دزدان قدیمی را در حال ورود به این خانهها شناسایی کنند. همین تصاویر کافی بود تا ابتدا 3 برادر به نامهای «امیر»، «مهدی» و «مجید»، ردیابی شوند که با دزدان قدیمی دیگری به تشکیل گروههای 3 یا 4 نفره پرداخته و در همه سرقتها از یک زن جوان برای زاغزنی و دیدهبانی استفاده میکردند.
این دزدان با شکستن قفل در خانهها میتوانستند به داخل آن نفوذ کنند. آنها تنها به سرقت اموال با ارزش و کمحجم مانند پول، طلاجات و ارز دست میزدند و وقتی با گاوصندوقی روبهرو میشدند با شکستن آن سرقتهای خود را انجام میدادند.
سرانجام پس از ماهها تلاش شبانهروزی و انجام تحقیقات گسترده پلیسی، همه اعضای این شبکه گسترده سرقت خانهها، شناسایی و مخفیگاه آنان در مناطق جنوب شرق تهران بویژه در منطقه مشیریه تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی قرار گرفت تا اینکه روز 27 تیرماه سال جاری پلیس با اطمینان از حضور همه اعضای این شبکه سرقت در مخفیگاههایشان با دستور دادیار شعبه دوم دادیاری ناحیه 27 تهران در قالب 18 تیم عملیاتی و 100 نیروی پلیس، عملیات گسترده و همزنانی را برای دستگیری همه دزدان آغاز و در کمتر از یک ساعت 27 تبهکار خطرناک را دستگیر كرد.
3 زن به نامهای «فاطمه»(19 ساله)، «مونا» (16 ساله) و «سمیه» (26 ساله) نيز دستگیر شدند. با اعترافات 27 مرد و 3 زن مشخص شد آنان 2 میلیارد تومان به جیبزدهاند و همه اموال سرقتی را به 2 برادر میفروختند که آنان نیز روز 38 تیرماه به دام افتادند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تصادف هولناک 2 کشتی در اندونزی
جستوجوها برای یافتن ناپدیدشدگان حادثه برخورد 2 کشتی مسافربری در اندونزی همچنان ادامه دارد و مقامها نگران گیر افتادن مسافران در خودروهایشان هستند. 8 تن در حادثه روز چهارشنبه کشته شدهاند که اکثرا پس از پریدن در آب در اثر غرق قایقها جان باختهاند.
بیش از 210 مسافر و خدمه در ساعات پس از حادثه نجات یافتند اما عده دیگری که تعدادشان مشخص نیست هنوز ناپدید هستند. جستوجو برای يافتن بازماندگان پس از اینکه بسیاری خانوادهها از گم شدن اعضای خانواده خود خبر دادند همچنان ادامه دارد. حدود 80 مسافر با برخی جراحتها بستری شدهاند که حال یک تن وخیم اعلام شده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
۱۸ عمليات همزمان پليس آگاهي براي ويراني باند بزرگ سرقت
به گزارش خبرنگار ما، به دنبال اعلام چند شكايت از سرقتهاي سريالي منازل در مناطق مختلف تهران رسيدگي به پرونده براي شناسايي و دستگيري سارقان در دستور كار اداره هفدهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفت.
در حالي كه تعدادي از اين منازل به دوربين مدار بسته مجهز بودند، كارآگاهان با بررسي تصاوير دوربينها موفق به شناسايي چند سارق سابقهدار شدند. سارقان شناسايي شده سه برادر به اسامي مهدي، مجيد و امير بودند كه با همدستي چند نفر از سارقان حرفهاي و با تشكيل گروههاي سه و چهار نفره در تمام سرقتها از سه زن جوان براي زاغزني و مراقبت از محل سرقت استفاده ميكردند.
سرانجام پس از گذشت چند ماه، تمام اعضاي اين باند شناسايي شدند تا اينكه كارآگاهان بيست و هفتم تير ماه در ۱۸ تيم عملياتي با تعدادي بيش از ۱۰۰ نفر عمليات گسترده و همزماني را براي دستگيري اعضاي گروه آغاز و ۲۷ متهم به اسامي ميثم، مجتبي، مهدي، امير، عرفان، مبين، داريوش، محسن، دانيال، احسان، مهدي، حميدرضا، مهدي، مجيد، حسين، جواد، علي، مجيد، حسام، احسان، احمد، محمد، نادر، حامد و همچنين سه متهم زن به اسامي مونا، فاطمه و سميه را دستگير كردند و در بازرسي از مخفيگاه آنها ميليونها تومان پول نقد، طلا و جواهرات، دهها دستگاه لپ تاپ، اسلحه، پنج موتوسيكلت و ۹ دستگاه اتومبيل از جمله يك بنز ۱۰۰ ميليون توماني متعلق به مهدي ـ ۲۳ ساله سردسته باند كشف شد.
در بررسي اعترافات به دست آمده از متهمان مشخص شد، سميه معروف به سحر به عنوان زاغ زن در محلهاي سرقت موقعيت را ارزيابي و اطلاعات را در اختيار ديگر اعضاي گروه قرار ميداد كه با توجه به زن بودن متهم همسايگان به او مشكوك نميشدند.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: با تلاش كارآگاهان تاكنون تعدادي از مالباختگان شناسايي و متهمان نيز به سرقت از منازل آنها اعتراف كردهاند. همچنين با اعتراف متهمان دو برادر به عنوان مالخر اموال مسروقه نيز دستگير شدند.
رئيس پليس آگاهي پايتخت با اشاره به ارزش بيش از دو ميليارد توماني اين پرونده گفت: تحقيقات تكميلي در خصوص شناسايي ديگر جرايم ارتكابي متهمان ادامه دارد و مالباختگان ميتوانند جهت پيگيري پرونده يا شكايت خود به اداره هفدهم پليس آگاهي تهران بزرگ مراجعه كنند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اعترافات «مهتاب» در اولين جلسه بازپرسي
زن ۲۱ساله اي که شوهر ۶۳ساله اش را با ضربات چاقو به قتل رسانده و جسد او را به آتش کشيده بود در اولين جلسه بازپرسي، ارتکاب جنايت را گردن گرفت و گفت: از توهين ها و تهمت هاي نارواي همسر موقتم خسته شده بودم!
متهم اين پرونده جنايي که «مهتاب» نام دارد روز پنج شنبه گذشته در مقابل ميز عدالت نشست و به قاضي علي موحدي راد گفت: در همين مدت اندکي که به عقد موقت مرد ۶۳ساله در آمدم، اختلافات زيادي با هم داشتيم او مدام به من توهين مي کرد و تهمت مي زد ديگرخسته شده بودم آن شب شوم هم همين مشاجره ها باعث شد تا دست به چاقو ببرم. وقتي او را کشتم ترسيده بودم مي خواستم از شر جسدش رها شوم که به آژانس تلفني زنگ زدم و جسد را درمحل کشف سوزاندم.
به ناچار به مشهد آمدم و از طريق موسسات کاريابي براي نگهداري از همسر مرد ۶۳ ساله معرفي شدم.
راننده آژانس که از اقدام خود نادم بود گفت: نمي دانم چه شد که وسوسه شدم من بايد در همان موقع که موضوع را فهميدم به پليس گزارش مي دادم.
شايان ذکر است: عصر سه شنبه هفته گذشته ماموران انتظامي کلانتري سلطان آباد جسد سوخته مردي را داخل يک چمدان در زير پلي واقع در ۲۰کيلومتري جاده مشهد- چناران کشف کردند و موضوع را به قاضي علي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند.
با حضور مقام قضايي در محل کشف جسد تحقيقات قضايي با توجه به سرنخ هاي کشف شده براي دستگيري عامل يا عاملان جنايت آغاز شد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
"امين 5 سي سي" به قصاص محکوم شد
متهم در جلسه محاکمه خود که در شعبه 74 دادگاه کيفري و به رياست قاضي عبداللهي برگزار شد با قبول اتهامش گفت : به خاطر اينکه قدم کوتاه است دوستانم به من امين 5 سي سي مي گويند. مقتول به نام ميرفياض در خيابان کارون يک دکه روزنامه فروشي داشت.
چند روز قبل از حادثه يکي از دوستانم چند کارت شارژ از دکه او سرقت کرده بود. من از مقتول خواستم از دوستم شکايت نکند تا پول کارت شارژها را به او بدهم.
روز حادثه به خاطر خوردن قرص ترامادول و ديازپام حالت عادي نداشتم در حال عبور از مقابل دکه روزنامه فروشي بودم که مقتول من را صدا کرد وقتي پيش او رفتم بدون اينکه حرفي بزند، سيلي محکمي به صورتم زد من هم کنترلم را از دست دادم و با چاقويي که به همراه داشتم 5 ضربه به گردن، دست و کتف او زدم.
ميرفياض يک ميله آهني برداشت و به تعقيب من پرداخت که پس از طي مسافتي به علت شدت خونريزي روي زمين افتاد. شب از طريق يکي از دوستانم متوجه مرگ مرد دکه دار شدم. به همين خاطر صبح با مراجعه به کلانتري خود را معرفي کردم.پس از دفاعيات متهم و وکيل مدافعش قضات دادگاه وارد شور شدند و با توجه به درخواست اولياي دم متهم را به قصاص محکوم کردند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مرد اسيدپاش به زودي به اتهام قتل محاکمه مي شود
وي که به شدت سوخته بود تحت مراقبت هاي ويژه قرار گرفت اما به علت شدت آسيب هاي ناشي از سوختگي با اسيد و عفونت حدود يک ماه بعد – شامگاه يکشنبه 27 شهريور – مقابل چشمان حيرت زده و نگران دختر 9 ساله اش جان باخت.از سوي ديگر با شکايت خانواده زن جوان کارآگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي تهران رديابي براي دستگيري ناصر را در دستور کار قرار دادند.
در حالي که رديابي ها براي دستگيري مرد اسيدپاش ادامه داشت شامگاه سه شنبه (12 مهر 90) يکي از بستگان مقتول به طور اتفاقي متهم را که حوالي بهشت زهرا داخل خودرواش خوابيده بود شناسايي کرد و با اعلام موضوع متهم دستگير شد و در بازجويي ها به ريختن اسيد روي همسر سابقش اعتراف کرد و انگيزه خود را انتقامجويي دانست.وي اظهار داشت : تير ماه از همسرم جدا شدم اما به خاطر دخترمان تصميم گرفتيم دوباره ازدواج کنيم به همين دليل از خلخال به تهران آمديم.
مدتي بود به همسرم شک داشتم و اين شک آزارم مي داد و به همين دليل روي شهين اسيد ريختم . بعد هم با سرقت طلاهايش گريختم.با تکميل تحقيقات قاضي دادگاه بخش آفتاب براي متهم به اتهام قتل عمد کيفرخواست صادر کرد و پرونده براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. به زودي مرد اسيدپاش براي دفاع از خود پاي ميز محاکمه قرار مي گيرد.