توجه به مسئله پوشش و حجاب در دين مبين اسلام حائز نكاتي است كه به نظر مي رسد پس از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامي، مورد توجه مسئولان نيست.
خلط مسائل اسلامي با آنچه از قبل وارد ايران شده، در طول سالهاي گذشته صدمات فراواني به فهم جوانان در خصوص مسئله حفظ حجاب زده، بخصوص آن كه در بسياري از موارد سوالات به وجود آمده در ميان نسل جوان درباره شناخت فلسفه حجاب همچنان بيپاسخ مانده است.
آثار اجتماعي حجاب بیبدیل
حجاب صرفاً یک دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است که با وجود آن منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار شده و عدم رعایت آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست بر جای مي گذارد.
زن در پرتو حفظ این ارزش می تواند عامل نیرومندی در جهت حفظ سنت ها و روابط اجتماعی سالم و ارزش های انسانی و معنوی باشد؛ به همین دلیل حجاب بارزترین نشانه هویت زن مسلمان به شمار می رود و ما بوضوح در کشورهای اسلامی، آثار وجودی آن را می بینیم و در کشورهایی که حجاب با تجاوز استعمارگران از میان رفته یا کمرنگ شده، آثار زیانبارش به خوبی مشهود و نمایان است.
سوءاستفادههاي سياسي از مالزي تا تركيه
انتخابات مجلس پنجم يكي از بزنگاههاي مهم در تغيير و انحراف مفاهيم مهم اسلامي در مسئله حجاب تلقي ميشود.
براي نخستين بار در اين انتخابات يكي از آقازادهها به عنوان كانديداي انتخابات مجلس با تبليغاتي عجيب براي عبور از حجاب برتر، توانست به راي نسبتاً بالايي در تهران دست پيدا كند.
وي با اظهار تمايل در خصوص كنار گذاشتن برخي عادات عرفي ايران، سوار شدن بر دوچرخه را به عنوان يك ويژگي براي زن مسلمان تبليغ كرد كه در جامعه آن روز تقريباً غيرطبيعي بود.
در كنار اين تبليغات، پرداختن به نوع حجاب برخي كشورهاي اسلامي در دستور كار دولت وقت قرار گرفت؛ بر اين مبنا كه بد نيست حجاب ايرانيان مانند زنان مسلمان آن كشورها تغيير كند.
نوعاً حجابهاي مدنظر مربوط به كشورهايي چون مالزي و اندونزي بود كه با پوششهاي رنگي متناسب با فرهنگ آن كشورها و مغاير با نوع عرف ايراني، به عنوان زمينهاي براي كنار گذاشتن رنگ مشكي تلقي ميشد.
بحث تبليغ لباسها با رنگهاي تند و زننده از جمله مواردي بود كه در دولت اصلاحات نيز پيگيري شد.
اصول فرهنگي در نظر گرفته شده در دولت خاتمي بر مبناي نظام سكولار غربي شكل گرفته بود و بسياري از طرحهاي برنامهريزي شده كلان در بخشهاي مختلف اين دولت به نوعي بر ضد فرهنگ حجاب و عفاف اسلامي پايهگذاري شده بود.
اثرات مخرب نگاه دولت سازندگي و اصلاحات در مسئله حجاب را ميتوان در ايام انتخابات دهه 80 به خوبي جستوجو كرد.
اما نكته حائز اهميت آن است كه در دولت اصولگرا نيز به نظر ميرسد نوع سياستگذاري فرهنگي در عرصه حجاب و عفاف ادامهدهنده همان نظام فرهنگي پيشين است، بخصوص آن كه برخي از صاحبمنصبان اين دولت در سخنان خود صراحتاً اعلام كردند كه با حجاب مردم كاري ندارند.
برخلاف حضور گشت امنيت اجتماعي در سطح جامعه، تبليغ فراوان بر حجاب كشورهايي چون تركيه، لبنان و برخي كشورهاي عربي و از سويي عدم كنترل و نظارت صحيح بر بازار مد و پوشاك خود عامل ديگري براي افزايش بدحجابي در سطح جامعه شده است.
گرههاي كور مد و حجاب!
پيوند زدن مدگرايي غربي و عربي با مسئله حجاب و پوشش به عنوان يك اصل ديني را شايد بتوان يكي از مهمترين مظالم روا شده در اين زمينه دانست.
سادهترين نگاه ديني و اطلاع از مسائل شرعي به خوبي نشان ميدهد كه مدسازي در عرصه حجاب اگر بر مبناي عرف غربي صورت گيرد به طور كاملاً مشخص و پيش از همهگير شدن مد طراحي شده، لباس شهرت تلقي خواهد شد كه در نظام حجاب اسلامي امري نكوهيده و استفاده از آن حرام است.
تربيت نيروي مجرب در عرصه تهيه الگو براي حجاب و عفاف مسئله ديگري است كه به اين عرصه لطمه زده است.
بيشتر فعالان عرصه مدسازي در كشور به دليل ناآگاهي از مفاهيم و دستورات ديني و استفاده ابزاري از پوششهاي متنوع بومي ايران، بر اساس تعاليم دانشگاهي غربي نتوانستند مدهاي مناسب با فرهنگ و عرف اسلامي – ايراني را توليد نمايند.
متاسفانه حتي در رسانههاي جمعي مانند صدا و سيما شاهد تبليغ انواع پوششهاي زننده در قالب الگوسازيهاي اسلامي هستيم و البته از اين قاعده سينما را نيز نبايد استثنا دانست؛ چرا كه ترويج الگوهاي بيحجابي به طور عمده از بخش قابل توجهي از هنرمندان غيرمتعهد سينما به جامعه تزريق ميشود.
ضعف فعاليت هنري متعهد در عرصه پوشاك تا آنجا پيش رفته كه واردات پوشاك غربي و استفاده عمده از آنها در ميان جوانان به يك افتخار تبديل شده است.
اين مسئله فارغ از صدمات شديد اقتصادي كه به توليدات داخلي و افزايش سطح تنوع در طراحيهاي لباس كشور وارد ميسازد، نوع پوشش جوانان را نيز تغيير داده و به مرور با تغيير ذائقه فرهنگي سطح گستردهاي از مردم، سبب تغيير نوع نگاه به فرهنگ حجاب و عفاف خواهد شد.
نمونه بارز اين مطلب را ميتوان در واردات گسترده و البته قاچاق پوشاك تركيهاي مشاهده كرد كه به طور عمده طراحي آن بر اساس تعاليم ماهوارهاي صورت ميگيرد و حتي در بسياري از موارد مورد استفاده مردم تركيه نيز قرار نميگيرد.
تمام نبايدهاي يك نمايشگاه به بهانه تنوع!
در چند سال گذشته به شكل گستردهاي، كارگروههايي چه در حوزههاي دولتي و چه در حوزههاي خصوصي براي فعاليت در عرصه مد و لباس فعال شدهاند.
مهمترين كارگروه تشكيل شده را بايد كارگروه ساماندهي مد و حجاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دانست كه بروز فعاليتهايش در چند سال گذشته نمايشگاههايي است كه در زمانهاي مختلف سال و به بهانههاي گوناگون تشكيل شده است.
توجه مجلس شوراي اسلامي نيز به مسئله پوشش و تدوين مد ايراني و در عرصه مهمتر توجه به مسئله لباس ملي بخشي از فعاليتهايي است كه به ظاهر در جهت ساماندهي اين مسئله در كشور انجام شده است.
اما بازخوردهاي نمايشگاههاي مد و لباس نشان ميدهد آنچه تا كنون انجام شده مطلوب عموم مردم و كارشناسان اين عرصه نيست.
به عنوان نمونه پس از برگزاري نخستين نمايشگاه مد و لباس بيشتر بازديدكنندگان معتقد بودند آنچه در اين نمايشگاهها عرضه شده خارج از عرف پذيرفته شده جامعه و نيز به لحاظ اقتصادي بدون صرفه است.
توزيع انواع روسري، مانتو، شال و حتي لباس با قيمتهاي گزاف و تنها به بهانه نمايشگاه مهمترين ويژگي منفي اين نمايشگاهها از نگاه مردم بوده است.
كارشناسان معتقدند آنچه در اين نمايشگاهها تصوير و طراحي ميشود، به ذهن هر كودكي متبادر خواهد شد و آنچه به دست مردم ميرسد با توجه به قيمت فروش، به هيچ عنوان متناسب با ذائقه فرد ايراني نيست.
اين مسئله را ميتوان در هجوم بيش از پيش مردم به خريد پوشاك خارجي و با طراحيهاي بعضاً نامناسب ملاحظه كرد.
استفاده از رنگهاي نامتناسب در كنار يكديگر و استفاده از پارچههاي نامرغوب با طراحيهاي نه چندان جالب در كنار استفاده از رنگهاي زننده كه به طور عموم در جامعه پذيرفته شده نيست و گاهاً تنها مورد استفاده دانشجويان رشتههاي هنر قرار ميگيرد از جمله مواردي است كه مردم را از استفاده عمومي از اين پوشاك بر حذر ميدارد.
بخش حجاب و عفاف نمايشگاه قرآن جايگاه تبليغ پوشش عربي!
ارائه انواع چادرهاي عجيب و غير قابل استفاده در ايران كه بر اساس طراحيهاي كشورهاي عربي در نمايشگاه قرآن عرضه شد، تعجب همگان را برانگيخت.
استفاده از طرحهاي عجيب روي چادرهاي مشكي كه بيش از آن كه تنوعبخشي در اين عرصه باشد، به طراحي لباس شهرت ميماند، نه تنها موجب رضايت زنان محجبه بازديدكننده نشد، بلكه دستمايه تمسخر رسانههاي غربي نيز قرار گرفت.
به عنوان نمونه استفاده از رنگهاي قرمز در طراحي روي چادرها و يا استفاده از سنگهاي براق بر روي پارچههاي چادري، به جاي تصوير حجاب متنوع اسلامي نوعي لباس شب را تداعي ميكرد.
با وجود آن كه انتظار ميرفت در نمايشگاه قرآن پوششهاي متنوعتري بر اساس تعاليم نظام حجاب و عفاف اسلامي به نمايش درآيد، اما اين غرفه تنها عاملي براي تمسخر چادر مشكي به عنوان حجاب برتر بود.
پاسخگويي مسئولان؛ طراحي حجاب براي چه كسي؟
اگر سمت و سوي هدفگذاري طراحيهاي حجاب و عفاف براي دو قشر محجبه و بدحجاب مشخص شود، به راحتي ميتوان تصميم گرفت كه چه نوع حجابي مناسب هر فرد است.
اين مطلب به آن معناست كه استفادهكننده از چادرهاي فعلي و يا پوششهاي سنگين جامعه هيچ گاه به سراغ استفاده از پوششهاي طراحي شده زننده فعلي نخواهد رفت و متاسفانه به نظر ميرسد به تنوع بخشي پوشاك اين افراد هيچ توجهي صورت نميگيرد.
در واقع آنچه امروز به عنوان تنوع در عرصه مد و لباس مطرح ميشود تنها به جلب نظر عده كمي از افراد بدحجاب در جامعه اكتفا ميكند؛ كه البته بايد توجه داشت تبليغات ماهوارهاي پوشاك غربي با شدتي كه امروز صورت ميگيرد، روز به روز از جمعيت علاقهمند به پوشاك بومي داخل خواهد كاست.
اما مسئله اينجاست كه مرور زمان و افزايش گستردگي توزيع پوشاك نامناسب در ساخت فرهنگ كشور تاثيرگذار خواهد بود و حتي ميتواند قشر محجبه و عفيف جامعه را تحت تاثير قرار دهد.
متاسفانه شواهد عيني نشان ميدهد بيشتر افرادي كه به سوي چادرهايي با طراحيهاي عجيب تمايل پيدا كردهاند، بخشي از همان قشر جامعه هستند كه پيش از اين از پوششهاي متعارف چادر استفاده ميكردند.
به طور قطع بيتوجهي مسئولان در 30 سال آينده بروز جديتري از ترويج فرهنگ بيحجابي در جامعه را به جاي خواهد گذاشت.
نمیشود با چادر ساده مشکی افرادی که صبح تا شب به ماهواده نگاه میکنند رو جذب کرد
حقیقت این است که خانه ای بدون ماهواره نیست
باید این حقیقت را پذیرفت
ریخت وپاش غذا ، هدیه ، بن های میلیونی و.... به اسم قرآن واهل بیت