به گزارش صراط، امريکا و انگليس درسال ۲۰۰۳ با نقض
آشکار قوانين بينالملل و به بهانه يافتن تسليحات کشتار جمعي به عراق حمله
کردند. واشنگتن و لندن، صدام حسين ديکتاتور سابق عراق را به انباشت تسليحات
کشتار جمعي متهم کرده بودند، ادعایي که هيچگاه واقعيت آن اثبات نشد.
در دسامبر ۲۰۱۲ ميلادي، دزموند توتو برنده جايزه صلح نوبل از آفريقاي جنوبي، محاکمه بوش و بلر را در دادگاه بين المللي لاهه خواستار شد.
دزموند توتو گفت: « بي اخلاقي امريکا و تصميم انگليس در تجاوز به عراق در سال ۲۰۰۳ ميلادي بر اساس دروغی مبنی بر اینکه عراق داراي تسليحات کشتار جمعي است، جهان را بيش از هر کشمکش ديگري در تاريخ بي ثبات و دو قطبي کرده است.»
توتو افزود: « رهبران وقت امريکا و انگليس به جاي شناخت پيچيدگيها و مسايل جهان، زمينه را برا ي رفتارهاي قلدرمابانه فراهم و ما را از هم دورتر کردند.»
بر اساس برآوردها، از زمان تهاجم امريکا به عراق و در نتيجه اشغال اين کشور در سال ۲۰۰۳ ميلادي، بيش از يک ميليون عراقي کشته شدهاند.
پرس تي وي در اين باره با مايک پريسنر، کهنه سرباز امريکايي جنگ عراق از لس آنجلس گفت و گويي انجام داده است که برگردان آن را در زير ميخوانيد:
پرس تي و ي: اين موضوع، ابراز ترديدهاي جدي را درباره ميراث جنگ عراق موجب شده است. قريب به يک دهه از جنگ گذشته و نه تنها صلحي برقرار نشده بلکه چيزي را به جز مرگ و ويراني بيشتر شاهد نبودهايم.
پريسنر: بله، کاملا درست ميگوييد، چيزي که در عراق شاهد آن هستيم بخشي از ميراث جنگ امريکا است و اين چيزي است که قبل از اين جنگ در عراق وجود نداشته است.
زماني که من در چارچوب بخشي از تهاجم غير قانوني امريکا و اشغال عراق در مارس ۲۰۰۳ ميلادي به اين کشور اعزام شدم، اين نوع خشونت و برادر کشي و درگيري قومي در اين کشور وجود نداشت.
اختلافي ميان شيعه و سني و خشونت قومي وجود نداشت. شبه نظاميان از مذاهب مختلف که با يکديگر بجنگند و همديگر را بمباران کنند و مسايلي از اين قبيل وجود نداشتند. عراق به سياست احترام به تمامي مذاهب و همزيستي مسالمت آميز پايبند بود.
اما استراتژي امريکا براي سلطه به عراق، از زمانی آغاز شد که اشغال آغاز شد و آشکار شد که مردم عراق مخالف آن هستند که کشورشان از سوی امریکا اشغال شود امریکایی که کشور آنها را بمباران و پيشتر آنها را ده سال تحريم کرده بود. امريکا استراتژي را طراحي کرده بود تا مقاومت اتحاد ملي عراق را در برابر اشغال، ارزيابي کند.
بنابر اين، به عنوان بخشي از استراتژي امريکا براي سلطه برعراق، استراتژي ويراني بافت اجتماعي عراق، ايجاد نزاع قومي، تامين مالي گروهها با هدف درگيري با يکديگر، حمايت از گروههاي خاص در دولت و گماردن آنها در مناصب دولتي آغاز شد، تشکيل دولتي با خط و خطوط قومي، نقض قوانين بين المللي است.
چيزي را که امروز در عراق شاهد هستيم دقيقا همان چيزي است که دولت امريکا برنامه ريزي کرده بود. اين تنها راهي بود که آنها براي شکست مقاومت برنامه ريزي کرده بودند و امکان اجراي برنامههاي واشنگتن را براي اشغال و سلطه بر عراق فراهم مي آورد.
پرس تي وي: خوب نظرتان درباره موضع امريکا چيست؟ آنها ميگويند که امنيت در دست عراقيهاست و اصولا آنها بايد اين مسئوليت را برعهده بگيرند و امنيت کشورشان را حفظ کنند.
پريسنر: بله، استراتژي کلي پشت پرده برنامه به اصطلاح خروج نيروهاي امريکايي از عراق درحقيقت حفظ پايگاههايش با هدف حفاظت ازمنافع دولت امريکا و عمدتا کنترل اين کشور بر ذخايرعراق و تقسيم نفت آن در ميان شرکتهاي مختلف امريکايي و انگليسي و همچنين فرانسه و آلمان بود.
دولت و نيروهاي عراق امروز هستند تا وضعيت موجود را حفظ کنند، دولت جديدي را که امريکا احساس کرد شايسته است تا رهبري را به آن واگذار کند.
بله، کاخ سفيد ميخواهد بگويد که اوضاع امنيتي در عراق رو به وخامت است. اوضاع امنيتي از نظر سياستمدران در واشنگتن با امنيتي که مردم عراق ميخواهند، بسيار متفاوت است.
امنيت در واشنگتن به اين معناست که منافع اين کشور، پايگاههاي امريکا و قراردادهاي امريکا حفظ شود. و اگر هرچيزي اين موارد را تهديد کند، آنها از دولت عراق خواهند خواست تا آن را با خشونت پاسخ دهد، مردم را شکنجه و دولتها را مورد حمله قرار دهد.
و بايد يادآور شويم که آيا نيروهاي عراقي ازعهده تکليفي که امريکا به آنها محول کرده برآيند- به خاطر داريم که باراک اوباما رئيس جمهوري امريکا خود در سخناني در مراسم پايان جنگ عراق گفت، بديهي است که مسئوليت ما در عراق پايان نيافته است.
و ما پيشرفت اين مسايل را درعراق شاهد هستيم. و ترديدي نيست که دولت و ارتش امريکا اگر مسايل مطابق با خواسته آنها پيش نرود بار ديگر در اين کشور مداخله خواهند کرد.
در دسامبر ۲۰۱۲ ميلادي، دزموند توتو برنده جايزه صلح نوبل از آفريقاي جنوبي، محاکمه بوش و بلر را در دادگاه بين المللي لاهه خواستار شد.
دزموند توتو گفت: « بي اخلاقي امريکا و تصميم انگليس در تجاوز به عراق در سال ۲۰۰۳ ميلادي بر اساس دروغی مبنی بر اینکه عراق داراي تسليحات کشتار جمعي است، جهان را بيش از هر کشمکش ديگري در تاريخ بي ثبات و دو قطبي کرده است.»
توتو افزود: « رهبران وقت امريکا و انگليس به جاي شناخت پيچيدگيها و مسايل جهان، زمينه را برا ي رفتارهاي قلدرمابانه فراهم و ما را از هم دورتر کردند.»
بر اساس برآوردها، از زمان تهاجم امريکا به عراق و در نتيجه اشغال اين کشور در سال ۲۰۰۳ ميلادي، بيش از يک ميليون عراقي کشته شدهاند.
پرس تي وي در اين باره با مايک پريسنر، کهنه سرباز امريکايي جنگ عراق از لس آنجلس گفت و گويي انجام داده است که برگردان آن را در زير ميخوانيد:
پرس تي و ي: اين موضوع، ابراز ترديدهاي جدي را درباره ميراث جنگ عراق موجب شده است. قريب به يک دهه از جنگ گذشته و نه تنها صلحي برقرار نشده بلکه چيزي را به جز مرگ و ويراني بيشتر شاهد نبودهايم.
پريسنر: بله، کاملا درست ميگوييد، چيزي که در عراق شاهد آن هستيم بخشي از ميراث جنگ امريکا است و اين چيزي است که قبل از اين جنگ در عراق وجود نداشته است.
زماني که من در چارچوب بخشي از تهاجم غير قانوني امريکا و اشغال عراق در مارس ۲۰۰۳ ميلادي به اين کشور اعزام شدم، اين نوع خشونت و برادر کشي و درگيري قومي در اين کشور وجود نداشت.
اختلافي ميان شيعه و سني و خشونت قومي وجود نداشت. شبه نظاميان از مذاهب مختلف که با يکديگر بجنگند و همديگر را بمباران کنند و مسايلي از اين قبيل وجود نداشتند. عراق به سياست احترام به تمامي مذاهب و همزيستي مسالمت آميز پايبند بود.
اما استراتژي امريکا براي سلطه به عراق، از زمانی آغاز شد که اشغال آغاز شد و آشکار شد که مردم عراق مخالف آن هستند که کشورشان از سوی امریکا اشغال شود امریکایی که کشور آنها را بمباران و پيشتر آنها را ده سال تحريم کرده بود. امريکا استراتژي را طراحي کرده بود تا مقاومت اتحاد ملي عراق را در برابر اشغال، ارزيابي کند.
بنابر اين، به عنوان بخشي از استراتژي امريکا براي سلطه برعراق، استراتژي ويراني بافت اجتماعي عراق، ايجاد نزاع قومي، تامين مالي گروهها با هدف درگيري با يکديگر، حمايت از گروههاي خاص در دولت و گماردن آنها در مناصب دولتي آغاز شد، تشکيل دولتي با خط و خطوط قومي، نقض قوانين بين المللي است.
چيزي را که امروز در عراق شاهد هستيم دقيقا همان چيزي است که دولت امريکا برنامه ريزي کرده بود. اين تنها راهي بود که آنها براي شکست مقاومت برنامه ريزي کرده بودند و امکان اجراي برنامههاي واشنگتن را براي اشغال و سلطه بر عراق فراهم مي آورد.
پرس تي وي: خوب نظرتان درباره موضع امريکا چيست؟ آنها ميگويند که امنيت در دست عراقيهاست و اصولا آنها بايد اين مسئوليت را برعهده بگيرند و امنيت کشورشان را حفظ کنند.
پريسنر: بله، استراتژي کلي پشت پرده برنامه به اصطلاح خروج نيروهاي امريکايي از عراق درحقيقت حفظ پايگاههايش با هدف حفاظت ازمنافع دولت امريکا و عمدتا کنترل اين کشور بر ذخايرعراق و تقسيم نفت آن در ميان شرکتهاي مختلف امريکايي و انگليسي و همچنين فرانسه و آلمان بود.
دولت و نيروهاي عراق امروز هستند تا وضعيت موجود را حفظ کنند، دولت جديدي را که امريکا احساس کرد شايسته است تا رهبري را به آن واگذار کند.
بله، کاخ سفيد ميخواهد بگويد که اوضاع امنيتي در عراق رو به وخامت است. اوضاع امنيتي از نظر سياستمدران در واشنگتن با امنيتي که مردم عراق ميخواهند، بسيار متفاوت است.
امنيت در واشنگتن به اين معناست که منافع اين کشور، پايگاههاي امريکا و قراردادهاي امريکا حفظ شود. و اگر هرچيزي اين موارد را تهديد کند، آنها از دولت عراق خواهند خواست تا آن را با خشونت پاسخ دهد، مردم را شکنجه و دولتها را مورد حمله قرار دهد.
و بايد يادآور شويم که آيا نيروهاي عراقي ازعهده تکليفي که امريکا به آنها محول کرده برآيند- به خاطر داريم که باراک اوباما رئيس جمهوري امريکا خود در سخناني در مراسم پايان جنگ عراق گفت، بديهي است که مسئوليت ما در عراق پايان نيافته است.
و ما پيشرفت اين مسايل را درعراق شاهد هستيم. و ترديدي نيست که دولت و ارتش امريکا اگر مسايل مطابق با خواسته آنها پيش نرود بار ديگر در اين کشور مداخله خواهند کرد.