شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۷
کشکول

سازمان مقاتلين خلق در آغوش مادر

البته شايد كه به ياران مسعود نتوان يار گفت وقتي كه از سر حفظ جان مجبورند يار بمانند و راه پس و پيشي براي خود باقي نگذاشته اند...
کد خبر : ۸۱۹۷۶
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، کشکول در آخرین به روز رسانی خود نوشت:
 
فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ يَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ کَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَکَّرُونَ

مثل او همچون سگ ( هار ) است که اگر به او حمله کنی ، دهانش را باز ، و زبانش را برون می آورد ، و اگر او را به حال خود واگذاری ، باز همین کار را می کند ( گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمی شود!) این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را ( برای آنها ) بازگو کن ، شاید بیندیشند ( و بیدار شوند) آيه ۱۷۶ اعراف

آدمي به هر دل سنگي و بي مهري هم كه باشد اگر مدام سگ پاسوخته اي (۱) پايش را بليسد و عجز و آه و ناله كند آخرالامر حتما تكه استخوان مرداري هم كه باشد جلوي او خواهد انداخت ، خصوصا كه مي داند روزي وفاي اين سگ به دردش خواهد خورد ؛ همچنين است ماده سگ هاري كه توله اي بخواهد از سينه او شير بخورد و مدام دنبال او بدود.

مسعود رجوي و يارانش ، هر چند اندك مدتي پاچه امريكائي ها را رها كرده بودند ( يا شايد آمريكائيها و اروپائيها به آنها توجهي نمي كردند ومي خواستند كه مصالح خودشان را حفظ كند ) اما آنها چون كه به وفاي اين منافقين ايمان دارند دوباره آغوش مادرانه خود را برايشان باز كرده اند.

البته شايد كه به ياران مسعود نتوان يار گفت وقتي كه از سر حفظ جان مجبورند يار بمانند و راه پس و پيشي براي خود باقي نگذاشته اند...


قارون! گرفتمت كه شدى در توانگرى

سگ نيز با قلاده ی زرين همان سگ است (۲)

 

۱: سگ پاسوخته؛ كنايه از هرزه‌گرد و دربدر / فرهنگ لغت دهخدا

۲: سعدی