ششلولبندی شغالهای شب در جادههای تاریک
روز 19 بهمنماه سال گذشته راننده آشفته یک تریلر ترانزیت به کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس رفت و به ماموران گفت: سرنشینان یک خودروی ماکسیمای سیاهرنگ با تهدید تپانچه و با بستن دست و پا و قرار دادن من در صندوق عقب خودروی ماکسیما، اقدام به سرقت تریلر پر از قطعات لوازم یدکی کرده و مرا نیز در بیابانهای اطراف جاده دماوند با همان دست و پای بسته شده رها کردند.
وقتی ماجرای این سرقت مسلحانه که در آن 3 کلت کمری در دستان دزدان دیده شده بود به دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 27 تهران اطلاع داده شد، وی دستور داد تیمی از اداره یکم مبارزه با سرقت مسلحانه پلیس آگاهی تهران بزرگ وارد عمل شوند. در این مرحله راننده تریلر تحت تحقیق گرفته شد و به کارآگاهان گفت: ساعت 5 صبح بود، در حالی که از بندر بوشهر به سمت تهران در حال انتقال محموله لوازم یدکی خودرو بودم، در سهراهی سیمان برای پرسیدن آدرس ایستادم که در همان لحظه سرنشینان یک ماکسیمای سیاهرنگ در حالی که اسلحه داشتند به من حمله کردند و با مشت و لگد به جانم افتادند، سپس مرا داخل صندوقعقب ماکسیما زندانی كرده و به بیابانهای اطراف جاده دماوند بردند.
24 ساعت نگذشته بود و در حالی که مشخصات تریلر برای ردیابی در سیستم جامع پلیس ثبت شده بود ساعت 8 صبح همسایگان یک گاراژ متروکه با دیدن رفت و آمدهای مرموز مردان ناشناس به آنجا پلیس پاکدشت را در جریان قرار دادند و ماموران با عملیاتی غافلگیرانه 3 مرد 23 تا 35 ساله به نامهای «محسن»، «قدرت» و «رسول» را همراه تریلر پر از محموله لوازم یدکی و یک ماکسیمای دزدی به دام انداختند.
3 مرد تبهکار با وجود اینکه سعی در پنهانکاری داشتند با شناسایی شدن از سوی راننده سرانجام لب به اعتراف باز کرده و به مشارکت و همدستی در سرقت محموله لوازم یدکی با 2 مرد به نامهای «بهنام» و «فرزاد» اعتراف کرده و گفتند هر سه به سرکردگی جوان 25 سالهای به نام «بهنام» تنها در این دزدی با اعضای باند همدستی داشتهاند و از دیگر جرائم و سرقتهای این شبکه اطلاعی ندارند. کارآگاهان پی بردند گاراژ متروکه در پاکدشت از 3 ماه پیش و توسط سرکرده باند و با استفاده از اوراق و مدارک شناسایی جعلی و برای تخلیه محمولههای سرقتی اجاره شده است.
تیم پلیس جنایی با اعترافات دزدان مسلح 4 عضو اصلی و فراری به نامهای «بهنام- ع» رئیس باند، «بهنام- ق»، «فرزاد» و «گنجعلی- م» ـ 25 تا 43 سالهـ را شناسایی و اقدامات همهجانبه در راستای شناسایی مخفیگاه و دستگیری آنان را آغاز کرد و همزمان مشخصات و تصاویر بهدست آمده از آنها در اختیار همه یگانهای پلیس قرار گرفت. بررسیهای اطلاعاتی نشان داد سردسته شبکه از مجرمان قدیمی و متواری است و 2 برادر وی نیز به اتهام ارتکاب جرائم مختلف در زندان بسر میبرند. فرزاد سرنوشت مشابهی داشته و وی نیز از سوی دادسرای اردبیل تحت تعقیب بوده است. بهنام و گنجعلی دیگر اعضای این باند در زمینه سرقت خودروهای مدل بالا تخصص داشته و بارها دستگیر شده بودند.
روز 29 بهمنماه بود که مردی به خاطر سرقت یک ماکسیما دستگیر و در حالی که در زمان دستگیری توسط ماموران، خود را «فرزاد قربانی» معرفی کرده بود، به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال یافت و با پیگیری مشخص شد وی هنگام کشیدن شیشه با استفاده از خودروی دزدی و در اتوبان آزادگان قصد فرار از دست ماموران گشت پلیس را داشته که به دام افتاده است. فرزاد کسی نبود جز همان بهنام - ق که در برابر کارآگاهان ضدجرائم مسلحانه لب به اعتراف باز کرد و به عضویت در باند دزدان مسلح و شرکت در 8 سرقت مسلحانه محموله در جادههای ساوه، کهریزک، بومهن، امام رضا (ع) و کمربندی شهید فیروزآبادی و همچنین سرقت تعداد زیادی ماکسیما و مزدا 3 که در سرقتهایشان از اين خودروها استفاده میکردند، اعتراف کرد.
عضو دیگر این باند گنجعلی بود که روز 27 فروردینماه در اقدام احمقانهای دستگیر شد. در این روز یک ماکسیما در جاده رباطکریم دچار نقص فنی شد و راننده آن پس از عدمتوانایی در روشن کردن خودرو اقدام به رها کردن خودرو در همان محل کرد. کشاورزان زمینهای زراعی که به رها شدن خودرو از سوی راننده ماکسیما مشکوک شده بودند، برای بررسی موضوع به راننده خودرو نزدیک شدند که ناگهان با فرار راننده ماکسیما روبهرو شدند و سرانجام در یک درگیری وی از سوی کشاورزان دستگیر شد و در اختیار ماموران کلانتری زرندیه قرار گرفت.
رئیس ششلولبند این باند هنوز فراری بود، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند وی 3 اسلحه کمری در اختیار دارد که هر بار و زمان سرقت محمولهها، تپانچهها را در اختیار دیگر اعضای گروه قرارداده و پس از پایان هر سرقت نیز بار دیگر هر 3 تپانچه را از نوچههایش تحویل گرفته و نزد خود نگهداری میکند.
اقدامات پلیسی برای شناسایی مخفیگاه بهنام و دستگیری وی در شرایطی در دستور کار اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار داشت که وی زندگی کاملا مخفیانهای را انتخاب کرده بود و در این مدت نیز همواره از مشخصات جعلی استفاده میکرد، با این وجود و با انجام سلسله اقدامات پلیسی گسترده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند بهنام به تازگی از تهران خارج شده و در یکی از روستاهای اردبیل مخفی شده است.
بلافاصله هماهنگیهای لازم با پلیس آگاهی اردبیل انجام شد و با توجه به مسلح بودن بهنام و احتمال اقدامات مسلحانه حتی گروگانگیری، تیم ویژهای به پاتوقهای وی اعزام شد تا اینکه روز 25 شهریورماه و در حالی که بهنام سوار خودرو بود، در یک عملیات تعقیب و گریز و با شلیک گلوله به چرخهای خودرو دستگیر شد.
بهنام در اعترافاتش با پذیرفتن سرقتهای مسلحانه از محموله خودروهای ترانزیت به دزدی خاور برای جابهجایی محمولههای سرقتی، 2 سرقت مسلحانه احشام، یک آدمربایی مسلحانه در کرج با انگیزه اختلاف با فروشندگان موادمخدر درباره جابهجایی 100 کیلوگرم موادمخدر و همچنین دهها سرقت ماکسیما و مزدا 3 اعتراف کرد. با راهنماییهای رئیس باند، 3 نوچه دیگر بهنام که وی را در فرار کمک میکردند نیز دستگیر شدند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
10 سال زندان برای پدر دخترکش
مرد شیشهای که در اثر توهم دختر خود را به جای شیطان و به صورت هولناکی به قتل رسانده بود، به اشد مجازات محکوم شد. صبح روز 12 آبانماه سال گذشته ماموران پلیس اراک از طریق تماس مردی در جریان قتلی در یکی از بیابانهای آن شهرستان قرار گرفتند.
با مراجعه ماموران به محل اعلام شده، مرد تماس گیرنده در توضیحات خود گفت کارگر یکی از زمینهای اطراف اراک است که هنگام کار کردن مردی را دیده که در حال دفن کردن جنازهای خونین در بیابانها بوده و پس از آن با یک خودروی پیکان از آنجا فراری شده است. بدین ترتیب با مخابره این خبر به واحدهای گشت در 40 کیلومتری جاده قم به اراک خودروی پیکان مورد نظر متوقف شد و راننده آن که مردی 35 ساله به نام «جواد» بود نیز بازداشت شد.
متهم با حضور در محل گزارش شده، محل دفن دختر 6 سالهاش را به ماموران نشان داد. این مرد در بازجوییها مدعی شد «ریحانه» دختر 6 سالهاش حاصل ارتباط نامشروع همسرش با مرد دیگری است اما ماموران در بازرسی از خودروی وی شیشه کشف کردند و دریافتند این مرد در پی توهم حاصل از مصرف مواد مخدر، دختر خود را به قتل رسانده است.
پدر جنایتکار که ساکن تهران است در تشریح چگونگی به قتل رساندن دخترش گفت: قطعه سنگی بزرگ به سر دخترم کوبیدم و وی را از پا درآوردم. در ادامه، پرونده با صدورکیفرخواست به شعبه اول دادگاه کیفری استان مرکزی فرستاده شد. در جریان تحقیقات صورت گرفته از سوی قضات دادگاه مشخص شد، جواد قصد کشتن دیگر اعضای خانوادهاش را نیز داشته است.
متهم در دفاع از خود گفت: دخترم را به صورت شیطان میدیدم و برای مبارزه با شیاطین اول باید دختر خود را میکشتم. قاضی صمد محمدی، رئیس شعبه اول دادگاه کیفری استان مرکزی در اینباره گفت: سلامت روحی و روانی متهم از سوی کمیسیون پزشکی قانونی مورد تایید قرار گرفت. وی افزود: با توجه به جریحهدار کردن احساسات عمومی در پی این جنایت قضات دادگاه برای مرد شیشهای حداکثر مجازات یعنی 10 سال زندان را در نظر گرفتند. همچنین وی به پرداخت دیه به خاطر قتل و یکسوم دیه به دلیل جنایت درماه حرام محکوم شده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
محاصره رئیس فراری باند خشن در مخفیگاه طلایی
اعترافات 17 نوچه خشن کافی بود تا رئیس فراری باند کیفقاپان تهران ردیابی شود. اعضای این باند، دزداني قدیمی بودند که با آزادی از زندان دور همه جمع شدند تا با استفاده از قمه، قداره، شوکر و گاز اشکآور اقدام به سرقت از طعمههایشان در تهران و دیگر شهرها کنند.
با فعالیت این باند بررسی سرقتها نشان داد در بیشتر آنها سرقت از کسانی صورت گرفته که پس از مراجعه به مراکز تجاری و اقتصادی بویژه شعبات بانکی و صرافیها پول زیادی همراه آنها بوده و دزدان با روش زاغزنی آنها را شناسایی و از همراه بودن پول اطلاع و اطمینان کامل داشتهاند به گونهای که طبق ادعاهای مالباختهها، دزدان در صورت عدم امکان ارتکاب سرقت به شیوه کیفقاپی، با رفتار خشن، تهدید با قمه يا کتککاری سرقتهای خود را انجام میدادند.
پلیس خیلی زود 17 دزد 20 تا 47 ساله را دستگیر کرد که در شهرهای کاشان، اسلامشهر، پاکدشت و مناطق اتابک، تهرانپارس، نیروی هوایی و خیابان نبرد تهران پنهان شده بودند. این 17 دزد اعتراف کردند رئیس آنها جوان 28 سالهای به نام «وحید» بوده که 6 بار به زندان افتاده است. کارآگاهان اداره 18 پلیس آگاهی در ادامه تحقیقات خود برای شناسایی سرکرده گروه، با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه وی در یکی از روستاهای نهاوند شدند و بلافاصله با توجه به حرفهای بودن وحید و احتمال فرارش، کارآگاهان وی را بامداد جمعه 7 مهرماه در حالی که در ساختمانی واقع در یک باغ خارج از روستا مخفی شده بود، دستگیر کردند.
زمان دستگیری وحید و در بازرسی از مخفیگاهش 5/1 کیلو طلا و جواهر به دست آمد که مشخص شد این جواهرات از سوی وحید و 4 نوچهاش که بازداشت شدهاند به سرقت رفته و وی منتظر بود تا دوستانش آزاد شوند و طلاها را بفروشند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
سرقت ميليوني از حساب آشنا
هفته گذشته مردي با حضور در پليس فتاي غرب استان تهران از سرقت موجودي حساب بانكياش خبرداد.
شاكي گفت: در بررسي حساب بانكي متوجه شدم 12 ميليون تومان پول كم شده است. از آنجا كه چنين مبلغي از حسابم برداشت نكردهام، مطمئنم از حساب بانكيام سرقت شده است.
به اين ترتيب، ماموران فتاي غرب استان تهران با اطلاعات بهدست آمده از شاكي، جستجو در اين رابطه را آغاز كردند.
با شروع تحقيقات ماموران متوجه شدند فردي با بهدست آوردن رمز دوم كارت عابر بانك وي، در يك كافينت در دو مرحله 12ميليون تومان از حساب برداشت و به حساب دو نفر ديگر واريز كرده است.
در اين مرحله پس از شناسايي دو فردي كه پولهاي مسروقه به حسابشان واريز شده بود، آنها احضار شدند و در بازجويي گفتند از مسروقه بودن پولي كه دوستشان به حساب آنها واريز كرده و آنها سپس اين پول را به حساب ديگري براي دوست خود ارسال كردهاند، بيخبر بودهاند.
در ادامه مشخص شد، فردي كه پول را واريز و سپس برداشت كرده، از دوستان صميمي شاكي بوده است.
بنابراين با مشخص شدن هويت متهم، وي تحت تعقيب قرار گرفت و جستجو براي يافتن او ادامه داشت تا اينكه روز گذشته شاكي با حضور در مركز پليس بيان كرد، متهم فراري ـ كه از دوستان صميمي اوست ـ در تماس با وي بيان كرده كه وسوسه شده و پولهاي او را سرقت كرده است.
بنا بر اين گزارش، با اطلاعاتي كه شاكي در اختيار ماموران فتاي غرب استان تهران قرار داد، دستور انتقال متهم به مركز پليس و تحقيقات از او صادر شد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
شهرداری راه را بر یک پیرزن بست
یک مرد در پی تخلیه نخالههای ساختمانی توسط عوامل شهرداری مقابل خانهاش از شهرداری منطقه 14 تهران شکایت کرد.
طرح عمرانی بزرگراه امام علی (ع) در حالی باید تا خرداد ماه به پایان برسد که شهرداری هنوز نتوانسته برخی از ساکنان حاشیه این بزرگراه را برای تخلیه خانههای خود متقاعد کند به همین دلیل چند وقتی است برخی اقدامهاي باور نکردنی انجام میدهد. آخرین مورد این اقدامها تخلیه نخالهها و زبالههای ساختمانی مقابل در خانه یکی از ساکنان حاشیه بزرگراه امام علی (ع) بود که نه تنها باعث مسدود شدن راه ورود و خروج ساکنان شد بلکه عبور و مرور اهالی کوچهای که این خانه در ابتدای آن قرار دارد را نیز مختل کرد.
صبح روز نهم مهر ماه، وقتی اهالی کوچه ادبیفر در خیابان پیروزی از خانه خارج شدند انباشتهای از نخالهها و زبالههایی را دیدند که مقابل ساختمان شماره 11 این کوچه خالی شده بود. ساکن آن خانه، زنی پیر و ناشنواست که به همراه برادران خود هنوز متقاعد نشده خانهاش را در اختیار شهرداری قرار دهد به همین دلیل نیز با فشارهای متعددی از جانب شهرداری منطقه 14 روبهرو شدهاند.
این خانه که مالکیت ورثهای دارد به دلیل عدم قبول شرایط شهرداری توسط همه وراث هنوز تخلیه نشده و در اختیار شهرداری قرار نگرفته است. به همین علت هم عوامل نهاد شهری تهران از چندي پیش فشارهایی را آغاز کرده و در عملی غیر قابل قبول مقابل در این خانه را سد کردهاند. به طوری که ساکنان حتی نمیتوانند خودرویشان را از خانه بیرون ببرند.
خانواده افشاری که صاحب ساختمان شماره 11 کوچه ادبیفر هستند در پی این اتفاق با پلیس 110 تماس گرفتند و مراتب شکایت خود را اعلام کردند با حضور پلیس گزارشی تهیه شد و خانواده افشار با حضور در دادسرا از شهرداری منطقه 14 شکایت کردند.
تخلیه نخالههای ساختمانی و دپوی آنها مقابل در این خانه نارضایتی اهالی کوچه ادبیفر را هم درپی داشته است. تجمع آب پشت این نخالهها و ورود آن به داخل ساختمان، اهالی کوچه ادبیفر را بشدت آزرده کرده است. در کنار آن، بسته شدن راه عبور و مرور اهالی و مسدود شدن کوچه نیز دلیل دیگری برای ناراحتی اهالی کوچه شده به نحوی که آنها در گفتوگو با شوک از این اقدام شهرداری تهران بشدت گلایه کردند.
در همین رابطه گفته میشود شهرداری برای تخلیه خانهای دیگر در همین منطقه، وقتی با ممانعت اهالی آن خانه مواجه شد اقدام به کندن خندق دور خانه کرد تا ساکنان نتوانند به درون خانه رفت و آمد کنند و سرانجام با همین ترفند آن ملک تخلیه شد! براساس قانون، شهرداری حق ندارد بدون قانع کردن مالک، ملکی را در اختیار بگیرد یا آن را تخریب کند و برای اینکار باید براساس شرایط قانونی از طریق مرجع قضایی موضوع را پیگیری کند، ولی متأسفانه شهرداری به جای اقناع، چندی است از راه زور وارد میشود و البته توفیقاتی هم داشته حتی اگر این توفیقات با نارضایتی شهروندان و مالکان به دست آمده باشد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
دستبرد مسلحانه به محمولههاي ترانزيتي
به گزارش خبرنگار ما، نوزدهم بهمن ماه سال گذشته راننده يك ترانزيت مأموران كلانتري جواديه تهرانپارس را از سرقت خودرواش با محموله لوازم يدكي باخبر كرد. با اعلام اين شكايت به دستور قاضي هاشميان، داديار شعبه اول دادياري دادسراي امور جنايي تهران رسيدگي به پرونده با موضوع سرقت مسلحانه در دستور كار اداره يكم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
راننده ترانزيت به كارآگاهان گفت: نيمه شب نوزدهم از بندر بوشهر به سمت تهران در حال انتقال محموله لوازم يدكي خودرو بودم كه در سه راهي سيمان براي پرسيدن آدرس ايستادم كه سرنشينان يك ماكسيماي مشكي رنگ با اسلحه به من حملهور شدند و مرا داخل صندوق عقب ماكسيما گذاشتند. پس از گذشت چند ساعت در بيابانهاي اطراف جاده دماوند با دست و پاي بسته مرا رها كردند.
با توجه به شناسايي خودرو سرقت شده و محموله آن، مشخصات خودرو در سيستم پليس ثبت شد تا اينكه بيستم بهمن ماه كارآگاهان از طريق پليس آگاهي شهرستان پاكدشت از كشف يك تريلي با محموله مسروقه در گاراژي متروكه حوالي پاكدشت باخبر شدند كه سه نفر به اسامي رسول ـ ۳۵ ساله، محسن ـ ۲۳ ساله و قدرت ـ ۲۷ ساله هم دستگير شدند.
با انتقال متهمان به پليس آگاهي تهران، راننده تريلي آنها را شناسايي كرد. متهمان نيز به مشاركت در سرقت محموله لوازم يدكي با همدستي دو نفر به اسامي بهنام و فرزاد به سركردگي بهنام اعتراف كردند. در ادامه بازجوييها، متهمان اعتراف كردند بهنام سه ماه پيش گاراژ متروكهاي در شهرستان پاكدشت اجاره كرد تا در آنجا با استفاده از مدارك شناسايي جعلي محمولههاي سرقتي را تخليه كند.
با اعترافات متهمان، مخفيگاه چهار نفر از اعضاي اصلي و متواري پرونده به اسامي بهنام سركرده گروه، فرزاد، بهنام و گنجعلي شناسايي شد. تحقيقات ادامه داشت تا اينكه بيست و نهم بهمن ماه كارآگاهان پايگاه پنجم مردي را به اتهام سرقت يك ماكسيما دستگير كردند. متهم در پايگاه پنجم با هويت واقعي بهنام شناسايي شد و جهت انجام تحقيقات در اختيار اداره يكم قرار گرفت.
متهم در بازجوييها به مشاركت و همدستي در هشت سرقت مسلحانه محموله در جاده ساوه، جاده كهريزك، جاده بومهن، جاده امام رضا(ع) و كمربندي فيروزآبادي و همچنين سرقت دهها خودرو اعتراف كرد و يك نفر ديگر را به نام بهنام به عنوان سركرده گروه معرفي كرد و گفت محمولههاي سرقتي را تحويل بهنام ميداديم تا آنها را بفروشد.
متهم به افسر پرونده گفت: بهنام ابتدا با هويت جعلي گاراژ يا سولهاي در حوالي اتوبان آزادگان يا شهرستان پاكدشت اجاره ميكرد تا بتوانيم از آنها به عنوان مخفيگاه و محل تخليه محمولهها استفاده كنيم.
بعد با يك برنامه از پيش تعيين شده چند نفر از اعضاي باند را كه در زمينه سرقت خودرو داراي سابقه بودند، براي سرقت خودروهاي سواري پرشتاب مثل ماكسيما يا مزدا ميفرستاد و بقيه هم با اين خودروهاي مسروقه به جادههاي ترانزيتي ميرفتيم و رانندهها را با تهديد اسلحه و شوكر برقي با دست و پاي بسته در مكاني خلوت رها ميكرديم سپس خودروها را به همان گاراژ يا سولهها منتقل ميكرديم.
كارآگاهان در ادامه دريافتند، يك ماكسيما در جاده رباطكريم دچار نقص فني شده اما راننده ماشين را در همان محل رها ميكند و كشاورزان زمينهاي زراعي كه به ماكسيما مشكوك شده بودند، به راننده خودرو نزديك ميشوند كه ناگهان راننده ماكسيما پا به فرار ميگذارد اما در يك درگيري توسط كشاورزان دستگير و تحويل مأموران كلانتري زرنديه ميشود.
با حضور مأموران در محل و بررسي اركان هويتي ماكسيما مشخص شد اين خودرو داراي سابقه سرقت در منطقه لواسان است. پس از انتقال متهم به اداره يكم، هويت واقعي او به نام گنجعلي شناسايي شد. او به ناچار به دهها سرقت خودرو ماكسيما و مزدا تري براي سرقت محمولههاي ترانزيت اعتراف كرد. در ادامه كارآگاهان دريافتند يكي ديگر از اعضاي اين گروه به نام فرزاد پس از دستگيري همدستانش زندگي مخفيانهاي را در پيش گرفته كه سرانجام او هم نهم مردادماه امسال دستگير شد.
سرانجام كارآگاهان پس از اعتراف متهمان و هماهنگي با پليس آگاهي شهرستان اردبيل، بهنام سردسته اين باند را بيست و پنجم مردادماه در حاليكه با يك دستگاه امويام قصد متواري شدن داشت، در يك عمليات تعقيب و گريز و با شليك گلوله به چرخهاي خودرو دستگير و به اداره يكم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل ميكنند.
بهنام علاوه بر چندين فقره سرقت مسلحانه محموله خودروهاي ترانزيت، به سرقت مسلحانه چند خاور براي جابهجايي محمولههاي سرقتي، دو فقره سرقت مسلحانه احشام، يك فقره آدم ربايي مسلحانه در شهرستان كرج به دليل اختلاف با فروشندگان موادمخدر براي جابهجايي ۱۰۰ كيلوگرم موادمخدر اعتراف كرد. سرهنگ محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: در حال حاضر تحقيقات تكميلي جهت شناسايي ديگر جرائم ارتكابي از سوي اعضاي اين گروه در دستور كار اداره يكم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مرگ مرد ۴۵ساله در هاله ابهام
جسد مرد ۴۵ ساله اي که به طرز مشکوکي جان باخته بود، پس از گذشت چند روز در منزل مسکوني کشف شد. به گزارش خراسان، شب سه شنبه گذشته ماموران انتظامي خلق آباد از کشف جسد مردي که به تنهايي در يک منزل مسکوني در منطقه همت آباد مشهد زندگي مي کرد، باخبر شدند و پس از انجام بررسي هاي مقدماتي موضوع را به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند. دقايقي بعد قاضي علي موحدي راد به همراه پزشک قانوني و عوامل بررسي صحنه جرم به محل کشف جسد عزيمت کرد.
تحقيقات قضايي نشان داد مرد ۴۵ساله از مدتي قبل به تنهايي زندگي مي کرد. اين در حالي بود که با گذشت چند روز از مرگ اين مرد، جسد وي دچار فساد نعشي شديدي شده بود. اگرچه در بررسي هاي مقدماتي هيچ گونه علائم ظاهري که ناشي از ارتکاب جنايت باشد، مشاهده نشد اما در عين حال جسد وي براي انجام معاينات و تعيين علت دقيق مرگ به پزشکي قانوني مشهد منتقل شد.