سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۵۵

2استاد برگشتند؛ اما این‌کجا و آن‌کجا؟

پروفسور سمیعی کار بزرگی کرده است که افراد بسیار بسیار پایین‌تر از او حتی فکرش را هم نمی‌کنند.
کد خبر : ۸۲۳۲۹
ملیت، چیزی نیست که مرزهای قراردادی بتواند آن را از میان ببرد یا حتی کمرنگ کند؛ دقیقا مانند دینداری که این کشور و آن کشور نمی‌شناسند و تابعی از شرایط موجود در جامعه نیست و یک دیندار همیشه و همه جا دیندار است. ایرانی بودن هم اینچنین است. کسی که اولین گریه‌اش را روی خاک این سرزمین سر داده، حتی اگر سال‌های سال هم هوای تهران و اصفهان و تبریز و اهواز را در ریه‌هایش حس نکرده باشد، باز هم ایرانی است و با موفقیت ایران خوشحال می‌شود و از ناکامی ایران، اشک می‌ریزد.
 
پس چه جای تعجب دارد که یکی از بزرگ‌ترین جراحان مغز و اعصاب جهان که تمام دنیا او را به چیره‌دستی در عرصه پزشکی می‌شناسند، حتی بعد از چند ده سال دوری از وطن، باز هم قلبش را به هیچ کشوری جز «ایران اسلامی» اجاره ندهد؟ پروفسور مجید سمیعی چند روز پیش درست‌‌ همان زمانی که با چشم‌های خیس شده از اشک شوق، بر قرآن مجید بوسه می‌زد و روبان افتتاح «موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران» را پاره می‌کرد، نشان داد حدود ۵۰ سال دوری از وطن هم نمی‌تواند یک ایرانی را از فرهنگ و اعتقادات مردم این سرزمین دور کند.

پروفسور سمیعی کار بزرگی کرده است که افراد بسیار بسیار پایین‌تر از او حتی فکرش را هم نمی‌کنند. بهترین مراکز مغز و اعصاب جهان با بهترین شرایط زندگی و دستمزدهای نجومی و محل کار رویایی، پذیرای او هستند و فرش زربافت جلوی پای او پهن می‌کنند اما «ایرانی مسلمان در هیچ چارچوبی نمی‌گنجد.» پروفسور قصه ما مصم و خندان، به ایران بازگشت و سرمایه دانش خود را به سر سفره دانشجوهای پزشکی دانشگاه‌های ایران آورد. دکتر سمیعی، «حب وطن» را به صورت عملی اثبات کرد.

دکتر مجید سمیعی تصمیم گرفت به جای مصاحبه‌های ساختارشکنانه با این سایت و آن شبکه ماهواره‌ای و بازی با اعصاب مردم ایران، برای بهبود اوضاع مغز و اعصاب هموطنانش آستین بالا بزند و بزرگ‌ترین مرکز جراحی مغز و اعصاب خاورمیانه و بهتربن مرکز علوم و اعصاب جهان را در تهران برپا کند.

پروفسور سمیعی هم می‌توانست جلوی دوربین رسانه دولتی بریتانیا بنشیند و «پز ایرانی بودن» بدهد و همزمان جیبش را از پوندهای ملکه پر کند؛ پروفسور سمیعی هم می‌توانست با «صدای کاخ سفید» مصاحبه کند و دلارهای سبزش را بگیرد و مردم ایران را فراموش کند؛ پروفسور سمیعی هم می‌‎‌توانست به پشتوانه آبروی علمی‌اش، به اعتقادات مردم این سرزمین پشت کند و انقلابشان را به تمسخر بگیرد؛ پروفسور سمیعی هم می‌توانست خودش را مثل خیلی‌های دیگر، یک فعال سیاسی جا بزند و از این می‌تینگ به آن می‌تینگ برود و دستمزدش را بگیرد، همانطور که خیلی از «استاد»‌های دیگر چنین کردند.

اما پروفسور سمیعی نشان داد هر چقدر بزرگ‌تر باشی و «استاد»‌تر باشی، کمرت را با زاویه بیشتری جلوی مردم ایران خم می‌کنی؛ مردمی که پایت را روی شانه‌های آن‌ها گذاشته‌ای تا بزرگ شوی و باید قدردان آن‌ها باشی. پروفسور مجید سمیعی ثابت کرد که ایرانی بودن به فریاد زدن درباره «کوروش» و «داریوش» نیست؛ ایرانی بودن یعنی احترام به اعتقادات مردم این سرزمین و تلاش برای بهبود شرایط زندگی ایرانیان. استاد می‌توانست مثل خیلی از «استاد»های دیگر در آغوش عروسک‌های اروپایی باشد اما تصمیم گرفت آغوشش را به روی فلان کودک رنجور و فقیر ایرانی که مشکل مغزی دارد باز کند.

در روزهای اخیر، هم «استاد» به ایران آمده و هم «استاد» اما این کجا و آن کجا... این برای ترمیم اعصاب ایرانیان و آن برای روی اعصاب ایرانیان رفتن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری.
منبع: رجا نیوز
نظرات بینندگان
پسرك
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۸ - ۱۵ مهر ۱۳۹۱
۵
۲
هرچند انسان را تا روزيكه نميره نميشه ازش تعريف كامل كرده ولي اين اقا يك پزشك بسيار بزرگ است كه حتي يك نفر راهم از مرگ نجات داده باشه قابل تقديره نبايد با استاد درختيان مقايسه بشه كسي كه دلش صداي اواز زنان ميخواست و به ارزوش رسيد و مثل بچه بهانه گيري ميكنه.خدا پشت و پناه اين پروفسور گرامي باشه البته بايد اماده نا مهرباني هاي زيادي باشه و ناراحت نشه اميد وارم خدا بهش صبر بده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
آره چون اگر زنده باشد و ازش تعریف کنید یهو ممکنه بعدا حرفی مخالف ما بزند و اون وقت چه جوری گافی که دادیم را درستش کنیم. مثل علامه جعفری که تا وقتی زنده بود کسی نمیشناختش.
پسرك
|
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس امريكايي
يا بايد ايرانو با همين هم نوعانت كه عين خودتن قبول كني و بيايي بتمرگي زندگي كني و غرغر نكني يا اگه خودت رو برتر ميدوني و ميگي با همه فرق داري و از نوع برتري بري و با همنوعان برترت زندگي كني اين كشور هميشه نابسامان بوده چون مثل شما غرب و شرق و شمال و جنوب زده هميشه درونش غرغر ميكنن و چوب لاي چرخ هم ميزارن كشوري كه افراد غرغروش از امير كبيرانش بيشتر باشه هميشه ميلنگه .ژاپني ميتونه كشور ژاپني بخواد نه توكه از امريكا ميگي لنگش كن .ژاپني كي ميليونها سياست مدار داشته كه سنگ خودشو بسينه زده باشه.و مردمي كه در كشور ديگه براي كشورشون خط مشي تعيين كنند.وطن پرستي ميتونه كشورو به پيش ببره نه غرغر. خيليها از مخالفت فقط ابجو و كاباره ميخوان وسلام.خيلي مخالفها نميگن اختلاس و دزدي نكنين ميگن منم ثهم ميخوام و نوبت منه.
مسافر
|
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس عزيز، علامه جعفري رو تو نمي شناختي. دليلي نداره بقيه مردم هم نشناسنش. اتفاقا اهل علم و دل همه به او ارادت داشتند و هنوز هم پس از رحلتش براي او احترام قائلند.
ضمنا صراط! حيف نيست اين استاد گرانقدر و محبوب دل همه مردم جهان را با اون شخص خواننده كه خانواده اش هم با او مشكل دارن مقايسه مي كنيد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۶ - ۱۵ مهر ۱۳۹۱
۴
۰
پروفسور سمیعی و پروفسور رضا هر دو از خطه سرسبز گیلان و دارای رابطه خویشاوندی و مایه افتخار ایران و ایرانی. خداوند این دو عزیز را در پناه خود سلامت بدارد.
امین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۵ - ۱۶ مهر ۱۳۹۱
۰
۰
ممنون از مقاله زیبای شما.
انصافاً دست مریزاد دارد کار این پروفوسور ایرانی.
در مورد استاد بودن شجریان و کیفیت ممتاز و تحقیقات موسیقایی وی که هنر موسیقایی ایران نیز تا حدودی مدیون ایشان نیز هست، شکی نیست ولی بدون تعصب و بغض در مورد رفتار و منش سیاسی و فکری ایشان مخصوصا در چند سال اخیر نظری دارم:
بزرگان هنری و فکری دیگری هم، با مشابهت فکری با شجریان در اتفاقات و اعتراضات اخیر سکوت کردند و ترجیح دادند تا نظرشون رو صریح جار نزنند؛ چون می دیدند که (درست یا نادرست) خط فکری و منش سیاسی و اعتقادی عموم مردم چیز دیگه ای هست و فقط به آدمای اطراف خود نگاه نکردند. درست هم همینه. هنرمند و روشنفکر با شاخ و شونه کشیدن و تو روی مردم ایستادن نظرش رو بیان نمیکنه. هنرمند عقیده و راه درست رو (از نظر تحلیل خودش) همیشه با ملاطفت و اثر هنری خودش بیان میکنه و سعی میکنه جریان ساز باشه. همون طور که تاریخ ایران نشون داده همیشه عقیده و راه درست رو یک هنرمند درک میکنه و مردم رو تو این مسیر قرار میده؛
البته یک هنرمند هم میتونه مثل سیاسیون عمل کنه عقیده ی به نظر خودش درست رو با غیرت و همیت دنبال کنه و به آحاد مردم تسری بده ولی به نظرم وقتی موفقه که هم نظر با ایشون تعداد اکثریت باشند و از رفتارشون تعبیر به ساز مخالف و خیانت و ... نشه. اونوقته که همون نظر بنده در مورد رفتار اصلاحی یک هنرمند و وظیفه اش نسبت به جامعه صدق میکنه.
شجریان باید علاوه بر جنبش اعتراضی سبز، جمعیت بیشتر مردم تو راه پیمایی های بعد از اون و اعتراضشون به بی حرمتی ها و بعضا رفتار بد جنبش سبز رو هم میدید. (صرف نظر از اینکه کی درست میگه)
این رفتار شجریان و بعضا هنرمندان و صاحب تفکران هم نظر ایشون، نه تنها نتیجه جلب نظر مخالف رو نداره بلکه ازش رفتاری بر ضد دموکراسی برداشت میشه.
متاسفانه ایشون با ظرفیت علمی و محبوبیتی که داره، البته با تمام مشکلاتی که جلوی پای اعلام موجودیت موسیقی تو کشورمون وجود داره، نتونسته پرچم دار قوام و تثبیت جایگاه موسیقی اصیل تو کشورمون باشه و همون طور که می بینید تخریب سلیقه موسیقایی مردم و انواع نادرست و مخرب اون داره ریشه موسیقی اصیلمون رو میخوره. ایشون می تونن با همیت و جایگاه خودشون، دست اندرکاران موسیقی و هنر و بدنه دولت و دستگاه های مرتبط رو برای سر و سامون بخشیدن به موسیقی ایران بسیج کنن... مشاهده میکنین که تو اشل کوچکی از رهبری مردم هم ایشون همت قابل توجهی از خودشون نشون ندادند.
بسیجی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۶ - ۱۶ مهر ۱۳۹۱
۲
۰
افتخار ما رشتی ها ، پروفسور سمیعی از رشت محله قدیمی ساغریسازان. پروفسور عزیز مقدمت گرامی باد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۲ - ۱۶ مهر ۱۳۹۱
۰
۱
پرفسور سمیعی اگه حرف بزنه ، اون هم متهم به وطن فروشی میکنید .....
پسرك
|
Iran (Islamic Republic of)
مجبور نيست حرف بزنه ونيومده حرف بزنه حرف بزن زياد داريم حتي به صادرات هم رسيديم ايشان كار مهمتري دارن و ميدونه با حرف كشور پيشرفت نمكنه اومده عمل كنه عمل .شما حرف بزن جاي ايشان.بزارين اين نابغه به كارش برسه بيخود تحريكش نكنيد تازه اومده بزارين بكارش برسه .اين كشور با حرف پيشرفت نميكنه .اين يكي را بزارين به درد دردمندان برسه به بيمارانيكه درد ميكشن رحم كنيد از اين يكي بيخيال شين . به همون استاد درختيان برسين براتون بخونه شما برقصين