لذا بايد دراين عرصه از هم اكنون اقدام جدي و عمومي كنيم كه اگرچنين فرهنگي درجامعه عملياتي شود به طور حتم مشكلات اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و... نخواهيم داشت. اگر برخورد با همسران را از پيامبراسلام(صلواتالله عليه وآله) ميآموختيم و آن را آموزش عمومي ميداديم اين صفهاي طولاني در دادگاههاي خانواده وجود نداشت، اگر برخورد با دشمنان، با همسايگان، فاميل و آشنايان از سيره و روش آن حضرت استفاده ميكرديم روابط اجتماعي و و وضعيت جامعهمان از وضعي كه حال بدان گرفتار است رهايي مييافت درآن صورت ديگر دغدغه جامعهشناسان بالا رفتن جرم و جنايت و دغدغه روانشناسانمان انزوا و شيوع بيماريهاي رواني مختلف درجامعه نبود. آنگاه براي درمان دردهاي جامعه به نسخههاي غربي رجوع نميكرديم و راههاي منسوخ شده آنها را دوباره آزمايش نميكرديم. پيامبر اسلام (صلواتالله عليه وآله)همان اسوه حسنهاي است كه ما به عنوان پيروان آن حضرت نتوانستيم به شمهاي اخلاق محمدي مزين شويم كه اگرمحمدي شويم محكوم كردن ما تاثيرگذاري دو چندان خواهد داشت.
يكي از افتخارات ما ايرانيان آن است كه از ميان اين همه شعرا و ادباي جهان، بيتي از فردوسي بر سر در سازمان ملل است: بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند
اما آيا هيچ ميدانستيد اين شعرفردوسي حكيم برگرفته ازحديثي از پيامبر اعظم (صلواتالله عليه وآله) است؟ واقعا چند نفرما ازاين مساله آگاهي داشت؟ مطمئنا شاعر، اين نكته نغز را از مكتب بلند مرتبه و جامع اسلام كه سرلوحهاش حضرت محمد(صلواتالله عليه وآله) است اخذ كرده وقتي با سيره آن پيامبر بزرگوار روبرو ميشويم و زندگي فردي و اجتماعي خودمان را هم مروري ميكنيم بايد كمي خجالت بكشيم پيامبرمعزز اسلام(صلواتالله عليه وآله) درحاليكه مردي شصت واندي ساله و تقريبا سالمند بود با اين حال تمامي آداب زندگياش آميخته با نظم و آراستگي بود بهگونهاي كه هركس در هر سنيني باشد ميتواند از ايشان الگو برداري كند كه اگركسي ايشان را نشناسد قطعا گمان ميكند با جواني هيجده ساله روبرواست درست همانطوركه درمورد شخصيت امام علي(عليهالسلام) و حسنين (عليهمالسلام) هم اين حس به انسان دست ميدهد
اما واقعا ما كه ادعاي مذهبي بودن و شيعه بودن ميكنيم چقدرسعي كردهايم زندگيهامان را به وقت پيامبراسلام (صلواتالله عليه وآله) تنظيم نماييم. لباس تميز و اتو كشيده، موهاي روغن زده و تميز، مصرف عطروخوشبو كننده كه درنظر آن حضرت طبق روايات متعدد حتي ازخوراك هم بيشتر اهميت داشت؛ چنانچه حضرت روحالله(ره) هم به تبعيت ازهمين اخلاق محمدي به معطركردن خود اهميت زيادي ميداد وهميشه از گرانترين ادكلنها استفاده ميكرد (داماد ايشان دكترطباطبايي ميگويد درسفري از اروپا به نجف رفته بودم عطرفيجي را براي امام (ره) آوردم احمد آقا به ايشان گفت فلاني ميگويد اين عطرجديد است و نام آن فيجي است امام جواب داد خير نام آن فّيّجي به فتح فا ويا است يعني دنباله دارد! و زماني كه يكي ازخانمها گفته بود آقا اين عطر زنانه است اما جواب دادند نخير شما خانمها هرچه زيباست به خود نسبت ميدهيد خيراين طورنيست.) ولي متاسفانه ما در جزييترين موارد زندگي به سيره محمدي خود را نياراستهايم ومحمدي نشدهايم چه برسد به مسايل كلان اجتماعي، اقتصادي ، سياسي و... آيا براي ما كه مدعي آمالقرايي جهان اسلام هستيم درست است كه دم از پيامبراسلام (صلواتالله عليه وآله) بزنيم و درعمل ندانيم ايشان چگونه شخصيتي داشتند؟! و چه دستورالعملهايي براي ما ارايه كردهاند؟! متاسفانه درجامعه مااگر مردي هر روز چند بار مسواك بزند ، موههاي خودبرسد، لباس تميز و مرتب و اتو كشيده بپوشد ازعطرهاي خوشبو و گرانقيمت استفاده كند فورا عوام به اوبرچسب سوسول و تيتيش ماماني ميزنند مگر نه آن بود كه پيامبر ما اينگونه بود حتي پيامبر (صلواتالله عليه وآله) سرمه ميكشيد و موههاي خود را رنگ ميكرد آيا ما اينگونه هستيم؟! گاه برخورد ما با سيره پيامبر به شكلي است كه شايسته به نظرنميرسد بچههاي مذهبيهاي ما گاه آنچنان عطرمشهدي به خود ميزنند كه تا چند متري نميتوان به آنها نزديك شد وقتي به آنها تذكر مي دهند كه اين عطر هم به خاطر شدت و هم به خاطر نوع آن عرف جامعه نيست ميگويند سنت پيامبراست درحاليكه سنت پيامبر( صلواتالله عليه وآله) افراد را به معاشرت با ما وادار ميكند نه آنكه به دليل ذايقه متفاوت آنها را از ما دور كند اگر به احاديث نگاه كنيم جواب اين نوع افراد را خواهيم يافت. در كتاب سننالنبي علامه طباطبايي ميخوانيم؛ پيامبراسلام(صلواتالله عليه وآله)هميشه ازعطر استفاده ميكرد هرعطري كه به ايشان تعارف ميكردند پيامبر استفاده مي نمود، وقتيكه عطر در دسترس ايشان نبود روسري همسرانشان را نمناك كرده و به سر و روي خود ميكشيد تا معطر شود. روزي به امام صادق(عليهالسلام) عرض كردند چرا مانندامام علي از لباسهاي ضخيم استفاده نميكنيد ايشان فرمودند: «آن لباسها در زمان امام علي (عليهالسلام) عرف بود اما امروز عرف جامعه چيز ديگري است.» پس با توجه به اين روايات و نيزفرموده مشهور امام علي(عليهالسلام) كه فرزند زمانه خويشتن باش؛ الان عرف جامعه همانگونه كه امام خميني(ره) عمل مينمود استفاده ازعطرها و ادكلنهايي است كه مردان درجامعه استفاده ميكنند اما برداشت ناصحيح وشخصي ازسيره پيامبراعظم(صلواتالله عليه وآله) گاه ما را ناخواسته به دوري ازجامعه و قطع ارتباط موثربا آن مجبورمينمايد اگرشيوه و سيره پيامبر را به درستي در امور اجتماعي وشخصي رعايت نماييم بدون آنكه به افراد چيزي بگوييم آنها مجذوب گفتار و رفتارما ميشوند كه اين يك برخورد طبيعي بشر و بنا بر فطرت اوست حال بياييد از خود بپرسيم تا چه حد با سيره آن حضرت آشنا و به آن عمل مينماييم.