به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نقطه رهایی در آخرین به روز رسانی خود نوشت:
برای دکتر بسیجی
یادت می آید سالهای ابتدای کارشناسی مدام سرکوفت می خوردیم، نمره های بقیه شده بود پتکی برای ما بسیجی ها، یادت می آید آن مسئول بالادستی روزی به ما گفت میخواهم معدل شورای حوزه را ببینم، این حرف برای ما از صدتا فحش هم بدتر بود.
یادت می آید سالهای ابتدای کارشناسی مدام سرکوفت می خوردیم، نمره های بقیه شده بود پتکی برای ما بسیجی ها، یادت می آید آن مسئول بالادستی روزی به ما گفت میخواهم معدل شورای حوزه را ببینم، این حرف برای ما از صدتا فحش هم بدتر بود.
ولی می دانستیم که این هم نمی ماند
کارها هم کم نبود، یادت می آید ؟
برنامه های سنگین راهیان نور
جریان و حوادث جنگ 22 روزه
48 ساعت آماده باش ، تجمع درون دانشگاه، تجمع امام زاده عبدالله ، تحصن فرودگاه را من نبودم ، رفته بودم شهرستان تجمع راه بیاندازم ولی شما رفتید ...
عصر تاسوعا را یادت هست که رفتیم تهران کفن پوش ، سفارت به سفارت پیش رفتیم؛ یادت هست شب عاشورا رفتیم بیت رهبری و بعدش دفتر حفظ منافع مصر ، ما اون روز حتی فرصت مناسب برای غذا خوردن نداشتیم!
فرم های استشهادی را یادت هست!؟
سخت تر از اینها جشن پیروزی بود با تمام سنگینی و امتحانات 5 تا اتوبوس شده بودیم، یادت هست ؟
یا سخت تر اینکه از عید کلید انتخابات 88 خورد و ما .....
طرح سوال از میرحسین
هفته نامه انتخاب
جلسات تهران
نمایشگاه مقاومت و پایداری
نمایشگاه مقاومت و پایداری
تشکیل گروه دانشجویان پیرو خط امام و رهبری
مناظره های خیابانی
و هزار هزار کار دیگه
یادت هست سال بعد وقتی رفقا همه رفتن چقدر تنها شده بودیم، تنها و محبوس در یک اتاق از خوابگاهی 1000 نفره
ولی هرگز کوتاه نیامدیم و هرگز وصله تنبلی و دوری از درس به ما نچسبید، امروز بیشتر بچه ها دارن دوره کارشناسی ارشد خودشون رو طی میکنن و تو هم و قاسم هم به سلامتی دکتر شدید
امیرجان اینها را نوشتم تا دشمنان ناراحت شوند و دوستان خوشحال؛ من و تو همواره باید بدانیم که هستیم؟