گفت وگو با حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی راحت است. چون با کسی طرف هستی که ادبیاتش ساده است و شما را جذب می کند. می شود بخش هایی از تحلیل هایی او را قبول نداشت، اما نکته های ظریفی در سخنانش وجود دارد که یک دنیا می ارزد. آخر مصاحبه توصیه مان می کند بر خواندن دو سوه قل اعوذ برب الناس و فلق در چند ماه آینده.
نوه حاجی مشاوررسانه ای اوست و در میانه گفت وگو چند بار یادداشت هایی را به حاج آقای طباطبایی می دهد. یادداشت هایی که بیشتر یادآوری برخی از نکات است که در سوالها از وی پرسیدیم. این یادداشت در بازبینی مصاحبه هم ادامه می یابد و بخشی از این گفت وگوی جذاب به امانت پیش ما می ماند.
گفت وگو با این استاد اخلاق و نماینده سابق مجلس خیلی زود به مباحثه ای درباره انتقاد از دولت و جایگاه آن می رسد و با توصیه های این روحانی منتقد دولت به مردم ادامه می یابد. گفت و گو که تمام می شود ساعت از 11 و 30 دقیقه شب هم گذشته است و نیم ساعتی با او خارج از گفت وگو، گپ می زنیم که خودش یک مصاحبه جذاب دیگر است اما حیف که نمی شود منتشرش کرد.
مشروح این گفت وگو به شرح زیر است:
حاج آقای طباطبایی! بعد از 8 دهه از زندگی تان فکر می کنید که حلقه مفقوده در فضای مدیریتی کشور چیست؟
شما می دانید که حوزه تخصصی من اخلاق و خانواده است. در درجه اول باید بگویم نهاد خانواده در حال حاضر متزلزل شدن است. زن و شوهر نمی توانند حرف هم را قبول کنند. این مشکل همیشه در جامعه نیست. وقتی مردم اشتغال و درآمد دارند، مقداری وقتشان را روی درآمد می گذارند و یک مقدار هم برای امور دیگرصرف می کنند، اما وقتی گرفتار شوند و فقر حاکم شود، آنها به دنبال پیدا کردن هستند؛ آنهایی هم که درآمد دارند، دنبال حفظ کردنش هستند. نتیجه این وضعیت این است که دیر به خانه می آیند، وقتی می رسند خسته هستند و بالاتر از همه اینکه درد دل هم را گوش نمی دهند. حلقه مفقوده که در سوال شما بود عدم درک یکدیگر به علت کم حوصلگی و بی توجهی به امور مهم یکدیگر در خانواده است. اما در کشور، پرداختن به کارهای روزمره و رها کردن کارهای زیر بنایی است.
اگر به گذشته برگردید تاسفتان در زندگی بابت چیست؟
تفرقه. ما در دین این همه سفارش داریم، تعاونوا، تعالوا و... اینها همه سفارش به محبت و دوستی است. جمع با یکی بودن فرق می کند. وحدت اجتماع غیر از تجمع است. دلها باید به هم نزدیک شود و هم را بپذیرند. وقتی این را نپذیرند، تفرقه به وجود می آید. اما مهمتر از همه تاسفم از این است که آنچه عامل وحدت می توانست باشد، همان زمینه باعث تفرقه شده است.
ویژگی مهم شما این است که دستی هم بر سیاست دارید و چند دوره نماینده مجلس بودید. این تفرقه ای که از آن اسم بردید، علاوه بر اجتماع، در فضای سیاسی ما هم دیده می شود. همه از اتحاد سخن می گویند ولی باز هم هر کس کار خودش را می کند. چرا؟
ما یک حرف داریم، یک عمل داریم و یک روش و رفتار. ما باید بدانیم که حرف، یک زمانی جواب می دهد، همیشگی نیست. عمل است که جواب می دهد. بنابراین من اگر می گویم بیاید یکی بشویم، باید در رفتارها، گفتارها، مال، منال و مقام هم این فکر دیده شود. اگر قرار باشد «تو نوکر باش و من آقا» این روش نمی تواند ادامه دار باشد. البته من در این زمینه نمی خواهم وارد شوم. چون مصلحت نیست، اما مصداق فراوان دارد. انقلاب ما دینی بود و قصدش این بود که ناپاکی ها تبدیل به پاکی شود ولی بعد افرادی که در برخی از مسئولیت قرار گرفتند، بعضا ناپاک شدند.
یعنی کسانی که انقلاب کردند؟
آنهایی که کار را در دست گرفتند. آدم باید به مقام برسد و بعد خود را پاک نگه دارد. من به کسی جسارت نمی کنم، وقتی کاراز دست کسی ساخته نیست، نباید انجام بدهد. اگر به خاطر مقام پستی می گیرد و نمی تواند اداره کند، این نشانه ناپاکی است.
به همین دلیل بود که بعد از مجلس هفتم، دیگر کاندیدای نمایندگی مجلس نشدید؟
نه، کاندیدا نشدن من در مجلس هشتم موضوع دیگری دارد که در وقت مناسب عرض می کنم. حتی اول انقلاب قرار بود بنده وزیر ارشاد بشوم، گفتم نمی توانم؛ خیلی ها با من مخالفت کردند که چرا این حرف را می زنی؟ ولی من هر کاری را که نتوانم انجام دهم می گویم نمی توانم. از این مساله هم پشیمان نیستم.
یعنی فضای مجلس و لابی گری هایی که در آن می شود، با ذائقه شما سازگار نبود و دوست نداشتید؟
یکی از لوازم مجلس تبادل نظر است؛ لابی گری هم لازم است اما باید منطقی و در جهت منافع مردم باشد نه چیز دیگری. در مجلس فضایی بود که من دوست نداشتم. بدبخت کسی است که توانمندی های خود را نشناسد. یعنی توانایی کاری را دارد و بگوید نمی تواند یا اینکه توانایی کاری را ندارد و بگوید می تواند.
هر دو اینها بد است. در روایت است خدا رحمت کند کسی را که خودش را بشناسد. من چقدر توان دارم؟ معنا این حرف فقط توان جسمی نیست. آیا به این مقام رسیدم می توانم انجامش دهم یا اینکه باعث نابودی مقام می شوم؟ بله، یک وقت کسی مجبور است چون بار روی زمین افتاده است. اول انقلاب این طور بود ولی الان این گونه نیست. ما این همه نخبه داریم. من نمی خواهم به کسی جسارت کنم. باور می کنید فقر بالاترین علتش این است که مردم نمی دانند چطور از منابع استفاده کنند. حلقه مفقوده عدم درک، غروها و خود خواهی ها است و بی توجهی به درون مردم است.
این فرمایشات شما بارها در منابر وعاظ گفته شده است و همه هم اصل آن را تائید می کنند، ولی مساله این است که در عمل این اتفاق در جامعه نمی افتد. یک بار در اظهارنظری گفته بودید که «مشکل اصولگراها خودخواهی است.» مقابل این نظر، گروهی هستند که می گویند این «تفاوت فهم ها» است و باید به این تفاوت ها احترام گذاشت. بنابراین دیگر شاید رفتن به سمت وحدت اصولا به لحاظ نظری هم ممکن نباشد. با این چه کنیم؟
ببینید! همه آدم ها براساس مزاج خود زندگی می کنند و این حرف درستی است. ولی وقتی بیمار دیدیم که نباید بگویم بیمار نیست. این را از کجا می فهمید؟ آقایان اگر مسائل را خوب می فهمیدند فقر باید همین باشد؟ اگر می خواستند خوب بفهمند باید همین مقدار تولید باشد. اگر خوب می فهمیدند، ما همین قدر باید منزوی شویم و گوشه دنیا بیفتیم؟ باید اشتباهات را قبول کنیم. وقتی کسی در حال مرگ است و می گوید من نمیمیرم، این خیلی بدبخت است. دلیل این نفهمیدن ها را می فهمم، علتش این است که آدم وقتی در جایگاهی قرار می گیرد که لایق نیست، متوهم می شود و این شروع همه گرفتاری ها است.
خود شما هم توهم را تجربه کردید؟
یک نمونه عرض کنم. برای دوره هفتم مجلس خیلی ها به همین اتاق بنده آمدند. گفتند که روحانی باید رئیس مجلس شود. من به آنها گفتم هر قدر فکر می کنم می بینم نمی توانم ریاست را قبول کنم. چون رئیس باید کسی باشد که اولا جرات بالایی داشته باشد و در عین حال باید به نمایندگان بها بدهد. من وقتی می خواهم بها بدهم شما می گوید اصولگرایان، اما من به شما می گویم بها دادن بنده هم اصولگراها را شامل می شود و هم اصلاح طلبان را. گفتند نمی شود. من هم گفتم: پس نمی توانم. چون می دانم وقتی بروم آن بالا، این حرفها شروع می شود. خوب چرا برویم بالا و بعد بیایم پائین و دقیقا مجلس هفتم از همین دو مورد یعنی جرات نداشتن و بها ندادن ضربه خورد.

آقای طباطبایی! شما هراز چند گاهی انتقاداتی به دولت بیان می کنید. آخرین بار هم زمانی بود که در برنامه تلویزیونی پارک ملت گفتید ما اشتباه کردیم و باید از مردم عذر خواهی کنیم.
من این حرف را الان نمی گویم از اول گفتم. من به این حرف اعتقاد کامل دارم و برای امروز و دیروز نبود که در تلویزیون گفتم. از قدیم به این موضوع قائل بودم که باید در اشتباهات صادقانه از مردم عذرخواهی کرد.
فکر نمی کنید این گونه اظهارنظرها دلیلش عدم جامع نگری باشد. چون به هر حال در همه دولتهای ما مشکل اشتغال، بیکاری و فقر وجود داشته است و همه هم در راه رفع این مشکلات تلاش کردند؟ برخی می گویند این گونه اظهار نظر فقط به تشویش اذهان عمومی می انجامد.
باید یک کلمه را توضیح بدهم. ما یک مخالفت داریم، یک نقد داریم و یک ممتنع. مخالف در همه موارد مخالفت می کند اما نگاه من این طور نبود. روی گفتارها و برخی از حرکات نقد داشتم. یکی از آن موارد زمانی بود که آقای احمدی نژاد مخالفان را خس وخاشاک اعلام کرد. خوب من این حرف را مشفقانه نقد کردم و راهکار هم ارائه دادم.
یک نمونه دیگر برایتان بگویم. در رابطه با تغییر وزرا گفتم که برای تعیین وزیر با افراد خبره در مجلس مشورت کنید! نقد سومم در رابطه با وضعیت گرانی ها بود. چون در مجلس هفتم حتی آقای دکتر خوش چهره که نقش مهمی در مباحث اقتصادی –انتخاباتی آقای احمدی نژاد داشت، خودش اقتصاددانان مجلس را دعوت کرد و حرفهایی زدند، بعد من از آقای رئیس جمهور خواستم حداقل حرفهای این اقتصاد دانان را گوش کنید.
اگر این انتقادها وجود داشت چرا آن را در دولت نهم مطرح نکردید؟
آن زمان هم انتقاد می کردم. یک وقتی گفتم:«مسئولان زیپ دهانشان را ببندند و بفهمنند کجا چطور حرف بزنند.» از این بالاتر بگویم؟!، در مجلس دوم یک بار مرا به وزارت خارجه برای سخنرانی دعوت کردند. آنجا گفتم: «اینجا سینهزن خیلی داریم ولی ما دیپلمات می خواهیم.» بعدا شنیدم وزیر وقت از این حرف استقبال کرد.
این دیدگاه که وقتی رهبر انقلاب از کلیت دولت حمایت می کند، این گونه اظهارنظر کردن ها، بازی کردن در زمین دشمن است را چقدر قبول دارید؟
من به طور کلی این تئوری که انتقاد از دولت بازی در زمین دشمن است را قبول ندارم و آن را یک تئوری ناقص می دانم. یک وقت فضا ایجاب نمی کند که من حرفی بزنم. چون حرف، بد برداشت میشود و نابود می شود. اما یکجا که خیلی مهم است ولی به نابودی خودم کشیده بشود، می گویم و دنبال هم می کنم. صرفا به حرف اکتفا نمی کنم. یک زمان هم حرف خریدار دارد و بنده هم بیان می کنم. در دولت نهم اولین بار آن قدر جوی حاکم شده بود که حتی حرفهای منطقی را مردم بد برداشت می کردند.
اشتباه نکنید! همیشه سعی کردم منتقد باشم. به شخصیت افراد کاری ندارم، می گویم: این کارشما غلط است! لذا اولین باری که مخالفت ها به طور رسمی از آقای احمدی نژاد از طرف موافقین گذشته ایشان شروع شد، من گفتم: «نه تمجید آن روزتان اعتدال داشت و نه تنقید امروز.» حتی کار را به جایی رساندند که تشبیه به رفتار بهائیت دادند و این از آثار توهم ها و تندروی ها است.
من گیرم این است که مردم منتقدین را گم کردند. منتقد را مخالف تلقی می کنند. این جور نیست. در مسائل سیاسی رای ممتنع خطرناک است. یعنی یکی بگوید من نمی دانم. من از قدیم مجلس را دنبال می کنم. یک سالی در مجلس شورای ملی نظرات ممتنع بالا می رود که رئیس وقت آن مجلس به این رفتار اعتراض می کند و به نمایندگان می گوید مگر شما نظر ندارید؟ من همان زمان در یکی از سخنرانی هایم گفتم: شمایی که رای ممتنع دادید بگوید جرات اظهار نظر نداریم، نه اینکه نظری نداریم.
در ابتدای حضور ایشان هر گونه مخالفت و نقد آقای احمدی نژاد مساوی با مخالفت با رهبری بود. من قائل به حفظ نظام و رهبری هستم. من معتقد به این هستم. من عمرم را کردم که بخواهم بمانم. من جوان که بودم در زندان قزل قلعه زندانی بودم. معتقدم حرف باید زده شود اما به جا.
این انتقاد کردن ها هزینه هم برای شما داشته است؟
خیلی.
مثلا چه مواردی؟
هزینه مالی داشته است. گفتن ندارد. توهین شده است؛ پای منبر ما بلند شدند و داد و بیداد کردند. من تجربه مسائل را از اول انقلاب زیاد داشتم. مهم این است که ما طوری رفتارکنیم آنهایی که براثر تحریکات به این گونه رفتارها دست می زنند، قدرت و روح برگشت از اشتباه خود را داشته باشند. حتی یکی از هیات های تهران بنده را به صرف اینکه نقد می کردم دیگر دعوت نکردند. حرفشان این بود که حرفهای شما در نقد دولت ایستادن جلوی رهبری است.
چرا این فضا به وجود آمده است که جامعه هر چه به جلو می آید، عصبیتر می شود؟
این خاصیت بشر است. جامعه بشری همیشه وقتی در گرفتاری بیفتد، به توهم بیفتد. وقتی متوهم شد، پذیرشش کم می شود. وقتی تملق زیاد می شود، آن موقع پذیرش پیدا می کند. مثلا بنده منتقد رفتن به سفرهای استانی به این شکل بودم و به خود آقای رئیس جمهور هم در دولت نهم این را گفتم. اصل سفر خوب است ولی شکلش قابل بحث است.
یک زمانی هویدا -نخست وزیر رژیم پهلوی- داخل ماشین پیکان سوار بوده است. خبرنگار از او می پرسد: به کجا می روی؟ می گوید سفر استانی. می گوید اینها چه کسانی اند: می گوید فلان وزیر و فلان وزیر. می گوید بقیه وزرا پس چی؟! می گوید: وزار تهران می مانند و کارشان را انجام می دهند. خبرنگار می پرسد چرا با پیکان می روید: می گوید به امید اینکه هر ایرانی یک پیکان داشته باشد. به خود ایشان گفتم و نامه دادم که این شیوه سفر رفتن عوام فریبی است.

ولی کسانی که از این رویکرد آقای احمدی نژاد حمایت می کنند به تعبیری در سخنان حضرت امیر(ع) اشاره می کنند که امام در نهج الابلاغه می فرمانید که مردم را بر خواص ترجیح بده. چرا که در روز مبادا آنهایی که تو را همراهی می کنند مردم هستند نه خواص.
حدیث چنین است ولیکن نه با فریب بلکه با منطق شایسته و محاسبه شده.
قبول ندارید سفرهای استانی رابطه مردم و دولت را بهبود بخشید و یک امتیاز برای امنیت ملی کشور بود؟
نه، رابطه دولت و مردم با اقتصاد بهتر می شود نه با هیاهو. این جمله ای که می گویم بنویسید و نترسید. پول دان به مردم این شکل گول زدن است. امین ملی کشور در گروه این است که از منابع مثل پارس جنوبی، میدان گازی مشترک ایران و قطر و...
بهره برداری درست شود و منافع آن به مردم برسد.وقتی ایشان سفر استانی می رود چقدر کارها تعطیل می شود؟ اینها حلال است؟اینها ثواب است؟ اینها اجتماع را به بازی گرفتن است.
فکر می کنید چرا در برخی این تلقی وجود دارد که نقد دولت مخالف نظر رهبری است؟
چون مردم نقد و مخالفت را نمی شناسند و گروهی این تفکر ناصواب را به جامعه تزریق کردند. هر چند این موضوع در همه مردم دیده نمی شود. نقد دولت جای خود، حمایت از رهبری جای خود. گاهی نقد دولت، همان حمایت از رهبری است.
در مورد شخص آقای احمدی نژاد یک جمله لازم است بگویم بنده سه بار بعد از نمایندگی با ایشان ملاقات کردم؛ هنوز ایشان تنفیذ نشده بود که کار را به دست بگیرد، یک بار روحانیون مجلس، یک بار کمیسیون های مجلس با ایشان و یک بار به عنوان فراکسیون حزب الله مجلس و یک بار هم به عنوان کل مجلس به ایشان ملاقات کردم. من در این نشست ها نیروی دفاعی ایشان را قوی ولی توان کار را کم دیدم. همیشه دفاعش در نقد دیگران است.
یعنی همان مثال قدیمی که می گوید بهترین دفاع، حمله است؟
بله. از این جهت گفتم چون ایشان حمله می کند. من این حرف را آن روز زدم که چون ایشان چنین روحیه ای دارد، باید خیلی مراقب بود. مساله این است که با حملهوری نمی شود کشور را اداره کرد. این شیوه یک زمانی جواب می داد ولی الان جواب نمی دهد.عرض من به ایشان و دوستان دولت این است که اگر مخالفین را نمیشناسی، این ضعف است. اگر می شناسی و نمی توانی دور کنی، این هم ضعف است. اگر می شناسی و نمی خواهی رفعش کنی، این هم ضعف است.
این اسمش قدرت نیست. به شما بگویم که غرایز را روی آدم ها نمی شود تشخیص داد چون انسان عقل و هوش و حیا دارد و غرایزش را مخفی می کند.ما غرایز انسانها را روی حیوانات باید بسنجیم. هر موجودی که حالت دفاعی پیدا می کند، مشکل ساز می شود. حتی یک زن در خانواده یا یک مرد. اینکه کسی عصبانی می شود و بی محلی می کند کناربرود، بد است. اصلا قهر کردن بد است. جایی که منطق هست، قهر دفاع غلطی است.
فکر می کنید آقای احمدی نژاد دچار تغییر شده است. چون خود ایشان هم نسبت به ابتدای دوره ریاست جمهوراش در اظهار نظرهای خارجی بیشتر دقت می کند. نمونه اش نطقی بود که ایشان امسال در سازمان ملل داشت و اگر آن را با نطق های سالهای ابتدایی ریاست جمهوریشان مقایسه کنید،با ادبیات بهتری نوشته شده بود.
تغییر؟! فکر می کنم ناتوانی ایشان رو شده است؛ من این را ناتوانی می دانم. کسی که ناتوان است مدام دیگران را مقصر می داند. اصلا ما در اسلام نداریم در جایی که تو مقصری! مردی در زمان امام صادق(ع) آمد و گفت: «مالم خورده شده است» امام فرمود:«نه! تو خودت مقصر هستی. چون خائن را امین فرض کردی. خائن شناس نبودی.»
شاید دلیل این رفتار آقای رئیس جمهور این باشد که فکر می کند تنها است و بقیه قوا کمکش نمی کنند؟
این تصور غلطی است. ایشان که از اول تنها نبود، چرا این افرادی را که کنارش بودند، نگه نداشت؟ این ضعف است. رای گرفتن از مردم یک مساله است، همراهی یک مساله دیگر است. به قول شما ایشان را کمک نمی کنند. خوب! سوال من این است که همه این افراد بی دین شدند یا شما تغییر کردی؟ من به طور اختصار به یک جمله اشاره می کنم و خیلی بازش نمی کنم. ایشان رفتار و منشی را در پیش گرفته است که نشات گرفته از تفکرات دکتر شریعتی است؛ من دلایل خودم را دارم. فکر می کنم یک دسته از حرفهای دکتر شریعتی درست است منتها آقای احمدی نژاد آنها را بد فهمیده است.
در اظهار نظری شما بین سه دولت تاریخ بعد از انقلاب، دولت سازندگی را بهترین دولت دانستید. چرا؟
ببینید! اینها نسبی است. البته من دولتی را شکست خورده نمی دانم. در دولت سازندگی توانمندی مدیران نسبت به شرایط بسیار مناسب و بالا بود. همین دولت آقای احمدی نژاد هم شکست خورده نیست. می گویم تندروی های غلط را انتقاد دارم. اتفاقا در ابتدا ایشان دنبال این بود که افرادی را انتخاب کند که کارایی داشته باشند. بعد آن زمان در دولت لیستی را یک باره عوض کرد. من غالب انقلابیون را می شناسم و اینکه لیستی که انتخاب شده بودند، به یک باره عوض شد این برای من خیلی سنگین بود. دوبار از خود ایشان سوال کردم، گفت: آنها با من کار نمی کردند. من سوال کردم در تخصص آنها شما حرف داری؟! گفت: نه! ولی باید [درجه] یک باشند. بعد که لیست دومی داد دیدم افراد پیشنهادی خیلی ضعیف هستند. این را شما به طور کلی بدانید که فهمیده در مقابل کسی که متوجه چیزی نیست، قانع نمی شود. سکوت می کند، اما مقام دوست می ماند. مقام را برای خود عزت ببیند، می ماند، ذلت ببیند، رهایش می کند.
هنوز در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت می کنید؟
بله، همین سه شنبه جلسه بود.
در موضوع انتخابات می شود هنوز روی گزنیه ای مثل آقای ناطق نوری فکر کرد. فکر می کنید بازگشت ایشان به عرصه سیاسی ممکن است التهاب ها را بیشتر کند یا به آرامش فضای سیاسی کمک می کند؟
معتقدم هر اظهار نظری در این برهه سیاسی، خلاف دور اندیشی سیاسی است. اما در پاسخ به شما این را می توانم بگویم که خدا به داد کسی برسد که بعد از این روی کار بیاید. چون جمع کردن این فضا سخت است. مگر اینکه عاقل و با گذشت باشد. اصلا ویژگی مهم سیاست مدار سعه صدرش است. در بحث انتخابات هم ما دنبال آدم خوب هستیم. چون دوستان می گویند فلانی خوب است. من عرض می کنم: «خوب هست ولی برای کارهای دیگرخوب است.» درباره انتخابات هم نمی توانم پیش بینی کنم ولی اگر کسی می خواهد برد داشته باشد، باید به دنبال وحدت ملی و دولت ائتلافی باشد.
وحدت ملی یا دولت ائتلافی پروژه هایی است که خیلی ها معتقدند در جامعه ایران امکان قوع ندارد به این دلیل که دولت شرکت سهامی نیست که از هر گروه سهمی را برای آنها قائل باشیم.
بنده بر عکس همه می گویم قابل محقق شدن است. ولی می گویم باید جوری صحبت کرد که با آن اظهارنظرها مردم جدا نشوند.
شما از جمله چهره های روحانی هستید که از طیف های مختلف به شما مراجعه می کنند. شما پیش از این با آقای خاتمی، جوانفکر و... دیدار داشتید.
در هر صورت خیلی ها دیگر هم بودند. اولا بنده آدمی هستم که پایبند به این چهار اصلی هستم که برایتان می گویم. اول حفظ نظام که برایم مهم است، دوم حفظ جایگاه ولایت فقیه و رهبری است، سوم دستاوردهای انقلاب مثل فداکاری، همراهی، عدالت، چهارم هم حفظ حرمت ها و حریم ها. حتی یک زن و شوهر در خانه حق ندارند به هم توهین کنند، چون بچه ها اذیت می شوند. من معتقدم در این چند وقت حرمت آقای خاتمی شکسته شد. شخصیت هیچ کس نباید خرد شود. در جریان حوادث سال 88 آقای خاتمی فراجناحی بود. شکستن حرمت ایشان غلط بود.
اما بالاخره ایشان با آقای موسوی همراهی کرد. حالا ممکن است واقعا ایشان روش های آقای موسوی را قبول نداشت، اما در مقابل برخی از اقدامات در فتنه 88 سکوت کرد و این سکوت از نگاه خیلی ها همان دنبال کردن خط فتنه است.
با سید محمد خاتمی ملاقات کردم. حرفهایش را با گوش خودم شندیم. از نظر من ایشان به به چهار اصلی که عرض کردم، پایبند است و در جلسه ای که با ایشان داشتیم، بحث ها همین ها بود. ایشان بدون تعارف در انتخابات شرکت کرد. من از این حرکتش کیف کردم. حتی سکوتش به نفع نظام بود چون اگر می خواست مخالفتی بکند، تحریکات بیشتر می شد و بهترین روش این بود که سکوت کند. این را هم به شما بگویم که سیاستمدار در لحظه کارش فهمیده نمی شود بعد ها فهمیده می شود.
شنیدم ارتباط آقای خاتمی با شما همچنان ادامه دارد؟
بنده با همه ارتباط دارم. اگر می خواهیم انتخابات سال بعد آبرومند باشد، باید همه را دعوت کنیم و الا اگر گفتیم فلانی و فلانی نه، انتخابات ذلت باری خواهد شد. باید کاری کنیم که مردم بیایند. با این برخورد مردم نمی آیند. اگر دوره قبل آقای موسوی نمی آمد، این میزان مشارکت در انتخابات بود؟ اصلاح طلبان باید باشند اصولگراها که چند فرقه شدند، باید باشند، حتی کسانی که ناامید هم بودند باید حضور داشته باشند، اینها قشر سومی هستند آنها هم باید امید داشته باشند. باید به این فکر کنند بالاخره کسی هست که مملکت را درست کند. من فکر می کنم باید به ممتنعین میدان داد که اینها مخالفت یا موافقتشان را نشان دهند. مخالفین توهین نکنند، موافقین دیگر اشتباهشان را قبول کنند و با هم کنار بیایند. همه باید سعی کنند حرمتها حفظ شود. بی حیاییها غلط است. هر کس می خواهد رئیس جمهور شود، درباره خودش صحبت کند. کوبیدن دیگران خلاف شرع است. این نکته را از من داشته باشید که ما نباید کاری بگذاریم که مردم ناامید شوند.
برخی معتقدند همین نقدهای شما مردم را ناامید می کند.
حرف های من نا امیدی است؟ چه چیزش نا امیدی است؟
همین که دولت را نقد می کنید.
این حرف را چه کسی می گوید؟ غیر خبره. ما اگر نخبگان را راه بیندازیم، آنها می توانند دیگران را را بیندازند. این را از قول من بنویسید:«والله بنده تا لحظه آخر عمرم از نظام دفاع می کنم. من اگر سکوت می کنم دلیل این نیست که نمی خواهم. می بینم نمی پذیرند. شرط عقل این است که وقتی چیزی نمی شود، زور نباید زد. باید به وقت و سنجیده و در زمان موثر گفت. من خیلی دوست دارم این جمله را به شما بگویم. مردم باید خودشان به فکر اقتصاد کشور باشند. نگویند دولت کار کرد یا نه. خود مردم کارخانه را راه بیندازند. نگویند نمی شود. جوان ها را داماد کنند. چرا این کارها را نمی کنید؟! مردم یاور هم باشند. مساله دومی که عرض می کنم این است که ما نباید مدد خدا را انکار کنیم. کمک خداوند این است که به ذهن ما می اندازد چه کنیم. اینکه در ذهنم می آید، مدد خداست. اما این چه زمانی اتفاق می افتد؟ وقتی نیت من پاک باشد.
حاج آقای طباطبایی! بعد از 120 سال، به چه چیزی در زندگی تان افتخار می کنید؟
خدمت به مردم و انشاء الله آنچه گفته ام برای رضای خدا بوده و به امید خدا حب نفس نبوده باشد و خدا از ضمیر همه آگاه است.
در کل خوب حرف زدین
ولی رگه های نا امید کننده و منفی نگری در حرفاتون خیلی زیاده
ضمنا کاملا مخالف نظر منزوی بودن ایران و بی تقسیر نشان دادن افرادی مانند خاتمی هستم
بله درسته نباید حرمت و آبروی کسی حتی مقسر ریخته بشه ولی شما همه مسائل سال 88 رو به راحتی پاک کردین و ایشون رو کاملا بی گناه!!!!
درود بر سید محمد خاتمی و سایت صراط به خاطر امانت داری
سید های جنس ناجور زیاد داشتیم:
1- کاظم شریعتمداری
2- بنی صدر
3- مش حسن !!!!
4- ممد سوروس
5- علی محمد دستغیب
باور ندارید؟
نمونه همین خاتمی
آدم مذبذب تر از این پیدا نمیکنید ، بی بی سی مستند ساخته همه هر هر به ایران میخندن ، اما تو ایران یه سری ... عاشقش هستند
هاهاها
براستی هاشمی با بصیرت مندان چه ها که نمیکند"
همگی ارادتی خاص دارند"
___________________________
حرفهای آقای طباطبایی،همان حرفهای هاشمی هست"
حرمت همه اینا رو خاتمی و دوستاش شکستن . حاج آقا ! اینا حرمت نداشت ؟ بصیرتتون کجا رفته جناب آقای استاد اخلاق !
فقط متأسفم برای آقای طباطبایی"
اگر میدانستم عقیده شما اینچنین است،هرگز پای صحبت ها و برنامه هاتون نمینشستم"
حرمت ممد سوروس بالاتر از حرمت نظام میداند"
وچه نسبت هایی که به رییس جمهور نداده"
متأسفم برای کسی که ایام شهادت،خودشو دلشکسته و سوگوار درغم ائمه اطهار میداند و از اخلاق اسلامی صحبت میکند"
اما اینجور جاها میزنه جاده خاکی"
قربون بصیرت نداشته بعضیا
روزی آقای ..... گفت ...... جاسوس است. در رسانه ها منتشر شد. امروز هم ..... دارد فعالیت می کند و هم ..... این یعنی نظام ظرفیت تفکر مخالف را دارد. این را بفهم
اینکه منتقدان واقعی و نه مثل شما افراطی علیرغم بی کفایتی های متعدد رییس جمهور هنوز از ایشان لااقل مودبانه یاد می کنند نشانه ظرفیت و ادب سیاسی است. چیزی که شما با یاد کردن سخیف از آدمی که یک تنه جلوی همراهانش ایستاد و با رای دادن در انتخابات در کنار نظام ماند نشان میدهی که نداری و تا نداشته باشی حرف حق هم که بزنی برای شنونده ات قابل باور نیست. این را بفهم
فرافکنی در خصوص مشکلات اقتصادی و زیرسوال بردن همه الا خود و معصوم دانستن یک مدیری که قرار بود در برابر جریان سازی ها و باندبازی ها بایستد و امروز خودش ...! اصلا برای شما آبرو نمی شود! این را هم هم بفهم
بقول خودت طباطبایی در این مملکت شناسنامه دارد. هویت فکری دارد. مثل بسیاری از منتقدان دکتر احمدی نژاد. با فحاشی کردن و متهم کردن همه شبیه کسی می شوی که در باتلاق دست و پا میزند! خواستی این را هم بفهم والا می شوی یکی مثل .......! یادم هست از او هم خوشت نمی آمد! پس لطفا مثل او نشو! لطفا این را هم بفهم
امام علی علیهالسلام فرمودند: من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
ناشناس محترم:
چه استاد اخلاقی؟؟؟
استاد اخلاقی که به نماینده 25 میلیون ایرانی میگوید، متوهم و نادان؟؟؟؟
من همچین حرفی بزنم،اشکالی ندارد،چون ادعای استاد اخلاق بودن رو ندارم"
_________________________________
بصیرت ایشون کجا رفته؟؟؟
چه شده ممد سوروس رو اکرام میکند؟؟؟؟
مگه امثال این آقا نیستند که جریان انحرافی رو در بوق وکرنا کرده اند"
دم خروس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟؟؟؟؟
جریان انحرافی رو بوجود آوردید که فتنه فراموش شود؟؟؟؟؟؟؟
مش..... رو علم کردید که ممد سوروس رو تبرئه کنید؟؟؟
ناشناس عزیز:
بنده هیچ موقع ادعای بصیرت نکردم"
بنده یک منحرفم"یک منحرف هم بابصیرت نمیشه"
ولی اونایی که ادعای ولایتمداریشون گوش فلک رو کر کرده،و بصیرت وولایتمداری به ناف خودشون میبندن،چرا اینجور وقت ها، از اون بصیرت شون استفاده نمیکنند؟؟؟؟
________________________________
مهدی جان:
تا حالا ندیده بودم، شخص بابصیرتی،مدافع ممد سوروس بشه!!!!!!!
ولایتمداری همراه با دفاع از ممد ایتـــــــــالــــــــیا !!! چه شـــــــــــود !!!
سیامک خان:
بنظرت به عده ای که طباطبایی رو نمیشناختند و با یه مصاحبه،براش سوت وکف میزنن وبهش لقب بابصیرت میدن،چی باید بگم؟؟؟
_________________________________
اگر حرف هایش متفاوت بود، شما اینطور بهش حاج آقا، حاج آقا نمیگفتی"
علي آقا(جناب سرباز بابصیرت):
این کامنت شما، با کامنتی که راجع به مشایی واسم گذاشتی،تفاوت داره ها!!!!!!
اینجا توهین های این آقا رو فاکتور گرفتی؟؟؟؟استاد اخلاق چی شد؟؟؟؟؟؟
جواب تون رو هم دادم، ولی راط عزیز منتشر نکرد"نمیدانم چرا!!!!!!!
نظام فقط واسه عده اي خاص ظرفيت تفکر مخالف رو داره؟؟؟؟؟
مشايي که حرف ميزنه، متهم به بهايي و فرامکاسونر و ملحد وکافر و ملي گرا و جادوگر و ... از طرف شما ميشه"
شما وامثال شمامثلا ادب سياسي داري که اونطوري به مشايي ميتازيد؟؟؟
مثل اينکه فراموش کرديد روز عاشورا !!! مثل اينکه فراموش کرديد اون فتنه 88 را !!!!
بعد از ابوالفتنه، شخص بعدي ممد سوروس بود" بعدش موسوي و کروبي"
شرف موسوي و کروبي بسيار بالاتر از کسي مثل ممد سوروس است"
حداقل مرد بودند و سر عقيده خود ايستادند"نظام رو قبول نداشتند،و حرفشون رو اعلام کردند"
از کساني مثل ممد سوروس و امثال مجلس نشينان مثل ب....." بدم مياد، حالم از کساني که زيرآب رفيق هاشون رو ميزنند و با منافق گري برميگردند عقب، به هم ميخوره"
هرگز فراموش نميکنم خيانت هاي ممد سوروي را"
حال چون رفته توي يه روستاي دور افتاده رأي داده، واسه شما شده تواب ؟؟؟
مرحبا به اين بصيرت تان که بهش ميباليد"
شما ميگيد، يک تنه جلو همراهانش ايستاد"ولي اشتباه ميکنيد،يک تنه زيرآب موسوي و کروبي رو زد"چاره اي نداشت"نه راه پس داشت، نه راه پيش"
اصلاح طلب جماعت، يعني دروغ، يعني فريب، يعني منافق گري، يعني شرق" يعني اعتماد" يعني سوروس" يعني سرافکندگي" يعني اند نامردي و بي شرفي"
_________________________________
متأسفم براي استاد اخلاقي مثل آقاي طباطبايي که هنوز با منافقي مثل ممد سوروس ارتباط داره" و ازش دفاع ميکنه"
علی آقا:
کامنتم رو برای صراط خطاب به شما فرستادم،ولی منتشر نشد"دوباره اونو تایپ کردم، هرچی یادم مونده بود،بازم منتشر نشد"
نمیدانم چرا؟؟؟کلا جوابهای من به شما منتشر نمیشه بطور کلی!!!!!
اینو گفتم که حمل بر بی ادبی و جسارت نذاری"
دخترخانم رشتی:
والا برنامه های ایشون که نگاه میکردم،من چنین برداشتی نکردم"شاید گیرایی من واقعا ضعیف بوده"
راستشو بگم اصلا از مواضع سیاسی ایشون اطلاع نداشتم"
برای نظر ایشون احترام قائلم،قرار نیست که همه مثل هم فکر کنند"
اما اونجایی که منو عذاب میداد،این بود که این آقا ادعای استاد اخلاق بودن رو داره"خودش هم توصیه میکنه،ولی رعایت نکرده"
دراخلاق توی این گفتگو، مردود شد"
ممد سوروس با یه رأِی دادن،میشن تواب، با اون کارهاش"
اونوقت رییس جمهور مظلوم رو هر نسبت ناروایی میدهد"
واقعا اینه بصیرت و اخلاق؟؟؟؟؟؟؟؟
وای به حال پامنبری های ایشان"وقتی شخص گمراهی بخواد به آدم رو نصیحت کنه،چی ازش درمیاد واقعا!!!!!!
امثال این آقای طباطبایی،بالاخره نمیخواهند بگویند،توی 9 ماه فتنه کجا بودن؟؟؟؟
حاج آقا طباطبایی:
شما به همون درس اخلاقت برس، که بدجوری توی این مصاحبه مردود شدی"
به وفور رعایت اخلاق را دیدیم!!!!!!"
به وفور بصیرت شما رو هم در گفتارتان ملاحظه کردیم!!!!!!!"
واقعا" متاسفم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حرمت دین رو شکستن کسی چیزی نگفت
اقایون امثال خاتمی نظام را به چالش کشیدند انوقت میگید حرمتشان را نگه داریم
یکی از اصول مورد تاکید ایشون ((چهارم هم حفظ حرمت ها و حریم ها))
حرمت و جایگاه ریاست جمهوری اینست که بگویید نادانیش رو شده آقای اخلاق
آقای خاتمی فراجناحی ....!
چه تدبیر و بصیرتی
ایشون فکر کنم بطور کل خواب تشریف دارند همانطور که در عکس معروفشان در مجلس خواب بودند
زیییییینگ
آقای اخلاق گرا !!! بیدار شید سال 1391 به نیمه رسید ای که 80 رفت و در خوابی ....
بله دیگه"
مردم تا زمانی بابصیرت و فهیم هستند که با شما باشند"
غیراز این میشوند سطحی نگر و یه مشت عوام فلک زده اند که نیاز به روشنگری امثال این آقا دارند"""
جالبه واقعا
اگه دین نداری لااقل آزاده باش!
با تك تك كلمات و جملات حجت الاسلام طباطبائي موافقم. اين نكاتي كه ايشان اشاره داشتند حرف دل خيلي هاست.
خداوند حفظشان كند.
جناب روح الهاشمی:
صراط کامنتم رو منتشر نکرد،اصلا یه کلام نمیشه راجه به هاشمی،چیزی نوشت!!!!!!!!
ولی جهت اطلاع بعضیا که استاد اخلاق هستند:
عشق به خاتمی،عشق به جرج سوروس و مایکل لدین است!!!!!!!
"می شود بخش هایی از تحلیل هایی او را قبول نداشت" یعنی چی؟؟؟؟ حالا اگه طبق میل شما صحبت می کردند باید می شد همه ی حرفهاشون رو قبول داشت؟
منتظری هم همینطور از راه به در شد"
چقدر امام بهش نصیحت کرد؟؟
______________________________
سیدحسن هم واسش نگرانم"
1- بعد از چهار سال دوباره صحبت از فتنه 88 می کنند واعلام می فرمایند آنهایی که اطلاعیه ندادند وتبری نجستند مردودندبه نظر شما چه کسانی هستند؟
2- مسئولان نظام دلسوز هستند (یعنی اگر خطایی هم انجام می دهند با غرض نیست ) من درخصوص کنترل جمعیت اشتباهاتی کردم واز مردم عذر خواهی می کنند یعنی باب پوزش باید در جامعه باز شود
3- مسئولان ولایت مدار اینقد باهم اختلاف نداشته باشند
لطفا دوستان ولایت مدار سخنان اخیر رهبری را دربجنورد دقیق مطالعه بفرمایند
ضمنا هر کسی را بهر کاری ساختند من آقای طباطبایی را خیلی دوست دارم ایشان بسیار با صفا وخوب هستند وبدرد واعظی و ارشاد مردم می خورند قدرت تحلیلشان ضعیف است آقای قرائتی سی سال است درسهایی از قرآن دارد والان می بینید چقدر هم موفق است اگه می خواست وکیل یا وزیر بشه با صورت می خورد زمین تمام زحمات سی ساله اش هم از بین می رفت
خوب بود نمرديم و معناي اخلاق رو فهميديم!
اهانت و فحش به احمدی نژاد انتقاد و دلسوزی(از قبیل ناشی،تازه به دوران رسیده و...)
انتقاد و تعریف رفتارواقعی غیر از احمدی نژاد(بی حیایی،لجام گسیختگی،قدر نشناسی،بی فرهنگی و ...
البته تنفر و حسادت از سخنان حاجی طباطبایی مشخص است و منتطق را تحت الشعاع خود قرار داده است. بغض نسبت به احمدی نژاد باعث شده که او از جاده انصاف بیرون رود و حتی یک کار خوب دولت را هم نبیند.
همان بهتر که ایشان وارد سیاست نشود. اما بهتر است وارد اخلاق نیز نشود. زیرا از ضروریات اخلاق دوری از بغض و حسادت و حقیر بینی دیگران است. اما حاج آقا احمدی نژاد را فردی حقیر می داند که لیاقت ریاست جمهوری را نداشته است لابد به این خاطر که سنش خیلی کمتر از امثال خاتمی و هاشمی و موسوی است و حاج آقا او را نمی شناخته!! این حس دقیقا در هاشمی هم وجود داشت و آنها نمی توانستند بپذیرند که کسی که زیر دست خودشان بوده و اصلا او را به حساب نمی آوردند بشود همه کاره مملکت و تمام افراد آنها را کنار بزند و خودشان را نیز به حساب نیاورد.
از ضروریات اخلاق این است که خوبی و بدی را باهم دید. با همه مشکلاتی که دولت احمدی نژاد داشته است انصافا کارهای بزرگ و ماندگاری نیز داشته است. چرا به آن اعتراف نکنیم؟ چرا برای خاتمی احترام قائل باشیم اما برای احمدی نژاد نه؟
روحیه ای که در سخنان حاج آفا موج می زند دقیقا همان روحیه است که نمی تواند ریاست یک غیر روحانی را بپدیرد. برخی نمی توانند یک غیر سید و غیر روحانی و جوان را بپذیرند که نشان از تکبر دارد که از گناهان کبیره و از مفاهیم بسیار مهم اخلاقی است که حاج آقا باید به مردم درس بدهد و به آن عمل کند.
شما با این حرفا که پر از تنافض است دارید توهین میکنید اما در لفافه و به دروغ میگوئید اینها انتقاد است ! دولت نهم و دهم پر است از انتقاد و ایراد اما آیا خدا وکیلی شما دلتان برای نظام سوخته و این حرفا را میزنید !؟ آیا این حرفا اسمش انتقاد است (اگر به خاطر مقام پستی می گیرد و نمی تواند اداره کند، این نشانه ناپاکی است / این شیوه سفر رفتن عوام فریبی است /فکر می کنم ناتوانی ایشان رو شده است/ ) اینها نقد است یا توهین !؟ شما باز هم در اینجا همان دروغ عوام فریبانه را مرتکب شدید و تکرار کردید که سال 88 در همان برنامه این شبها گفتید که رئیس جمهور مردم را خس و خاشاک نامیده !! همان حرفی که فتنه گران و ضدانقلاب و رسانه های دشمن هم تکرار میکردن در حالی که این یه دروغ آشکار بود همه اونهائی که شنونده و بیننده صحبتهای رئیس جمهور بودن این جمله شنیدن که ایشان گفتن همه کسائی که در انتخابات شرکت کردن حامی نظام و در سایه نظام هستن (نقل به مضمون) و خطاب خس و خاشاک نسبت به تعداد محدود ضد انقلابی بود که دنبال آشوب طلبی بودن و اینها ضبط شده و کاملا روشنه .
توهینها در این مصاحبه فقط نشان دهنده حقد و کینه میتواند باشد و از سوی دیگر به تمسخر گرفتن و زیر سوال بردن نقاط قوت این دولت که رهبری صراحتا از آن حمایت کرده چه در گذشته و چه حال مواضعی که بصورت آشکارا رهبری در خصوص سفرهای استانی دولت و سیاست ضد استکباری دولت داشتن فابل انکار نیست اما ایشان با بد ترین نوع گفتار یعنی مقایسه آن با دستگاه فاسد رژیم طاغوت و هویدای ملعون و بهائی که نشان از بی تفوائی در کلام دارد توهین کرده و متاسفانه این حرفها و برخوردها از جانب کسی به گوش میرسه که بعنوان معلم اخلاق جامعه شناخته میشه من به شخصه دیگه هرگز پای حرف و منبر ایشان نخواهم نشست ! یه سوال هم از ایشان داشتم ، جناب حاج آقا شما در دوران خاتمی و هاشمی انتقادی به اوضاع نداشتید !!؟ اگه داشتید سند ارئه بدهید و اگه نداشتید یعنی اون زمان همچی بر وفق مراد شما بوده !!؟
بيايد واقع بين باشيم نه احساسي.
نمیدانم چه بگویم یا چه بپرسم ایشون دقیقا با دقت در حرفاشون میشه از تناقض گویی شون ایراد بسیار گرفت.
ایشان میگویند که چرا رئیس جمهور لیت را عوض کرده .اولامنظورتون که میفرمایید انقلابیونو میشناسید یعنی میبایست لیست تنها از بین انقلابیون میبود مگر نه انکه بسیاری از انقلابیون امروز براشفتند؟
اگر رئیس جمهور لیست ضعیف بدهد محکوم است!
لیت قوی بدهد خیلی ها دوست ندارند!
افراد را عوض کند یارانش را نگه نداشته !
افراد را نگه دارد دوروبرش افراد فاسد جمع کرده!
معلوم هست چه میگویید؟
در کل کاش وارد سیاست نمیشدید و مثل اقای قرائتی در رشته علمی خود تلاش میکردید!
ولی اینقدر بدم میاد از افرادی که با تخریب حقیقت می خوان به واقعیت دست پیدا کنند
ایشون اولش که چهار تا مبنا برا خودشون گذاشتن
فقط و فقط یه بار این مطلبو از اول کامل بخونن تو سایت ببینین همون اول قانون اول خودشون نقض نمی شه!!!!!
انشالله که این مطلب حاضر فقط شیطنتی از سوی سایت باشه و اصلا چنین صحبت هایی از این سید نبوده کلا الله اعلم
این افراد خودشون رو از رهبر هم ولایتمدارتر و بابصیرت تر میبینن"
نمیدونم اون موقعی که رهبر ندای أین عمار سر میداد و از همین آقایی که طباطبایی ازش داره دفاع میکنه، خواست از صف مردم جدا نشن" این کجا بود"
خیانت ممدسوروس بالاتر وسنگین تر از موسوی و کروبی است"
فتنه الانو دریابید که به قول دوست ناشناسمون فقر و گرانیه و تبعاتشون مثل فساد و زوال اخلاق و همه گیریه فساد و ...
شاید جناهی که میگن فتنه کردن اگه امورو دردست میگرفتن وضعیت از این بدتر میشد اما چیزی که همه ماها به چشم میبینیم نتیجه کار ایناییم که سکان دولتو دست گرفتن چیزی جز سقوط نبوده،سقوت انسانیت تو تموم اقشار این ملت.
کاش همه شما اومدین و نذر دادین کمی ذکاوتتونو بکار میگرفتین تا میفهمیدین حرفای این روحانی و خیلی کسان دیگه تو روزای نزدیک به انتخابات هیچ دلیلی نداره جز اینکه بازم ما مردم رو یه بار دیگه بازی بدن و از حضور ما هر آنچه که میخوان به روزگارمون بیارن.
یا مثلا این که احمدی نژاد مخالفان را خس و خاشاک خواند ! لااقل یک بار فیلم سخنرانی احمدی نژاد را ببیند تا بفهمد که احمدی نژاد 40 میلیون رای دهنده را جدا کرد و به کسانی که آتش می زنند و به اماکن عمومی حمله می کنند گفت خس و خاشاک !
ناشناس و دختر ریشتی چرت و پرت نگید.
از دوستان این سایت که با توجه به سوالات مطروحه ، امکان انتشار نظرات یکی از منتقدان سویه های دیگر سیاسی را فراهم کرده اند متشکرم .
از مدیران این سایت که امکان شنیده شدن نظرات مختلف مردمی، راجع به بیانات جناب آقای طباطبائی را فراهم کرده اند متشکرم .
از دوستان موافق و مخالف بیانات که به وضوح نظرات خود را مطرح کرده اند متشکرم .
از نوع ادبیات دوستان و یا منتقدان ، میتوان به صحت و یا انحراف سخنان جناب آقای طباطبائی پی برد .
زمانی که ما تحمل نقد دگر اندیشان را نداریم و نمیتوانیم در سایه احترام متقابل به بیان نظرات خود بپردازیم و شان افراد در هر سویه و نظر سیاسی مخالف و موافق را حفظ نمیکنیم و بخاطر یک نظر و نقد بعضاً ناهمسو یکدیگر را به دشمنی با خدا و پیامبر (ص) و ائمه اطهار و رهبری و ضدیت با نظام مقدس جمهوری اسلامی متهم میکنیم و فضای مودبانه ارائه نظرات را ( از هر طیف سیاسی ) زیر پا میگذاریم ، خود آب در آسیاب دشمنان ریخته ایم و تیشه به ریشه های نظام زده ایم .
بیائید با هم تعارف نداشته باشیم ، فضای سیاسی و اقتصادی ، بخصوص فضای اقتصادی مربوط به معیشت مردم ، بحرانی است مگر درباره کسانی که از رانتها و شرایط ویژه برخوردارند . تخریب یک فرد یا یک جناح کمکی به اصل مطلب نمیکند . با در نظر گرفتن امکانات و شرایط ویژه حمایتی که در اختیار دولت نهم و دهم بوده ، نوع عملکرد دولت در زمینه های اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و روابط خارجی مثبت نبوده و با توجه به تمام تلاشهای بی دریغ صورت گرفته توفیقات بسیار کم و بعضاً در پاره ای موارد ، پس رفت مشاهده گردیده .
حالا امیدواریم در انتخابات پیش رو شخصی اصلح از سوی مردم انتخاب گردد که به دور از بغض و حسد ،با در نظر گرفتن شان و منزلت والای مقام معظم رهبری و سایر نیروها و سرمایه های انقلاب و نظام از هر طیف سیاسی ، با تدابیر عملی و کمک گرفتن از نخبگان سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی و حمایت واقعی از تولید ، در جهت کاهش فقر و معضلات اجتماعی به واسطه فراهم شدن فرصتهای شغلی ، تلاش و همت صد چندانی داشته باشد .
در آخر امیدوارم در همه ارکان بداخلاقی ها جای خود را به مهر و عطوفت دهد .
از همه ممنونم که این مطلب را خوانده شاید در آینده راجع به آن در فضائی آکنده از ادب و معرفت ، نظر میدهند .
بیائید با هم مهربان باشیم .
اردتمند همه شما عزیزان
اين متن بلند بالا از زبان يك دوست را نوشته اي كه چه بشود ؟!
كه مصاحبه عريض و تويل با آقاي طباطبائي را توجيه كني ؟!
كه بگوئي نظرات ايشان از روي دلسوزي براي نظام و مردم است ؟!
عجب ،دور از جون ، مردم را ساده تصور كرده ايد يا خداي ناخواسته در مواضع سياسي صراط تحولاتي بوجود آمده ؟!
نظرات آقاي طباطبائي بر خلاف آنچه بيان شده اصلأ نقد دلسوزانه و منطقي و منصفانه محسوب نميشود !
ايشان از آغازين روزهاي انتخاب احمدي نژاد ، به دليل علاقه و پيروي از هاشمي رفسنجاني ، از نتيجه انتخابات راضي نبود چون ومراد و مرشد آقاي طباطبائي يعني آقاي هاشمي رأي نياورد !
اين مخالفت در دور دوم انتخابات و انخاب مجدد احمدي نژاد به اوج خود رسيد و آقاي طباطبائي در اوج فتنه و هجمه عناصر مزدور و فرصت طلبان بي وطن به همه اركان نظام و مقدسات ديني و اعتقادي جامعه ، حمله و انتقاد به احودي نژاد را به اوج خود رساند و هميشه هم سعي ميكرد اينكار خود را دلسوزي براي مردم و حفظ حريم اخلاقيات جلوه دهد !!
به احمدي نژاد و عملكردش انتقاد وارد است ؟ بله وارد است !، به برخي اعمال لجوجانه و به دور از شأن رياست جمهوري كه از ايشان سر زده است نقد وارد است ؟ بله وارد است و به شدت هم وارد است !، به خرج كردن جايگاه و شأن رياست جمهوري توسط احمدي نژاد به پاي بعضي اشخاص انتقاد وارد است ؟ حتمأ وارد است ! به ضعف دستگاه ديپلوماسي ما به دليل مديريت ضعيف و تصميمات علط احمدي نژاد انتقاد وارد است ؟ بله وارد است !
مشكلات اقتصادي و تورم و گراني جامعه اذيت ميكند ؟ بر هيچكسي پوشيده نيست ، اين وضعيت تأسبفبار مولود برخي ندانم كاري و شلختگي و بي برنامه گيهاي مديريتي يكپارچه و كلان اقتصادي بوده است ؟ بله تا حدودي بوده و مقداري هم مربوط به تورم و مشكلات جهاني اقتصادي و تحريمهاي اعمال شده از سوي امريكاي متجاوز بوده است .
در اين عرصه ميشد با مديريت و تصميم سازي و تصميم گيري درستر و اصوليتر و عقلائي تر و استفاده بهينه از تمامي ظرفيتهاي موجود ، از شدت مشكلات كاسته ميشد ؟ بله حتمأ ميشد !
آيا ذولتهاي نهم و دهم احمدي نژاد علي رغم همه اين انتقادات ، خدمات ديگري انجام نداده ؟ هيچ كار مثبتي انجان نداده ؟ خير اصلأ اينجوري نيست ، به قطع و يقين در طول اين شش هفت سال گذشته در برخي موارد كه شرح آن در اين مجال نميگنجد ، به اندازه 10 - 15 سال كار شده است .
آيا آقاي طبا طبائي اين موارد را هم ديده و ميبينند ؟ خير اصلأ !!
آيا آقاي طباطبائي ميپذيرند كه بسياري از مشكلات اقتصادي ما ، مولود زير ساختهاي غلط و نارسا و برنامه ريزي هاي نادرست اقتصادي دولتهاي گذشته است ؟ خير ، اصلأ !!
آيا در اين مقطع حساس و حياتي ما اجتياج به همدلي و گفتمان و تصميم سازي هاي هاي عاقلانه و خرد جمعي و از همه مهمتر نقد و قضاوت منصفانه و به دور از كينه ورزي و بغض و عناد داريم ؟ بله حتمأ داريم .
آيا ........... !
نتيجه گيري سياسي : به عقيده آقاي طباطبائي ، نبايد احمدي نژاد رئيس جمهور ميشد !!
نتيجه گيري اخلاقي : استاد اخلاق ، مقداري هم اخلاق و انصاف را رعايت كنند !!
و نتيجه گيري ..... ! : صراط حتمأ با سعه صدر تأييد و منعكس ميكند !
شما لطف کن کامنتها رو فیلتر نکن کاربران گرامی خودشان کارشان اینه
در اینکه جناب آقای دکتر احمدی نژاد منشاء بسیاری از کارهای نیکو بوده اند شکی نیست. در اینکه ایشان فردی شجاع و صریح هستند هم تردیدی نداریم .
نیت خیر ایشان هم بر ما به اثبات رسیده .
اما مانند یک دانش آموز که ممکن است در درس ورزش 20 بگیرد ولی در دروس اصلی مثل ریاضی ، شیمی ، فیزیک و ... تجدید شود و در آخر مشروط ، نمره دولت ایشان ( نه شخص ایشان ) مورد قبول نیست .
باز هم از شما عزیز که اصول گفتگو در سایه احتراممتقابل را رعایت کردید ممنونم .
ضمناً من هیچگونه وابستگی به این سایت ندارم و چند روزیست با این سایت آشنا شده ام .
اگه میخوای بفهمی آیا تو اجتماع جایی داره یا نه بیا مسجدالرسول مجیدیه جنوبی،البته با اینکه اکیپ اردکانیها تسخیرش کردن ولی قاطبه ملت ازش متنفرند.
اولأ از اينكه نظر بنده را منعكس كرديد بي نهايت متشكرم و از شما همين انتظار را هم داشتم .
از تذكر شما هم سپاسگزارم ، حتمأ رغايت ايجاز مهم است اما نگاهي به هجم مصاحبه و صحبتهاي آقاي طباطبائي بياندازيد ، من نهايت سعي ام را براي ايجاز در پاسخ كردم ، باز هم از شما متشكرم .
در عین حال نظر محسن رو خیلی پند کردم واقعا خوشم اومد از این تحلیل زیبا و امیدوارم کرد
حرمت افراد به رفتار و عملکرد خودشه ، نه این اون بد کنه و ما بخوایم حرمتش رو حفظ کنیم.
واقعا مردم رو چی فرض کردی جناب شیخ!
با اين درود و عرض ارادت فاتحه اين سيد بنده خدا را خواندي و حلواشو پختي === فاتحه با صوات .
اولأ اميدوارم همانگونه كه گفته اي وابستگي به صراط نداشته باشي چون من علي رغم هر نوع تو.جيهي از نقش بازي كردن برخي كاركنان صراط در قالب كاربر اصلأ خوشم نمياد ...!
در فضاي مجازي : كاربر و كامنت گزار مجازي .. ! چه شود .. مخصوصأ اينكه اين كار خيلي تابلو و آزار دهنده هم باشد كه متأسفانه هست !!
البته من صراط و كاربران واقعي صراط و خلاصه صراطيان را دوست دارم .
اما دوست عزيز : متأسفانه بايد بگويم نظرات شما ، هم اولي كه مفصل است و هم دومي كه به اختصار بيان شده ، هر دو سياسي و غير منصفانه و از جهاتي غير واقعي و سياه نمائي است ، مخصوصأ اولين نظر شما !
من به وضوح در مورد مشكلات و نارسائيهاي موجود و نيز اشكالات وارده به عملكرد دولت آقاي احمدي نژاد صحبت كرده ام ، با اين وصف بكار بردن واژه بحران در مورد سياسي و اقتصادي را اصلأ قبول ندارم ، با شناختي كه ما از معناي بحران و تعريف وضعيت بحراني داريم ، بحراني اعلام كردن اوضاع سياسي و اقتصادي كشور وجاهت علمي و منطقي ندارد - صد البته ما دچار مشكل هستيم اما بحران ....!!!!
البته كساني هستند كه خيلي دوست دارن مدام از واژه بحران و وضعيت خطر ناك استفاده كنند و به جامعه القاع كنند كه بااين شرايط كشور يك منجي ميخواد و تنها منجي هم آقاي فلاني است ..!!!!
شما متأسفانه در مورد كارهاي مثبت انجام شده مجددأ انصاف و عدالت را رعايت نكرده ايد ! كلي گوئي كرده ايد كه كارهاي بسيار نيكو انجام شده اما در توضيح از دانش آموزي شاهد مثال آورده ايد كه فقط در درس ورزش 20 گرفته و در دروس اصلي تجديد شده و مشروط...!!! و سرانجام نمره دولت احمدي نژاد نمره قبولي نيست !! خسته نباشي ..!!
از نظر شما انجام بسياري از پروژه هائي كه اساس و پايه پيشرفت و توسعه يك كشور را تشكيل ميدهد ، مثل راه و راه آهن و توسعه فرودگاهها و بنادر و كارخانه هاي سيمان و صنايع فولاد و پالايشگاهها و صنايع تبديلي نفتي و .... ... جزو دروس اصلي نيستند ..؟! اينها درس ورزش هستند .....؟!!! آخه استناد به يك موضوع بايد از يك پايه و اساس منطقي و استدلال درست برخوردار باشد ، مگر غير از اين است ؟
يك نمونه :
والله اگر دولتهاي قبلي هم به اندازه احمدي نژاد و پروژه مسكن مهرش ..... با همه ايرادات بحق و ناحقي كه به آن وارد كرده اند ....مسكن ميساختند الآن ما گرفتار اين معضل جانفرسا نبوديم كه مشكل اول اقتصادي و معيشت جامعه مشكل مسكن باشد .
من انتقادهايم را به دولت احمدي نژاد در نظر قبلي گفته ام ، به مشكلات و تنگناهاي معيشتي مردم هم واقف هستم ... چون خودم هم يكي از همين مردم هستم ...اجاره نشين و كارمند ، اما بي انصافي و سوء استفاده و سوار شدن بر امواج مشكلات اقتصادي و احساسات مردم براي نيل به اهداف سياسي و انتخاباتي را هرگز قبول ندارم و چنين افرادي را نه تنها منتقد منصف و دلسوز جامعه نميدانم بلكه آنها را افرادي فرصت طلب و كينه ورز و عنود ميدانم ..هر كسي كه باشد .... سيد يا عام .... !
اگر ما بخواهیم بگوئیم که دولتهای گذشته هیچ کاری نکرده اند و تمام فعالیتهای مثبت در این دولت بوده و یا بالعکس بی انصافی است . به اعتقاد من دولتهای گذشته که مورد تائید حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بوده اند هم سهمی به اندازه خود در پیش برد اهداف انقلاب داشته اند و اگر آنها به رسالت خود درست عمل نکرده بودند حالا پدیده ای به انقلاب اسلامی ایران وجود نداشت . برخی طرحهائی هم که در این دولت به بهره برداری رسیده زائیده تفکر و برنامه ریزی در سنوات و دولتهای قبلی بوده اند . ولی به جرات میتوانم بگویم اگر شجاعت آقای احمدی نژاد نبود ، خیلی از این طرحها همچنان زمین میماند . اما همچنان اعتقاد دارم دولت ایشان با توجه به شرایط و امکانات و حمایتهائی که شاید دولتهای قبلی از آنها بهره مند نبودند ، عملکرد خوبی نداشته . این یک نظر شخصی است و حتماً الزاماً درست نیست .
راجع به وابستگی به سایت صراط شما قطع یقین بدانید این کوچکترین ، هیچگونه وابستگی به این سایت ندارم . از شما که همواره نشان داده اید اهل برقراری دیالوگ در فضائی با حاکمیت احترام متقابل هستید ، میخواهم این عینک بدبینی را از چشمانتان بردارید و به این حقیر اعتماد کنید .
در آخر از نحوه و انتخاب مودبانه کلماتتان در نقد و یا تائید یک موضوع کمال تشکر را دارم . اعتقادم این است که مشکل اصلی کشور ما نبود اینچنین منقدین و نبود فضای مودبانه در بیان دیدگاههاست .
باز هم متشکرم .
به امید سرافرازی ایران عزیز .