به گزارش صراط سفرهای استانی رهبر انقلاب یك رخداد رسانهای است كه بدون بازتاب صحیح، كاركرد سیاسی-اجتماعی خود را تا حدی از دست خواهد داد.
بنا بر فرض مذكور، رعایت برخی اصول و قواعد در بازتاب رسانهای سفر و جریانسازیهای رسانهای حول آن بسیار مهم مینماید. اهمیت این موضوع هنگامی بیشتر میشود كه استراتژی تبلیغاتی دشمنان انقلاب در قبال اكثر اخبار مربوط به رهبر انقلاب، بر مدار دو محور اصلی «بایكوت» و «انحراف اذهان» است.
همچنین زمانی كه این دو خط اساسی به دلیل امكانناپذیری نادیدهگرفتن بیانات رهبر انقلاب قابلیت خود را از دست دهند، خط تبلیغاتی دشمنان به سمت استراتژی سوم، یعنی «جابهجایی اصلی و فرعی» بیانات ایشان گرایش پیدا خواهد كرد.
یكی از تاكتیكهای رسانهای دشمن و جناحهای مغرض و نیز نقاط ضعف برخی علاقهمندان، اهمیت دادن بیش از حد به موضوعات فرعی بیانات ایشان از یك طرف و بایكوت و كماهمیت جلوهدادن موضوعات اصلی بیانات ایشان از طرف دیگر است.
برای نمونه میتوان از عملكرد رسانههای دشمن در شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد یاد كرد. در این اجلاس به دلیل اهمیت اجلاس و گستردگی شركتكنندگان آن، عملاً بایكوت كلیت رخداد امكانپذیر نبود، اما نسبت به بیانات رهبر انقلاب، در رسانههای دشمن هر دو خط انحراف اذهان و اصلی كردن موضوعات فرعی مشاهده شد. به این ترتیب كه خط انحرافی تبلیغات را با مواضع دبیركل سازمان ملل پیش از سفر به تهران دربارهی برنامه هستهای ایران و موضوع سوریه آغاز كردند و سپس با بزرگنمایی مواضع رئیسجمهور مصر دربارهی سوریه سعی در تكمیل آن نمودند.
اما خط تبدیل موضوعات فرعی به اصلی نیز از آنجا كه سخنان رهبر انقلاب بهطور زنده به سراسر دنیا مخابره میشد، بهجد دنبال شد و این بار موضوع «انرژی هستهای» در بیانات ایشان را تعمداً به عنوان موضوع اصلی سخنان ایشان قلمداد كردند.
این در حالی بود كه شاید موضوعاتی همچون «تغییر ساختار شورای امنیت»، «احیای جنبش عدم تعهد» و «راهكار نظام اسلامی برای حل مسألهی فلسطین» اگر نگوییم بیشتر، كماهمیتتر از مسألهی هستهای نبودند.
نمونهی دیگری از پُررنگ كردن محورهای فرعی بیانات رهبر انقلاب را در موضوع «میكروبهای سیاسی» مشاهده كردیم كه ایشان در سفر قم مطرح كردند و بلافاصله رسانههای حامی فتنهگران سال ۱۳۸۸ آن را به سوژهی اصلی تبدیل ساختند.
در اینگونه موارد -یعنی جابهجایی اصلی و فرعی بیانات- بیدقتی شخصیتها و رسانههای خودی و حتی مواضع برخی جریانات مغرض داخلی نیز گاهی زمینههای لازم را برای دشمنان نظام مهیا میسازد. نمونهی این بدفهمی را در سفر كرمانشاه و واكنشها نسبت به بیانات رهبری در جمع دانشجویان دیدیم. در این دیدار رهبر انقلاب در ذیل بحث «پیری و جوانی نظام اسلامی» كه خود نیز فرع بر موضوع «بازخوانی هویت نظام اسلامی» بود، به مسألهی «امكان تغییر سازوكارها و سیاستها همراه با حفظ آرمانها» اشاره كردند و در این باره مثالهایی زدند.
در حالیكه مثالهای ایشان عبارت بودند از «تغییر در سیاستهای اصل ۴۴، امكانپذیری تغییر در ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی و تغییر سیاستهای دیپلماسی»، اما در این میان به دلیل شرایط سیاسی داخلی و جبههگیریهای سیاسی، تنها موضوع «تغییر ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی» بود كه در صدر اخبار قرار گرفت و گمانهزنیها تا آنجا پیش رفت كه برخی حتی از تشكیل جلسات بررسی تغییر نظام در دفتر رهبری خبر دادند! كه با تكذیبیهی این دفتر مواجه شد.
این در حالی بود كه علاوه بر فرعی بودن موضوع فوق -همانگونه كه در سلسلهمراتب بحث مشاهده نمودید- رهبر انقلاب با دو قید زیر به مسأله پرداختند: «تا الان هم شيوهى بسيار خوب و تجربهشدهاى است» و «احتمالاً در آيندههاى نزديك، چنين چيزى پيش نمىآيد» و نشان دادند كه این موضوع صرفاً از باب مثال مطرح میشود. متأسفانه حساسیتها، علاقمندیها و سلایق رسانهها و جناحهای سیاسی میتواند تا بدانجا پیش رود كه تصریحاتی با این وضوح را در بیانات رهبر انقلاب نادیده گرفته و موضوعات مورد علاقهی خود را به عنوان مسائل اساسی مطرح شده توسط رهبر انقلاب قلمداد كند.
بنابر آنچه تاكنون گفتیم، در سفرهای استانی رهبر انقلاب كه فرصتهای تبلیغی و گفتمانی بیبدیلی را در اختیار انقلاب اسلامی قرار میدهد، مراقبت از عدم انحراف فضای تبلیغی و گفتمانی جامعه اهمیتی دوچندان مییابد.
بنا بر فرض مذكور، رعایت برخی اصول و قواعد در بازتاب رسانهای سفر و جریانسازیهای رسانهای حول آن بسیار مهم مینماید. اهمیت این موضوع هنگامی بیشتر میشود كه استراتژی تبلیغاتی دشمنان انقلاب در قبال اكثر اخبار مربوط به رهبر انقلاب، بر مدار دو محور اصلی «بایكوت» و «انحراف اذهان» است.
همچنین زمانی كه این دو خط اساسی به دلیل امكانناپذیری نادیدهگرفتن بیانات رهبر انقلاب قابلیت خود را از دست دهند، خط تبلیغاتی دشمنان به سمت استراتژی سوم، یعنی «جابهجایی اصلی و فرعی» بیانات ایشان گرایش پیدا خواهد كرد.
یكی از تاكتیكهای رسانهای دشمن و جناحهای مغرض و نیز نقاط ضعف برخی علاقهمندان، اهمیت دادن بیش از حد به موضوعات فرعی بیانات ایشان از یك طرف و بایكوت و كماهمیت جلوهدادن موضوعات اصلی بیانات ایشان از طرف دیگر است.
برای نمونه میتوان از عملكرد رسانههای دشمن در شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد یاد كرد. در این اجلاس به دلیل اهمیت اجلاس و گستردگی شركتكنندگان آن، عملاً بایكوت كلیت رخداد امكانپذیر نبود، اما نسبت به بیانات رهبر انقلاب، در رسانههای دشمن هر دو خط انحراف اذهان و اصلی كردن موضوعات فرعی مشاهده شد. به این ترتیب كه خط انحرافی تبلیغات را با مواضع دبیركل سازمان ملل پیش از سفر به تهران دربارهی برنامه هستهای ایران و موضوع سوریه آغاز كردند و سپس با بزرگنمایی مواضع رئیسجمهور مصر دربارهی سوریه سعی در تكمیل آن نمودند.
اما خط تبدیل موضوعات فرعی به اصلی نیز از آنجا كه سخنان رهبر انقلاب بهطور زنده به سراسر دنیا مخابره میشد، بهجد دنبال شد و این بار موضوع «انرژی هستهای» در بیانات ایشان را تعمداً به عنوان موضوع اصلی سخنان ایشان قلمداد كردند.
این در حالی بود كه شاید موضوعاتی همچون «تغییر ساختار شورای امنیت»، «احیای جنبش عدم تعهد» و «راهكار نظام اسلامی برای حل مسألهی فلسطین» اگر نگوییم بیشتر، كماهمیتتر از مسألهی هستهای نبودند.
نمونهی دیگری از پُررنگ كردن محورهای فرعی بیانات رهبر انقلاب را در موضوع «میكروبهای سیاسی» مشاهده كردیم كه ایشان در سفر قم مطرح كردند و بلافاصله رسانههای حامی فتنهگران سال ۱۳۸۸ آن را به سوژهی اصلی تبدیل ساختند.
در اینگونه موارد -یعنی جابهجایی اصلی و فرعی بیانات- بیدقتی شخصیتها و رسانههای خودی و حتی مواضع برخی جریانات مغرض داخلی نیز گاهی زمینههای لازم را برای دشمنان نظام مهیا میسازد. نمونهی این بدفهمی را در سفر كرمانشاه و واكنشها نسبت به بیانات رهبری در جمع دانشجویان دیدیم. در این دیدار رهبر انقلاب در ذیل بحث «پیری و جوانی نظام اسلامی» كه خود نیز فرع بر موضوع «بازخوانی هویت نظام اسلامی» بود، به مسألهی «امكان تغییر سازوكارها و سیاستها همراه با حفظ آرمانها» اشاره كردند و در این باره مثالهایی زدند.
در حالیكه مثالهای ایشان عبارت بودند از «تغییر در سیاستهای اصل ۴۴، امكانپذیری تغییر در ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی و تغییر سیاستهای دیپلماسی»، اما در این میان به دلیل شرایط سیاسی داخلی و جبههگیریهای سیاسی، تنها موضوع «تغییر ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی» بود كه در صدر اخبار قرار گرفت و گمانهزنیها تا آنجا پیش رفت كه برخی حتی از تشكیل جلسات بررسی تغییر نظام در دفتر رهبری خبر دادند! كه با تكذیبیهی این دفتر مواجه شد.
این در حالی بود كه علاوه بر فرعی بودن موضوع فوق -همانگونه كه در سلسلهمراتب بحث مشاهده نمودید- رهبر انقلاب با دو قید زیر به مسأله پرداختند: «تا الان هم شيوهى بسيار خوب و تجربهشدهاى است» و «احتمالاً در آيندههاى نزديك، چنين چيزى پيش نمىآيد» و نشان دادند كه این موضوع صرفاً از باب مثال مطرح میشود. متأسفانه حساسیتها، علاقمندیها و سلایق رسانهها و جناحهای سیاسی میتواند تا بدانجا پیش رود كه تصریحاتی با این وضوح را در بیانات رهبر انقلاب نادیده گرفته و موضوعات مورد علاقهی خود را به عنوان مسائل اساسی مطرح شده توسط رهبر انقلاب قلمداد كند.
بنابر آنچه تاكنون گفتیم، در سفرهای استانی رهبر انقلاب كه فرصتهای تبلیغی و گفتمانی بیبدیلی را در اختیار انقلاب اسلامی قرار میدهد، مراقبت از عدم انحراف فضای تبلیغی و گفتمانی جامعه اهمیتی دوچندان مییابد.
چاره چیست؟
در جریانسازی رسانهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی باید به هر موضوعی با توجه به اصلی-فرعی معین شده توسط خود ایشان پرداخت. تلاش ما نیز بیشتر باید در جهت تبدیل كردن موضوع اصلی مطرحشده توسط ایشان به یك گفتمان غالب باشد.
توضیح اینكه تمامی سفرهای استانی رهبر انقلاب دارای یك یا چند موضوع گفتنمانی محوری است كه تمامی مطالب مطرحشده در سفر نسبت به آن موضوع در درجهی اهمیت پایینتری قرار میگیرند. نمونهی موضوعات گفتمانی رهبر انقلاب در سفرهای اخیر را در شكل زیر ملاحظه مینمایید.
یكی از بهترین خدماتی كه فعالان رسانهای میتوانند به مخاطبین خود ارائه دهند، معرفی موضوعات اصلی سفرهای رهبری است. برای تشخیص موضوعات محوری سفر نیز میتوان به محوریت دیدار مردمی و دیدار با جوانان و دانشجویان در سفرها توجه نمود. موضوع محوری سفر معمولاً در این دو دیدار مطرح میشود و بنابراین توجه به محتوای این دو دیدار و مطالعهی دقیق آنها بسیار حائز اهمیت است.
در جریانسازی رسانهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی باید به هر موضوعی با توجه به اصلی-فرعی معین شده توسط خود ایشان پرداخت. تلاش ما نیز بیشتر باید در جهت تبدیل كردن موضوع اصلی مطرحشده توسط ایشان به یك گفتمان غالب باشد.
توضیح اینكه تمامی سفرهای استانی رهبر انقلاب دارای یك یا چند موضوع گفتنمانی محوری است كه تمامی مطالب مطرحشده در سفر نسبت به آن موضوع در درجهی اهمیت پایینتری قرار میگیرند. نمونهی موضوعات گفتمانی رهبر انقلاب در سفرهای اخیر را در شكل زیر ملاحظه مینمایید.
یكی از بهترین خدماتی كه فعالان رسانهای میتوانند به مخاطبین خود ارائه دهند، معرفی موضوعات اصلی سفرهای رهبری است. برای تشخیص موضوعات محوری سفر نیز میتوان به محوریت دیدار مردمی و دیدار با جوانان و دانشجویان در سفرها توجه نمود. موضوع محوری سفر معمولاً در این دو دیدار مطرح میشود و بنابراین توجه به محتوای این دو دیدار و مطالعهی دقیق آنها بسیار حائز اهمیت است.
از نكات ظریف هم غافل نشویم
یكی از آسیبهای دیگر میتواند بیتوجهی به تذكرات حاشیهای رهبر انقلاب در لابهلای بیانات باشد. ایشان گاهی نكاتی دربسته و اجمالی اما معطوف به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی را مطرح میكنند. از این دست موارد میتوان به اشارهی ایشان به «رله كردن سیاستهای آمریكا توسط ساركوزی» ، «برخورد صحیح با جوانان انقلابی» و آخرین نمونهها از این تذكرات حاشیهای رهبر انقلاب را در بیانات ایشان در جمع مردم بجنورد دربارهی «سیاست تحدید نسل» و همچنین تذكر چندباره نسبت به «تعابیر غلو آمیز» در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی مشاهده كردیم. تذكراتی كه نه باید آنها را نادیده انگاشت و نه باید آنها را آنقدر در صدر اخبار رسانهای قرار داد كه بیانات مهم ایشان دربارهی «پیشرفت ملت ایران با الگوی اسلامی» كه در هر دو دیدار مورد تأكید قرار گرفت فراموش شود.