جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۱
سهم ما در مقابله با جنگ نرم......

رسانه های ایران از دیروز تا امروز؟

انقلاب اسلامی و آزادی خواهی دو معیار اساسی برای ارزیابی رسانه های ایران امروز هستند، شاید انقلاب اسلامی که شعارهای استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی در آن ریشه دارند در وهله اول جامع و مانع بنظر برسند...
کد خبر : ۸۴۲۶۳

به گزارش سرویس وبلاگ صراط، سهم ما در مقابله با جنگ نرم در آخرین به روز رسانی خود نوشت:

 
از پیدایش مطبوعات در کشورمان و انتشار کاغذ اخبار 180 سال می گذرد.رسانه ها در عصر قجری تحث تاثیر سه عامل مهم قابل ارزیابی هستند.
اول،جریان روشنفکری که بازگشت تحصیل کردگان فرنگ به ایران آنرا هدایت می کرد.
دوم،جنبش مشروطه و خواسته های برحق مردم برای رسیدن به آزادی و محدود شدن قدرت شاه در عرصه های سیاسی و اجتماعی و برخورداری ملت از حق تعیین سرنوشت که ایرانیان در مقایسه با بسیاری از ملل زودتر به آن اندیشیدند.
سوم،تلاش دربار،شاهزاده ها و اربابان برای حفظ وضعیت موجود و مقابله با تمایلات آزادیخواهانه و اسلام گرایانه در کشور که پشتوانه نظام سیاسی آن مناسبات و روابط اقتصادی و تولیدی دوران ارباب-رعیتی بود که هم از قدرت شاه حمایت می کرد و هم از آن مشروعیت می گرفت.

رسانه ها تحت تاثیر این شرایط یا مدافع جریان روشنفکری بودند،یا از جنبش مشروطه حمایت می کردند و یا از نوع دسته سوم و رسانه های فرمایشی و وابسته به دربار بودند.گرچه مشروطه خواهی به صدور فرمان مشروطیت انجامید ولی به اهداف نهایی خود دست نیافت و بیشتر می توان زمینه های پیدایش انقلاب اسلامی و تاثیرات منطقه ای و بین المللی را در آن جستجو کرد.
تعمیق ارزش های دینی،رشد آگاهی های عمومی،شکل گیری پارلمان،فعالیت احزاب و گروه های سیاسی،گسترش رسانه های متعدد و الگوسازی برای استقلال طلبی ملت های مستعمره در قرن بیستم از عواملی هستند که می توانند دراین باره مورد بررسی قرار گیرند.ارزش های نامناسب نظام شاهنشاهی موسوم به پهلویسم باعث شد شرایط متحول شونده و بالقوه جامعه با سرعت بیشتری به صورت بالفعل در آید.حکومت پهلوی بر سه گزاره اصلی استوار بود:
شوونیسم ایرانی،آموزه های غربی و اقتدار شاهانه.باوجود قدرت نظامی ویژه ای که پهلوی دوم کسب کرده بود،اما در بعد ارزش های فرهنگی و اجتماعی،جامعه از گسست و شکاف عمیقی رنج می برد.
شعار توخالی گذر از شرایط قدیم به جدید و سراب نوسازی حیطه های فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی در ایران از راه تغییر مناسبات اقتصادی و روابط نیروی کار در روستاها و شهرها،رفرم ناقص سیاسی و فعالیت محدود و مشروط احزاب و رسانه ها،نوسازی نظام فرهنگی و اجتماعی و تجدد گرایی افراطی با رویکرد ینگه دنیا،شوونیسم ایرانی و ضدیت با روحانیت همه از پیش زمینه های وقوع انقلاب اسلامی در دهه های 40 و 50 هجری شمسی است که توانست گسست و شکاف یادشده را به اندازه ای تشدید کند که به فروپاشی نظام شاهنشاهی بینجامد.

با این مقدمه سوال این است که آیا رسانه ها در کشور ما از دیروز تا امروز به کارکردهای حرفه ای و مورد انتظار جامعه  دست یافته اند؟تقسیم بندی رسانه های کشور در حال حاضر با چه معیارهایی باید صورت گیرد؟مفروض من این است که انقلاب اسلامی و آزادی خواهی دو معیار اساسی برای ارزیابی رسانه های ایران امروز هستند.شاید انقلاب اسلامی که شعارهای استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی در آن ریشه دارند در وهله اول جامع و مانع بنظر برسند.اما از آنجاکه برخی رسانه ها دقیقاً در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی قرار نمی گیرند و برداشت های وطنی خاص خود را دارند نمی توان آنها را به تنهایی با این گفتمان مورد ارزیابی قرار داد.
ازاین رو،معیار آزادی خواهی را به معنای نقادی وارد کرده و برجسته تر مورد توجه قرار می دهیم.نقادی فقط نقد دولت نیست.نقد دوری از ارزش های بومی است که یا با مقتضیات زمان و مکان تبیین نشده اند و یا برزمین مانده اند و به آنها جامه عمل پوشیده نشده است.
در مدل من جایی برای رسانه های مخالف وجود ندارد.رسانه هایی که کعبه آمال خویش را برمبنای ارزش های سایر جوامع و دیدگاه های فراوطنی از نوع شرقی و یا غربی آن بنا می نهند نمی توانند به خواسته های ملت خود را نزدیک سازند.مردم ما نظام سیاسی خود را دوست دارند و برای آن خون های فراوانی داده اند ولی چه در قالب گفتمان انقلاب اسلامی و چه با یک رویکرد نقادانه می خواهند به آینده ای پربارتر دست یابند.دیدگاه های  اصول گرایی و اصلاح طلبی درحال حاضر برابر با دو گفتمان یادشده نیستند و ظرفیت تحلیل موقعیت های موردنظر مرا ندارند.به همان اندازه که اصول گرایی نیاز به بازتولید دارد اصلاح طلبی نیز در دوران نقد بسر می برد.
مناظره سنتی اصول گرایی-اصلاح طلبی دیگر توجیه گر وضعیت موجود نیست.تعبیر مقام معظم رهبری درباره اصول گرایی اصلاح طلبانه شاهد من بر این مدعاست.رسانه ها از وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارند.علت این است که نه گفتمان انقلاب اسلامی و نه گفتمان انتقادی در سرلوحه برنامه های برخی رسانه ها نیستند.رسانه های مجازی از مطبوعات دارند پیش می گیرند.
وابستگی برخی رسانه ها به کانون های قدرت و ثروت باعث شده که عمدتاً تریبون شخصیت های خاصی باشند.بسیاری از رسانه های محلی سعی دارند با تمام توان خود و با نگاهی فراگیر به سرمایه های انسانی جامعه و فارغ از توجه صرف به شخصیت ها و و چهره های خاص سیاسی به سهم مناسبی در حوزه سیاست دست یافته و براین فضای شخصیت زده غلبه کنند.
مراد از گفتمان انتقادی،نقد حکومت و یا ساختارهای قانونی نیست بلکه نقد روش هاست که در صورت به روزآوری می توانند برای آزادسازی و هدایت انرژی جامعه بسیار تعیین کننده و تاثیرگذار نیز باشند.من معتقدم که رسانه ها چنانچه این وضعیت که حاکی از ایفای نقش های فرعی از سوی گروه های سیاسی و جنبش دانشجویی است تداوم یابد می توانند در سطحی بالاتر عهده دار پیشتازی حوزه سیاست و یا دست کم در سطحی میانه نقش مکمل احزاب و گروه های سیاسی را به خوبی ایفا کنند مشروط بر آن که افق های دوردست و راهبردی را ببینند و کمتر در حاشیه افت و خیز و تحرکات فردی شخصیت ها قرار بگیرند.
رسانه ها باید به سرمایه های انسانی هفتاد و پنج میلیون ایرانی پروبال بدهند و نسل جدیدی از سیاستمداران وفادار و خبره را به جامعه معرفی کنند.انقلاب اسلامی جایگزین مناسبات و روابط قدیم شده و ارزش های جدیدی را پدید آورده که هنوز بخشی از آن ها در صحنه عملی جامعه نهادینه نشده و یا فراگیر نگردیده است.
با وجود ادعای رژیم طاغوت و طرح شعار رسیدن به دروازه تمدن بزرگ و گذر جامعه ایرانی از دوره سنتی به مظاهر دوران مدرنیته آنچه که تا پیش از انقلاب اسلامی درباره روابط اقتصادی و تولیدی و سیاسی حاکم بر ایران می توان برشمرد تداوم حاکمیت نسبی مناسبات و ارزش های دوران ارباب-رعیتی بر بخش عمده ای از شئونات جامعه بوده است.
رابطه حکومت مرکزی و اربابان محلی هسته بنیادین آن دوران تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی است.با بازگشت حق تعیین سرنوشت به ملت و وجود آزادی های مصرح در قانون اساسی و جانفشانی مردم در دوره سازنده دفاع مقدس شرایط برای داشتن میهنی آباد و مستقل فراهم است.رسانه ها باید قدر این آزادی را بدانند و از آن پاسداری کنند.
باز هم می گویم نه گفتمان انقلاب اسلامی و نه گفتمان انتقادی صرفاً به معنای نقد دولت و تاسیسات اجرایی حکومت نیست.دولت اگر نهادهای نظارتی به خوبی عمل کنند باید جواب نحوه خرج کرد بودجه سالانه و میزان هماهنگی و انطباق آن با برنامه های پنج ساله و سند بیست ساله و گزارش عملکرد دستگاه ها را به مجلس و سازمان های نظارتی بدهد و علاج واقعه قبل از وقوع باید بشود.
رسانه ها فراتر از ضعف ها و قوت های دولت و ارکان اجرایی حکومت خوب است افکار عمومی را به مسائل اصلی تر و آتیه ساز توجه دهند.رسیدگی به امور روزانه و رفاه و معیشت مردم شرط لازم هست اما کافی نیست.آنچه راهبردی است این است که رسانه ها بتوانند جامعه را به فراسوی مرزهای فرهنگ متعالی و فراگیری و نهادینگی آموزه های اقتصاد پایدار و اجتماعی با نسل های قوی و افکاری روشن نسبت به آینده برسانند.
شاید متکی بودن بخشی از رسانه ها به تسهیلات و حمایت های دولتی یکی از آفت هایی است که مانع از رسیدن به این نقش راهبردی و مستقل رسانه ای در کشور می شود.افزایش امنیت شغلی خبرنگاران درقبال گزارش ها و اخبار منتشره و برخورداری از حقوق و مزایای مناسب و استفاده دائمی از آموزش های حرفه ای می تواند به ثبات کار رسانه ها کمک کند.
وجود قوانین و مقرارت به روز،پی ریزی نظام صنفی کارآمد و پایبندی و سوگند به اصول حرفه ای اولویت بالایی برای رسانه ها باید بیابد و در ساختاری فرادولتی تعریف و نهادینه شود.تقویت فرایند اجماع سازی از کارکردهای مهم و موردانتظار از رسانه هاست که از راه  ترکیب نیروهای جامعه بدست می آید و نه تجزیه سرمایه های انسانی و داشته های این ملت.مفاهیم اساسی و منافع ملی به اجماع نسبی نخبگان برای اجرا و تحقق نیازمند است.
بدین منظور پیش بینی سازوکارها و زیرساخت های مناسب برای هم اندیشی و هم فکری و همگرایی رسانه ها بر سر موضوعات اساسی جامعه ضروری بنظر می رسد.این معادله ای حساس است که در آن همزمان باید به رسانه ها و آزادی های قانونی در کشور و سهم راهبردی شان در فرایند اجماع سازی دقت وافر شود.اهداف متعالی رسانه ها باعث تعالی و پیشرفت جامعه ما با تمامی اجزا و لوازم تحول آفرین آن می شود.رسانه ها در نظام ولایی ایران که از مشی مردم سالاری دینی پیروی می کند حکومت کنندگان و حکومت شوندگان را به یکدیگر پیوند می دهند.
امام عظیم الشان فرمود:"قلم ها شهید پرور هستند.اهمیت انتشارات،مثل اهمیت خون هایی است که در جبهه ها ریخته می شود."


 

نظرات بینندگان
عليرضا سعيدآبادي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۶ - ۳۰ مهر ۱۳۹۱
۱
۰
باسلام از این که مطلب مرا تحت عنوان"رسانه های ایران از دیروز تا امروز؟" در سایت تان درج کرده اید متشکرم.لطفا برای حفظ حقوق مالکیت معنوی اثر نام نویسنده را ذرج فرمایید.این مطلب مرا چند روز قبل بسیاری از سایت ها و روزنامه ها کار کرده اند.با کمی جستجو در گوگل متوجه خواهید شد.باز هم متشکرم. علیرضا سعیدآبادی