به گزارش صراط ، در خاطرات مرحوم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) که در دوره شهید رجایی به
عنوان مشاور ایشان خمت می کرد، آمده : در مقطعی که حضرت امام خمینی (ره)
بنی صدر و شهید رجایی را از سخنرانی و مصاحبه منع کرده بودند، در یکی از
برنامه ها مردم به شهید رجایی اصرار کردند تا برای سخنرانی پشت تریبون
برود. شهید رجایی ابتدا نمی پذیرفت اما وقتی با اصرار زیاد آنها مواجه شد،
پشت تریبون رفت و گفت : بسم الله الرحمن الرحیم، چون حضرت امام خمینی
فرموده اند که حرف نزنم، چیزی نمی گویم. والسلام .
با شنیدن این خاطره آن هم در روزهایی که سران سه قوه امروز کشور - علیرغم منع شرعی امام خامنه ای که 9 دی در صفحه 10 این هفته به آن پرداخته - از پشت تریبون های عمومی با مصاحبه و نامه نگاری برای هم خط و نشان می کشند، گفتنی هایی است که نمی توان قلم را از نوشتن آن باز داشت:
1 . جناب آقایان احمدی نژاد، صادق و علی لاریجانی با واسطه یا بی واسطه از جانب مردم تنها به یک دلیل بار سنگین امانت ریاست قوای سه گانه کشور را به دوش دارند و آن دلیل هم چیزی نیست جز تدبیر بهتر و بیشتر ایشان برای اداره کشور و کاستن مشکلات و تحقق پیشرفت و افزایش رفاه عمومی و عدالت البته با حفظ اصول و آرمان هایی که صدها هزار شهید بابت آن تقدیم کرده اند. بی شک عملکرد هیچ یک از قوای سه گانه بی عیب نیست و قطعا هیچ یک از آنها بی نیاز از قوه دیگر نمی تواند وظیفه خطیر خدمتگذاری را انجام دهد و باز بی شک، کشمکش و درگیری های علنی روسای قوای سه گانه، نتیجه ای جز به حاشیه رفتن وظیفه خدمت رسانی و خوشحالی دشمنان دیرینه نظام اسلامی نخواهد داشت. آیا روسای محترم سه قوه در این موضوع شک دارند؟! اگر ندارند به چه دلیل با نامه نگاری و پرخاش های علنی به یکدیگر، فرصت خدمت رسانی به مردم را آن هم در زمانی که فشارهای اقتصادی بر زندگی آنها سایه انداخته، از بین می برند؟
2 . آقای احمدی نژاد در نامه سرگشاده ای که خطاب به آیت الله آملی لاریجانی نوشته اند، به صراحت تاکید کرده است که بعد از رهبر انقلاب، دومین مقام رسمی کشور است، به همین دلیل هرگز اجازه نخواهد داد به جایگاه حقوقی ریاست جمهوری خدشه وارد شود. آقای آملی لاریجانی هم در پاسخ سرگشاده خود به رییس جمهور، به صراحت اعلام کرده که منصوب رهبری انقلاب است و دقیقا به همین دلیل هرگز اجازه نخواهد داد که به این جایگاه حقوقی مهم دستگاه قضا خدشه وارد شود. ریاست مجلس شورای اسلامی هم بارها از پشت تریبون مجلس بر استقلال مجلس و رأس امور بودن آن تاکید کرده و از جمله افتخارات خود را این می داند که اجازه نداده بر استقلال قوه مقننه گردی بنشیند و البته همواره به درستی اعلام نموده که مشروعیت مجلس و بالطبع ریاست آن، به حرکت در مسیری است که رهبری انقلاب تعیین می کنند. قطعا روسای محترم قوا در این بدیهیات هم خدشه ندارند، آیا دارند؟! با این حال پاسخ دهند که آیا مگر جز این است که اولین مقام شرعی و قانونی کشور بلکه جایگاهی فراتر، یعنی نائب امام عصر (عج) آنها را از درگیری های علنی با یکدیگر منع کرده است؟ آیا بی توجهی به منع شرعی نائب امام عصر، بیش از نامه نگاری های طرف مقابل، به این جایگاه های حقوقی – که هر یک از روسای محترم نگران آسیب رسیدن به آن هستند - خدشه وارد نکرده است؟ مگر معظم له برای حفظ آرامش مردم و جلوگیری از طمع دشمن، امر ولایی نفرمودند که اختلاف نظرهای خود را در جلسات سران قوا حل و فصل کنید و مگر بارها ایشان بر عدم طرح علنی این کشمکش ها تاکید نکرده اند.
3 . بی شک در منازعاتی این چنین، وقتی دو طرف دعوا یکدیگر را به نقد می کشند و گاه با ادبیات و لحن خود – که به تصریح بیان رهبری انقلاب در مواردی جز توهم چیزی نیست – حرمت طرف مقابل را خدشه دار می کنند، در نگاه مخاطب بیرونی جایگاه هر دو طرف زیر سئوال می رود. در چنین مواقعی نخبگان و خواص جامعه – حتی آنها که بر اساس اصولی یکی از دو طرف را قبول دارند - نه تنها حق را به هیچ طرفی نمی دهند بلکه تنها تصویری که در ذهنشان نقش می بندد، حاکم شدن احساسات و لجبازی بر دو طرف منازعه است. در کنار نخبگان اما مردم عادی کوچه و بازار، به دلیل این که رسانه ای نیستند، اساسا اصل استدلال های دو طرف منازعه را هم نمی شنوند و تنها تصویری زشت از منازعه و مشاجره دو مقام عالی کشور ثبت می شود مانند کودکی که شاهد نزاع والدین خود است و آیا این تصویر جز همان نتیجه ای را که قرآن فرمود «فلا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» به دنبال خواهد داشت! اگر این نامه نگاری ها نتیجه ای جز این ندارد، پس چه اصراری به استمرار آن بویژه به شکل علنی وجود دارد؟!
4 . روسای محترم سه قوه در مقاطع مختلف اعلام کرده اند که توصیه ها و رهنمودهای رهبر انقلاب به ایشان – چه حمایت ها و چه تذکرات رهبری – همواره نه تنها راهگشا که با مرور زمان به این نتیجه رسیده اند که هرگاه به مصلحت اندیشی های امام خامنه ای تن داده اند، علاوه بر آرامش در انجام تکلیف دینی شان، در امر دنیایشان – یعنی اداره امور قوه مربوطه – موفق تر بوده اند. هر سه رییس قوه، همواره بر ترجیح مصلحت رهبری بر مصلحت خویش تاکید داشته اند و البته این وظیفه ای شرعی و قانونی است که مردم آن را مطالبه می کنند. علاوه بر این، بر اساس آموزه های دینی همه ما همواره تاکید داشته ایم که اطاعت از فرامین امام خامنه ای در دوره غیبت، تکلیفی الهی است که عمل نکردن به آن، خیانت به خدا و رسول خدا و اهل بیت عصمت و طهارت است. قطعا روسای محترم سه قوه نیز بر این امر اعتقادی اذعان دارند و منکرش را مذمت می کنند. اگر چنین است چرا علیرغم منع رهبر انقلاب و مصلحت ندانستن طرح علنی این اختلاف سلیقه های بی مورد، باز هم این عزیزان به مصلحت خود عمل می کنند و بهترنی راه را انتشار علنی نامه نگاری های خود می دانند!
5 . جناب آقایان لاریجانی و آقای احمدی نژاد بارها و بارها از صف کشی دشمن به شکل های مختلف برای به زانو درآوردن مردم مقاوم ایران خبر داده اند و البته به صراحت بارها و بارها تاکید کرده اند که اجازه نخواهند داد تا حقی هرچند کوچک از حقوق ملت ایران ضایع شود و خدا را شکر که در این تلاش هم موفق بوده اند. اما بی تردید ایشان به این امر بدیهی واقفند که وقتی دشمن پشت درب خانه ای گارد حمله به خود گرفته است، درگیری میان اهل خانه، کاری نه تنها غیرحکیمانه که مطابق خواست دشمن است. آیا روسای محترم سه قوه در این موضوع شک دارند؟! اگر ندارند کافی است در این ایام به شبکه های رسانه ای صهیونیست ها و جریان سلطه نگاهی بیندازند تا ببینند که صدای قهقهه شیطانی آنها برای چه بلند است. آیا رسانه های بیگانه از این اختلافات و نامه نگاری های علنی و زیر سئوال بردن شأن و جایگاه هر قوه به دست رییس قوه دیگر، مست نیستند؟
6 . از امور مسلمی که هر انسان مدبری بر آن اذعان دارد این است که در میان نزاع، وقتی یکی از طرف های نزاع اشتباهی کرد، نباید اشتباه او را با اشتباه دیگری پاسخ داد و بر انبوه اشتباهات افزود. روسای محترم سه قوه اذعان دارند که اگر یکی از آنها به هر دلیلی، منع شرعی رهبری انقلاب مبنی بر علنی کردن اختلاف سلیقه ها را زیر پا نهاد، این موضوع دلیلی برای طرف مقابل نمی شود که او هم مرتکب حرام شود. آیا روسای محترم قوا در این امر خدشه ای دارند؟! اگر ندارند چرا بر خلاف توصیه رهبری انقلاب در دیدار با هیأت دولت و دست اندرکاران قضایی – که متن آن در 9دی این شماره آمده - هر یک، نامه با ادبیات تند و پرخاشگرایانه دیگری - که امری اشتباه است - را با ادبیات اشتباهی شبیه به آن جواب می دهد؟
6 . همه ما علاوه بر امور فوق، بر این موضوع هم تاکید داریم که در 18 تیر سال 78 و همچنین به بهانه انتخابات سال 88 ، عده ای قصد براندازی نظام اسلامی را داشته اند. می بینیم که هر سه رییس محترم از فتنه گران برائت می جویند و با حضور در مجامع عمومی تلاش می کند تا خود را در برابر فتنه گران نشان دهند. به یقین ایشان هم مانند آحاد مردم معتقدند که در فتنه سال 88 ، اصل نظام اسلامی هدف قرار گرفته بود و موضوع تقلب در انتخابات بهانه ای بیش نبود. بی شک همه ما از زبان رهبر معظم انقلاب نه یک بار که بارها شنیده ایم، فتنه گران در انتظار فرصتی دیگر برای آغاز فتنه ای جدید هستند. قطعا روسای محترم سه قوه بر این امور اذعان دارند و منکرش را مذمت می کنند! نمی کنند؟اگر این عزیزان خدای نخواسته در این موضوع بدیهی شک دارند، مردمی که در فتنه 88 در کنار رهبرشان بودند و به ندای این عمار او پاسخ دادند، شک ندارند که رأس فتنه 88 و فتنه گران فریب خورده همسو با او از این خط و نشان کشیدن های علنی و نامه نگاری های همراه با پرخاش، لذت می برند و از آن به عنوان اهرمی برای فشار بر رهبری با تدبیر انقلاب استفاده خواهند کرد.
7. رهبری معظم انقلاب با توجه به وضعیت منطقه و تحقق بیداری اسلامی که حاصل سی سال مقاومت مظلومین منطقه است بارها به صراحت فرموده اند که ملت ما در حال عبور از یک پیچ تاریخی است. آیا جز این است که معظم له به هر بهانه ای به قوای سه گانه و نخبگان کشور، موقعیتی که در آن قرار دارند را یادآور شده اند تا این فرصت تاریخی را فراموش نکنند. آیا جز این است که سکان هدایت این قطار پرشتاب که نظم نوین جهانی مورد حمایت استعمارگران را هدف گرفته، در اختیار امام خامنه ای است و چشم امید مردم مقاوم کشورمان و حتی ملت های منطقه به این سکان دار با تدبیر است. بی شک روسای محترم سه قوه بر این مهم اقرار و اعتراف دارند! اگر این چنین است پاسخ دهند که آیا اختلافات علنی سه قوه با یکدیگر آن هم با این لحن و ادبیات، در راستای کمک به نائب امام عصر برای عبور از این پیچ تاریخی است یا نتیجه این اختلافات و نامه نگاری ها چیز جز کند شدن حرکت این قطار پرشتاب و تاخیر ما در عبور از این پیچ خطرناک و حساس نخواهد بود؟
8 . آقای احمدی نژآد ، آقای صادق لاریجانی و آقای علی لاریجانی، لطفا بفرمایید بر اساس کدام بینه و دلیل شرعی با این منازعات علنی خود، آرامش را از مردمی که با پیروی از رهبرشان در حال عبور از یک پیچ تاریخی اند و در برابر مشکلات اقتصادی و کمبودها و کوتاهی ها و بی تدبیری های ما مسئولین صبر کرده اند، سلب می کنید؟! تردید نکنید که در حال حاضر، مکاتباتی از جنس آنچه بین سران قوا رد و بدل می شود باعث جلب نظر مردم نخواهد شد بلکه جامعه قبل از این که به دنبال تقصیر کار این دعوا باشد به دنبال آن خواهد بود که ببیند چه کسانی بر استمرار این کشمکش اصرار دارند و چه کسانی برای توقف آن و عمل به فرامین رهبری می کوشند.
9 . بی شک پس از تاکیدات صریح و چند باره امام خامنه ای به مسئولان قوا در لزوم اتحاد و عدم کشاندن موارد اختلافی و کشمکشها به صحن علنی جامعه ، صبر امروز ایشان در راستای بالا بردن معرفت عمومی جامعه است. مردم با این نامه نگاری ها در حال نمره دادن به سران قوا هستند. ظاهرا یکبار دیگر در تاریخ این کشور ثبت خواهد شد که بصیرت مردم، بیش از ما نخبگان پر ادعای جامعه خواهد بود.
10 . سوگمندانه باید گفت که با استمرار این روند در بین روسای سه قوه، به صورتی ناخودآگاه مردم به نتیجه ناخوشایند دیگری خواهند رسید و آن این که از این منازعات و کشمکش ها نه بوی رجایی می آید، نه بوی بهشتی و نه بوی مدرس! آن چه بیش از همه به مشام می رسد - با عرض پوزش از سه رییس قوه محترم - بوی هوای نفس وفراموشی فرامین رهبری انقلاب است. مرام این سه شهید به عنوان سه الگو در حساس ترین جایگاه قوای این کشور، ولایت مداری ایشان و ترجیح مصالح ملی بر حب و بغض های شخصی بود. مردم بدون تعارف در انتظار تجلی یافتن مرام این سه شهید در گفتار و کردار روسای فعلی سه قوه اند تا طعم خدمات و زحمات طاقات فرسای ایشان در کامشان تلخ نشود.
بی شک امروز گروه های مرجع جامعه مانند احزاب، تشکل ها دانشجویی، جبهه های سیاسی و نهاهای مردمی همچون مجلس و و حتی مدیران زیر مجموعه هر یک از سه قوا ، مهمترین وظیفه شان مطالبه اجرای فرامین رهبری خطاب از سران سه قوه در خصوص اتحاد برای خدمت رسانی و عدم طرح علنی اختلافات است.
با شنیدن این خاطره آن هم در روزهایی که سران سه قوه امروز کشور - علیرغم منع شرعی امام خامنه ای که 9 دی در صفحه 10 این هفته به آن پرداخته - از پشت تریبون های عمومی با مصاحبه و نامه نگاری برای هم خط و نشان می کشند، گفتنی هایی است که نمی توان قلم را از نوشتن آن باز داشت:
1 . جناب آقایان احمدی نژاد، صادق و علی لاریجانی با واسطه یا بی واسطه از جانب مردم تنها به یک دلیل بار سنگین امانت ریاست قوای سه گانه کشور را به دوش دارند و آن دلیل هم چیزی نیست جز تدبیر بهتر و بیشتر ایشان برای اداره کشور و کاستن مشکلات و تحقق پیشرفت و افزایش رفاه عمومی و عدالت البته با حفظ اصول و آرمان هایی که صدها هزار شهید بابت آن تقدیم کرده اند. بی شک عملکرد هیچ یک از قوای سه گانه بی عیب نیست و قطعا هیچ یک از آنها بی نیاز از قوه دیگر نمی تواند وظیفه خطیر خدمتگذاری را انجام دهد و باز بی شک، کشمکش و درگیری های علنی روسای قوای سه گانه، نتیجه ای جز به حاشیه رفتن وظیفه خدمت رسانی و خوشحالی دشمنان دیرینه نظام اسلامی نخواهد داشت. آیا روسای محترم سه قوه در این موضوع شک دارند؟! اگر ندارند به چه دلیل با نامه نگاری و پرخاش های علنی به یکدیگر، فرصت خدمت رسانی به مردم را آن هم در زمانی که فشارهای اقتصادی بر زندگی آنها سایه انداخته، از بین می برند؟
2 . آقای احمدی نژاد در نامه سرگشاده ای که خطاب به آیت الله آملی لاریجانی نوشته اند، به صراحت تاکید کرده است که بعد از رهبر انقلاب، دومین مقام رسمی کشور است، به همین دلیل هرگز اجازه نخواهد داد به جایگاه حقوقی ریاست جمهوری خدشه وارد شود. آقای آملی لاریجانی هم در پاسخ سرگشاده خود به رییس جمهور، به صراحت اعلام کرده که منصوب رهبری انقلاب است و دقیقا به همین دلیل هرگز اجازه نخواهد داد که به این جایگاه حقوقی مهم دستگاه قضا خدشه وارد شود. ریاست مجلس شورای اسلامی هم بارها از پشت تریبون مجلس بر استقلال مجلس و رأس امور بودن آن تاکید کرده و از جمله افتخارات خود را این می داند که اجازه نداده بر استقلال قوه مقننه گردی بنشیند و البته همواره به درستی اعلام نموده که مشروعیت مجلس و بالطبع ریاست آن، به حرکت در مسیری است که رهبری انقلاب تعیین می کنند. قطعا روسای محترم قوا در این بدیهیات هم خدشه ندارند، آیا دارند؟! با این حال پاسخ دهند که آیا مگر جز این است که اولین مقام شرعی و قانونی کشور بلکه جایگاهی فراتر، یعنی نائب امام عصر (عج) آنها را از درگیری های علنی با یکدیگر منع کرده است؟ آیا بی توجهی به منع شرعی نائب امام عصر، بیش از نامه نگاری های طرف مقابل، به این جایگاه های حقوقی – که هر یک از روسای محترم نگران آسیب رسیدن به آن هستند - خدشه وارد نکرده است؟ مگر معظم له برای حفظ آرامش مردم و جلوگیری از طمع دشمن، امر ولایی نفرمودند که اختلاف نظرهای خود را در جلسات سران قوا حل و فصل کنید و مگر بارها ایشان بر عدم طرح علنی این کشمکش ها تاکید نکرده اند.
3 . بی شک در منازعاتی این چنین، وقتی دو طرف دعوا یکدیگر را به نقد می کشند و گاه با ادبیات و لحن خود – که به تصریح بیان رهبری انقلاب در مواردی جز توهم چیزی نیست – حرمت طرف مقابل را خدشه دار می کنند، در نگاه مخاطب بیرونی جایگاه هر دو طرف زیر سئوال می رود. در چنین مواقعی نخبگان و خواص جامعه – حتی آنها که بر اساس اصولی یکی از دو طرف را قبول دارند - نه تنها حق را به هیچ طرفی نمی دهند بلکه تنها تصویری که در ذهنشان نقش می بندد، حاکم شدن احساسات و لجبازی بر دو طرف منازعه است. در کنار نخبگان اما مردم عادی کوچه و بازار، به دلیل این که رسانه ای نیستند، اساسا اصل استدلال های دو طرف منازعه را هم نمی شنوند و تنها تصویری زشت از منازعه و مشاجره دو مقام عالی کشور ثبت می شود مانند کودکی که شاهد نزاع والدین خود است و آیا این تصویر جز همان نتیجه ای را که قرآن فرمود «فلا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» به دنبال خواهد داشت! اگر این نامه نگاری ها نتیجه ای جز این ندارد، پس چه اصراری به استمرار آن بویژه به شکل علنی وجود دارد؟!
4 . روسای محترم سه قوه در مقاطع مختلف اعلام کرده اند که توصیه ها و رهنمودهای رهبر انقلاب به ایشان – چه حمایت ها و چه تذکرات رهبری – همواره نه تنها راهگشا که با مرور زمان به این نتیجه رسیده اند که هرگاه به مصلحت اندیشی های امام خامنه ای تن داده اند، علاوه بر آرامش در انجام تکلیف دینی شان، در امر دنیایشان – یعنی اداره امور قوه مربوطه – موفق تر بوده اند. هر سه رییس قوه، همواره بر ترجیح مصلحت رهبری بر مصلحت خویش تاکید داشته اند و البته این وظیفه ای شرعی و قانونی است که مردم آن را مطالبه می کنند. علاوه بر این، بر اساس آموزه های دینی همه ما همواره تاکید داشته ایم که اطاعت از فرامین امام خامنه ای در دوره غیبت، تکلیفی الهی است که عمل نکردن به آن، خیانت به خدا و رسول خدا و اهل بیت عصمت و طهارت است. قطعا روسای محترم سه قوه نیز بر این امر اعتقادی اذعان دارند و منکرش را مذمت می کنند. اگر چنین است چرا علیرغم منع رهبر انقلاب و مصلحت ندانستن طرح علنی این اختلاف سلیقه های بی مورد، باز هم این عزیزان به مصلحت خود عمل می کنند و بهترنی راه را انتشار علنی نامه نگاری های خود می دانند!
5 . جناب آقایان لاریجانی و آقای احمدی نژاد بارها و بارها از صف کشی دشمن به شکل های مختلف برای به زانو درآوردن مردم مقاوم ایران خبر داده اند و البته به صراحت بارها و بارها تاکید کرده اند که اجازه نخواهند داد تا حقی هرچند کوچک از حقوق ملت ایران ضایع شود و خدا را شکر که در این تلاش هم موفق بوده اند. اما بی تردید ایشان به این امر بدیهی واقفند که وقتی دشمن پشت درب خانه ای گارد حمله به خود گرفته است، درگیری میان اهل خانه، کاری نه تنها غیرحکیمانه که مطابق خواست دشمن است. آیا روسای محترم سه قوه در این موضوع شک دارند؟! اگر ندارند کافی است در این ایام به شبکه های رسانه ای صهیونیست ها و جریان سلطه نگاهی بیندازند تا ببینند که صدای قهقهه شیطانی آنها برای چه بلند است. آیا رسانه های بیگانه از این اختلافات و نامه نگاری های علنی و زیر سئوال بردن شأن و جایگاه هر قوه به دست رییس قوه دیگر، مست نیستند؟
6 . از امور مسلمی که هر انسان مدبری بر آن اذعان دارد این است که در میان نزاع، وقتی یکی از طرف های نزاع اشتباهی کرد، نباید اشتباه او را با اشتباه دیگری پاسخ داد و بر انبوه اشتباهات افزود. روسای محترم سه قوه اذعان دارند که اگر یکی از آنها به هر دلیلی، منع شرعی رهبری انقلاب مبنی بر علنی کردن اختلاف سلیقه ها را زیر پا نهاد، این موضوع دلیلی برای طرف مقابل نمی شود که او هم مرتکب حرام شود. آیا روسای محترم قوا در این امر خدشه ای دارند؟! اگر ندارند چرا بر خلاف توصیه رهبری انقلاب در دیدار با هیأت دولت و دست اندرکاران قضایی – که متن آن در 9دی این شماره آمده - هر یک، نامه با ادبیات تند و پرخاشگرایانه دیگری - که امری اشتباه است - را با ادبیات اشتباهی شبیه به آن جواب می دهد؟
6 . همه ما علاوه بر امور فوق، بر این موضوع هم تاکید داریم که در 18 تیر سال 78 و همچنین به بهانه انتخابات سال 88 ، عده ای قصد براندازی نظام اسلامی را داشته اند. می بینیم که هر سه رییس محترم از فتنه گران برائت می جویند و با حضور در مجامع عمومی تلاش می کند تا خود را در برابر فتنه گران نشان دهند. به یقین ایشان هم مانند آحاد مردم معتقدند که در فتنه سال 88 ، اصل نظام اسلامی هدف قرار گرفته بود و موضوع تقلب در انتخابات بهانه ای بیش نبود. بی شک همه ما از زبان رهبر معظم انقلاب نه یک بار که بارها شنیده ایم، فتنه گران در انتظار فرصتی دیگر برای آغاز فتنه ای جدید هستند. قطعا روسای محترم سه قوه بر این امور اذعان دارند و منکرش را مذمت می کنند! نمی کنند؟اگر این عزیزان خدای نخواسته در این موضوع بدیهی شک دارند، مردمی که در فتنه 88 در کنار رهبرشان بودند و به ندای این عمار او پاسخ دادند، شک ندارند که رأس فتنه 88 و فتنه گران فریب خورده همسو با او از این خط و نشان کشیدن های علنی و نامه نگاری های همراه با پرخاش، لذت می برند و از آن به عنوان اهرمی برای فشار بر رهبری با تدبیر انقلاب استفاده خواهند کرد.
7. رهبری معظم انقلاب با توجه به وضعیت منطقه و تحقق بیداری اسلامی که حاصل سی سال مقاومت مظلومین منطقه است بارها به صراحت فرموده اند که ملت ما در حال عبور از یک پیچ تاریخی است. آیا جز این است که معظم له به هر بهانه ای به قوای سه گانه و نخبگان کشور، موقعیتی که در آن قرار دارند را یادآور شده اند تا این فرصت تاریخی را فراموش نکنند. آیا جز این است که سکان هدایت این قطار پرشتاب که نظم نوین جهانی مورد حمایت استعمارگران را هدف گرفته، در اختیار امام خامنه ای است و چشم امید مردم مقاوم کشورمان و حتی ملت های منطقه به این سکان دار با تدبیر است. بی شک روسای محترم سه قوه بر این مهم اقرار و اعتراف دارند! اگر این چنین است پاسخ دهند که آیا اختلافات علنی سه قوه با یکدیگر آن هم با این لحن و ادبیات، در راستای کمک به نائب امام عصر برای عبور از این پیچ تاریخی است یا نتیجه این اختلافات و نامه نگاری ها چیز جز کند شدن حرکت این قطار پرشتاب و تاخیر ما در عبور از این پیچ خطرناک و حساس نخواهد بود؟
8 . آقای احمدی نژآد ، آقای صادق لاریجانی و آقای علی لاریجانی، لطفا بفرمایید بر اساس کدام بینه و دلیل شرعی با این منازعات علنی خود، آرامش را از مردمی که با پیروی از رهبرشان در حال عبور از یک پیچ تاریخی اند و در برابر مشکلات اقتصادی و کمبودها و کوتاهی ها و بی تدبیری های ما مسئولین صبر کرده اند، سلب می کنید؟! تردید نکنید که در حال حاضر، مکاتباتی از جنس آنچه بین سران قوا رد و بدل می شود باعث جلب نظر مردم نخواهد شد بلکه جامعه قبل از این که به دنبال تقصیر کار این دعوا باشد به دنبال آن خواهد بود که ببیند چه کسانی بر استمرار این کشمکش اصرار دارند و چه کسانی برای توقف آن و عمل به فرامین رهبری می کوشند.
9 . بی شک پس از تاکیدات صریح و چند باره امام خامنه ای به مسئولان قوا در لزوم اتحاد و عدم کشاندن موارد اختلافی و کشمکشها به صحن علنی جامعه ، صبر امروز ایشان در راستای بالا بردن معرفت عمومی جامعه است. مردم با این نامه نگاری ها در حال نمره دادن به سران قوا هستند. ظاهرا یکبار دیگر در تاریخ این کشور ثبت خواهد شد که بصیرت مردم، بیش از ما نخبگان پر ادعای جامعه خواهد بود.
10 . سوگمندانه باید گفت که با استمرار این روند در بین روسای سه قوه، به صورتی ناخودآگاه مردم به نتیجه ناخوشایند دیگری خواهند رسید و آن این که از این منازعات و کشمکش ها نه بوی رجایی می آید، نه بوی بهشتی و نه بوی مدرس! آن چه بیش از همه به مشام می رسد - با عرض پوزش از سه رییس قوه محترم - بوی هوای نفس وفراموشی فرامین رهبری انقلاب است. مرام این سه شهید به عنوان سه الگو در حساس ترین جایگاه قوای این کشور، ولایت مداری ایشان و ترجیح مصالح ملی بر حب و بغض های شخصی بود. مردم بدون تعارف در انتظار تجلی یافتن مرام این سه شهید در گفتار و کردار روسای فعلی سه قوه اند تا طعم خدمات و زحمات طاقات فرسای ایشان در کامشان تلخ نشود.
بی شک امروز گروه های مرجع جامعه مانند احزاب، تشکل ها دانشجویی، جبهه های سیاسی و نهاهای مردمی همچون مجلس و و حتی مدیران زیر مجموعه هر یک از سه قوا ، مهمترین وظیفه شان مطالبه اجرای فرامین رهبری خطاب از سران سه قوه در خصوص اتحاد برای خدمت رسانی و عدم طرح علنی اختلافات است.
اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا