سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۳۱

داستان خبرچین پلیس‌ درمساجد آمریکا

یک خبرچین اطلاعاتی پلیس نیویورک با نفوذ به جمع‌های مسلمانان، سعی در کسب اطلاعات در مورد فعالیت‌های آنان می‌کرد. او داستان خود را از این وقایع مطرح می‌کند.
کد خبر : ۸۶۳۷۸
به گزارش صراط، پایگاه تحلیلی «تک استرت» در مقاله‌ای به قلم «ادم گلدمن» و «مت آپوزو» درخصوص «جاسوسی از مسلمانان» این‌گونه می نویسد: شامیور رحمان یک جوان 19 ساله آمریکایی – بنگلادشی است که به خبرچینی خود اقرار کرده، به آسوشیتدپرس گفت که نیروی پلیس به او گفته تا از استراتژی "ساخت و تسخیر" استفاده کند. او گفت که این استراتژی شامل پایه ریزی مکاتبات با گروه‌های جهادی یا تروریست انجام می شد، بعد از آن هم جواب به پلیس نیویورک مخابره می شد. او از این کار ماهانه 1000 دلار درآمد داشت. پلیس بعد از چند سری دستگیری به خاطر حمل مقدار کمی ماریجوانا رحمان را به این کار گمارد. رحمان از زبان پلیس ها می گوید: «تو باید خودت را یکی از آنها جا بزنی. این کار مثل تئاتر خیابانی می ماند».

*پلیس نیویورک تمام فعالیت‌های مسلمانان را تحت نظر دارد

رحمان می‌گوید در حال حاضر معتقد است که کار او از لحاظ قانون اساسی جرم است. پس از اینکه رحمان جزئیات کار خود برای پلیس را برای دوستانش افشا کرد و پس از اینکه به پلیس در مورد مصاحبه خود با آسوشیتدپرس گفت، دیگر از رابط پلیس که "استیو" نام داشت، پیغامی دریافت نکرد و آن شماره تلفن قطع شد.

گزارشات رحمان نشان می دهد که پلیس نیویورک چگونه بدون هدف مشخص یا انجام جرم خاصی توسط مسلمانان، مخبران را به سمت آنان گسیل می داشته است. البته این سخنان توسط پلیس نیویورک رد شده است.

آسوشیتدپرس گزارشات رحمان را تایید کرده چرا که پیام های رد و بدل شده بین او و استیو را مشاهده کرده است. همچنین اسوشیتدپرس عکس هایی که رحمان برای پلیس ارسال کرده هم دیده است. دوستان رحمان هم شرایطی که او در آن قرار داشته را تایید می کنند. مقامات پیشین دپارتمان پلیس نیویورک هم که شخصاً رحمان را نمی شناسند، اظهار داشتند که این تاکتیک ها توسط پلیس اعمال می شده است.

*گسترش شبکه خبرچین‌های پلیس، پس از یازدهم سپتامبر شدت گرفت

مخبرانی همچون رحمان، در مرکزیت برنامه گسترده دپارتمان پلیس نیویورک برای نظارت روی زندگی مسلمانان قرار دارند. شروع این برنامه پس از وقوع حملات یازدهم سپتامبر در سال 2001 انجام شد. افسران پلیس مکالمات مسلمانان را استراق سمع می کنند، در مساجد دوربین مداربسته کار می گذارند و پلاک خودروی نمازگزاران را بررسی می کنند. مخبرانی که مساجد را تحت نظر دارند و به "خزندگان مساجد" مشهورند، به پلیس اطلاعاتی همچون خطابه‌های ایراد شده امام جماعت و لیستی از افراد حاضر در آنجا گزارش می دادند. این فعالیت ها حتی در زمان هایی که هیچ مدرکی دال بر گناه‌کاری آنها وجود نداشت هم مخابره و ارسال می شد. این برنامه با کمک همه جانبه سیا انجام می شد.

پلیس، رحمان را در اواخر ژانویه، پس از سومین دستگیری او بخاطر تخطی از قانون به خدمت گرفت. رحمان معتقد است که سومین دستگیری او می توانست عواقب سنگینی برای او در پی داشته باشد. او می گوید در آن زمان، افسران لباس شخصی پلیس نیویورک به او در "کویینز" نزدیک شده و از او پرسیدند که می خواهد زندگی اش از این رو به آن رو شود. ماه بعد از این اتفاق، رحمان جزء حقوق بگیرهای سیا شد.

سخنگوی پلیس نیویورک "پل براون" ادعای جاسوسی گسترده پلیس نیویورک را رد کرد. او گفت که این جاسوسی فقط مختص سران گروهک های تروریستی بوده است.

اگرچه رحمان در مصاحبه ای که در 15 اکتبر با اسوشیتدپرس داشت، گفته که آموزش کوتاهی به او داده شده ولی او در مورد همه چیز و همه کس جاسوسی می کرده است. او از مساجد زیادی عکاسی کرده بود و سخنان امامان جماعت را استراق سمع می کرد. به باور رحمان، او کارش را به خوبی انجام می داده و هیچ وقت رابطش در مورد کمی یا زیادی اطلاعات به او چیزی نگفته است.

رحمان گفت که فکر می کرده کار بسیار مهمی انجام می داده و از نیویورک حفاظت می کرده است. او با این کار خود را یک قهرمان تصور می کرده است.

*تحت نظر داشتن انجمن دانشجویان مسلمان، از اولین کارهای رحمان بوده است

یکی از اولین کارهای او جاسوسی در مورد خطابه ای بود که در "انجمن دانشجویی مسلمانان" در کالج جان جی در منهتن ایراد می شد. سخنران آقای "علی عبد الکریم" رئیس تیم امنیتی مسجد التقوی در بروکلین بود. پلیس نیویورک سال ها فعالیت های عبدالکریم را تحت نظر داشت و حتی به مسجد هم نفوذ کرده بود. این اطلاعات از اسناد پلیس نیویورک توسط اسوشیتدپرس استخراج شده است.

جدای از این کارها، به رحمان آموزش داده شده بود تا خود تشکل دانشجویی را هم زیر نظر داشته باشد، اگرچه هیچ شخص خاصی مدنظر نبوده است. استیو به او گفته بود که از کسانی که در این رویداد شرکت کردند، عکس بیندازد تا اعضای تشکل شناسایی شده و رهبری آن مشخص شود.

در 23 فوریه، رحمان در سخنرانی کریم شرکت کرد و به صحبت های او گوش داد و به گفته خود در انتظار شنیدن گاف های سخنران بود. پلیس نیویورک به دنبال کلماتی همچون "جهاد" و "انقلاب" بود. پلیس به رحمان گفته بود که هرگونه لفظ یا صحبت مخالف و رادیکالی را گزارش دهد.

رئیس کالج جان جی، آقای "جرمی تراویس" سه شنبه گفت که پلیس به او نگفته که مراقب این برنامه باشد. او نظر خود در مورد این گونه روش ها و تاکتیک ها را ابراز نکرد.

در بیانیه ای، تراویس گفت: «به عنوان یک موسسه آکادمیک، ما متعهد به رعایت آزادی بیان و ایجاد فضای امن برای یادگیری دانشجویان هستیم. ما ارتباط تنگاتنگی با دانش آموزان مسلمان خود داریم تا به آنها اطمینان دهیم که موسسه ما حقوق آنها را رعایت خواهد کرد.»

"طلحه شهباز" قائم مقام تشکل، با رحمان در آن سخنرانی دیدار کرد. در انتهای سخنرانی هنگامی که  عبدالکریم در حال صحبت در مورد میراث مالکوم ایکس (حاج مالک الشباز) بود، رحمان از شهباز در مورد گروه می پرسد. آنها پیش تر در یک دبیرستان در "کویینز" درس می خواندند.

رحمان گفت که می خواست زندگیش را تغییر دهد و دیگر مواد مصرف نکند. او معتقد است که اسلام به زندگی هدف می دهد. پس از آن او در فیسبوک با شهباز دوست شده و با هم شماره تلفن ردوبدل کردند. شهباز که اصالتاً پاکستانی بود و بیش از سه سال از آمدنش به آمریکا می گذشت، رحمان را به دیگر مسلمانان معرفی کرد. "اسد دندیا" یکی از اشخاصی که از این طریق با رحمان دوست شده بود، گفت «او به ما می گفت که چقدر اسلام را دوست دارد و چه تاثیر شگرفی در تغییر او گذاشته است». رحمان با کسب اطلاعات در مورد جزئیات زندگی دوستان جدیدش اعم از زندگی شان،عکس گرفتن از آنها زمانی که با هم در رستوران غذا می خوردند و نوشتن پلاک خودروهای آنان، از آنها جاسوسی می کرد.

طبق دستورات پلیس نیویورک، او حضور پررنگ تری در همایشات دانشگاه جان جی داشت. و در سخنرانی "سراج وهاج" در ماه مه شرکت کرد. سراج 62 ساله یکی از امامان جماعت برجسته و البته ستیزه جوی نیویورک است که سال های سال مقامات به او توجه بیشتری دارند. مدعی العموم، نام او را در بین لیست 3.5 صفحه ای اشخاصی قرار داده بود که مظنون به همکاری در بمب گذاری سال 1993 در مرکز تجارت جهانی بودند. البته هیچ وقت این اتهام ثابت نشد. در سال 2004، پلیس نیویورک نام وهاج را در "لیست تروریسم داخلی مورد توجه" قرار داد و نوشت: «این شخصی دارای تمایلات ایدئولوژی سیاسی رادیکال و ضد آمریکایی است». در روز سخنرانی، وهاج و رحمان با هم عکس انداختند.

*شرکت در رویدادها و سخنرانی حلقه اسلامی شمال آمریکا، هدف بعدی رحمان بود

رحمان گفت که همیشه حواسش به تشکل بود و از شهباز و دوستان دیگرش برای سهولت بیشتر شرکت در رویدادها و سخنرانی های حلقه اسلامی شمال آمریکا و جامعه مسلمانان آمریکا استفاده می کرد. کنوانسیون سالیانه جامعه مسلمانان در "هارتفورد" جمعیت فراوانی از مسلمانان را به سوی خود جذب می کند، به خاطر همین هم پلیس نیویورک توجه فراوانی به آن داشت. بنابر مستندات بدست آمده از پلیس نیویورک توسط اسوشیتدپرس، پلیس نیویورک در سال 2008 سه مخبر به این کنوانسیون فرستاده و همیشه حواسشان به رئیس پیشین گروه بوده است.

به رحمان دستور داده شده بود که به صحبت های سخنرانان خوب گوش دهد و اطلاعات از آنها جمع کند. نام این کنفرانس "دفاع از آزادی های مذهبی" بود و هزینه های سفر رحمان توسط شهباز پرداخت شد. رحمان گفت که هیچ گاه شاهد رفتار سوء و یا اشتباهی از طرف آنها نبوده است.

رحمان گفت که گاهی اوقات عمداً چیزهایی که مردم می گفتند را بد و اشتباه تفسیر می کردم. به عنوان مثال او در مورد حمله به کنسولگری آمریکا در لیبی از مردم می پرسیده، چرا که این بحث ها مناقشه برانگیز خواهد بود و می توان از آن حرف هایی را استخراج کرد که استیو خوشش بیاد.

رحمان گفت: «من سعی می کردم پول دربیاورم. من داشتم بازی می کردم».

رحمان گفت که پلیس هیچگاه در مورد فعالیت های افرادی که مورد جاسوسی قرار می گذفتند، بحث نمی کرد. او گفت که پلیس به او گوشزد کرده: «ما فکر نمی کنیم که آنها کار اشتباهی انجام می دهند. ما فقط می خواهیم از این قضیه مطمئن باشیم».

رحمان بعضی اوقات مجبور بود که ساعت ها زمان صرف کند. به عنوان مثال در 16 سپتامبر او صبح به سمت مسجد الفاروق در بروکلین حرکت کرد، از امام جماعت و برگه هایی که برای شرکت در یک کلاس آموزش مسائل دین اسلام مورد استفاده می شد، عکس گرفت. او حتی شماره موبایل های تعدادی از آنها را به پلیس نیویورک تحویل داده بود. عصر همان روز او افرادی که در مسجد الانصار در بروکلین بودند هم مورد جاسوسی قرار داد.

پیام های کوتاه موجود در تلفن رحمان نشان می دهد که او از افرادی که در بیست و هفتمین اجتماع سالانه روز مسلمانان در منهتن شرکت داشتند عکس گرفته بود.

*اما بعد از گذشت چندوقت، رحمان به اشتباه بودن کار خود پی برد

رحمان گفت که پلیس او را از جاسوسی کردن از دوستانش زمانی که به خانواده های نیازمند مسلمان کمک می کردند معاف کرد. او گفت زمانی متوجه مخبر دیگری شدم که خود من را جاسوسی می کرد. او 200 دلار بیشتر از پلیس نیویورک گرفت و به آنها گفت که کارش به عنوان یک خبرچین تمام شده است. او گفت که پلیس نیویورک پول بیشتری به او پیشنهاد داد که او امتناع کرد. او در اوایل اکتبر به دوستان خود در فیسبوک گفت که خبرچین پلیس بوده اما الان دیگر این کار را نمی کند. همچنین او در فیسبوک پیام های مبنی بر قبول جاسوسی دانشجویان در جان جی برای شهباز ارسال کرده بود. او در دوم اکتبر نوشت: «من برای مدت کوتاهی خبرچین پلیس نیویورک بودم تا بتوانم پیرامون مسائل مربوط به تروریسم تحقیق و تفحص کنم. اما الان فکر می کنم کارم درست نبوده است». شاید او در حال صید تروریست ها بوده اما به گفته خودش شک دارد.

شهباز به رحمان گفت که او را خواهد بخشید. رحمان گفت: «من از این متنفرم که از مردم برای کسب درآمد استفاده کنم. من اشتباه کردم».
منبع: مشرق