«جریده صراط» - خداوند متعال در مصحف شریف فرموده است؛ "کل شی هالک الا وجهه"(قصص / 88)
حال توفیری ندارد که مرجع ضمیر «کل شی»، شخص باشد یا اشخاص باشند و یا حتی دستگاه عریض و طویلی همچون دولت؛ مهم آنست که در ورای هر آمدنی، می بایست روز رفتن را نیز متصور بود!
گذر ایام و تورق تقویم، دولت حدوداً هفت ساله و خدمتگزار را روز به روز به هشت سالگی نزدیکتر می کند؛ اما این بار "هشتمین سالگرد تولد دولت مهرورزی" مقارن خواهد بود با "یوم الوداع ریاست جمهوری"!
هضم این مناسبت پارادوکسیکال، شاید برای اعوان و انصار "دولت بی پایان" اندکی سخت باشد؛ اما چه می شود کرد، چراکه عُسر و یُسر های زندگانی توأمانند!
زمانی که پیروز انتخابات «3 تیر 84» خود را برای مراسم تنفیذ و تحلیف آماده می نمود، شاید تصورش را هم نمی کرد که 8 سال دیگر می باید در مراسمی مشابه، کلید پاستور را به برنده انتخابات «24 خرداد 92» تحویل دهد!
در همین رابطه، بیاد آوردن خاطرات نوستالژیک انتخابات نهم ریاست جمهوری و پیروزی محمود احمدی نژاد چندان خالی از لطف نیست.
سوم تیر 84 بود که احمدی نژاد توانست پس از دو دوره رأی گیری به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیده شود.
اما این فرد جدید الورود چه کسی بود که توانست آرای 17میلیونی ملت را جلب نماید؟ احمدی نژاد فردی ظاهرالصلاح، انقلابی و ارزشی بود که پیشتر در رسته شهردار تهران فعالیت می کرد و هم اکنون سکان قوه مجریه را در دست می گرفت. وی که در گذشته ای نه چندان دور و در انتخابات مجلس ششم توفیقی نیافته بود این بار با جبران شکست های قبلی توانست بعنوان ششمین رئیس جمهور ایران معرفی شود.
پس از آن بود که هواخواهانش روز انتخاب وی را "حماسه سوم تیر" نامیدند و در مدحش "احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم" نگاشتند.
حقاً و انصافاً رئیس جمهور تازه وارد در همان بدو ورود، پاسخی شایسته به اعتماد طرفداران ارزشی و انقلابی اش داد و نزد ایشان روسفید بود. ارزشی هایی که در 8 سال اصلاحات از سوی تکنوکرات های تجدیدنظر طلب و دگر اندیشان منورالفکر، مورد طعن و سرزنش و هجمه قرار گرفته بودند، با پیروزی احمدی نژاد جانی دوباره یافتند و برای تحقق اهداف آرمانی و انقلابی خویش مصمم تر از گذشته تلاش کردند.
در عین اینکه احمدی نژاد خود را از وابستگی به هر حزب و جریان و جناحی مبرّا می دانست و پیروزی اش را فراجناحی و فراحزبی می نامید، اما قشر ارزشی احمدی نژاد را آیینه تمام قد خویش می دیدند و نسبت به رئیس جمهور جدید قرابت عقیدتی داشتند.
رفع تعلیق از برنامه هسته ای، شدت عمل در برخورد با ایالات متحده آمریکا، انکار هولوکاست و زیر سوال بردن مشروعیت رژیم صهیونیستی، ماجرای دستگیری ملوانان متجاوز انگلیسی و...، باعث شد عده ای شیفته و دلباخته دولت نهم شوند و برخی دیگر دولت را به دشمن تراشی و عدم درک درست از مناصبات بین الملل متهم کنند. گروهی هم بر این امر اعتقاد داشتند که تفریط و وادادگی دوران اصلاحات موجب افراط و زیاده روی کنونی در عرصه بین الملل است.
اگرچه در مورد کیفیت برخورد و نحوه مواجهه دولت با جامعه بین الملل ابهاماتی وجود دارد، اما بواقع رویکرد عزتمندانه سیاست خارجی دولت نهم را می توان بعنوان یکی از نقاط قوت آن برشمرد. عملکرد مثبت دولت اول احمدی نژاد در عرصه دیپلماسی خارجی موجب شد که در همان سال ها، وی بعنوان یکی از سه شخصیت محبوب در جهان اسلام شناخته شود. فلذا ایستادگی و اقتدار ایران در صحنه جهانی آنهم پس از سیاست خارجی رو به احتضار دوره اصلاحات، موفقیتی چشمگیر برای دولت نهم بشمار می رفت.
از دیگر ابتکارات موفقیت آمیز دولت نهم "سفرهای استانی" هیئت دولت بود. مناطق دور افتاده و روستاییانی که سالهای سال شاید یکی از مسئولین زیردستی هم سراغی از آنها نمی گرفت، اینک میزبان شخص اول اجرایی مملکت بودند.
اما یکی از انتقادات همیشگی به دولت نهم و حتی دهم، عدم اعلام اسامی مفسدین اقتصادی از طرف رئیس دولت بود. احمدی نژاد در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری نهم، قول مؤکد داده بود که در صورت برگزیده شدن لیستی از نام های مفسدین اقتصادی و دانه درشت ها را افشا کند اما پس از گذشت هفت سال و اندی از آن زمان، هنوز آن فهرست اسامی از کت دکتر احمدی نژاد بیرون نیامده است!
وعده تورم تک رقمی، کاهش بیکاری، افزایش قدرت خرید مردم، طرح بنگاه های زود بازده، خصوصی سازی و کوچک کردن دولت، اصلاح نظام بانکی، سهام عدالت و... از جمله کلیدواژه هایی بود که به کرات از سوی دولت و شخص رئیس جمهور بدان ها اشاره می شد اما نتیجه عملی و مطلوبی در پی نداشت.
حاشیه های دولت نهم را نیز می توان مهمتر از متن آن دانست. بعنوان مثال ماجراهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که ریاست آن بر عهده اسفندیار رحیم مشایی بود، از جمله این حاشیه هاست.
اظهار نظر درباره رژیم صهیونیستی و ایراد جمله معروف "ایران دوست ملت اسرائیل است."؛ مطرح کردن ایده "مکتب ایرانی" و همچنین سخنرانی سوال برانگیز درباره نوح نبی و سایر انبیا الهی، تنها بخشی از حواشی پدر عروس احمدی نژاد بشمار می رود.
ماجرای مدرک تحصیلی مرحوم کردان و برکناری متعدد وزراء از سوی رئیس دولت نهم را نیز می توان از دیگر حاشیه های دولت نهم نامید.
پس از گذشت چهار سال، دولت نهم به روزهای پایانی خود نزدیک می شد و فضای سیاسی کشور به سمت انتخابات دهم ریاست جمهوری به پیش می رفت. احمدی نژاد نیز هم چون سایر اسلاف ریاست جمهوری، مجدداً خود را مهیای سکان داری قوه مجریه دهم کرده بود. وی که در این دوره رقبایی هم چون میرحسین موسوی، محسن رضایی و مهدی کروبی را پیش رو داشت، توانست با 4 میلیون رأی بیشتر نسبت به دوره قبل، در سمتش ابقا شود.
از همان زمان بود که تنش ها آغاز شد و فضای غبارآلود فتنه بر جو سیاسی کشور سایه گسترد. اسم رمز و کلیدواژه این فتنه نیز عبارتی نبود مگر "تقلب"!
در همین اوان بود که حکم احمدی نژاد مبنی بر معاونت اولی اسفندیار رحیم مشایی، تنش زایی را به اوج رساند چراکه انتصاب وی بعنوان معاونت اول رئیس جمهور، نه تنها خواست و مورد تأیید هواداران رئیس جمهور نبود بلکه آتش فتنه را نیز شعله ورتر می کرد! سرانجام حکم حکیمانه رهبری انقلاب مبنی بر لغو این انتصاب پایانی بود بر التهابات بوجود آمده درباره معاونت اولی رئیس جمهور. اما شخص جایگزین محمود احمدی نژاد برای معاون اولی کسی نبود بجز محمد رضا رحیمی. معاون حقوقی - پارلمانی رئیس جمهور که پیشتر نامش در جریان استیضاح مرحوم کردان حاشیه ساز شده بود، توانست به سمت معاونت اول دولت دهم نائل آید. این درحالی بود که انتصاب رحیمی نیز با واکنش ها و انتقاداتی از سوی برخی از سیاسیون و عده ای از نمایندگان مجلس هشتم همراه بود؛ اما اینبار این انتصاب تغییری در پی نداشت و دست نخورده باقی ماند.
دیگر یاران غار رئیس دولت نیز وضعیتی بهتر از اسفندیار رحیم مشایی نداشتند!
سعید مرتضوی، علی اکبر جوانفکر، حمید بقایی، ابوالحسن فقیه، علی اکبر محرابیان و ...، هرکدام به دلایل گوناگون موجبات انتقاد و اعتراض نسبت به عملکرد دولت را فراهم می آوردند. انتصاب برخی از نزدیکان رئیس جمهور در سمت های مختلف و نیز دفاع بی قید و شرط از ایشان به قیمت جدال با دیگران را می توان از جمله خدمات احمدی نژاد در حق یاران گرمابه و گلستانش برشمرد!
ماجرای برکناری منوچهر متکی، وزیر امور خارجه نیز از دیگر اقدامات سوال برانگیز محمود احمدی نژاد در جریان دولت دهم بشمار می رود. متکی در حالی که برای مأموریتی دیپلماتیک به کشور سنگال رفته بود، در حین مذاکره با رئیس جمهور سنگال و از زبان شخص "عبدالله واد" خبر برکناری خود را شنید! این برکناری به قدری نامتعارف و شتابزده بود که واکنش ها و انتقادات گسترده ای را نسبت به شخص احمدی نژاد برانگیخت.
اما این پایان سریال برکناری ها نبود! حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم نیز برای ساعاتی از طرف رئیس جمهور از سمتش برکنار شد و بنا بر تشخیص و مصلحت اندیشی رهبری انقلاب، مجدداً فعالیتش را از سر گرفت.
از اینجا بود که عزلت نشینی یازده روزه احمدی نژاد آغاز شد و رئیس جمهور یک هفته و 4 روز در خانه اش گوشه نشینی کرد.
پس از آن هیچگاه احمدی نژاد پاسخی منطقی و قانع کننده پیرامون خانه نشینی یازده روزه اش نداد و در پاسخ به ادعای منتقدان مبنی بر شبهه ناک بودن ولایت پذیری اش، فقط به همین جمله بسنده کرد که؛ "مطمئن باشید این وصله ها به دولت نمی چسبد."!
همین اقدامات رئیس جمهور بود که موجب شد مجلس هشتم در آخرین ماه های فعالیتش، اولین طرح سوال از رئیس جمهور را کلید بزند و احمدی نژاد را بعنوان نخستین رئیس جمهور از ابتدای انقلاب تاکنون، برای پاسخگویی به صحن علنی فرابخواند.
موضوع دیگری که در سال 89 از طرف دولت دهم به اجرا درآمد موضوع هدفمندی یارانه هاست. طرحی که براساس آن با آزادسازی قیمت ها، یارانه ها بصورت نقدی به خانوارها پرداخت می شود.
تصمیم دولت برای اجرای این سیاست اقتصادی با موافقان و مخالفان زیادی همراه بود. چنانکه برخی از موافقان اعمال چنین طرحی را بدلیل جلوگیری از اتلاف منابع انرژی کشور ضروری می دانستند و مخالفان نیز علیرغم اقرار بر لزوم اجرای این طرح، بستر ها و ظرفیت های کشور را برای پیاده کردن طرح هدفمندی یارانه ها مناسب نمی دیدند.
با این اوصاف این طرح پس از ساعت ها کار کارشناسی های توسط دولت و نیز بحث و بررسی در مجلس هشتم، سرانجام به تصویب نمایندگان ملت رسید و قیمت ها آزادسازی شد.
پس از گذشت حدود دو سال از آغاز این طرح، فشار اقتصادی سنگین به مردم موجب آن شد که مجلس نهم اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را به زمان دیگری موکول کند و عملاً این طرح به فرجام مطلوب، منتج نشود!
این اواخر نیز کنفرانس خبری رئیس جمهور و انتقاد از عملکرد مجلس نهم در جریان مصاحبه مطبوعاتی احمدی نژاد موجب شد که طرج سوال از رئیس دولت برای دومین بار کلید زده شود و می بایست منتظر بود و دید که این جلسه طرح سوال، ختم بخیر خواهد شد یا اینکه سوژه خبری جدیدی از این جلسه برای رسانه های داخلی و ایضاً خارجی پدید خواهد آمد؟!
در پایان باید این نکته مهم را متذکر شد که شخص محمود احمدی نژاد و دو دولت تحت امرش، نه معجزه هزاره سوم بود و نه خارج از دایره نظام و انقلاب، بلکه همانند دیگر رؤسای جمهور، دارای نقاط قوت و ضعفی بود که بدان ها اشاره شد.
فی الحال این دولت نیز در ماه های آتی به پایان خواهد رسید، اما مشخص نیست که حکایتش همچنان باقی خواهد ماند یا به دیار فانی خواهد شتافت؟!
بازگشت به نسخه الکترونیکی جریده صراط
شما می توانید نسخه پی دی اف "جریده صراط" را برای چاپ؛ از اینجا و یا در صورت خرابی لینک، از اینجا که سرور کمکی می باشد، دریافت نمایید.
حال توفیری ندارد که مرجع ضمیر «کل شی»، شخص باشد یا اشخاص باشند و یا حتی دستگاه عریض و طویلی همچون دولت؛ مهم آنست که در ورای هر آمدنی، می بایست روز رفتن را نیز متصور بود!
گذر ایام و تورق تقویم، دولت حدوداً هفت ساله و خدمتگزار را روز به روز به هشت سالگی نزدیکتر می کند؛ اما این بار "هشتمین سالگرد تولد دولت مهرورزی" مقارن خواهد بود با "یوم الوداع ریاست جمهوری"!
هضم این مناسبت پارادوکسیکال، شاید برای اعوان و انصار "دولت بی پایان" اندکی سخت باشد؛ اما چه می شود کرد، چراکه عُسر و یُسر های زندگانی توأمانند!
زمانی که پیروز انتخابات «3 تیر 84» خود را برای مراسم تنفیذ و تحلیف آماده می نمود، شاید تصورش را هم نمی کرد که 8 سال دیگر می باید در مراسمی مشابه، کلید پاستور را به برنده انتخابات «24 خرداد 92» تحویل دهد!
در همین رابطه، بیاد آوردن خاطرات نوستالژیک انتخابات نهم ریاست جمهوری و پیروزی محمود احمدی نژاد چندان خالی از لطف نیست.
اما این فرد جدید الورود چه کسی بود که توانست آرای 17میلیونی ملت را جلب نماید؟ احمدی نژاد فردی ظاهرالصلاح، انقلابی و ارزشی بود که پیشتر در رسته شهردار تهران فعالیت می کرد و هم اکنون سکان قوه مجریه را در دست می گرفت. وی که در گذشته ای نه چندان دور و در انتخابات مجلس ششم توفیقی نیافته بود این بار با جبران شکست های قبلی توانست بعنوان ششمین رئیس جمهور ایران معرفی شود.
عملکرد مثبت دولت اول احمدی نژاد در عرصه دیپلماسی خارجی موجب شد که در همان سال ها، وی بعنوان یکی از سه شخصیت محبوب در جهان اسلام شناخته شود. فلذا ایستادگی و اقتدار ایران در صحنه جهانی آنهم پس از سیاست خارجی رو به احتضار دوره اصلاحات، موفقیتی چشمگیر برای دولت نهم بشمار می رفت.
حقاً و انصافاً رئیس جمهور تازه وارد در همان بدو ورود، پاسخی شایسته به اعتماد طرفداران ارزشی و انقلابی اش داد و نزد ایشان روسفید بود. ارزشی هایی که در 8 سال اصلاحات از سوی تکنوکرات های تجدیدنظر طلب و دگر اندیشان منورالفکر، مورد طعن و سرزنش و هجمه قرار گرفته بودند، با پیروزی احمدی نژاد جانی دوباره یافتند و برای تحقق اهداف آرمانی و انقلابی خویش مصمم تر از گذشته تلاش کردند.
در عین اینکه احمدی نژاد خود را از وابستگی به هر حزب و جریان و جناحی مبرّا می دانست و پیروزی اش را فراجناحی و فراحزبی می نامید، اما قشر ارزشی احمدی نژاد را آیینه تمام قد خویش می دیدند و نسبت به رئیس جمهور جدید قرابت عقیدتی داشتند.
سعید مرتضوی، علی اکبر جوانفکر، حمید بقایی، ابوالحسن فقیه، علی اکبر محرابیان و ...، هرکدام به دلایل گوناگون موجبات انتقاد و اعتراض نسبت به عملکرد دولت را فراهم می آوردند. انتصاب برخی از نزدیکان رئیس جمهور در سمت های مختلف و نیز دفاع بی قید و شرط از ایشان به قیمت جدال با دیگران را می توان از جمله خدمات احمدی نژاد در حق یاران گرمابه و گلستانش برشمرد!
اما یکی از انتقادات همیشگی به دولت نهم و حتی دهم، عدم اعلام اسامی مفسدین اقتصادی از طرف رئیس دولت بود. احمدی نژاد در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری نهم، قول مؤکد داده بود که در صورت برگزیده شدن لیستی از نام های مفسدین اقتصادی و دانه درشت ها را افشا کند اما پس از گذشت هفت سال و اندی از آن زمان، هنوز آن فهرست اسامی از کت دکتر احمدی نژاد بیرون نیامده است!
حاشیه های دولت نهم را نیز می توان مهمتر از متن آن دانست. بعنوان مثال ماجراهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که ریاست آن بر عهده اسفندیار رحیم مشایی بود، از جمله این حاشیه هاست.
اظهار نظر درباره رژیم صهیونیستی و ایراد جمله معروف "ایران دوست ملت اسرائیل است."؛ مطرح کردن ایده "مکتب ایرانی" و همچنین سخنرانی سوال برانگیز درباره نوح نبی و سایر انبیا الهی، تنها بخشی از حواشی پدر عروس احمدی نژاد بشمار می رود.
ماجرای مدرک تحصیلی مرحوم کردان و برکناری متعدد وزراء از سوی رئیس دولت نهم را نیز می توان از دیگر حاشیه های دولت نهم نامید.
پس از گذشت چهار سال، دولت نهم به روزهای پایانی خود نزدیک می شد و فضای سیاسی کشور به سمت انتخابات دهم ریاست جمهوری به پیش می رفت. احمدی نژاد نیز هم چون سایر اسلاف ریاست جمهوری، مجدداً خود را مهیای سکان داری قوه مجریه دهم کرده بود. وی که در این دوره رقبایی هم چون میرحسین موسوی، محسن رضایی و مهدی کروبی را پیش رو داشت، توانست با 4 میلیون رأی بیشتر نسبت به دوره قبل، در سمتش ابقا شود.
در همین اوان بود که حکم احمدی نژاد مبنی بر معاونت اولی اسفندیار رحیم مشایی، تنش زایی را به اوج رساند چراکه انتصاب وی بعنوان معاونت اول رئیس جمهور، نه تنها خواست و مورد تأیید هواداران رئیس جمهور نبود بلکه آتش فتنه را نیز شعله ورتر می کرد! سرانجام حکم حکیمانه رهبری انقلاب مبنی بر لغو این انتصاب پایانی بود بر التهابات بوجود آمده درباره معاونت اولی رئیس جمهور. اما شخص جایگزین محمود احمدی نژاد برای معاون اولی کسی نبود بجز محمد رضا رحیمی. معاون حقوقی - پارلمانی رئیس جمهور که پیشتر نامش در جریان استیضاح مرحوم کردان حاشیه ساز شده بود، توانست به سمت معاونت اول دولت دهم نائل آید. این درحالی بود که انتصاب رحیمی نیز با واکنش ها و انتقاداتی از سوی برخی از سیاسیون و عده ای از نمایندگان مجلس هشتم همراه بود؛ اما اینبار این انتصاب تغییری در پی نداشت و دست نخورده باقی ماند.
دیگر یاران غار رئیس دولت نیز وضعیتی بهتر از اسفندیار رحیم مشایی نداشتند!
ماجرای برکناری منوچهر متکی، وزیر امور خارجه نیز از دیگر اقدامات سوال برانگیز محمود احمدی نژاد در جریان دولت دهم بشمار می رود. متکی در حالی که برای مأموریتی دیپلماتیک به کشور سنگال رفته بود، در حین مذاکره با رئیس جمهور سنگال و از زبان شخص "عبدالله واد" خبر برکناری خود را شنید! این برکناری به قدری نامتعارف و شتابزده بود که واکنش ها و انتقادات گسترده ای را نسبت به شخص احمدی نژاد برانگیخت.
از اینجا بود که عزلت نشینی یازده روزه احمدی نژاد آغاز شد و رئیس جمهور یک هفته و 4 روز در خانه اش گوشه نشینی کرد.
پس از آن هیچگاه احمدی نژاد پاسخی منطقی و قانع کننده پیرامون خانه نشینی یازده روزه اش نداد و در پاسخ به ادعای منتقدان مبنی بر شبهه ناک بودن ولایت پذیری اش، فقط به همین جمله بسنده کرد که؛ "مطمئن باشید این وصله ها به دولت نمی چسبد."!
همین اقدامات رئیس جمهور بود که موجب شد مجلس هشتم در آخرین ماه های فعالیتش، اولین طرح سوال از رئیس جمهور را کلید بزند و احمدی نژاد را بعنوان نخستین رئیس جمهور از ابتدای انقلاب تاکنون، برای پاسخگویی به صحن علنی فرابخواند.
تصمیم دولت برای اجرای این سیاست اقتصادی با موافقان و مخالفان زیادی همراه بود. چنانکه برخی از موافقان اعمال چنین طرحی را بدلیل جلوگیری از اتلاف منابع انرژی کشور ضروری می دانستند و مخالفان نیز علیرغم اقرار بر لزوم اجرای این طرح، بستر ها و ظرفیت های کشور را برای پیاده کردن طرح هدفمندی یارانه ها مناسب نمی دیدند.
با این اوصاف این طرح پس از ساعت ها کار کارشناسی های توسط دولت و نیز بحث و بررسی در مجلس هشتم، سرانجام به تصویب نمایندگان ملت رسید و قیمت ها آزادسازی شد.
پس از گذشت حدود دو سال از آغاز این طرح، فشار اقتصادی سنگین به مردم موجب آن شد که مجلس نهم اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را به زمان دیگری موکول کند و عملاً این طرح به فرجام مطلوب، منتج نشود!
در پایان باید این نکته مهم را متذکر شد که شخص محمود احمدی نژاد و دو دولت تحت امرش، نه معجزه هزاره سوم بود و نه خارج از دایره نظام و انقلاب، بلکه همانند دیگر رؤسای جمهور، دارای نقاط قوت و ضعفی بود که بدان ها اشاره شد.
فی الحال این دولت نیز در ماه های آتی به پایان خواهد رسید، اما مشخص نیست که حکایتش همچنان باقی خواهد ماند یا به دیار فانی خواهد شتافت؟!
بازگشت به نسخه الکترونیکی جریده صراط
شما می توانید نسخه پی دی اف "جریده صراط" را برای چاپ؛ از اینجا و یا در صورت خرابی لینک، از اینجا که سرور کمکی می باشد، دریافت نمایید.
آمین
احمق هر کسی ذره ای از برنامه نوسی یا هک سر در بیاره می فهمه که تو با چند تا نام نظر میدی.
گفتم که فکر نکنی ادم شدی.
هر کی با هوش و با فراست باشه
خواهد گرفت:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کار، از خَرَک در رفته است !!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تمام ..............
نوشته هرکی باهوشه
میفهمه
کار از خرک دررفته
فهمیدنش آنقدر واست سخته؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط باید تحویل خاندان وبرادران ..بدهد که انجام نشده حالا سختتونه...
متاسفانه بعضی از آقایون رفیقای خوبی ندارن و اطرافیانشون رو یه عده منحرف یا --- پر کرده.
تا کبیر دگری باز به فین بسپارن
افتخار میکنم بعد از 10سال که به سن قانونی رسیدم به احمدی نژاد رای دادم بازم بهش رای میدم . مواظب باشید تا 4سال آینه که دوباره میتونه کاندید بشه و من میخام برای بار دوم در انتخابات شرکت کنم یه مو از سرش کم نشه وگرنه .....
در انقلاب اسلامی ایران گفتن نقطه قوت ها و ضعف ها وظیفه ی همه است . نه غلو کنیم نه تخریب .
نقطه قوت ها رو بگیم تا انقلاب به رشد سریعتر خودش ایمان بیاره .
نقطه ضعف ها رو بگیم برای رفع آنها .
هنوزم بعضیا از اون کل کل بازی بچه گونه خسته نشدن یا قصد های دیگه ای دارند ؟؟؟
سگ اصحاب کهف چندی پی آدم گرفت و آدم شد.
نسبت این شعر را با یازده روز خانه نشینی و تمرد دستور ولی فقیه رئیس جمهور مقایسه کنید خیلی چیزها و عبرتها در پی خواهد داشت.
مشايي همچنان باقيست.
زيانكارترين مردم آن كس است كه كه عمرى بآرزو گذارند و روزگار وى را بمنظور نرساند و از دنيا بى توشه برون رود و در پيشگاه خداوند دليلى نداشته باشد.
مگر این پنج روزه در یابی
آقای محترم هیچ کس وحی منزل نیس وقتی خراب کرد باید با جرئت ازش کنار بکشی یه عشق دو آتیشه باعث نشه بدی ها رو نبینی
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها آدمی که خرده شیشه نداشته باشه ببینم کی بهش گیر میده .....اصلا سوتیای مش--- خودش یه کتاب می شه اونم سوتیای ضد اسلامیش نفوذی های دولت (جریان انحرافی ) یه واقعیت کتمان نابذیره که نا شی از بی بصیرتیه یه عده نادان بود
دشمن شما آن چیزی است که نمی دانیدد (امیرالمونین )
حتما یه دور آقای کمبوت صفت همین سایتو مطالعه کنید