به گزارش صراط، مجید
انصاری، از چهرههای اصلاحطلب مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگویی تفصیلی
با روزنامه اعتماد، صحبتهای بیسابقهای را مطرح کرد. مجید انصاری در این
گفتوگو صراحتاً از این میگوید که دوم خرداد 76 دیگر برای اصلاحطلبان
تکرار نخواهد شد. او در این گفتوگو به این مسئله نیز اشاره میکند که چند
سال قبل دیداری دوستانه با احمدی نژاد داشته است.
این چهره شاخص اصلاحات، در این گفتوگو همچنین با اذعان به اینکه احمدی نژاد کاندیدای نهایی اصولگرایان در سال 84 نبوده است، اعترافی جالب را نیز بیان میکند و با وجود اینکه در مصاحبه خود بارها از هاشمی نام میبرد و مدعی میشود که وی در سال 84 مورد تخریب قرار گرفته است، اینطور میگوید که شعارهای احمدی نژاد در سال 84 با گفتمان انقلاب انطباق داشت.
این چهره شاخص اصلاحات، در این گفتوگو همچنین با اذعان به اینکه احمدی نژاد کاندیدای نهایی اصولگرایان در سال 84 نبوده است، اعترافی جالب را نیز بیان میکند و با وجود اینکه در مصاحبه خود بارها از هاشمی نام میبرد و مدعی میشود که وی در سال 84 مورد تخریب قرار گرفته است، اینطور میگوید که شعارهای احمدی نژاد در سال 84 با گفتمان انقلاب انطباق داشت.
در ادامه گزیدههای از گفتوگوی انصاری را میخوانید:
***
* بايد گفت كه دوم خرداد 76 تكرار نخواهد شد. به دليل اينكه جناحي كه در قدرت است راهكارهاي مسدود كردن راه رقيب را در هر دوره ياد ميگيرد و شايد تكرار حادثه سال 76 به اين آساني ميسر نباشد. به تعبيري ميتوان گفت برخي سياسيون و آقايان در خرداد 76 غافلگير شدند و پس از دوم خرداد 76 راههاي جلوگيري از غافلگيري را ياد گرفتند.
* عامل پيروزي آقاي احمدينژاد در سال 84، هم اختلاف و تعدد كانديدا در جناح اصولگرا و اصلاحطلب بود و بر همين اساس نتيجه انتخابات سال 84 هم براي اصولگرايان و هم براي اصلاحطلبان غيرقابل پيشبيني بود.
* آقاي احمدينژاد عضو چهرههاي اصولگرا بود اگرچه كانديداي نهايي اين جريان نبود.
* در آن فضا به نظر من هر كسي در مقابل آقاي هاشمي قرار ميگرفت برنده انتخابات ميشد. بنابراين در تحليلها نبايد گفت كه گفتمان اصولگرايي پيروز شد و گفتمان اصلاحطلبي شكست خورد. شيوه تبليغي تخريبگرايانه توام با ناشيگري جريان اصلاحطلب باعث پيروزي آقاي احمدينژاد در انتخابات شد. البته از حق هم نبايد گذشت كه شعارهاي محورياي كه آقاي احمدينژاد براي انتخابات84 مطرح كردند شعارهاي عامهپسند و عامهفهمي بود كه با گفتمان انقلاب انطباق داشت اگرچه بعدها مشاهده كرديم كه اين شعارها تحقق پيدا نكرد. مهرورزي، عدالت، ساده زيستي، پاكدستي و امثال اينها شعارهاي جذابي بود...
* شخصا به عنوان يك طلبه كوچك كه تا آن مقطع 15 سال عمر سياسيام را در مجلس پشت سر گذاشته بودم و در متن تحولات مديريتي كلان بودهام مثل روز برايم روشن بود كه روش و مديريت اقتصادي آقاي احمدينژاد براي كشور مشكلزا خواهد بود و كشور با اين سبك مديريتي به بنبست ميرسد. در سال 85 در ديداري با ايشان، مشفقانه و دوستانه صحبت كردم و گفتم كه كنار گذاشتن علم اقتصاد، زير سوال بردن تمام دستاوردهاي نظام و انتصاب برخي افراد نامناسب مشكلات زيادي براي كشور به وجود ميآورد. از سوي ديگر گفتماني كه آقاي خاتمي در سياست خارجي با عنوان تعامل با كشورهاي خارجي انتخاب كرده و توانسته بود.
* همه حرف ما اين است كه اگر نميخواهند اين ابزار و امكانات را در اختيار اصلاحطلبان قرار دهند، اصولگرايان را از اين فرصتهاي غيرعادلانه هم محروم كنند. اگر شرايط عادلانه و مساوي در فضاي تبليغاتي باشد، شك ندارم كه اصلاحطلبان پيروز انتخابات خواهند بود!.
* حضور در انتخابات حق مسلم اصلاحطلبان است. به اصلاحطلبان هم ميگويم كه اعمال اين حق اگر انجام نشود به معناي خالي شدن صحنه انتخابات از حضور مردم است و ما ميدانيم كه يگانه عامل موثر امنيت و دفاع ملي، پشتيباني و حضور مردم در صحنه است.
* نگاه ژورناليستي به سخنان آقاي خاتمي موجب شد كه از اظهارات ايشان، شروط خاتمي تلقي شد در حالي كه صحبت آقاي خاتمي اين بود كه اگر انتخابات بخواهد در فضاي سالم و صحيح برگزار شود اين كارها لازمه انجام آن است نه اينكه ما اصلاحطلبان در صورتي كه اين كارها انجام شود در انتخابات شركت ميكنيم و اگر نشود، شركت نميكنيم.
* ما در مجمع روحانيون مبارز، نظام جمهوري اسلامي را قبول داريم. ما قانون اساسي موجود را قبول داريم. ما حركتهاي براندازانه را رد ميكنيم. ما معتقد به اصلاحات در درون نظام با همين ساختار موجود هستيم. اين مسائل را بارها و بارها آقاي خاتمي و دوستان اصلاحطلب با صداي بلند گفتهاند.
* ما به هيچ عنوان در انتظار چراغ سبز حاكميت نبوده و نيستيم. چراغ را ما بايد سبز كنيم.
* جريان اصلاحطلب مراقب افراد افراطي، عناصر نفوذي احتمالي، شعارهاي بدلي و جريانهاي برانداز و اقدامات براندازانه باشد. ما طي چند سال گذشته همواره از ناحيه كساني كه كمترين نسبت را با اصلاحات و اصلاحطلبان داشتهاند بيشترين ضربه را خوردهايم؛ چرا كه غيرمسوولانه سخن گفتهاند و جناح رقيب سخن غيرمسوولانه يك نفر را به حساب كل جريان اصلاحات گذاشته است و غيرمنصفانه سعي كرده هر نارسايي كه از ناحيه يك فرد دست چندم اصلاحطلب مطرح شده را به حساب كل جريان اصلاحطلب و سران اين جريان بگذارد.
* ما اين شرايط را يك بار پيش از اين هم در حد فاصل مجلس سوم تا مجلس ششم داشتهايم و تجربه عبور از بحرانها را داريم.