سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۳ آبان ۱۳۹۱ - ۲۱:۱۲

فروپاشی اسرائیل از درون+نمودار

رژیم صهیونیستی براساس یک مظلوم نمایی ساختگی به نام "هولوکاست" شکل گرفت که اکنون حتی تحقیق درباره صحت آن در در بسیاری از کشورهای غربی "جرم" است؛ ادامه حیات چنین رژیمی نیز با سیاست خطر دائمی و جذب ترحم افکار عمومی جهان امکان پذیر خواهد بود.
کد خبر : ۸۶۷۵۵
به گزارش صراط، آنچه که امروز صهیونیست ها را متوجه ایران کرده است حرکت به سمت سلاح هسته ای نیست، بلکه قدرت نرمی است که مدت ها قبل از رویارویی نظامی توانسته است روند پیشرفت یک توطئه در قلب دنیای اسلام را کند و تا حدی با شکست روبرو کند.

اما چرا در چند سال گذشته موضوعی به نام حمله نظامی به ایران مطرح شده و بارها مقامات سیاسی اسرائیل و رسانه های همسوی این رژیم بر سر آن جنجال ایجاد می کنند؟

موضوع از این قرار است که مقامات اسرائیل بخوبی می دانند بدون حمایت قدرت هایی چون آمریکا توانایی رویارویی نظامی با کشوری با قدرت و نفوذ بالای منطقه ای چون ایران را ندارند و هزینه روانی شکست درچنین جنگی بسیار فراتر از خسارات و تلفات انسانی و مادی است.

جالب توجه است که تقریبا آماری در مورد میزان مهاجرت از سرزمین های اشغالی در دست نیست اما سیر نزولی ورود به مرزهای این رژیم  نشان می دهد که قطعا هزینه زندگی در اسرائیل افزایش و به همان میزان از رغبت عمومی یهودیان برای مهاجرت کاسته شده است.

نتایج یک نظر سنجی یک منبع صهیونیستی از ساکنان سرزمین های اشغالی نشان می دهد که این افراد معتقدند دولت این کشور نباید بدون کمک آمریکا به حمله علیه تاسیسات هسته ای ایران اقدام نماید.

در این نظرسنجی از ساکنان سرزمین های اشغالی که همواره زیر آماج تبلیغات ضدایرانی هستند پرسیده شده، به نظر شما اسرائیل(درباره حمله به ایران) باید چه کاری را انجام دهد؟
32 درصد پرسش شوندگان  با اصل حمله کاملا مخالفت کرده اند و 43 درصد هم معتقدند اسرائیل به تنهایی قادر به حمله به ایران نیست.

یهودی ها(رنگ آبی) - همه ساکنان سرزمین های اشغالی(رنگ قرمز)


در کنار سیاست تلاویو برای تحریک مقامات آمریکا برای مشارکت در مواجهه نظامی با جمهوری اسلامی، تفکری در آمریکا بر سر قدرت است که شعار اصلی خود را ظاهرا حقوق بشر، صلح و مقابله با جنگ افروزی بیان کرده و به نظر می رسد تمایل ندارد این شعارها را در راه جنگی فدا کند که هزینه های آن بسیار است.

شایعه مذاکرات آمریکا با ایران بدین سبب از سوی دموکرات ها مطرح شد که به طرفداران این حزب در انتخابات آمریکا اطمینان دهد بازی اسرائیل برای تحریک شخص اوباما بی فایده بوده و هواداران همچنان می توانند به وعده های شخص رئیس جمهور اعتماد نمایند؛ گرچه عملیات روانی تهدید نظامی همچنان در دستور کار است.

آنچه که به عنوان حمله غافلگیرانه به تاسیسات هسته ای ایران مطرح می شود از دو حالت خارج نیست. یا بدون همراهی آمریکا مقامات اسرائیل وارد چنین بازی می شوند که عواقب آن برای این کشور از پیش مشخص است(به گفته مقامات نظامی ایران چنین حمله ای یعنی نابودی اسرائیل) و یا آنکه جناح دموکرات بر سر تحریک لابی های صهیونیست به فشارها تن در داده و موج عظیمی از اعتراضات افکار عمومی و هزینه های کلان سیاسی- نظامی - اقتصادی جنگ در دو جبهه داخل و خارج این کشور را تحمل خواهد کند.

 از طرفی سیاست های جنگ طلبانه اسرائیل و تحریک مقامات قدرت های بزرگ همواره بیش از تخریب طرف مقابل تبدیل به یک نوع خودزنی شده است. چرا که آمارها نشان می دهند روند نزولی مهاجرت به سرزمین های اشغالی بعد از سال 2000 و ماجرای حمله به برج های تجارت جهانی کند شد و بعد از سال 2006 و جنگ های 33 و 22 روزه، این کشور ضعیف ترین روند مهاجرت از بدو تاسیس را تجربه می کند. و این در حالی است که پاداش ها و کمک های مالی مالی و غیرمالی زیادی برای کشاندن یهودیان به سرمین های اشغالی داده می شود.



از آنجا که تحلیل گران سیاسی و نظامی هر کشور باید برای اخذ یک تصمیم، تمام ابعاد داخلی و خارجی را در نظر بگیرند و از طرفی روشن است که مهمترین رویکرد مقامات اسرائیل حفظ برتری جمعیتی در مقابل مسلمانان در داخل سرزمین های اشغالی است. تجربه جنگ 33 روزه نشان می دهد که کوچکترین درگیری می تواند روند مهاجرت به این کشور را کندتر از سابق نماید لذا بعید است که تهدید بالقوه ناشی از ذهن مقامات اسرائیل بتواند بر تهدید جدی چون مهاجرت منفی ازسرزمین های اشغالی  غلبه کرده و شعله جنگی فراگیر در خاورمیانه را روشن نماید.

اما جالب تر آنکه، همزمان با منصرف شدن یهودیان از مهاجرت و ماندن در سرزمین های اشغالی که به اعتقاد آنان امنیت جانی لازم در آن وجود دارد، آمار رشد مسلمانان و کاهش یهودیان در این سرزمین حاکی از واقعیت ترسناک دیگری برای صهیونیست هاست.

هرچند به نظر می رسد آمار واقعی جمعیت مسلمانان بیشتر باشد اما همین روند رو به رشد تعداد مسلمانان که از دغدغه های جدی دولتمردان در اروپا و آمریکا هم هست، از تغییرات استراتژیک منطقه محسوب می شود؛ تغییراتی که اگر همین طور پیش رود، بزودی جغرافیانی انسانی در فلسطین اشغالی دست های اسرائیل و حامیانش را در حرکتی نرم خواهد بست و هویت و موجودیت این رژیم جنایتکار را از اساس زیر سوال خواهد برد.


تغییر تدریجی ساختار جمعیتی اسرائیل به نفع مسلمانان


با توجه به این واقعیت ها می توان گفت رژیم صهیونیستی به درستی ایران را به عنوان دشمن اصلی اش تشخیص داده و تغییرات سیاسی و جمعیتی در منطقه و سرزمین های اشغالی را ناشی از صدور انقلاب اسلام یو قدرت روزافزودن آن می داند که توده ملت ها را جذب خود کرده است اما بدرستی هم می داند که هرگز توان رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی را ندارد.

باید در نظر داشت که در کنار تمام این مسائل تنش در بازار جهانی انرژی، انگیزه و توان نظامی ویژه حزب الله لبنان همچنین تغییر رژیم های هم پیمان اسرائیل در منطقه از دیگر چالش های پیش روی صهیونیست هاست که مانع ایجاد یک ماجراجویی جدید در خاورمیانه می شود.