به گزارش صراط، هرچند تجربه نشان داده است که نقد و
انتقاد از رسانه ملی چندان اثری ندارد اما نقایص و انحرافات سريالي كه اين
روزها مهمترين توليد رسانه ملي براي شبهاي خانواده هاي ايراني است، مانع
از آن مي شود که بتوان آسوده از کنار آن گذشت. فارق از بازی ضعیف، تصنعی و
باورناپذیر بازیگران و قصه ی آرمانی (تخیلی) و دور از واقعیت سریال، شاهد
نقاط انحرافی در این سریال هستیم که اگر به نسبت حقیقت بسنجیم، می توان
آنها را دروغ های این سریال به شمار آورد:
تحریف در الگوی مذهبی ارتباط دختر و پسر
سریال با ژست نشان دادن الگویی از روابط
صحیح و سالم با صبغه مذهبی، میان دختر و پسر دانشجو است، درحالیکه بسیار
از حقیقت امر دور است. اگر در سینما بتوان هر شخصیت، رویکرد و منصب و
جایگاهی را نقش بازی کرد اما شخصیت های معنوی و روابط ایمانی، تا از اعماق
جان بر نخیزد قابلیت بازیگری ندارد و یا می بایست حداقل سنخیتی میان نقش و
بازیگر وجود داشته باشد. به همین دلیل ساده است که شاهد هستیم فیلم ها و
سریال های به ظاهر مذهبی ما عموماً از عدم سنخیت با واقعیت رنج می برند.
«راستش را بگو» نیز سعی کرده است با استفاده از ظواهری همچون چادر، برای
کسانی که به درستی فرق چادر و شِنِل را نمی دانند و بهره گیری از عنوان
«خواهر و برادر» در توجیه ارتباط نزدیک دختر و پسر نامحرم، روکشی از رنگ
مذهبی به سریال بزند.
ترغیب به اخلاق سکولار
یکی از گرایشهای اصلی روشنفکری در
ایران، کوبیدن بر طبل اخلاق بدون شریعت و یا اخلاق سکولار است، این فیلم
نیز متأثر از چنین فضایی است. اخلاقی که گروه «همدلان» آن را دنبال می کند،
اخلاقی نیست که برآمده از کتاب و شریعت و عالمان دینی باشد بلکه اخلاقی
است که صرفاً از دل بر می خیزد!
در جای جای سریال، استاد اخلاق و مرشد
این گروه یعنی «سارا خانم» ( که خودش گفته به این اسم صدایش کنند) توصیه می
کند در سر دو راهی های زندگی به حرف دلت گوش بده. گویی راه شناخت حق و
باطل و حلال و حرام، دل انسان است. در اینصورت چه نیازی به فقه و احکام و
شریعت خواهد بود؟
آیا به راستی مشاوران دانشگاهی می
توانند جایگزین علمای دینی در مسیر تربیت انسان ها و اصلاح اخلاق آنها
گردند؟ آنچه در این سریال نشان داده می شود، تبلیغ « اخلاق برآمده از قلب»
به ضمیمه «علم مشاوره دانشگاهی»، بی نیاز و مستغنی از «شریعت» و «تفقه
دینی» است که تداعی کننده عرفان های نوظهور و نوپدید می باشد.
جالب است اینکه ایده مشاوره در مترو نیز
ابتدا توسط روحانیت طرح و اجرا گردیده است. برای این امر کافی است که
عبارت «مشاوره در مترو» یا «نسیم معنوی» را در اینترنت جستجو کنید.
نشان دادن چهره ای مضحک از دستگاه های امنیتی
دیگر مساله عجیب سریال ، درگیر شدن
دستگاه های امنیتی کشور با این گروه بی اهمیت است. آیا به راستی دستگاه
اطلاعاتی کشور این مقدار بیکار و بی برنامه است که خود را مشغول چنین گروه
کوچک و بی اهمیتی کند؟ بر فرض که این مقدار بیکار باشد، چرا با آن مخالفت
می کند؟ آیا مشاوره دادن به مردم به صورت داوطلبانه مخالف با امنیت کشور
است؟ در اینجا است که داستان سریال، می بایست با فرد ناشناس فیلم این نقطه
ضعف را تدارک کند. سازندگان فیلم سعی کرده اند عدم هیجان و جذابیت داستان
سریال را توسط دخالت های بی منطق و غیر متعارف دستگاه های امنیتی جبران
کنند.
اگر میتونستند که وضع اخلاق دنیا اینجوری نبود!
امروز یه تز میدن فردا ردش میکنن
من و خانوادم اصلا نمی تونیم با این فیلمهای مسخره و ضد دین وحتی فرهنگ ایرانی مون، بریم سینما... البته از کوزه همان برون تراود که در اوست. وقتی امثال کارگردانهای .......... مثل ج....... و ............. مثل ک.......... در جمع هنرمندای سینمای ما هستن وضع همینه. امیدوارم به زودی ................................
خدا باعث و بانی این وضعیت رو لعنت کنه
سراپا اشکال میشه و کلا باید تلویزیون ایران و بوسید و گذاشت کنار...
من با محمد طاهر موافقم
چیز اشتباه باید نقد بشه و اشتباهاتش به مردم شناسانده بشه
البته این نقد های صراط زمانی که جوابیه ای از نویسنده و یا کارگردان بذارد که ببینیم اونا حرف حسابشون چیه
معنای واقعی خود را پیدا می کند
ولی همیشه اشکلاتی وارد می باشد ولی در کل بین بد و بد تر باید بد را انتخاب نماییم این فیلم از خیلی از فیلم های که پخش بهتر می باشد
اللهم عجل لولیک الفرج
لذا با دیدی باز بدون قبول کورکورانه فیلم و پس زدن آن بخاطر نقصش از نکات مثبت فیلم استفاده کنیم
بازم ممنون