به گزارش صراط، مدتي است كه صحبت از يك ايراني الاصل ديگر در تيم ملي
پيچيده و گفته ميشود كه كادر فني تيم ملي در تدارك پيوستن يك بازيكن
دورگه ديگر به تيم ملي هستند.
پس از انجام بازيهاي مقدماتي و فرصتي كه كادر فني به دست آورده، حضور دانيل داوري دروازهبان ايراني الاصل در تيم ملي قوت گرفته و بايد توجه داشت عملكرد مهدي رحمتي در بازيهاي گذشته هم در اراده كادر فني براي پيگيري اين موضوع تاثير بسزايي داشته است.
رحمتي با وجود عملكرد خوبي كه در بازيهاي گذشته داشته اما نقطه ضعف او در خروج از دروازه باعث شده كه تيم ملي دوبازي مهم وحياتي را از دست بدهد. در رويارويي با لبنان با وجود اينكه كسي انتظار نداشت تيم ملي بازي را واگذار كند روي اشتباه مدافعان و به خصوص مهدي رحمتي دروازه تيم ملي باز شد تا سه امتياز اين بازي از دست برود. هر چند رحمتي در مصاف با كره جنوبي خوب ظاهر شد و توانست عملكرد قابل قبولي داشته باشد اما در رويارويي با ازبكستان باز هم مثل بازي با لبنان دروازهاش باز شد تا اينبار كادر فني تيم ملي به دنبال جانشيني براي او باشند.
البته صحبت حضور داوري به ماهها قبل بر ميگردد كه با اين شرايطي كه براي تيم ملي رقم خورده حضور او قوت بيشتري گرفته است. حضور كروش در خارج از كشور و عدم وجود بازي براي تيم ملي باعث شده تا او در مدتي كه در مرخصي است در خصوص پيوستن اين بازيكن آينتراخت برانشويگ پيگيريهاي بيشتري داشته باشد.
در این بین تجربه نشان داده که این بازیکنان دورگه بعد از قرار گرفتن در تیم ملی ایران و یا حضور در باشگاه های ایرانی کیفیت قبلی خود را از دست داده و به جای آنکه تکنیک فوتبال اروپا را نیز وارد فوتبال ایران کنند، خود را با شرایط بازیکنان ایرانی هماهنگ کرده و از آنچه که در اروپا بوده اند فاصله بسیاری می گیرند.
فوتباليستهاي دو رگه ايراني كه اين روزها مورد توجه تيم ملي ايران قرار گرفتهاند، معمولا يا كيفيت مورد انتظار را از خود بروز نميدهند، يا اينكه در صورت درخشش در ايران خيلي زود جايگاهي كه در فوتبال اروپا داشتند را از دست رفته ميبينند. از سويي تجربه نشان ميدهد كه تاريخ مصرف آنها در فوتبال ايران معمولا چندان طولاني نميشود. از همین رو به بهانه احتمال اضافه شدن دانیل داوری به تیم ملی فوتبال ایران، پرونده ای برای بازیکنان دورگه ایرانی گشوده ایم که در ادامه آن را می خوانید.
«داوري» كيست؟
دانيل داوري مادري آلماني و پدري ايراني دارد. او در ششم ژانويه سال 1988 در شهر گيسن آلمان متولد شد. با توجه به علاقه دانيل به فوتبال، پدرش او را به مدرسه فوتبال ماينتس فرستاد و از 15 سالگي به صورت حرفهاي در اين باشگاه فوتبالش را آغاز كرد. اين بازيكن حدود 6 سال در اين تيم به كارش ادامه داد و در تمام ردههاي سني اين باشگاه بازي كرد. عملكرد او در ماينتس باعث شد تا مورد توجه باشگاه آينتراخت برانشويگ قرار گيرد و از سال 2009 عضو رسمي اين باشگاه شود. 2 سال ابتدايي حضور داوري در برانشويگ، موفقيتي براي او نداشت و نتوانست در بازيها درخششي داشته باشد. مصدوميت پتكوويچ دروازهبان اول آينتراخت برانشويگ فرصتي را به او داد تا بتواند در تركيب اين تيم فيكس شود. بعد از اين اتفاق عملكرد عالي دانيال باعث شد تا كسي نتواند جايگاه او را متزلزل كند. داوري در فصل اخير هم درخشش خوبي داشته و در 16 بازي تنها شش بار دروازهاش باز شده است. گفته ميشود داوري زبان فارسي را بلد نيست و فارسي حرف زدنش تنها در حد سلام و احوالپرسي است، دانيل حالا با قوت گرفتن حضورش در تيم ملي كشورمان احتمالا فرصت خواهد داشت تا زبان پدري خود را نيز بهتر ياد بگيرد. اين دروازهبان ايراني آلماني يك متر و 92 سانتيمتر قد دارد. تيم داوري حالا در صدر جدول رده بندي رقابتها قرار دارد. اين دروازهبان تا سال 2014 با تيمش قرارداد دارد. او در مصاحبهاي عنوان كرده بود كه دوست دارد در تيم ملي ايران بازي كند و به اين موضوع افتخار ميكند.
پس از انجام بازيهاي مقدماتي و فرصتي كه كادر فني به دست آورده، حضور دانيل داوري دروازهبان ايراني الاصل در تيم ملي قوت گرفته و بايد توجه داشت عملكرد مهدي رحمتي در بازيهاي گذشته هم در اراده كادر فني براي پيگيري اين موضوع تاثير بسزايي داشته است.
رحمتي با وجود عملكرد خوبي كه در بازيهاي گذشته داشته اما نقطه ضعف او در خروج از دروازه باعث شده كه تيم ملي دوبازي مهم وحياتي را از دست بدهد. در رويارويي با لبنان با وجود اينكه كسي انتظار نداشت تيم ملي بازي را واگذار كند روي اشتباه مدافعان و به خصوص مهدي رحمتي دروازه تيم ملي باز شد تا سه امتياز اين بازي از دست برود. هر چند رحمتي در مصاف با كره جنوبي خوب ظاهر شد و توانست عملكرد قابل قبولي داشته باشد اما در رويارويي با ازبكستان باز هم مثل بازي با لبنان دروازهاش باز شد تا اينبار كادر فني تيم ملي به دنبال جانشيني براي او باشند.
البته صحبت حضور داوري به ماهها قبل بر ميگردد كه با اين شرايطي كه براي تيم ملي رقم خورده حضور او قوت بيشتري گرفته است. حضور كروش در خارج از كشور و عدم وجود بازي براي تيم ملي باعث شده تا او در مدتي كه در مرخصي است در خصوص پيوستن اين بازيكن آينتراخت برانشويگ پيگيريهاي بيشتري داشته باشد.
در این بین تجربه نشان داده که این بازیکنان دورگه بعد از قرار گرفتن در تیم ملی ایران و یا حضور در باشگاه های ایرانی کیفیت قبلی خود را از دست داده و به جای آنکه تکنیک فوتبال اروپا را نیز وارد فوتبال ایران کنند، خود را با شرایط بازیکنان ایرانی هماهنگ کرده و از آنچه که در اروپا بوده اند فاصله بسیاری می گیرند.
فوتباليستهاي دو رگه ايراني كه اين روزها مورد توجه تيم ملي ايران قرار گرفتهاند، معمولا يا كيفيت مورد انتظار را از خود بروز نميدهند، يا اينكه در صورت درخشش در ايران خيلي زود جايگاهي كه در فوتبال اروپا داشتند را از دست رفته ميبينند. از سويي تجربه نشان ميدهد كه تاريخ مصرف آنها در فوتبال ايران معمولا چندان طولاني نميشود. از همین رو به بهانه احتمال اضافه شدن دانیل داوری به تیم ملی فوتبال ایران، پرونده ای برای بازیکنان دورگه ایرانی گشوده ایم که در ادامه آن را می خوانید.
«داوري» كيست؟
دانيل داوري مادري آلماني و پدري ايراني دارد. او در ششم ژانويه سال 1988 در شهر گيسن آلمان متولد شد. با توجه به علاقه دانيل به فوتبال، پدرش او را به مدرسه فوتبال ماينتس فرستاد و از 15 سالگي به صورت حرفهاي در اين باشگاه فوتبالش را آغاز كرد. اين بازيكن حدود 6 سال در اين تيم به كارش ادامه داد و در تمام ردههاي سني اين باشگاه بازي كرد. عملكرد او در ماينتس باعث شد تا مورد توجه باشگاه آينتراخت برانشويگ قرار گيرد و از سال 2009 عضو رسمي اين باشگاه شود. 2 سال ابتدايي حضور داوري در برانشويگ، موفقيتي براي او نداشت و نتوانست در بازيها درخششي داشته باشد. مصدوميت پتكوويچ دروازهبان اول آينتراخت برانشويگ فرصتي را به او داد تا بتواند در تركيب اين تيم فيكس شود. بعد از اين اتفاق عملكرد عالي دانيال باعث شد تا كسي نتواند جايگاه او را متزلزل كند. داوري در فصل اخير هم درخشش خوبي داشته و در 16 بازي تنها شش بار دروازهاش باز شده است. گفته ميشود داوري زبان فارسي را بلد نيست و فارسي حرف زدنش تنها در حد سلام و احوالپرسي است، دانيل حالا با قوت گرفتن حضورش در تيم ملي كشورمان احتمالا فرصت خواهد داشت تا زبان پدري خود را نيز بهتر ياد بگيرد. اين دروازهبان ايراني آلماني يك متر و 92 سانتيمتر قد دارد. تيم داوري حالا در صدر جدول رده بندي رقابتها قرار دارد. اين دروازهبان تا سال 2014 با تيمش قرارداد دارد. او در مصاحبهاي عنوان كرده بود كه دوست دارد در تيم ملي ايران بازي كند و به اين موضوع افتخار ميكند.

فريدون زندي: زندی از اواخر سال ۲۰۰۴ به تیم ملی فوتبال ایران پیوست. او كه پیش از این برای تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان بازی کرده بود، اولین بازی ملیاش را مقابل تیم ملی بحرین در منامه و در مرحله مقدماتي جام جهاني 2006 انجام داد. زندی در سال ۱۳۸۸ به باشگاه استیلآذین پیوست و دو فصل نه چندان اميدواركننده را در اين تيم پشت سر گذاشت. حضور زندي در استيلآذين با سقوط اين تيم به دسته پايينتر به پايان رسيد تا دورگه ايراني – آلماني اين بار راه استقلال تهران را در پيش بگيرد. زندي در اين تيم پرمهره هم فراز و نشيبهاي زيادي داشت. گاهي بسيار معمولي و انتقادآميز ظاهر ميشد و گاهي در حد و اندازه يك ناجي! حضور زندي در تيم ملي ايران هم پايان غمانگيزي داشت. نيمكت نشيني در يك بازي دوستانه اعتراض زندي را بهدنبال داشت و كي روش هم بلافاصله از او خواست وسايلش را جمع كند و از اردوي تيم ملي برود.

امير شاپورزاده: شاپورزاده در سال ۲۰۰۲ میلادی وارد تیم دوم هامبورگ شد و در سال ۲۰۰۴ به هانزاروستوک پیوست و اولین بازیاش را در بوندس لیگا انجام داد. او برای بازیهای غرب آسیا در سال ۲۰۰۷ به تیم دوم ایران دعوت شد و در بازی مقابل عراق به میدان رفت. در آن مقطع زماني به نظر ميرسيد اين بازيكن در آيندهاي نزديك به يكي از مهرههاي ثابت تيم ملي ايران تبديل خواهد شد. شايد به همين دليل در نهمين دوره ليگ حرفهاي فوتبال ايران پيراهن استيلآذين را به تن كرد. شاپورزاده در بازيهاي غرب آسيا فراتر از يك بازيكن معمولي نشان نداد و در استيلآذين هم بيش از آنكه در تركيب اصلي رويت شود روي نيمكت ذخيرهها ديده شد.

عقيل اعتمادي: اعتمادی متولد ایران است و دارای پدر و مادری ایرانی است. او به عنوان محصول آکادمی باشگاه هیرنفین هلند از سن ۹ سالگی به عضویت این باشگاه درآمد، در سال ۲۰۰۵ به تیم دوم باشگاه پيوست و در سال ۲۰۰۷ وارد تیم اصلی هیرنفین شد. در شرايطي كه فوتبال ملي ايران با بحران دروازهبان مواجه بود، نام اين دروازهبان آرام آرام در ايران سر زبانها افتاد. او که چندین بار علاقهاش را به حضور در لیگ ایران ابراز کرده بود، سرانجام در نیم فصل لیگ یازدهم به تیم تراکتورسازی تبريز پیوست اما تاكنون حتي به عنوان دروازهبان سوم هم به تيم ملي ايران راه پيدا نكرده! اعتمادي يك سال تمام در تراكتورسازي ذخيره محسن فروزان بود و اخيرا با اينكه به دروازهبان اصلي اين تيم تبديل شده، چيزي بيشتر از ساير گلرهاي متوسط ليگ برتر ايران نشان نداده است.

اميد نظري: امید نظری پدری ایرانی و مادری فیلیپینی دارد و عضو باشگاه آنخل هولمز سوئد است. نظری به دلیل داشتن 3 پاسپورت، میتوانست برای 3 تیم ملی ایران، سوئد يا فيليپين بازي كند. اميد نظري نخستين دورگهاي است كه در تيم ملي ايران روي نيمكت مينشيند. معمولا از دورگهها براي بازي در تركيب اصلي دعوت ميشود اما با توجه به هم پست بودن نظري با تيموريان و نكونام او كار سختي را براي حضور در تركيب اصلي دارد. نظري در بازي دوستانه با تونس نشان داد سطح بازياش آنقدر بالا نيست كه به راحتي يكي از 11 پيراهن اصلي را به دست بياورد.

اشكان دژآگه: وقتي تيم جوانان آلمان را در چارچوب رقابتهای مقدماتی قهرمانی سال ۲۰۰۹ اروپا مقابل اسرائيل همراهی نکرد، آلمانها كه حساب ويژهاي را روي آينده دژآگه باز كرده بودند در جبهه مقابل او قرار گرفتند. حتي روزنامه بیلد خواهان اخراج اشکان دژاگه شد و نوشت: «نمیتوان پذیرفت که ورزشکاری در تیم ملی آلمان بخواهد یهودیان را مورد تحریم شخصی قراردهد.» دژآگه سرانجام در سال 2012 تصميم گرفت براي تيم ملي ايران بازي كند و در بازي با قطر و كره جنوبي به بهترين بازيكن تيم ملي تبديل شد. پس از اين اتفاق باشگاه وولفسبورگ با او كه يكي از بهترينهاي اين تيم به شمار ميرفت قطع همكاري كرد و ساير تيمهاي آلماني هم تمايلي به جذب اين بازيكن نشان ندادند. آنچه باعث شد دژآگه پس از سالها بوندس ليگا را به مقصد ليگ برتر انگلستان ترك كند.

رضا قوچان نژاد: مهاجم ايراني – هلندي باشگاه سنت ترويدن بلژيك كه براي سال آينده با باشگاه استانداردليژ اين كشور قرارداد بسته، پس از اولين حضور رسمياش در تيم ملي ايران، در بلژيك با مشكلات حاشيهاي مواجه شد. مربي سنت ترويدن، او را كه گلزنترين بازيكن اين تيم محسوب ميشود پس از بازگشت از بازي ايران و كره جنوبي در تهران، 87 دقيقه روي نيمكت نشاند و وقتي قصد داشت در دقايق آخر قوچان نژاد را به زمين بفرستد، او از ورود به زمين مسابقه امتناع كرد. به نظر ميرسد انگشت نما شدن اين بازيكن به عنوان يكي از بهترينهاي بازي ايران و كره جنوبي، چندان به مذاق دوستان اروپايياش خوش نيامده است.
