آمدم بیرون فقط در آسـمان ها دود بود
در هـوای شهر من تنها هوا کمبود بود
شاخص ناخالصی از مرز کشتن هم گذشت
یک سر و گردن ز حدش بی وفا مردود بود
آرزو کــردم که این راه گـلو چون یادگار
از شمال سمت جنوبش دائما مسدود بود
من نمیدانم چرا اکسیژن از ما دل برید؟
یا چرا عمر رسیدن ها به سکته زود بود؟
شاید این بنزین که با منت به مردم می دهند
گــازوئیل خسـته یا ترکیب آن با کـود بود
کاش چاشنی ها که بر بنزین ما افزوده شد
حداقل یک کـمی انـدازه اش محـدود بود
من نمیدانم چرا فکری به حال ما نشـد
شاید این بنزین برای یک نفر پر سود بود!
کاش میشد جای سهمیه برای کارت سوخت
کاهــش آلـودگی در دولـت محمـــود بود
شعر از : مرتضی رحیمی
در هـوای شهر من تنها هوا کمبود بود
شاخص ناخالصی از مرز کشتن هم گذشت
یک سر و گردن ز حدش بی وفا مردود بود
آرزو کــردم که این راه گـلو چون یادگار
از شمال سمت جنوبش دائما مسدود بود
من نمیدانم چرا اکسیژن از ما دل برید؟
یا چرا عمر رسیدن ها به سکته زود بود؟
شاید این بنزین که با منت به مردم می دهند
گــازوئیل خسـته یا ترکیب آن با کـود بود
کاش چاشنی ها که بر بنزین ما افزوده شد
حداقل یک کـمی انـدازه اش محـدود بود
من نمیدانم چرا فکری به حال ما نشـد
شاید این بنزین برای یک نفر پر سود بود!
کاش میشد جای سهمیه برای کارت سوخت
کاهــش آلـودگی در دولـت محمـــود بود
شعر از : مرتضی رحیمی
نمیخوای دنیارو تعطیل کنی؟
یا که در این هشت سال، از بهر حفظ جان و مال/"کاهش محمود" در کلّ وطن، مقصود بود!
زان که "تعطیلی" به هرچیزی، نصیبِ خلق شد/ بس که این دولت، برای ما "غبارآلود" بود!
باری، از لطف "مدیرکلّ دنیا" ، سال ها
هرچه، دل از آن شکست و جان از او فرسود، بود!
شکر ایزد، کز سر مهر و عدالت پروری/
هرشعاری داده شد، وَرچُپّه اش موجود بود!
جیگر مولانا بد پیله!